مطالب مرتبط با کلیدواژه

معمای ایسترلین


۱.

دلالت های نهاد خانواده در اسلام برای حل معمای ایسترلین (عدم همبستگی احساس رفاه با تولید سرانه بین کشورها)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خانواده اسلامی معمای ایسترلین رفاه تولید سرانه کالاهای غیرمادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۴۹۷
بر اساس معمای ایسترلین، رفاه و آسایش خاطر مردم یک کشور بستگی کامل به تولید سرانه آنها ندارد. یکی از نظریاتی که برای حل این معما مطرح شده، نقش کالاهای غیرمادی در ایجاد رفاه است که نهاد خانواده نقش به سزایی در تولید این کالاها دارد. خانواده نه تنها محل مصرف کالاها و خدمات و عرضه کننده عوامل تولید همچون نیروی کار و سرمایه، بلکه تولید کننده طیف متنوعی از کالاهای غیرمادی - همچون حمایت عاطفی - است که موجب افزایش رفاه شده یا زمینه ساز آن هستند. اسلام از جامع ترین اندیشه هایی است که خانواده را تولیدکننده کالاهای غیرمادی می داند. خانواده در اسلام یک نهاد مقدس و دارای کارکردهای متنوعی است که مهم ترین آن ها قرارگرفتن خانواده در خدمت کمال انسان است. خانواده با قرائت اسلامی نه تنها به تولید کالاهای مادی و غیرمادی بلکه به تولید کالاهای معنوی - کالاهایی که انسان برای رسیدن به کمال خود بدان نیازمند است - نیز می پردازد. مقاله حاضر نشان می دهد خانواده ایده آل اسلامی - مرکب از زوجین و فرزندان به مثابه سخت افزار و آموزه های اسلامی به مثابه نرم افزار - با بهره مندی از لذات و ارضای امیال گوناگون خود، اولاً به آسایش خاطر دست می یابند و ثانیاً زمینه لازم رسیدن خود به کمال را فراهم می کنند. بدین ترتیب، تخریب نهاد خانواده، زمینه کاهش رضایت خاطر و کمال انسان حتی با وجود افزایش درآمد را ایجاد می کند.
۲.

بررسی اثرگذاری غیرخطی درآمد بر رفاه ذهنی با در نظر گرفتن عامل آستانه ای نابرابری درآمد (رویکرد رگرسیون انتقال ملایم آستانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد شادی رفاه ذهنی رگرسیون انتقال ملایم معمای ایسترلین نابرابری درآمدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۴۱
اثرگذاری درآمد بر رفاه ذهنی، به عنوان یکی از معیارهای اندازه گیری رفاه در مطالعات فراوانی مورد توجه قرارگرفته اما ابعاد مختلفی از این اثرگذاری هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است؛ ازاین رو هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرگذاری غیرخطی درآمد بر رفاه ذهنی 58کشور منتخب طی سال های 2005تا 2020 است که در دو سناریو بررسی شده است. بدین منظور از یک الگوی انتقال ملایم PSTR که توسعه یافته مدل های تغییر رژیم است، استفاده شده است. در پژوهش حاضر، اثر متغیرهای درآمد، بیکاری، تورم، امید به زندگی و نابرابری درآمد بر رفاه ذهنی نیز بررسی شده است. براساس نتایج به دست آمده در رابطه غیرخطی، اندازه تأثیرگذاری GDP بر رفاه ذهنی در مقدار آستانه مشخص از نابرابری درآمدی، کاهشی است. بنابراین، چنانچه افزایش درآمد ملی و کاهش نابرابری درآمد به عنوان عاملی اثرگذار بر رفاه، مدنظر سیاستمداران قرار داشته باشد، توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که کاهش نابرابری از آستانه ای مشخص به بعد، موجب کاهش اندازه اثرگذاری درآمد بر رفاه ذهنی خواهد شد. بدین معنی که از آستانه ای مشخص به بعد، در نابرابری درآمد، تمرکز دولت ها بر کاهش نابرابری درآمد، بهتر است کاهش یابد تا منابع صرف امور ضروری شود.