مطالب مرتبط با کلیدواژه

کشورهای عضو OECD


۱.

عوامل موثر بر مهاجرت نیروی کار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران تجارت خارجی مدل جاذبه داده های تابلویی مهاجرت نیروی کار کشورهای عضو OECD

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵۱ تعداد دانلود : ۲۳۱۱
رابطه بین مهاجرت و حجم تجارت خارجی در کشورهای در حال توسعه ای مانند ایران در راستای اتخاذ سیاست های تجاری مهاجرتی مناسب قابل بررسی است، البته چنین سیاست هایی می تواند برای دستیابی به راه حل منطقی وعلمی به منظور کاهش فشار بیکاری بر بازار کار و افزایش حجم تجارت باشد. براین اساس، در این پژوهش، رابطه بین حجم تجارت و مهاجرت نیروی کار ایرانی و عوامل دیگر مؤثر بر مهاجرت به پنج کشور نمونه عضو OECD (آمریکا ، کانادا، انگلستان، هلند و سوئد) را در دوره 1371- 1383 مورد بررسی قرارداده ایم. بدین لحاظ، از یک مدل جاذبه مهاجرت مبتنی بر مدل میچل و پین (2003) و مایدا (2005 ) استفاده کرده و پس از برآورد نتایج، روابط موجود بین حجم تجارت و مهاجرت نیروی کار ایرانی را از طریق داده های تابلویی تجزیه و تحلیل می کنیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که یک رابطه مکملی بین حجم تجارت و مهاجرت نیروی کار ایرانی به کشورهای OECDوجود دارد، به طوری که افزایش حجم تجارت، افزایش جریان مهاجرت نیروی کار ایرانی را به دنبال دارد. همچنین، نتایج نشان می دهند که همگرایی درسطح بهره وری نیروی کار یا به بیان دیگر، کاهش اختلاف در تعداد نیروی کار ماهر موجود در بین کشورها، به کاهش جریان مهاجرت نیروی کار ایرانی به آن کشورها در این دوره منجر شده است.
۲.

اثر انتشار کربن (CO2) بر صنعت گردشگری در کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتشار کربن شاخص حکمرانی صنعت گردشگری رگرسیون پانل کوانتایل کشورهای عضو OECD

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۸۴
امروزه، افزایش انتشار CO2 (کربن دی اکسید) و تأثیرات نامطلوب آن در محیط زیست بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثر انتشار CO2 بر درآمد گردشگری کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری و توسعهٔ اقتصادی (OECD) در طی بازهٔ زمانی سال 2008 تا 2019 با استفاده از مدل رگرسیون پانل کوانتایل (Quantile Regression) است. نتایج حاصل از برآورد رگرسیون پانل کوانتایل نشان می دهد که انتشار کربن[1] (LCO2) در همهٔ دهک ها اثری منفی بر درآمدهای گردشگری دارد و، به جز دهک های اول، دوم، چهارم و پنجم، بقیهٔ دهک ها دارای معناداری آماری هستند. تولید ناخالص داخلی (GDP) در همهٔ دهک ها دارای اثری مثبت و معنا دار است. باز بودن تجاری[2] (LTRADE) در همهٔ دهک ها دارای اثری مثبت بر درآمدهای گردشگری است و، به جز دهک های پنجم، ششم و هفتم، بقیهٔ دهک ها دارای معناداری آماری هستند. تعداد گردشگر ورودی[3] (LTN) تا دهک ششم دارای اثری مثبت بر درآمدهای گردشگری است و دهک های هفتم و هشتم معناداری آماری ندارند. شاخص حکمرانی خوب[4] (GOV)، به جز دهک های دوم، سوم و چهارم که دارای اثری منفی است، در بقیهٔ دهک ها اثری مثبت بر درآمد گردشگری دارد و دهک های ششم، هشتم و نهم دارای معناداری آماری هستند. نرخ ارز[5] (LEX) در همهٔ دهک ها دارای اثری منفی بر درآمدهای گردشگری است و، به جز دهک اول، بقیهٔ دهک ها دارای معناداری آماری هستند.
۳.

تاثیر مصرف انرژی های تجدیدپذیر بر توسعه یافتگی اجتماعی در کشورهای عضو OECD(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف انرژی های تجدیدپذیر توسعه اجتماعی کشورهای عضو OECD

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۹
. در سال های اخیر، استفاده ی بیش از حد از سوخت های فسیلی، زمینه ساز مسائلی همچون افزایش آلایندگی های زیست محیطی و گرمایش زمین بوده است. از این رو یافتن یک جایگزین برای سوخت های فسیلی امری اجتناب ناپذیر می باشد. انرژی های تجدیدپذیر، منابعی پایان ناپذیر و پاک هستند که می-توانند جایگزینی مناسب برای سوخت های فسیلی باشند. کاهش آلودگی های زیست محیطی، پایان پذیری سوخت های فسیلی و اشتغال زایی از جمله علل ضرورت توسعه ی انرژی های تجدیدپذیر به شمار می آیند. همچنین نامطلوب بودن شاخص های توسعه ی اجتماعی مانند نابرابری جنسیتی و نابرابری درآمدی در اغلب مناطق جهان، نشانگر ضرورت تحقیق بر این مسئله است. لذا تحقیق حاضر، تلاشی در جهت یافتن تاثیر مصرف انرژی های تجدیدپذیر بر توسعه یافتگی اجتماعی می باشد. در این تحقیق بازه ی زمانی مورد نظر شامل سال های 1990 تا 2018 و کشورهای مورد مطالعه شامل کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی هستند که در زمینه ی مصرف انرژی های تجدیدپذیر پیشرو محسوب می شوند. روش بررسی از طریق تجزیه و تحلیل داده های پنلی به شیوه ی خودرگرسیون برداری می باشد که نتایج را بر اساس تعامل و اثرات متقابل میان متغیرها ارائه می دهد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مصرف انرژی های تجدیدپذیر بر نابرابری درآمدی و جنسیتی اثر منفی، بر مخارج بهداشتی و آموزشی دولت ها و امید به زندگی در بدو تولد تاثیر مثبت، و در نتیجه ی این تاثیرات بر توسعه یافتگی اجتماعی اثر مثبت می گذارد.