مطالب مرتبط با کلیدواژه

دولت ـ ملت


۱.

ارائه چارچوبی بدیل برای ارزیابی تکوین ملت ـ دولت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملت دولت مدرن ایران معاصر دولت ـ ملت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۸ تعداد دانلود : ۸۶۶
پدیده دولت در جامعه معاصر ایران، از جمله موضوعاتی است که کمتر مورد توجه محققان، خصوصاً جامعه­شناسان واقع شده است. یکی از معدود مطالعات انجام شده در این زمینه مقاله آقای حمیدرضا جلایی­پور است که با عنوان « جامعه و دولت معاصر در ایران: تمهیدی نظری برای ارزیابی تکوین ملت ـ دولت» تلاش می­کند به کندوکاوی در خصوص وضعیت ملت ـ دولت در ایران معاصر بپردازد. از آن جا مشارکت جامعه علمی در این خصوص می­تواند سویه­هایی از ماهیت دولت در تاریخ ایران معاصر را نشان دهد، جستار حاضر، مقاله یاد شده را به ارزیابی نشسته و کوشش کرده است تا با نقد مقاله مذکور فتح­بابی در این خصوص کرده باشد. تأمل در مقاله یاد شده نشان از آن دارد که محقق دو مقوله دولت ـ ملت و گذار به دموکراسی و فراز و فرود آن را با هم خلط کرده است. به همین دلیل تعریفی از دولت ـ ملت ارایه داده است که نه با تعاریف اندیشمندان این حوزه همخوان است و نه با واقعیتهای تاریخی. گذشته از آن برای پیشبرد پروژه خود از دو نظریه «باربیه» و «گیدنز» استفاده کرده است که اساساً دو نظریه کاملاً متفاوت در باب دولت ـ ملت­اند. به دلیل خلط مفهومی یاد شده آنگاه که محقق به قضاوت در باب فرایند شگل­گیری و وضعیت دولت ـ ملت در ایران معاصر نشسته، نتوانسته است تحلیلی دقیق از پدیده مذکور در ایران معاصر ارایه دهد. جستار حاضر تلاش می­کند تا با خوانش انتقادی مقاله چارچوبی بدیل در این زمینه ارایه می­دهد.
۲.

دین و تئوری روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسلام دین عدالت اخلاق پوزیتیویسم هنجارگرایی تئوری تجربه گرایی دولت ـ ملت روابط بین الملل مدرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۶ تعداد دانلود : ۵۷۸
امروزه نظریة تعارض ضروری تئوری روابط بین الملل با هنجارهای دینی با چالش های عمیقی مواجه است. علاوه بر آن، به منظور بهره گیری از ظرفیت های ادیان برای جبران کاستی های روند اصلی تئوری روابط بین الملل تلاش های جدیدی شده است. این مقاله درپی شناسایی زمینه های طرح تئوری دینی روابط بین الملل است. فرضیة ما این است که دین می تواند به مثابة بستری مهم برای طرح تئوری های هنجارگرا در روابط بین الملل عمل کند. در این چهارچوب، استدلال شده است که تصور جدایی ناگزیر دین از عرصة نظری روابط بین الملل ریشه در نگاه مضیق و تقلیل گرایانه به چیستی و کارکرد تئوری دارد. براین اساس، لازم است در ماهیت و کارکرد تئوری روابط بین الملل بازبینی شود تا بتوان از ظرفیت ها و قابلیت های دین برای طرح تئوری دینی روابط بین الملل بهره گرفت. در این مقاله از اسلام به مثابة دینی یاد می شود که به واسطة ظرفیت های بیش تر هنجارسازی در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی از زمینه و بستر مناسبی برای پردازش تئوری های هنجاری در عرصة روابط بین الملل و سیاست خارجی برخوردار است.