فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۶۸ مورد.
رویکرد های قومی و گونه شناسی فرهنگ سیاسی؛ مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مقوله فرهنگ در حیطه سیاست امر تازه ای است. عمده مباحث مطرح شده در رابطه با فرهنگ سیاسی در جامعه علمی ایران مبتنی بر تز کلاسیک آلموند و وربا یعنی بحث «فرهنگ مدنی» بوده است. نوشتار حاضر در راستای واکاوی پیوند فرهنگ و سیاست، تأکید خود را بر بررسی گونه شناسی فرهنگ سیاسی مبتنی بر تز نوپدید اینگلهارت و ولزل (2005؛ 2009) نهاده است.
این نوشتار از نظر کنترل شرایط پژوهش یک بررسی پیمایشی، از نظر وسعت پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی است (نیمة دوم سال 1388). جامعه آماری آن کلیة افراد بالای 18 سال شهر سنندج و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 340 نفر تعیین شده است. پرسشنامة طراحی شده با روایی سازه های مناسب (بر اساس ضریب آلفای کرونباخ) برحسب نسبت سن، منطقه محل سکونت و تحصیلات افراد توزیع شده است.
نتایج تحقیق حاکی از وجود نوع فرهنگ سیاسی مستعد دموکراسی در میان مردم ساکن سنندج است. نتایج همچنین نشان از وجود رابطه مثبت میان انتخاب رویکرد متساهلانة قومی در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و نوع دموکراتیک فرهنگ سیاسی دارند.
ایل زرزا
منبع:
هنر و مردم ۱۳۴۲ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
سنجش میزان گرایش های خانوارهای عشایری در زمینه اسکان و مشکلات موجود ( بررسی موردی عشایر عرب جرقویه)
تحلیل انسان شناختی طریقت قادریه طالبانی در منطقه اورامانات لهون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتقادات صوفیان و دراویش در طول تاریخ اسلام، یکی از بحث برانگیزترین مسائل بوده است و سبب کشاکش ها و معرکه های بسیاری در طول تاریخ در میان موافقان و مخالفان بوده است. در سوی مخالفان، همیشه برخی از فقها و فلاسفه ایستاده بودند و هر کدام از منظر خود به این گروه ایراد وارد آورده اند. ایرادات فقها از منظر فقهی و ایرادات فلاسفه از منظر معرفت شناختی بوده است.
در این مقاله با بررسی طریقت قادریه طالبانی که یکی از فرقه های مشهور در صوفیان است، با رویکردی انسان شناختی به واکاوی مؤلفه های اعتقادی آنان و ارتباط این نظام اعتقادی با نظام کنشی پرداخته شده است. مسئله اصلی این مقاله این است که طریقت قادریه چیست و چه نظام اعتقادی ارزشی داشته و این نظام چگونه خود را در شکل مناسکی در حوزه فردی و اجتماعی به منصه ظهور رسانیده و بازتولید می کند. میدان مطالعه شده در این تحقیق، روستاهای وراء و نجار در اورامانات لهون، در نزدیکی پاوه هستند. روش تحقیق در اینجا مشاهده مشارکتی، مصاحبه و مطالعات اسنادی بوده است.
جغرافیای تاریخی ماسبذان در دوره سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماسبذان به عنوان بخشی از ایالت بزرگ جبال در غرب ایران، به واسطه داشتن شرایط مناسب اقلیمی و موقعیت استراتژیک جغرافیایی، از آغاز دوره اسلامی تا حمله مغول همواره مورد توجه خلفا، سلاطین، سرداران و بزرگان کشوری و لشکری بوده و در نتیجه، بخشی از رخدادهای مهم سیاسی- اجتماعی جهان اسلام در این گستره جغرافیایی حادث شده است. با توجه به تغییر شرایطِ اقلیمی و جغرافیایی این منطقه، بسیاری از اماکن جغرافیاییِ قدیمیِ آن از میان رفته یا تغییر نام داده است و اینک ناآشنا هستند. این مقاله به روش پژوهش تاریخی و با شیوه توصیفی- تحلیلی، ضمن تحدید حدود ایالت ماسبذان، به معرفیِ اماکنِ جغرافیاییِ آن در دوره مورد مطالعه پرداخته است. این پژوهش نشان داد که در دوره مورد پژوهش، از نام ماسبذان برای نامیدن این ناحیه استفاده نشده و در اواخر همین دوره، ماسبذان به عنوان جزئی از کردستان از جبال جدا شده است؛ همچنین در این مقطع، چندین مکان جغرافیایی مهم؛ همچون: سیروان، آذیوخان، قلعه ماهکی، قلعه خولنجان و قریه الرذ در این ناحیه قرار داشته اند. مهمتر از هر چیزی در این پژوهش معلوم شد که برخلاف عقیده همه پژوهشگران، قلعه بهار، به عنوان پایتخت کردستان در عهد ایلخانی و مرکز حکومت سلیمانشاه ایوه، نه در نزدیکی همدان که در ناحیه کوهستانی ماسبذان قرار داشته است.
مروری کوتاه بر گذشته و حال ایل قشقایی
حوزههای تخصصی:
پوشاک و هویت قومی و ملی
حوزههای تخصصی:
معمولا برای تفکیک و بازشناخت اقوام و ملل گوناگون، به بررسی و تحلیل ارزشهای آنان مثل دین و مذهب، زبان و ادبیات، آداب و سنن و حتی نژاد و پیشینه تاریخی میپردازند. یکی از بارزترین نمودهای عینی و ذهنی شناسایی و تمییز اقوام و ملل، «پوشاک» آنان است. هنوز در کشور ما تحقیقات علمی و تحلیلهای روششناختی مناسبی در زمینه پوشاک انجام نگرفته است. این مقاله سعی دارد با اشارهای کوتاه به سرفصلهای اساسی در این زمینه، باب بحث و تفحص در ابعادی چون نمادهای پوشاک، زبان پوشاک و ادبیات آن، نشانهشناسی و هویتپردازی به خصوص هویتسازیهای ملی و قومی همراه با پوشاک را، باز کند. باید توجه داشت که مقاله حاضر رویکردی نشانهشناختی را در این روابط مد نظر داشته است.
بررسی سازمان قدرت جامعه ی عشایری عرب استان خوزستان (2- سازمان قدرت در خوزستان و حکومت مرکزی ایران)
مطالعه پدیدارشناختی اقدام به خودکشی در شهر آبدانان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند سال اخیر خودکشی در میان جوانان آبدانان رشد فزاینده ای به خود گرفته است. توصیف تجربه و درک از خودکشی و جهان پدیداری و پیامدهای این اقدام جهت شناخت زیست جهان جوانان این منطقه از اهمیت به سزایی برخوردار است. روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است و از پدیدار شناسی اگزیستانسیالیستی برای انجام عملیات میدانی تحقیق و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شده است. یافته های به دست آمده از تجربه زیسته اقدام کنندگان به خودکشی، نشان از درک خودکشی به مثابه تسهیل گری ، سنت گریزی و واقعیت گریزی دارد. به همین جهت، احساس و درک متفاوتی نسبت به این اقدام در افراد مورد بررسی شکل گرفته است که دامنه آن از پذیرش تا طرد خودکشی در نوسان است. تجربه و درک شرکت کنندگان از جهان پدیداری، بر ناامیدی و تداوم سختی ها دلالت دارد. این اقدام پیامدها و آثار متفاوتی بر بدن زیست مند آن ها برجای گذاشته است که در ذیل دو مضمون کلی «شکنندگی بدن جسمانی» و «انزوای بدن پدیداری» قابل دسته بندی است. برساخته های معنایی حکایت از آن دارد که اقدام کنندگان به خودکشی در حال تجربه زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند.
بررسی نظام خانواده و خویشاوندی در روستای روشنابدر طالقان
حوزههای تخصصی: