فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۴۷ مورد.
کاربست چارچوب جامع تدوین راهبرد جهت بهبود نظام ملی نوآوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام ملی نوآوری کارامد از مهم ترین عوامل توسعه یافتگی و رشد اقتصادی کشور های پیشرفته است که دست یابی به این مهم توسط کشور های در حال توسعه نظر به برخورداری از فرصت ها و توانمندی- های ملی فراوان، با ضعف ها و تهدید های بسیاری نیز مواجه می باشد.
هدف از تحقیق حاضر تدوین و اولویت بندی راهبرد های بهبود نظام ملی نوآوری کشور به روش چارچوب جامع تدوین راهبرد است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را مجریان نهاد های سیاست گذاری و قانون گذاری از قبیل مجلس شورای اسلامی، کارشناسان نهاد های دولتی شامل وزارتخانه های علوم، تحقیقات و فناوری و صنعت، معدن و تجارت، مراکز رشد و تحقیق و توسعه و کاربران نوآوری در بخش های صنعتی استان خراسان رضوی تشکیل می دهد. بدین ترتیب با انجام یک صد مصاحبه بر اساس پرسشنامه های طراحی شده، نقاط قوت و ضعف و تهدید ها و فرصت های مرتبط با نظام نوآوری ایران شناسایی گردید. در مرحله بعد ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی حاصل و بر اساس میزان تاثیرگذاری عوامل، ماتریس داخلی- خارجی به منظور شناسایی موقعیت راهبردی ترسیم شد. در نهایت با استفاده از ماتریس تحلیلی Swot، راهبرد های بهینه تدوین و سپس نسبت به تعیین جذابیت و اولویت بندی راهبرد ها با استفاده از مدل برنامهریزی استراتژیک کمی اقدام گردید.
نتایج این تحقیق قابل استفاده در دو سطح کاربردی و نظری است. بدین ترتیب که در حوزه نظری به گردآوری شواهد تجربی برای مفهوم سازی و توسعه دانش در حوزه نظام ملی نوآوری کمک می کند و در سطح کاربردی و مدیریتی نیز بر توجه نهاد های حکومتی به عوامل و راهبرد های شناسایی شده در جهت بهبود نظام ملی نوآوری در کشور تاکید می نماید.
پا به پای ژاپنی ها
تکنولوژی
تکنولوژی
بررسی تأثیر یادگیری منطقه ای در نوآوری بنگاه های صنعتی (مورد مطالعاتی: بنگاه های صنایع غذایی و صنایع قطعه سازی در شهرک صنعتی توس مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درحالی که با تحول اقتصاد به سمت اقتصاد دانش بنیان، نوآوری به عنوان یک الزام برای مناطق کلان-شهری مطرح است؛ مطالعات نشان می دهد سرمایه گذاری در واحدهای تحقیق و توسعه نمی تواند به تنهایی افزایش نوآوری را در پی داشته باشد. در چارچوب تئوری مناطق یادگیری این خلأ که اندیشمندان آن را شکاف نوآوری نامیده اند به کمک ویژگی های منطقه ای بنگاه ها پر می شود. این نوشتار در پی مطالعه اثرگذاری ویژگی های یادگیری منطقه ای بنگاه ها بر نوآوری آن هاست. روش جمع آوری داده ها در این تحقیق مصاحبه با مدیران بنگاه های صنعتی به کمک پرسشنامه نیمه ساختمند بوده و داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با استفاده از رگرسیون چندگانه تحلیل شده اند. بر مبنی این مطالعه اثر گذاری برخی از متغیرهای یادگیری منطقه ای شامل اندازه بنگاه ها، رقابت بین بنگاهی، به کارگیری نیروی کار ماهر محلی و زیرساخت های نهادی علمی در نوآوری بنگاه های مورد مطالعه معنی دار شناخته شد و %۴۴ از تغییرات نوآوری بنگاه ها نتیجه تغییر در مؤلفه های یادگیری منطقه ای آن ها (ضریب همبستگی ۰.۶۶۲) محاسبه گردید.
تکنولوژی: ده اعجوبه
تکنولوژی
محاسبه و ارزیابی هزینه های فنّاوری اطلاعات و ارتباطات در بودجه خانوارهای شهری و روستاییبه تفکیک گروه های درآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و تأثیرمحصولات ICT در ارتقای توانایی و مهارت افراد، هزینهمحصولات ICTدهک های گوناگوناز مواردی است که محاسبه و ارزیابی آن اهمیت ویژه ای می یابد. در این زمینه، در مقالهحاضر نخستبا تطبیق طبقه بندی های گوناگون کالایی و طبقه بندی بودجه خانوار کدهای مربوط به ICT در بودجه خانوار استخراج شدند و با استناد به این کدها مخارج ICTخانوارها به تفکیک دهک های گوناگون درآمدی برای دوره 1383-1394 محاسبه شد تا به نوعی هزینهICTدهک های گوناگون درآمدی ارزیابی پذیر باشد. تحلیل داد ه ها نشان می دهد که شکاف معناداری در هزینه های ICT و سهم آن هادرسبد هزینه ای خانوارهای شهری و روستایی وجود دارد. هم چنین شکاف معناداری در سطح و سهم هزینه های ICT بین دهک های پایین درآمدی و بالای درآمدی وجود دارد. علاوه بر این ملاحظه شد که با شروع دوران تورمی از اواسط دهه 1380 و هم چنین شروع دوران رکودتورمی از اواخر دهه 1380 سهم هزینه های ICT در بودجه خانوار کاهش یافته است. با توجه به ماهیت توانمندسازی محصولات ICT و تأثیرآن ها در توزیع درآمد و به تبع آن رشد و توسعهپایدار، سیاست گذاران این حوزه باید به شکاف بین دهک ها و هم چنین بین خانوارهای روستایی و شهری و از طرفی کاهش سهم ICT از اواسط دهه 1380 توجه کنند.
بررسی موفقیت کارآفرینان روستایی استان اصفهان با استفاده از روشهای تصمیم گیری چند پاره و تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزشیابی میزان موفقیت کارآفرینان جامعه روستایی استان اصفهان با روش پیمایشی با استفاده از «فرآیند تحلیل سلسله مراتبی» و تحلیل عاملی می باشد. با استفاده از تکنیک هایی نظیر مصاحبه پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل کارآفرینان روستایی استان اصفهان می باشد که بعد از مطالعه مقدماتی و تعریف عملیاتی برای شناسایی آنان، جهت جمع آوری داده های مورد نیاز، انتخاب و سر شماری شدند (65 واحد نمونه به دست آمد). در این تحقیق بر اساس سه شاخص نوآوری، رشد و ایجاد و با استفاده از تحلیل های چند شاخصه موفقیت کارآفرینان روستایی ارزشیابی شده است. نتایج نشان داد که شاخص میزان موفقیت کسب وکار را می توان با توجه به سه معیار رشد، نوآوری و ایجاد با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به خوبی مورد ارزیابی قرار داد. در خصوص جامعه آماری مورد نظر نتایج بیانگر میزان موفقیت متوسط به بالای آنان می باشد به نحوی که فقط حدود 20 درصد از کارآفرینان از موفقیت کمتری برخوردار می باشند.