نقش جغرافیا بر روند شکل گیری فضاهای باز در خانه های روستایی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۰
46 - 57
با گذر زمان شکل خانه ها و الگوهای زیستی در حال تغییر هستند. این تحول چه در شهر و چه در روستا اجتناب ناپذیر است. با فرض اینکه سبک و کیفیت زندگی روستایی وابسته به الگوی خانه هاست و جغرافیا می تواند نقش قابل توجهی در شکل گیری مسکن روستایی داشته باشد، بررسی این پژوهش اهمیت می یابد. این پژوهش با هدف تحلیل نقش جغرافیا و محیط بر روند شکل گیری فضاهای باز و عرصه ها در خانه های روستایی استان مازندران به انجام رسیده است. سؤال اصلی آن است که نقش جغرافیا در روند شکل گیری فضاهای باز در خانه های روستایی مازندران چیست؟ با توجه به این که در گذشته فضاهای باز و عرصه ها نقش بسیار مهمی در فعالیت های اهالی و معیشت اهالی داشته اند، آیا کالبد و کارکرد عرصه ها متأثر از پهنه بندی جغرافیایی است؟ این پژوهش از نوع کاربردی و با روش کیفی است و تحلیل داده ها به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است. گرداوری داده های اسنادی همراه با مشاهدات میدانی بوده است. بدین ترتیب، لازم است با مطالعه مسکن روستایی در سه پهنه جغرافیایی دشتی، کوهپایه و کوهستانی، بستر شکل گیری معماری بومی بررسی و روابط علت و معلولی بازشناسی شود. ضمن تحلیل داده های آماری موجود، نمونه هایی از هر سه پهنه بررسی شده و در نهایت برای پایایی نتایج، گفتگوهای میدانی و مصاحبه های کیفی نیز با ساکنین انجام شده است. یافته ها حاکی از این است که محیط جغرافیایی نقش بسیار تأثیرگذاری بر فضاهای باز سکونتگاه های روستایی دارد، مطالعات پایه مبنی بر این است که عرصه ها در مناطق کوهستانی و کوهپایه ای نسبتاً کوچک هستند در حالی که در روستاهای دشتی از ابعاد قابل توجهی برخوردار بوده اند و نتیجه مشاهدات و گفتگوها مؤید این مطلب است که در گذر زمان تغییر در سبک زندگی روستاییان، تغییر کالبدی خانه ها را در پی داشته و نه تنها متأثر از محیط که بیش از آن، عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شکل گیری روابط فضایی مسکن روستایی نقش آفرین بوده اند. در این پژوهش مفهوم روابط فضایی معطوف بر تعامل فضاهای باز با بخش سکونتگاهی در مسکن روستایی است.