تحلیل قرائت دو گانه علامه طباطبایی در مسأله عینیت یا مثلیت بدن أخروی با بدن دنیوی بر اساس پیش فرضهای جهان شناسانه و انسان شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حشر انسان در معاد و عینیت بدن دنیوی و اخروی و یا صور دیگر از چالشهای اساسی میان متفکران اسلامی است. مسئله اصلی این است که انسان در معاد آیا با همین بدن مادی محشور می شود ؟ یا بدن اخروی غیر از بدنی است که انسان در دنیا با آن بدن زیسته است ؟ هدف از این پژوهش تبیین نظریه علامه طباطبایی درباره عینیت بدن دنیوی با بدن اخروی، با توجه به اصول و پیش فرض های جهان شناسانه و انسان شناسانه ای است که ایشان در این تبیین به کاربرده است. در تشریح رابطه بدن دنیوی با أخروی با دو دیدگاه متفاوت از سوی او مواجه هستیم: 1: نظریه مثلیت، 2: نظریه عینیت. این نگاشته که از نوع توصیفی تحلیلی و با روش کتابخانه ای مبتنی بر تحلیل عقلی صورت گرفته، به این نتیجه دست یافته است که نه تنها میان این دو دیدگاه تنافی و تعارضی وجود ندارد، بلکه هرکدام مکمل هم دیگر بوده و درصدد بیان حدود و قیود ماهیت بدن أخروی و ارتباط آن با بدن دنیوی است. رابطه میان بدن دنیوی و بدن أخروی حدوسط و مرز میان دو نفی قرار دارد: 1. نفی عینیت همه جانبه میان آن دو بدن، 2. نفی بالعرض بودن این همانی دو بدن.