محمدرضا غیاثیان

محمدرضا غیاثیان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۳ مورد از کل ۲۳ مورد.
۲۱.

مقدمه ای بر شناخت چیت سازی کاشان با تکیه بر یک سند نویافته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چیت سازی قلمکار نساجی کاشان دوره صفوی پهلوی اول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۲۹۵
سابقه نساجی در کاشان، به هزاره های قبل از میلاد می رسد و در دوران اسلامی نیز یکی از مهم ترین مراکز تولید انواع منسوجات ابریشمی و پنبه ای بوده است. یکی از اقلام نساجی که از عصر صفوی به بعد در این شهر تولید می شد، "چیت" نام داشت. "چیت سازی"، به هنر چاپ با قالب های چوبی بر روی منسوجات پنبه ای اطلاق می شود. این هنر که در اصل، روشی ارزان برای تقلید پارچه های زربفت و گلدوزی شده بود، از آغاز سده یازدهم/هفدهم در ایران و هند رواج گسترده یافت. از آنجا که این اجناس ارزان قیمت برای کاربردهای روزمره مردم بوده، اسناد و نمونه های تاریخی بسیار کمی از آنها به جا مانده اند. این مقاله با دسترسی به یک سند دست نویس نویافته متعلق به عصر پهلوی اول و نیز چند نمونه چیت تولیدشده در کاشان، به مطالعه چیت سازی در این شهر می پردازد. این پژوهش با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای و اسنادی و به روش های توصیفی- تحلیلی و تاریخی انجام شده است. از مهم ترین سؤالات مطرح، می توان به ویژگی های فنی و هنری، میزان رواج و علت افول چیت سازی کاشان اشاره کرد. سند منتشرشده در این مقاله نشان می دهد که در سال 1317 شمسی، حداقل هجده کارگاه چیت سازی در کاشان دایر بوده که حکایت از رونق گسترده این هنر در کاشان دارند. این سند در حقیقت، یک توافق نامه صنفی برای پرداخت مالیات بوده که هر کس بر اساس میزان سهم خود در تولید چیت، مالیات بپردازد. در مقایسه با نمونه های تولیدشده در اصفهان، چیت های کاشان، به خصوص انواع دو رنگی آن را از نظر طرح و رنگ بندی، می توان تقلیدی از فرش ها دانست. یکی از مهم ترین دلایل افول چیت سازی کاشان در عصر پهلوی دوم، تنوع و حجم بالای اقلام تولیدی در کارخانجات نساجی این شهر بوده است.
۲۲.

محمد طاهر نقاش کاشانی: شاعرذوفنون دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۹۰ تعداد دانلود : ۳۱۹
یکی از هنرمندان ناشناخته کاشان در عصر صفوی، محمد طاهر نقاش کاشانی است که آثار چندی از خود به یادگار گذاشته است. تذکره نویسان او را شاعری خوانده اند که پیشه اصلی اش نقشبندی منسوجات بوده است. اگرچه پاره ای از اشعار او در برخی منابع ذکر شده و برخی دیگر در جُنگ ها یافت می شوند، تاکنون گردآوری و تصحیح نشده اند. در متون تاریخی و پژوهش های امروزی، پنج تخلص برای او ذکر شده که در این مقاله فقط صحت یکی از آن ها تأیید می شود. از آنجا که او نقاش بوده، برخی محققان نقاشی هایی را به او منسوب کرده اند که در صحت ادعاهایشان جای تردید است. علاوه بر این، کتیبه ای که به خط ثلث بر روی کاشی با امضای او به جا مانده، نشان می دهد که او در خوش نویسی نیز دستی داشته است. از آنجا که تاکنون هیچ تحقیقی در مورد این هنرمند انجام نشده است، در متون مختلف از او به عنوان شاعر، نقشبند دیبا و زربفت، کاشی ساز، خوش نویس، مذهّب، مخترع کاغذ ابری و نقاش سیاه قلم یاد کرده اند. این در حالی است که بررسی ها نشان می دهد که او فقط برخی از این مهارت ها را داشته است. بنابراین مهم ترین سؤال مطرح در این مقاله،شناسایی آثار محمد طاهر نقاش بر اساس کارهای رقم دار او و نیز بررسی و تحلیل ویژگی های آن هاست. در این مقاله که بر اساس روشی تفسیری تاریخی انجام شده،پنج غزل کتابت شده توسط خود هنرمند، فهرستی از غزلیات و دوبیتی های او، و نیز چند طراحی سیاه قلم از او برای اولین بار منتشر می شود. یافته ها نشان می دهد که او یک نقشبند پارچه بوده که ذوق سرشار او در شعر سبب شد تا دکانش محل تجمع شعرای معروف آن زمان باشد. از آثار و مهارت هایی که دیگران به او نسبت داده اند، باید گفت که او نه کاشی ساز بوده و نه مذهّب و کاغذساز؛ و نیز هیچ ردپایی از او در نقاشی های دیواری بقعه سلطان عطابخش یافت نشد.
۲۳.

نسخه مصورِ کتابی از رشیدالدین و حافظ ابرو در کتابخانه کاخ توپکاپی (خزینه 1653)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۵۶
نسخه «خزینه 1653» یکی از معدود نسخه های باقی مانده از جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله است که تحت حمایت شخص مؤلف در ربع رشیدی استنساخ شده است. این نسخه در عهد شاهرخ، به هرات منتقل شد و چون بخش هایی از آن مفقود شده بود، به دستور شاهرخ تکمیل و نوسازی گردید. مأمور تکمیل نسخه، مورخ نامدار دوره تیموری، حافظ ابرو، تغییراتی در آن صورت داد که مهم ترین آن ها جایگزینی بخش تاریخ ماقبل اسلام آن با جلد اول مجمع التواریخ خود است. مقاله حاضر به بررسی نسخه شناختی این کتاب بسیار پیچیده می پردازد. اهمیت این نسخه از چند جهت قابل ملاحظه است: اول، این نسخه یکی از سه نسخه تاریخ دارِ باقی مانده از جامع التواریخِ استنساخ شده در ربع رشیدی است؛ دوم، تنها نسخه باقی مانده از مجمع التواریخ حافظ ابرو است که توسط خود مؤلف کتابت شده؛ و سوم، نسخه های متعددی در طول تاریخ به طور مستقیم یا غیرمستقیم از آن رونویسی شده و همین نکته برخی محققان معاصر را در شناسایی متن آن ها گمراه کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان