آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۵۱

چکیده

مفهوم مداخله بشردوستانه به معنای ارجحیت یافتن عدالت بر اصل اساسی حاکمیت کشورها است. این دیدگاه این امکان را می دهد که در صورت وقوع جنایت های فاحش حقوق بشر از سوی حاکمان اقتدارگرا؛ مداخله بشردوستانه مشروع تلقی گردد و به نوعی مداخله در سیاست داخلی کشورها رخ دهد. بدین ترتیب، با نگاه و تفسیر مضیق و موسع از جامعه بین الملل دو رویکرد کثرت گرا و همبستگی گرا از جامعه بین الملل منعکس شده است. نقطه آغازین ورود رویکرد همبستگی گرایی در عرصه عمل را می توان هم زمان با پایان جنگ سرد و گذار از وضعیت دوقطبی شناسایی کرد؛ اما نقل ثقل آن پس از حادثه 11 سپتامبر است که سبب گشت تا امنیت از گفتمان مسلط دولت محوری خارج و گام های مؤثری در جهت تأکید بر امینت بر محوریت انسان و اهمیت یافتن اصول حقوق بشر و مداخله بشردوستانه در عرصه بین الملل ظهور یابد. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که مکتب انگلیسی با توجه به مسئله مداخله بشردوستانه پس از جنگ سرد چگونه تحول یافته است؟ پژوهش حاضر از نظر روشی در دسته پژوهش های توصیفی_تحلیلی به کمک اسناد و منابع کتابخانه ای قرار می گیرد.

تبلیغات