هدف: با توجه به ضرورت شناسایی تفکر آینده نگر در کودکان دچار اختلال یادگیری برای ارائه آموزش های مناسب به آنان، هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد تفکر آینده نگر در بین کودکان مبتلا به اختلال یادگیری و کودکان عادی بود. روش: روش پژوهش حاضر، روش علّی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر و پسر دارای اختلال یادگیری در پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بودند که در سال تحصیلی 1402-1401 شهرستان بهبهان و 80 کودک به عنوان نمونه انتخاب شدند (40 نفر عادی و 40 نفر مبتلا به اختلال یادگیری) برای گردآوری داده ها از مقیاس تفکر آینده نگر کودکان مازاچووسکای و مهی (2020) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد کودکان دارای اختلال یادگیری در میانگین نمره های پس انداز و صرفه جویی (312/68F=)، حافظه آینده نگر (644/60F=)، آینده نگری رویدادی (914/111F=)، برنامه ریزی (481/112F=) و به تأخیر انداختن لذت (536/29F=) با گروه عادی تفاوت معناداری دارند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که کودکان دارای اختلال یادگیری دچار ضعف در ابعاد تفکر آینده نگر هستند که به آموزش و تقویت شدن در این زمینه نیاز دارند.