آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۹

چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن و ارزشمندی بدن در زنان مبتلا به چاقی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به چاقی شهر ساری در سال 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر از آنان انتخاب و در گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن کلارک، آبرامز، نیائورا، اتون و روسی (1991) و ارزشمندی بدن مندلسون، مندلسون و وایت (2001) استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان شناختی-رفتاری براساس پروتکل رایت و همکاران (2017) در 8 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد اما گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss.24 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری بر بهبود سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن (08/10=F؛ 001/0>P) و افزایش ارزشمندی بدن (53/13=F؛ 001/0>P) زنان مبتلا به چاقی اثربخش بود. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان از درمان شناختی-رفتاری در جهت بهبود سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن و افزایش ارزشمندی بدن زنان مبتلا به چاقی بهره برد و از این راه به کاهش تنش در آنها کمک نمود.

The effectiveness of Cognitive behavioral therapy on Lifestyle based on self-efficacy and Body value in Women with obesity

Objective: The aim of this study was to evaluate the effectiveness of cognitive-behavioral therapy on lifestyle based on weight self-efficacy and body value in obese women. Methods: The present research method was quasi-experimental with pre-test-post-test design and follow-up with a control group. The statistical population included all women with obesity in Sari in 1398. Using purposive sampling method, 30 of them were selected and placed in the experimental and control groups (15 people in each group). Lifestyle questionnaires based on Clark, Abrams, Niaura, Aton and Rossi (1991) and Mendelssohn, Mendelssohn and White (2001) body value questionnaires were used to collect data. The experimental group underwent cognitive-behavioral therapy based on Wright et al. (2017) protocol in 8 sessions of 90 minutes but the control group did not receive any intervention. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance and SPSS.24 software. Results: The results showed that cognitive-behavioral therapy improves lifestyle self-efficacy based on weight self-efficacy (F = 10.08; P <0.001) and increases body value (F = 13.53; P <0.001) in women with Obesity was effective. Conclusion: Based on the findings of this study, cognitive-behavioral therapy can be used to improve lifestyle based on weight self-efficacy and increase the value of the body of women with obesity and thus help reduce stress in them.

تبلیغات