سلامت روان کودک

سلامت روان کودک

سلامت روان کودک دوره 10 تابستان 1402 شماره 2 (پیاپی 35) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

کاربرد روی آورد قلب پرورش یافته در والدگری کودکان با نیازهای خاص: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روی آورد قلب پرورش یافته والدگری کودکان با نیازهای خاص مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 943 تعداد دانلود : 39
زمینه و هدف: کودکان دارای مشکلات در سازش یافتگی رفتاری- هیجانی، نیازمند حمایت و شیوه های متفاوت جهت شکل دهی رفتار مطلوب و پیشگیری از آسیب های روان شناختی هستند. بنابراین روی آوردهای والدگری در راستای کاهش مشکلات سازشی کودکان با نیازهای خاص و بهزیستی روان شناختی والدین در حال توسعه هستند. بدین ترتیب این پژوهش با دو هدف انجام شد؛ ابتدا به معرفی و کاربرد روی آورد قلب پرورش یافته در والدگری کودکان با نیازهای خاص پرداخته شد و سپس اثربخشی این مداخلات مورد بررسی قرار گرفته است. روش: روش پژوهش مرور نظام مند بود که با روش نمونه گیری هدفمند و دستورالعمل پریزما (2010) انجام شد. متون نوشتاری در پایگاه های اطلاعاتی Google Scholar، Eric، SSRN، Wiley، PubMed با کلیدواژه های The nurtured heart approach، Intervention، Parenting، Parent education programs جستجو شد. ابتدا 1421منبع و پس از غربالگری تعداد 32 منبع (22 پژوهش؛ 10 کتاب) یافت شد که مطابق با ملاک های ورود و خروج، 19منبع انتخاب شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد 13 پژوهش که مبتنی بر روی آورد قلب پرورش یافته که در سال های 1997 تا 2022 با حجم نمونه کل 1409 انجام شده اند بر کاهش علائم رفتاری کودکان با اختلالات یادگیری، نافرمانی مقابله ای، اختلال رفتار هنجاری، و نارسایی توجه- فزون کنشی اثربخش بوده است و در سایر متون بررسی شده نیز این روی آورد روان شناختی و خانواده محور تأیید شده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نظام مند نشان داد روی آورد قلب پرورش یافته مبتنی بر تعامل والد-کودک است و با آگاهی بخشی و آموزش والدین در پرورش کودکان دارای رفتارهای سازش نایافته، موجب سازش یافتگی و ارتقاء مهارت های رفتاری- اجتماعی این کودکان می شود. بنابراین پیشنهاد می شود این روی آورد در والدگری کودکان با نیازهای خاص در ایران مورد توجه قرار گیرد.
۲.

رابطه ساختاری حساسیت به تقویت، باورهای فراشناختی، تنیدگی، و روان بی اشتهایی، با میانجی گری خودپنداشت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان بی اشتهایی حساسیت به تقویت باورهای فراشناخت تنیدگی خودپنداشت بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 93 تعداد دانلود : 232
زمینه و هدف: نقش عوامل مختلف در بروز اختلال روان بی اشتهایی، مورد توجه قرار گرفته است. از جمله این عوامل، حساسیت به تقویت، باورهای فراشناختی، تنیدگی و خودپنداشت بدنی به عنوان عوامل مؤثر در بروز و تداوم این اختلال مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف از انجام این پژوهش، تعیین نقش میانجی خودپنداشت بدنی در رابطه ساختاری حساسیت به تقویت، باورهای فراشناختی، و تنیدگی با روان بی اشتهایی بود. روش: این پژوهش، مطالعه ای توصیفی از نوع همبستگی و پژوهش های مدل یابی است؛ جامعه آماری مطالعه حاضر شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه یکم شهر تهران در سال 1401-1400 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های روان بی اشتهایی (استیس و همکاران، 2004)، خودانگاره بدنی (روو و همکاران، 1999)، حساسیت به تقویت (جکسون، 2009)، اضطراب، افسردگی، تنیدگی (لویبند و لویبند، 1995)، و باورهای فراشناختی (کارت رایت و همکاران، 2004) را به صورت آنلاین تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار SPSS26 و SmartPLS3 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل اصلاح شده رابطه ساختاری حساسیت به تقویت، باورهای فراشناختی، تنیدگی با روان بی اشتهایی و با میانجی گری خودپنداشت بدنی از برازش لازم برخوردار است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که خودپنداشت بدنی نقشی میانجی در رابطه حساسیت به تقویت، باورهای فراشناختی و تنیدگی با روان بی اشتهایی داشته است. درواقع درک و پنداشت افراد از بدن خود و نیز نوع احساس آنها از درکی که از بدن خود دارند دو بعد تشکیل دهنده تصور از بدن است و درصورتی که این خودپنداشت بدنی به صورت تصور منفی از بدن باشد به نارضایتی از بدن منجر می شود.
۳.

ارتباط خطرپذیری براساس ادراک سبک والدگری و ناگویی هیجانی نوجوانان با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با نقش تعدیل گری جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خطرپذیری ادراک سبک والدگری ناگویی هیجانی حمایت اجتماعی ادراک شده شبکه های اجتماعی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 496 تعداد دانلود : 510
زمینه و هدف: بروز هر یک از رفتارهای پرخطر در جامعه ایران به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده است. همچنین خطرپذیری بر سلامتی نوجوانان تأثیر نامطلوبی می گذارد و گفته می شود ارتکاب حداقل یک مرتبه از این نوع رفتارها در طی دوره نوجوانی، احتمال بروز سایر مشکلات و سازش نایافتگی های بزرگسالی را پیش بینی می کند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ساختاری خطرپذیری بر اساس سبک والدگری و ناگویی هیجانی نوجوانان شهر مشهد با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با نقش تعدیل گری جنسیت انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر 14 تا 18 سال مدارس متوسطه نواحی یکم، سوم، و هفتم شهر مشهد در نیم سال دوم سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 600 دانش آموز مقاطع تحصیلی نهم، دهم، یازدهم، و دوازدهم بود که به روش در دسترس انتخاب شدند . ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی(زاده محمدی، 1390 )، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (تیلور، 1986)، پرسشنامه ادراک سبک والد گری (گرولنیک و همکاران، 1997)، پرسشنامه مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت و همکاران، 1988)، و پرسشنامه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی (حسینی اسفیدواجانی، 1400) بود. تحلیل داده های پژوهش با روش تحلیل مسیر و آزمون اثرهای واسطه ای در مدل پیشنهادی با روش بوت استراپ با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادند الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار است. بین ادراک از سبک والدگری و حمایت اجتماعی ادراک شده با خطرپذیری در دختر و پسر رابطه منفی و معنادار، و بین ناگویی هیجانی با خطرپذیری در دختر و پسر رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (0/01>P). همچنین نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین ادراک سبک والد گری و ناگویی هیجانی با خطرپذیری نوجوانان، مورد تأیید قرار گرفت (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین خطرپذیری با ادراک سبک والد گری و ناگویی هیجانی در نوجوانان دختر و پسر نقش واسطه ای به عهده دارند.
۴.

اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر تنظیم هیجان و بهبود خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی تنظیم هیجان خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 626 تعداد دانلود : 198
زمینه و هدف: کودکانی که والدینشان از یکدیگر جدا می شوند با تنیدگی مواجه می شوند که اثرات کوتاه مدت و بلندمدت روان شناختی بر جای می گذارد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر تنظیم هیجان و بهبود خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کودکان دارای والدین طلاق گرفته شهر کرمانشاه در سال 1399 بودند که از بین آنها تعداد 30 کودک به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله ذهن آگاهی بر اساس مدل بوردیک (2017) را دریافت کرد، در حالی که گروه گواه در فهرست انتظار برای دریافت مداخله بعد از پایان مطالعه قرار گرفت. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و پرسشنامه خودپنداشت (پیرز و هریس، 1969) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر مؤلفه های تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد شناختی (0/01>P، 361/29=F) و منع بیانی (0/01>P، 652/31=F) و مؤلفه های خودپنداشت کودکان (رفتار (0/01>P، 813/17=F)، وضعیت عقلانی و تحصیلی (0/01>P، 762/16=F)، ظاهر جسمانی و ویژگی ها (0/01>P، 421/8=F)، اضطراب (0/01>P، 429/19=F)، محبوبیت (0/01>P، 927/21=F)، شادی و رضایت (0/01>P، 691/18=F) تأثیر مثبت دارد و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (0/01>P). نتیجه گیری: هنگامی که کودکان دارای والدین طلاق گرفته احساس می کنند کاری از دستشان برنمی آید، ذهن آگاهی با افزایش انعطاف پذیری روانی، انتخاب های دیگری را فرا روی آنها قرار می دهد و همین موضوع در تنظیم هیجانات آنها مؤثر است. همچنین ذهن آگاهی با برقراری ارتباط دوباره مابین منابع درونی و بیرونی، به بهبودی خودپنداشت منجر می شود، منابعی که حتی ممکن است فرد باور به آنها نداشته باشد.
۵.

اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر اشتیاق تحصیلی و بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثبت اندیشی مهارت های اجتماعی اشتیاق تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 12 تعداد دانلود : 475
زمینه و هدف: از عوامل کلیدی مؤثر در موفقیت تحصیلی دانش آموزان، اشتیاق تحصیلی و کسب مهارت های اجتماعی است. بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر اشتیاق تحصیلی و بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی بود. روش: پژوهش حاضر، شبه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر (بهارستان) در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که 30 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه شامل 15 دانش آموز) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های اجتماعی (کرامتی، 1386) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکس و همکاران، 2004) بودند که قبل و بعد از ارائه آموزش مهارت های مثبت اندیشی برای هر دو گروه گواه و آزمایش اجرا شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 14 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش مثبت اندیشی قرار گرفتند، اما گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره در سطح معنا داری 05/0 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات مهارت های اجتماعی و اشتیاق تحصیلی در مرحله پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادار وجود دارد، به طوری که مهارت های اجتماعی و اشتیاق تحصیلی در گروه آزمایش از گروه گواه بیشتر بود (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، آموزش مهارت های مثبت اندیشی به دانش آموزان کمک می کند تا خود را بهتر بشناسند و درباره خویشتن و جهان کنجکاوی کنند و تشویق می شوند تا تجربه های مثبت و خوب را باز شناسند و در نتیجه مهارت های سازشی و انگیزه تحصیلی آنها بهبود یابد.
۶.

پیش بینی شکوفایی تحصیلی دانش آموزان بر اساس هوش اخلاقی: نقش میانجی انگیزه تحصیلی، هیجان های تحصیلی، اهمال کاری تحصیلی، و فرسودگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش اخلاقی شکوفایی و انگیزه تحصیلی هیجان های تحصیلی اهمال کاری تحصیلی فرسودگی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 709 تعداد دانلود : 73
زمینه و هدف: از عمده ترین عوامل مؤثر در توسعه نظام آموزشی که ارتباط مستقیم و معناداری با عملکرد تحصیلی دارد، مسئله شکوفایی افراد مشغول به تحصیل است. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدلی برای تبیین شکوفایی تحصیلی دانش آموزان بر اساس هوش اخلاقی با میانجی گری متغیرهای انگیزه تحصیلی، هیجان های تحصیلی، اهمال کاری تحصیلی، و فرسودگی تحصیلی بود. روش: روش مطالعه حاضر، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران در نیم سال دوم سال تحصیلی 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعداد 2010 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های هوش اخلاقی (لنیک و کیل، 2005)، شکوفایی تحصیلی محقق ساخته انگیزه تحصیلی (والرند، 1992) ، هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2005)، اهمال کاری تحصیلی (سولومن و راثلبوم، 1984)، و فرسودگی تحصیلی (شائوفلی و همکاران، 2002) پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده های پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی ال اس 3 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند متغیر هوش اخلاقی به صورت مستقیم تأثیر مثبت معناداری بر شکوفایی تحصیلی و انگیزه تحصیلی و تأثیر منفی معناداری بر هیجان تحصیلی، اهمال کاری تحصیلی، و فرسودگی تحصیلی دارد. اهمال کاری تحصیلی، هیجان های تحصیلی و فرسودگی تحصیلی تأثیر منفی معنادار، و انگیزه تحصیلی تأثیر مثبت معناداری بر شکوفایی تحصیلی دارند. متغیر هوش اخلاقی با میانجی گری انگیزش تحصیلی، هیجان های تحصیلی، اهمال کاری تحصیلی، و فرسودگی تحصیلی اثر معناداری بر شکوفایی تحصیلی دارد، و 78 درصد از واریانس شکوفایی تحصیلی از طریق اثر مستقیم و غیر مستقیم هوش اخلاقی تبیین می شود. نتیجه گیری: براین اساس به منظور افزایش شکوفایی تحصیلی دانش آموزان می توان به تدوین برنامه هایی در جهت بهبود هوش اخلاقی و در نتیجه انگیزه تحصیلی، هیجان های تحصیلی، اهمال کاری تحصیلی، و فرسودگی تحصیلی اقدام کرد. استلزامات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفت.
۷.

تبیین مفهوم مرگ در نوجوانان با کم توانی ذهنی خفیف و عملکرد ذهنی مرزی بر اساس روی آورد پدیدارشناسی وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کم توانی ذهنی عملکرد ذهنی مرزی نوجوانی مرگ پدیدارشناسی وجودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 656 تعداد دانلود : 437
زمینه و هدف: سوگ و فقدان رویدادی مهم در زندگی افراد با کم توانی ذهنی است. تفکر درباره مرگ و دغدغه ذهنی با سؤالات مربوطه در سنین نوجوانی بسیار رایج است، اما نوجوانان با کم توانی ذهنی معمولاً اطلاعات اندکی درباره مرگ و به ویژه مرگ اطرافیان خود دریافت می کنند. هدف پژوهش حاضر تبیین مفهوم مرگ در نوجوانان با کم توانی ذهنی و عملکرد ذهنی مرزی براساس روی آورد پدیدارشناسی وجودی بود. روش: طرح این پژوهش از نوع کیفی و به روش پدیدارشناسی وجودی بوده است و جامعه پژوهش شامل نوجوانان مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان بندرانزلی در سال 1401 بود. داده ها با روش نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 23 نفر از نوجوانان کم توان ذهنی خفیف (هوشبهر50 تا70) و عملکرد ذهنی مرزی (هوشبهر 70 تا 85) به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها همزمان با جمع آوری داده ها، به صورت دستی و با استفاده از روش دیکلمن (1992) انجام شد. یافته ها: در تحلیل داده ها سه مضمون اصلی «تجربیات مرتبط با مرگ»، «پیوستگی مرگ در متن زندگی» و «زندگی در برابر مرگ» استخراج شد که هر یک از این مضامین اصلی، از طریق تحلیل چندین زیرمضمون پدیدار شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر همسو با مبنای نظری و پژوهش های پدیدارشناسی وجودی، دلالت بر درک مرگ به عنوان یک سازه وجودی در نوجوانان با کم توانی ذهنی خفیف و عملکرد ذهنی مرزی دارد و افراد با کم توانی ذهنی از آگاهی بیشتر در مسائل مربوط به مرگ استقبال می کنند. نوجوانان با کم توانی ذهنی بیان کردند درحالی که برای معنا دادن به زندگی تلاش می کنند، معمولاً اطرافیان نیاز های تحولی آنها را نادیده می گیرند. این یافته ها در کنار سایر شواهد پژوهشی مربوط، به موضوع مرگ وجودی که به آگاهی آنها از محدودیت هستی خود در چارچوب یک زندگی محدود به زمان اشاره دارد، بینشی عمیق برای متخصصان آموزشی و درمانی فراهم می کند که در طرح ریزی برنامه های آموزشی و توانبخشی برای نوجوانان با کم توانی ذهنی دارای اهمیت است.
۸.

فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراتحلیل درمان اضطراب کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 280 تعداد دانلود : 238
زمینه و هدف: اضطراب از اختلالات شایع دوران کودکی است که علاوه بر درمان های دارویی از مداخلات و درمان های روان شناختی جهت کاهش آن استفاده شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان اجرا شد. روش: در این فرا تحلیل، جامعه آماری شامل پژوهش های در دسترس مرتبط با مداخلات درمانی غیر دارویی اضطراب کودکان در داخل و خارج کشور ایران بوده است که در سال های 2010 تا 2020 در پایگاه های علمی (Google scholar, pub Med, since Direct, NCBI, Taylor & Francis Online, SID Magiran, ensani) منتشر شده اند و با کلیدواژه های اختلال اضطراب، اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، فوبی خاص، اضطراب کودک، اضطراب فراگیر، درمان شناختی- رفتاری، بازی درمانی، رفتار درمانی، قصه درمانی، هنر درمانی، درمان پذیرش و تعهد، و درمان ذهن آگاهی جستجو شدند. نمونه آماری شامل پژوهش هایی از جامعه آماری بود که با توجه به چک لیست فرا تحلیل، ملاک های ورود به پژوهش را داشته باشند که بر این اساس، 65 پژوهش ملاک های ورود را داشتند و به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تجزیه تحلیل داده ها، روش فراتحلیل بود که با استفاده از نرم افزار CMA2 انجام شد. یافته ها: فراتحلیل بر روی پژوهش های اولیه در هشت گروه درمان انجام شد که نشان داد اندازه اثر ترکیبی به دست آمده از پژوهش های مرتبط با هر درمان، نشان دهنده اثربخشی همه مداخلات مذکور بر اضطراب کودکان بود. بر اساس میزان اندازه اثر ترکیبی اثربخشی درمان های پذیرش و تعهد (755/0)، قصه درمانی (655/0)، درمان مبتنی بر دلبستگی (598/0)، بازی درمانی (575/0)، شناختی رفتاری (569/0)، درمان تعامل والد کودک (565/0)، ذهن آگاهی (539/0) و هنر درمانی (496/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کاهش اضطراب کودکان داشته است که نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت بین آنها معنادار نیست (355/0P=، 132/1=65,7F). نتیجه گیری: اندازه اثر به دست آمده، اثربخش بودن مداخلات مذکور در کاهش اضطراب کودکان را نشان داد و با توجه به معنادار نبودن تفاوت میزان اثربخشی این درمان ها، تمامی درمان های بیان شده می توانند در درمان اضطراب کودک به تنهایی یا به صورت تلفیقی مورد استفاده قرار گیرند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶