زبان شناسی و گویش های ایرانی

زبان شناسی و گویش های ایرانی

زبان شناسی و گویش های ایرانی سال 7 پاییز و زمستان 1401 شماره 2 (پیاپی 11) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

گویش شناسی اسامی خاص: رویکردی نوین در مطالعات گویش شناسی و نام شناسی: (مطالعه موردی: گویش سورانی، گونه های سردشتی و بانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گویش سیستانی کشش واجی خوشه دو همخوانی آغاز پیشوند های فعلی شناسه های فعلی ساخت جمله دومفعولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 49 تعداد دانلود : 914
«شاخه میان رشته ای» گویش شناسی اسامی خاص براساس رویکرد تنوع گرا و این باور پایه گذاری شد که نام ها صرفاً کارکردی ارجاعی ندارند، بلکه حاوی اطلاعاتی در مورد تنوعات جغرافیایی و اجتماعی و نیز هویت فرد هستند. معرفی این رویکرد علمی، هدف پژوهش حاضر است. روش انجام پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده های تحقیق به صورت میدانی و با کمک افراد مطلع ساکن در روستاهای مختلف شهرستان های بانه و سردشت، دهیارها و معلمان این روستاها و نیز در مواردی با استفاده از اطلاعات و شم زبانی نگارنده گردآوری شده اند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که که بین دو گونه سورانی (سردشتی و بانهای) به لحاظ تلفظ برخی از نام های افراد تفاوت وجود دارد. در بررسی نوع نام گذاری ، مشخص شد نام گذاری استعاره بنیاد با تکیه بر مفاهیم برگرفته از طبیعت در کردی سورانی جایگاه و نقش خاصی دارد. در بخش لقب گذاری برای افراد، با بررسی القاب به کار رفته در گونه بانه ای مشخص شد ویژگی های ظاهری و رفتاری فرد مبنای لقب گذاری می است. در بخش نام گذاری حیوانات نیز مشخص شد گویشوران سورانی حیوانات اهلی را بر مبنایی استعاری، مشخصات ظاهری و رفتاری نام گذاری می کنند. نام گذاری اماکن طبیعی در کردی سورانی بر اساس استعاره، مجاز، مشخصات ظاهری و ... و در مورد سکونت گاه ها بر اساس نام فردی شاخص، همجواری با چشمه ها و رودها و... است. بررسی تنوع و گوناگونی زبانی در اسامی خاص در حوزه گویش سورانی نشان داد اسامی خاص می توانند از جنبه های مختلف از جمله گوناگونی جغرافیایی نام گذاری ، تنوع جغرافیایی در تلفظ نام یکسان، نام گذاری استعاره بنیاد، لقب گذاری برای افراد، نام گذاری حیوانات و نام گذاری اماکن، شاخص مناسب و موضوع شایان توجهی در گویش شناسی باشند.
۲.

بررسی کاربرد زبان کُردی در شبکه های سیمای استانی کرمانشاه و کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سیمای استانی زبان کردی برنامه تلویزیونی محلی زبانها و گویشهای ایرانی صداوسیما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 237 تعداد دانلود : 557
کاربرد زبان ها و گویش های محلی در برنامه های محلی شبکه های سیمای استانی از اهمیت بسزایی برخوردار است و نقش مهمی در پاسداشت زبان و فرهنگ بومی کشور دارد.  این مهم در مورد زبان های مرزی شاید از اهمیت بیش تری برخوردار باشد. پژوهش حاضر به بررسی کاربرد زبان کُردی در برنامه های سیمای استانی کرمانشاه و کردستان می پردازد. روش گردآوری داده ها از نوع مشاهده غیرمشارکتی است. جامعه آماری شامل همه برنامه های پخش شده در دو شبکه سیمای استانی کرمانشاه و کردستان است که در آن ها از زبان کُردی استفاده شده است. از میان این جامعه آماری، برنامه های پخششده در بازه دوماهه فروردین و اردیبهشت 1399 به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان گر آن است که برنامه های کُردی شبکه استانی کردستان به لحاظ کمّی و کیفی، مقبول تر از برنامه های کرمانشاه است و تأثیر مثبتی بر نگرش زبانی مخاطبان کردزبان خود می گذارند. مهم ترین آسیب های کاربرد زبان کردی در برنامه های سیمای کرمانشاه عبارتند از عدم توجه به تنوع گویشی در سطح استان؛ استفاده از مجریانی که گفتار کُردی غیراصیل و آمیخته با وام واژه های بیش از حد فارسی دارند؛ عدم توجه به خط کردی و استفاده از آن در برنامه های محلی؛ پایین بودن مدت زمان برنامه های محلی نسبت به کل برنامه های فارسی زبان شبکه؛ نبود برنامه ویژه کودک و نوجوان به زبان کردی؛ نبود سریال های محلی. 
۳.

بررسی زبان شناختی گویش طایفه مرزنشین بهلولی در خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طایفه بهلولی خراسان جنوبی واژه های اختصاصی فرآیندهای آوایی- واجی صرف فعل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 716 تعداد دانلود : 144
طایفه بهلولی یکی از طوایف عشایری در برخی مرزهای ایران است که در مناطقی از کشور پراکنده اند. در این پژوهش گویش بهلولی های ساکن مرز شرقی استان خراسان جنوبی یا به تعبیر خودشان «بَهلوری ها» از حیث برخی ویژگی های آوایی- واجی، واژه های انحصاری و صرف گونه های فعل در زمان های مختلف در قیاس با فارسی معیار و گاه بیرجندی بررسی شده است. برای گردآوری داده ها از روش میدانی- کتابخانه ای استفاده شده است. پژوهشگران با مراجعه به مناطق مرزی شرق خراسان جنوبی که محل زندگی این عشایر مرزنشین است، سعی کردند ساخت های زبانی موردنظر خود را عمدتاً به صورت ناآگاهانه از مصاحبه با 5 مرد و 5 زن بومی بالای 50 سال استخراج کنند و از طریق گفت وگو و ضبط داده ها و نهایتاً تکمیل پرسشنامه های معمول گویشی به اطلاعات مورد نظر دست یابند. با بررسی نتایج داده ها مشخص شد که کشش واکه ای در گویش طایفه بهلولی خراسان جنوبی همچون گویش بیرجندی وجود داشته و ممیز معنا است. همچنین تنوعی از واکه های مرکب در این گویش قابل ردیابی است. از نظر واژگانی نیز مشخص شد که بین واژه های اختصاصی گویش بهلولی با متناظر آن ها در فارسی معیار تفاوت های قابلی وجود دارد. ضمناً ساخت آینده و گذشته در گویش بهلولی از تنوعات موجود در گویش بیرجندی بهره ای ندارد و به فارسی معیار نزدیک تر است.
۴.

تحلیل فرایند واجی حذف در گفتار کودکان بلوچ زبان کم شنوا براساس واج شناسی خودواحد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرایندهای واجی اصل قطع واج شناسی خودواحد کودکان کم شنوا با گویش بلوچی سرحدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 732 تعداد دانلود : 160
کودکان کم شنوای بلوچ زبان همچون دیگر کودکان کم شنوا به دلیل اختلالات شنوایی به کاربرد فرایندهای واجی و ساده سازی واژ ه ها در گفتار تمایل دارند. این در حالی است که با وجود زبان معیار، نقش گویش ها در تشخیص اختلالات شنوایی و آموزش تولید بدون نقص آواها به این کودکان نادیده گرفته می شود و عملاً فرایند آموزش این کودکان محدود به زبان معیار می شود. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی فرایند واجی حذف در گفتار کودکان کم شنوا با گویش بلوچی سرحدی براساس نظریه واج شناسی خودواحد در جهت تقویت بنیان های زبان بلوچی در میان این بخش از کودکان به عنوان زبان مادری ایشان و ارائه الگوی در دسترس برای گفتار درمان گران استان سیستان و بلوچستان است. این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. به منظور انجام پژوهش حاضر 8 دختر و 8 پسر کم شنوا با گویش سرحدی ساکن زاهدان به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های زبانی از طریق کتابچه محقق ساخته جمع آوری و سپس آوانگاری شد. فرایندهای موجود در گفتار این افراد براساس اصل قطع مک کارتی (1988) بررسی و توصیف شد. یافته ها نشان داد که کودکان کم شنوای بلوچ زبان تمایل به حذف همخوان های بدنه ای-پسین در آغاز هجا دارند، در محیطی که بعد از این همخوان ها واکه پسین حضور داشته باشد. همچنین، این کودکان در برخی موارد به حذف همخوان پایانه تک همخوانی دست می زنند و در فرایند کاهش خوشه، گرایش به حفظ همخوان رسا و بی نشان دارند. در نهایت، بی واک شدگی پایان واژه نیز در گفتار آن ها مشاهده شد.
۵.

بررسی رده شناختی نظام مطابقه در گویش بخش آیسک (خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رده شناسی زبان مطابقه واژه بست پسوند آیسک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 435 تعداد دانلود : 386
هدف مقاله حاضر، توصیف و بررسی رده شناختی نظام مطابقه در گویش بخش آیسک بر اساس نظام پنج گانه کامری (1978)است.  این گونه زبانی یکی از زیرمجموعه های گویش تونی است که در شمال استان خراسان جنوبی صحبت می شود و متعلق به شاخه غربی جنوبی زبان های ایرانی است. داده های پژوهش حاضر به روش میدانی مانند مشاهده و مصاحبه با گویشوران آیسکی گرد آوری شده است. تمام جملات گردآوری شده، با مشارکت حداقل 10 گویشور آیسکی 34 تا 71 ساله، به دست آمد.  تحلیل داده ها  نشان داد که نظام مطابقه در این گویش، دوگانه و به نمود، زمان و شخص حساس است.  در جملات دارای ستاک حال، نظام مطابقه هم با فعل لازم و هم با فعل متعدی، از نوع فاعلی- مفعولی بود.  این مطابقه به فعل لازم یا متعدی بستگی نداشت، بنابراین نظام مطابقه در زمان حال، به گذرائی فعل حساس نبود.  نظام مطابقه در جملات دارای ستاک گذشته، چه افعال لازم و چه افعال گذشته، از نوع غیرفاعلی- مفعولی بود.  در نظام فاعلی-مفعولی، فاعل در نیمی از موارد به صورت پسوند تصریفی مطابقه در فعل، صورت بندی می شد. در نظام غیرفاعلی- مفعولی نیز مطابقه با واژه بست های غیرفاعلی تجلی می یافتند و از نوع خنثی بودند.
۶.

رده شناسی واجی همخوان های گرفته زبان کردی از نظر عملکرد حنجره(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: همخوان های گرفته واک دمش واجشناسی حنجره ای رده شناسی واجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 11 تعداد دانلود : 363
[واک] و [دمش] تولید کند. در حالی که همخوان های رسا (غلت ها، روان ها و خیشومی ها) دارای مشخصه ذاتی [واک] هستند و در نتیجه همیشه واک دارند. این که آیا مشخصه [گستردگی چاکنای] در کردی نیز مانند زبان فارسی مشخصه زیربنایی است یا نه، می تواند این دو زبان ایرانی را در یکی از دو دسته زبان های دمشی و زبان های واک رده بندی کند. شواهد آکوستیکی داده های این تحقیق از صدای چهار مرد کرد سنندجی به دست آمده است که واج های کردی سنندجی را در بافت از قبل مشخص شده در جایگاه آغازین؛ میان واژه و آخر واژه تلفظ کرده اند. نتایج، پس از تجزیه و تحلیل آکوستیکی، جهت بررسی فرایندهای واجی در چارچوب نظریه حنجره ای ارئه می شود. در این مقاله نشان داده شد که براساس شواهد آکوستیکی و رفتار واجی همخوان های سایشی در زبان کردی برخلاف زبان فارسی، اما مانند زبان فرانسوی و اسپانیولی مشخصه [واک] در آن زیربنایی است ولی همخوان های انسدادی و انسایشی زبان کردی مانند زبان فارسی و انگلیسی عمل کرده و مشخصه نماینده دمش یعنی[spread]  در بازنمود واجی آن قرار دارد.  
۷.

بررسی بقایای صورت آوایی تکواژ صفرِ پیشوند استمراری در کردی کلهری: رویکردی تطبیقی و درون زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کردی کلهری پیشوند استمراری حذف تکواژ مطالعه تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 699 تعداد دانلود : 213
زبان کردی به سه شاخه اصلی شمالی، مرکزی، و جنوبی تقسیم بندی می شود که از مهم ترین گویش های این سه دسته می توان به گونه های کرمانجی (کردی شمالی)، سورانی و اردلانی (کردی مرکزی) و کلهری و ایلامی (کردی جنوبی) اشاره کرد. در کردی کرمانجی پیشوند استمراری به شکل-di، در کردی سورانی به شکل-da، در کردی اردلانی به شکل a-، در کردی ایلامی به شکل-də و در کردی کلهری بدون بروز آوایی و به شکل تکواژ صفر است. با این حال، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تکواژ استمراری در کردی کلهری نیز هم چون سایر گونه های کردی، در دوره های گذشته، صورت آوایی آشکار داشته است. مقاله حاضر با رویکردی تطبیقی در تلاش است صورت هایی از کردی کلهری را معرفی کند که در آن ها بقایایی از این پیشوند دیده می شود. به این منظور، ابتدا وضعیت صورت آوایی پیشوند استمراری در گونه های سورانی، اردلانی، ایلامی و کلهری مورد بررسی قرار می گیرد. داده های پژوهش حاضر از طریق مصاحبه با 10 گویشور از هر کدام از این چهار گونه کردی به دست آمده است. این داده ها در گام بعدی آوانگاری شده و سپس با یکدیگر مقایسه می شوند. پس از بررسی داده ها، مشخص شد که این پیشوند در هیچ کدام از گونه های سورانی، اردلانی و ایلامی حامل تکیه نیست و تنوع صوری این پیشوند در گونه های مذکور حاصل تضعیف هجای فاقد تکیه این پیشوند است. با بررسی صورت های حال استمراری فعل های «آمدن»، «آوردن» و «دیدن» و نیز بررسی صورت آوایی پیشوند منفی ساز حال استمراری در کردی کلهری و مقایسه آن ها با سه گونه دیگر، شواهدی مبنی بر بقایای این پیشوند در این گونه از زبان کردی آشکار شد.
۸.

بررسی واج شناختی گویش بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش بیرجند هجا افراشتگی واکه تضعیف حذف کشش جبرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 511 تعداد دانلود : 929
هدف از نگارش این پژوهش تحلیل نظام واجی گویش بیرجند است. بسیاری از داده های پژوهش از دو منبع واژه نامه گویش بیرجند (رضایی، 1373) و بررسی گویش بیرجند (رضایی، 1377) جمع آوری و براساس نوع فرایند دسته بندی شده اند. آوانویسی ها با استفاده از نمادهای بین المللی IPA نوشته شده اند. مبانی نظری از جمله «تناوب های واجی، دو سطح بازنمایی، اصل توالی رسایی، قانون مجاورت هجا، و...» در تحلیل داده ها مورد ملاحظه قرار گرفته اند. برای اطمینان از روند درست تحلیل، صورت برخی از واژه ها با آثار بازمانده از دوره های باستان و میانه مقایسه شده اند. یافته ها نشان می دهد که در تحلیل داده ها، عوامل تاثیرگذار مانند: الف. موقعیت یک واحد واجی در ساخت هجا، ب. نوع و جایگاه هجا در واژه، ج. تاثیر واحدهای واجی مجاور بر یکدیگر، موجب تولید واج گونه های متعدد شده است که به تفصیل در متن مقاله بیان خواهدشد. به عنوان نمونه، در واژه یک هجایی «باد» که در هسته آن واکه «پسین و افتاده» وجود دارد، با افزودن پسوند و افزایش به دو هجا به صورت «بادی»، واکه «پسین و افتاده»، به صورت واکه «پیشین، افتاده و کشیده» تولید می شود، به طوری که این دو واکه همواره در توزیع تکمیلی با یکدیگر قرار دارند. برخی از نتایج منحصر به فرد این گویش شمارش متفاوت اعداد مرکب پیوندی در مقایسه با فارسی معیار است. همچنین، واکه های میانی معروف به مجهول یایی و واوی متعلق به دوره میانه، هنوز در این گویش فعال هستند.
۹.

ثبات یا تغییر اصطلاحات خویشاوندی در اثر تماس زبانی: مطالعه موردی در چند روستای دوزبانه خراسان دهه 50(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تماس زبانی قرض گیری واژگانی اصطلاحات خویشاوندی آبادی دوزبانه خراسان دهه 50

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 169 تعداد دانلود : 94
در این پژوهش تأثیر تماس زبانی در قرض گیری اصطلاحات خویشاوندی در چند روستای دوزبانه خراسان دهه 50 بررسی می شود. داده های زبانی پژوهش از بخش واژگان پرسشنامه اطلس زبانی ایران استخراج شده اند که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در حال تدوین است. داده های زبانی 9 آبادی دو زبانه در بخش احمدآباد شهرستان مشهد مورد مطالعه قرار گرفته اند. در هر یک از این آبادی ها، یکی از زبان های ترکی، بلوچی، عربی و ترکمنی در کنار زبان فارسی رایج است. پیکره پژوهش 153 واژه دارد و از تجمیع معادل های گویشی 17 اصطلاح خویشاوندی موجود در پرسشنامه در چهار زبان مورد بررسی به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بر خلاف نظر عمده پژوهش گران پیشین، در آبادی های مورد مطالعه قرض گیری در حوزه اصطلاحات خویشاوندی نیز صورت می گیرد. میزان قرض گیری در این اصطلاحات در تماس هر یک از زبان های مورد اشاره با فارسی متفاوت ولی جهت آن همواره از فارسی به هر یک از زبان های مورد بررسی بوده است. علاوه بر این، نتایج تحلیل داد ه ها از نظر ساخت واژی و معنایی نشان می دهند که میزان قرض گیری اصطلاحات خویشاوندی بسیط نسبت به مرکب بیشتر و از لحاظ طبقه بندی سببی/  نسبی، قرض گیری اصطلاحات خویشاوندی سببی بیش از نسبی است. همچنین از نظر طبقه بندی این اصطلاحات به درجه یک/ دو میزان قرض گیری درجه دو بیش از درجه یک است. در بین چهار زبان ترکی، بلوچی، عربی و ترکمنی، زبان ترکی بیش ترین و زبان ترکمنی کم ترین میزان قرض گیری را نشان می دهد. در دو زبان عربی و بلوچی میزان قرض گیری در واژگان خویشاوندی در حد میانه این دو و تقریباً به میزان مشابه است.
۱۰.

گالشی یا گُداری؟ یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گالشی گوداری گویش سنجی گویش شناسی زبان شناسی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 544 تعداد دانلود : 574
کناره باریک بین کرانه جنوبی دریای خزر و دامنه شمالی البرز گویش های گوناگونی موسوم به کاسپی را در خود جای داده است. در اندک مطالعات پراکنده در این حوزه، گالشی و گوداری زبان گونه هایی همگون و زیرشاخه گروه های زبانی مازندرانی یا گیلکی فرض شده اند. هدف این پیمایش سنجش درستی این پیش فرض است زیرا که چندان مورد کنجکاوی پژوهندگان قرار نگرفته است. روش تحقیق میدانی است. مواد زبانی مورد تحلیل به روش مصاحبه هدایت شده در بیست نقطه شهرستان بهشهر در استان مازندران گردآوری و به روش های آماری پردازش شدند. سپس یافته ها مورد تحلیل و بررسی مقابله ای قرار گرفت. میانگین سنی گویشوران 36 سال، میانگین سواد آن ها آموزش ابتدایی و 38% آن ها زن بودند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بسیاری از واژه ها و ساخت های دستوری گالشی در بهشهر از زبان مازندرانی اقتباس شده است. وانگهی فرآیندهای آوایی همانند ابدال و کوتاه شدگی، نیز تکثّر وام واژه های فارسی و عربی، آن ها را از دیگر گروه های گویشی مازندرانی متمایز می سازد. گونه های گالشی در نقاط مختلف جغرافیایی، علی رغم فاصله نزدیک، ناهمگون هستند. از یافته های پژوهش کنونی و بررسی مقابله ای آن با نتایج گزارش های پیشین می توان دریافت که گالشی و گوداری زبان های خودایستایی نیستند بلکه به زبان منطقه ای به عنوان زبان پایه متکی هستند. گالش ها و گودارها تغییراتی در زبان پایه ایجاد می کردند و اصطلاحاتی را در میان خود به کار می بردند که منجر به تشکیل گونه ای زبان صنفی گشت. بر خلاف فرضیات پیشین، گالشی و گوداری گونه های زبانی همگونی نیستند و هر یک بر پایه شغل، خرده فرهنگ، و زبان پایه هر منطقه با شگردهای زبانی متفاوتی گسترش پیدا کرده است.
۱۱.

ترکیب های برون مرکز در زبان لکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ترکیب واژه مرکب واژه سازی ترکیب برون مرکز زبان لکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 601 تعداد دانلود : 95
ترکیب از مهم ترین فرایندهای واژه سازی در زبان های جهان است که برای آن طبقه بندی های مختلفی ارائه شده اند و تحلیل ساختاری و معنایی آن همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه صرف بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع ترکیب های برون مرکز در زبان لکی است. در این راستا، ساختار صرفی انواع ترکیب های برون مرکز و اجزای تشکیل دهنده آن ها بررسی خواهد شد. داده های پژوهش شامل ترکیب های برون مرکزی است که از گفتار روزمره گویشوران لکی در محیط خانواده، محیط کار و جامعه اطراف پژوهشگر و همچنین از کتاب دوجلدی «فرهنگ و واژه نامه لکی» استخراج شده اند. این داده ها براساس طبقه بندی بائر (2017) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که همه انواع ترکیب های برون مرکز در طبقه بندی بائر (2017) شامل بهووریهی، ترکیبی، هم پایه ، تحول یافته و استعاری در زبان لکی نیز یافت می شود. اما، تنوع ساختاری ترکیب های برون مرکز بهووریهی و ترکیبی به مراتب بیش از سه نوع دیگر است. یکی از ویژگی های مهم ترکیب های برون مرکز در زبان لکی، بسامد بالای نام اندام های بدن انسان و حیوانات است که این موضوع ریشه در سبک زندگی مردم لک زبان دارد. زندگی این مردم از قدیم مبتنی بر کشاورزی و دامداری بوده و برای انجام امور روزمره بیش ترین استفاده را از اندام هایی مانند دست و پا داشته اند. به عبارت دیگر، بدن مندی و اندام ها و فعالیت های بدنی نقش بارزی در ساخت ترکیب های برون مرکز در زبان لکی دارد.
۱۲.

شواهد 60 واژه گویشی خراسان بزرگ در پنج متن کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: متون ادبی کهن فارسی گویش های فارسی خراسان گویش های فارسی افغانستان بررسی واژگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 170 تعداد دانلود : 626
هدف این مقاله، ردیابی واژه های گویشی خراسان بزرگ در چند متن کهن فارسی است تا نشان دهد کاربرد آن ها تا به امروز در گفتار مردم این سامان جاری است، اما در فارسی معیار وجود نداشته اند یا به فراموشی سپرده شده اند. شناخت این واژه ها در گویش های خراسانی، مسئله درک برخی از متون کهن فارسی دری را برطرف می سازد. متون مورد نظر عبارت اند از رساله داروشناسی الابنیه عن حقایق الادویه (اواخر سده سوم)، تاریخ بیهقی (سده چهارم هجری)، تفسیر عرفانی کشف الاسرار و عدّه الابرار (سده پنجم هجری)، متن عرفانی طبقات الصوفیه (سده پنجم هجری) و ارشادالزراعه در کشاورزی (اوایل سده دهم هجری). فارسی در استان های سه گانه خراسان به گویش های چندی تکلم می شود که برخی دارای اختصاصات واژگانی و بعضاً دستوری ویژه ای می باشند و از گونه معیار دورتر هستند. زبان فارسی در بخش های وسیعی از نقاط مرکزی و جنوبی خراسان بنا به سوابق تاریخی و به دلیل دوری از مرکز و یا واقع شدن در جوار بیابان لوت، کم تر دچار آمیختگی با دیگر زبان ها می شوند  و عموماً واژه های فارسی اصیل خود را حفظ می کنند و از گونه معیار کم تر تأثیر می پذیرند. از آن سو، گویش های مختلفی از فارسی در افغانستان متداول است که از آن جمله می توان به تاجیکی، هراتی، کابلی و هزارگی اشاره کرد. با وجود جدایی مناطق غربی افغانستان از خراسان در کم تر از دو سده اخیر، اشتراکات زبانی و گویشی قابلی میان مردم دو سوی مرز در نواری به طول حدوداً 500 کیلومتر برقرار است. تاکنون نقشه گویشی جود ندارد که در آن مرزهای گویش های فارسی شرق ایران و غرب افغانستان مشخص شده باشد، و لذا پژوهنده لاجرم برای تکمیل بررسی واژگانی خود به گویش های فارسی رایج در افغانستان نیز نظر داشته و در این باره از اطلاعات گویشی دانشجویان افغانی ساکن در دانشگاه بیرجند بهره برده است. پژوهنده واژه های مورد نظر را که در حاشیه یک تحقیق میدانی در زمینه بررسی تطبیقی گویش های مرز شرقی ایران استخراج نموده بود، جست وجو کرده و ذیلاً 60 نمونه از موارد منتخب را به ترتیب حروف الفبای فارسی همراه با معنای آن به همراه درج شاهد مثال مربوط و نیز اشاره به محل کاربرد فعلی آن در شهرهای خراسان بزرگ، مدخل کرده است.
۱۳.

تحلیلی بر نتایج برخورد زبانی در شمال استان ایلام بر پایه گویش سنجی رایانشی و تحلیل انبوهه دادگان (مطالعه موردی زبان گونه «خِزِلی»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برخورد زبانی گویش خزلی زبان کردی ایلام گویش سنجی تحلیل انبوهه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 298 تعداد دانلود : 171
گونه های زبانی رایج در نواحی شمالی استان ایلام از تکثر و تنوع چشم گیری برخوردارند، یکی از این گونه های زبانی «خِزِلی» است که در مقایسه با زبان گونه های مجاور خود از ویژگی های منحصربه فردی برخوردار است. پژوهش حاضر بر اساس تحلیل انبوهه دادگان، خصایص زبانی شاخص «خِزِلی» را از سایر گونه های زبانی رایج در حوزه پژوهش مشخص می سازد و بدنبال شواهدی زبانی دال بر گرایش این زبان گونه ، به سمت منطقه/ گروه گویشی خاصی است. روش پژوهش کمی و شیوه گردآوری داده ها میدانی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی گویشوران 16 دهستان شهرستان های ایلام، ایوان، چرداول و سیروان را در برمی گیرد. نمونه های گویشی از تمامی روستاهای بیش از 100 خانوار حوزه پژوهش، از هر روستا یک نمونه گویشی (36 نمونه از 35 روستا)، جمع آوری شد. ابزار پژوهش، پرسش نامه «طرح ملی اطلس زبانی ایران» است. با بهره گیری از بسته نرم افزاری گویش سنجی و نقشه نگاری RuG/ L04، پراکنش مناطق گویشی، توزیع تنوعات آوایی، واژگانی و نحوی حوزه پژوهش تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که سه گروه گویشی عمده «لکی»، «لری» و «کردی جنوبی» و مجموعاً شش زیرگروه گویشی در شمال استان ایلام وجود دارد. در این بین، زبان گونه «خِزِلی» به عنوان نخستین زیرگروه گویشی منشعب از گروه گویشی کردی جنوبی، با فاصله زبانی معنادار از سایر زیرگروه های گویشی، قرار می گیرد. همچنین به استناد نمودار «مقیاس گذاری چندبعدی» (MDS)، این زبان گونه هرچند به لحاظ تحلیل انبوهه دادگان در مجموعه زبان گونه های کردی جنوبی جای می گیرد؛ اما فاصله اندک و شباهت زبانی آن با گروه گویشی «لکی» قابل توجه است. مقایسه معادل های تلفظی اسامی، وند استمراری و ضمایر نشان داد که اگر چه مبنای شکل گیری «زبان گونه خِزِلی»، «لکی» است اما این انشعاب، خود ناشی از برخورد زبان گونه «لکی» با مجموعه گویش های رایج در غرب ایران از قبیل «کلهری» و «فیلی» است. 
۱۴.

سیر تطور زبان گونه بلوچی مرزی رایج در منطقه ریگان کرمان در قیاس با بلوچی مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گونه بلوچی ریگان آواهای مرکب خوشه همخوانی فرآیندهای واجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 667 تعداد دانلود : 747
گونه بلوچی ریگان گونه ای است که توسط برخی از گویشوران ساکن منطقه ریگان کرمان تکلم می شود. این گونه که نخستین بار توسط اقوام مهاجر از سیستان وارد ریگان شده است در اثر همجواری منطقه با شهرستان رودبارجنوب و هم زیستی مهاجرین با بومیان فارسی زبان منطقه سبب شد تا گونه متفاوتی از زبان بلوچی در شهرستان ریگان رواج پیدا کند. این تفاوت ها در سطح آوایی، واژگانی و نحوی مشاهده می شود. پژوهش حاضر می کوشد بر مبنای داده های معتبر و روشی علمی و نظام مند به تحلیل و واکاوی متغیرهای زبان شناختی موجود در این گونه زبانی بپردازد تا از این رهگذر سیر تحول این گونه زبانی را شناسایی کند. به منظور گردآوری داده های زبانی، از گویشوران زن و مرد با میانگین سنی 60 سال و متوسط سواد در حد آموزش ابتدایی که در گستره مکانی پژوهش یعنی شهرستان ریگان زندگی می کردند، مصاحبه به عمل آمد. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه ای حاوی 208 واژه و 10 جمله پایه بر اساس پرسشنامه های «طرح ملی اطلس زبانی ایران» و «فهرست واژگان پایه موریس سوادش» بهره گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل و بررسی پیکره داده های پژوهش نشان داد که زبان گونه بلوچی رایج در شهرستان ریگان دارای ویژگی هایی از جمله کاربرد واژه های خاص زبان بلوچی، آواهای مرکب، خوشه همخوانی on-// ایرانی باستان، کاربرد وندهای ویژه شامل پیشوند جمع ساز، پسوندهای اسم ساز و صفت ساز، فرآیند غیردهانی شدگی و استفاده از ساخت ارگتیو است.  
۱۵.

بررسی ساخت ملکی محمولی معیار در زبان بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رده شناسی مالکیت ساخت ملکی محمولی بلوچی زابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 340 تعداد دانلود : 168
مالکیت، مفهومی جهانی است. بازنمود این مفهوم در نحو به دو شکل کلی اسمی و محمولی است. مالکیت اسمی به شکل گروهی اسمی شامل مالک و مملوک بازنمود دارد، و مالکیت محمولی به صورت جمله بیان می شود. در این مقاله، ساخت ملکی محمولی در بلوچی با رویکردی رده شناختی بررسی می شود. روش پژوهش، ترکیبی از داده های اولیه و ثانویه است. 420 جمله نمونه از طریق پرسشنامه از گویشوران بلوچی زابل به دست آمد. همچنین، داده های ثانویه از برخی از پژوهش های دیگر نیز در این پژوهش به کار رفته اند. چارچوب نظری پژوهش، پژوهش استاسن (2009) است که در آن چهار رده برای رمزگذاری ساخت ملکی محمولی معرفی شده است. این چهار رده عبارتند از: مالکیت مکانی، مالکیت بایی، مالکیت مبتدایی و مالکیت با محمول «داشتن». سه رده ساخت ملکی مکانی، ساخت ملکی بایی و ساخت ملکی با محمول «داشتن» در داده ها وجود دارد، اما شواهدی از وجود ساخت ملکی مبتدایی در این زبان یافت نشد. در بین این سه رده، کاربرد ساخت ملکی بایی بیش تر است و بخش بزرگی از داده های پژوهش به این راهبرد تعلق دارند. پس از آن، ساخت ملکی مکانی بیش ترین کاربرد را دارد و کاربرد ساخت ملکی با محمول «داشتن» اندک بوده است. بهتر است زبان بلوچی از نظر رمزگذاری ساخت ملکی محمولی در رده متفاوتی با زبان های ایرانی دیگر مانند فارسی، گیلکی رشت، و شهمیرزادی قرار گیرد. بنابراین، پژوهش پیش رو، گام دیگری در راه رده شناسی ساخت ملکی محمولی را در زبان های ایرانی برداشته است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۲