زبان شناسی و گویش های خراسان

زبان شناسی و گویش های خراسان

زبان شناسی و گویش های خراسان سال سیزدهم بهار و تابستان 1400 شماره 24 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

پردازش شنیداری واژه ها، شبه واژه ها و ناواژه ها در مغز فارسی زبانان: بر اساس داده های اای آر پی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پردازش صوتی واژه ای آرپی (ERP) مؤلفه ی مثبت مؤخر (LPC) N400 محدودیت های واج آرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 349 تعداد دانلود : 674
مسأله ای که در دو دهه ی اخیرِ مطالعات عصب شناختی زبان بسیار به آن پرداخته شده است، چگونگی پردازش واژه ها در مغز و تفاوت های آن با پردازش واژه های ناآشناست. فرآیند دسترسی واژگانی در پردازش شنیداری کلام در همان 200 هزارم ثانیه ی ابتدایی پس از شروع واژه، در مغز آغاز می شود. اینکه در کجای این مسیر راه واژه ها، شبه واژه ها و ناواژه ها از هم جدا می شود، پرسشی است که سعی در پاسخ گویی به آن برای فارسی زبانان داشته ایم تا به چگونگی فرآیند تشخیص واژه ها، پردازش آنها نسبت به دیگر زنجیره های آوایی، و نقض قواعد واج آرایی پی ببریم. حین یک آزمون تصمیم گیری-واژگانی شنیداری، سه نوع محرک هم ساخت (واژه، شبه واژه، ناواژه) در میان جملاتی با ساختار یکسان به شرکت کننده ها ارائه شد. فعالیت مغزی آنها در طول آزمون با استفاده از دستگاه الکتروانسفالوگرام یا ای ای جی (eeg) ثبت شد. داده های پتانسیل های رخدادی ، ای آرپی (ERP)، حاکی از آن بود که در نواحی پیشین مغز، در پردازش ناواژه ها اثر مؤلفه ی مثبت مؤخر (LPC) مشاهده می شود که می تواند بازتابی از نقض قواعد واج آرایی زبان فارسی باشد. به علاوه، در نواحی آهیانه، اثر N400 برای ناواژه ها و شبه واژه ها مشهود بود که خبر از فعالیت بیشتر مغز در تلاش برای ایجاد هم بستگی معنایی دارد. همچنین، بررسی تأخیر مؤلفه ی N400 نشان داد که در نواحی آهیانه این اثر برای شبه واژه ها زودتر از دیگر محرک ها اتفاق می افتد. نتایج حاصل، در کنار شباهت هایی که با یافته های پژوهش های انجام شده در دیگر زبان ها دارد، تفاوت هایی را نیز نشان می دهد که بیشتر به جایگاه مؤلفه های مشاهده شده مربوط است.
۲.

عوامل نقشمند در جهت فرایند همگونی در زبان های ایرانی غربی جنوبی بر مبنای دیدگاه سیبویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیبویه. قدرت جایگاهی قدرت ذاتی همگونی زبان های ایرانی جنوب غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 184 تعداد دانلود : 83
این ﭘﮋوهش به بررسی عوامل نقش مند در جهت فرایند همگونی در زبان های ایرانی جنوب غربی بر مبنای دیدگاه سیبویه پرداخته است. بدین منظور، پنج فرایند همگونی در این زبان ها مورد بررسی قرار گرفته اند. به باور دبیرمقدم (1393) زبان های ایرانی غربی جنوبی عبارتند از فرسی، لارستانی، لارکی، دلواری، بختیاری، دوانی و لری. واحد بررسی ها تکواﮊ و واﮊه، و جایگاه های مورد بررسی، مرز هجا و پایانه می باشند. به منظور گردآوری داده ها، هم از منابع کتابخانه ای و هم میدانی بهره گرفته شده است. از جمله دستاوردهای این ﭘﮊوهش این است که مشخصه های ذاتی که مربوط به جایگاه و روش تولید هستند مانند ]+تیز[، ]+خیشومی[، جزو مشخصه های غالب در جهت همگونی است و واج های دارنده چنین مشخصه هایی قدرت لازم در غلبه و همگون کردن سایر واج ها را دارند. همچنین، قدرت نسبی جایگاهی آغازه نسبت به پایانه، یکی دیگر از عواملی است که جهت همگونی را در این زبان ها، مشخص می کنند و هنگامی که این دو عامل در فرایند با یکدیگر رقابت می کنند، خنثی شدگی روی داده و باعث بازداری از بروز همگونی می گردد. همگونی پیشرو در این زبان ها رایج تر از پسرو می باشد.
۳.

بررسی گسترش معنا و بافت کاربردی واژه ها و عبارت های مذهبی در فارسی گفتاری بر پایه نظریه ربط(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: واژه های مذهبی عبارت های مذهبی گسترش معنایی گسترش بافت کاربردی نظریه ربط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 162 تعداد دانلود : 339
زبان فارسی واژه ها و عبارت های مذهبی بسیاری را از عربی وام گرفته است. شماری از این واژه ها و عبارت ها نسبت به معنا یا بافت کاربردی اولیه شان دستخوش انواع گسترش معنا یا گسترش بافت کاربردی شده اند. منظور از گسترش بافت کاربردی این است که معنای اولیه این واژه ها و عبارت ها تغییر نکرده، بلکه افزون بر به کار رفتن با معنی اولیه خود و در بافت اولیه خود کاربرد آنها به سایر حوزه ها یا بافت ها گسترش پیدا کرده است. پیکره زبانی مورد بررسی شامل مجموعه واژه ها و عبارت های مذهبی بوده که چه با تغییر معنا یا گسترش بافت کاربردی و چه بدون هر گونه تغییری در گفتار به کار می روند. روش شناسایی و تشخیص نوع تغییر یا گسترش در واژه ها و عبارت های مذهبی مبتنی بر شم زبانی نگارنده بوده است. پژوهش پیشِ رو با ارائه نمونه های بسیاری چگونگی این تغییرها و گسترش ها را در چارچوب نظریه «ربط» اسپربر و ویلسون(1986) مورد بحث قرار می دهد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که گویشوران زبان فارسی با توجه به دانش ها، تجربه ها و اطلاعات زمینه ای فرهنگی مشترکشان پیرامون واژه ها و عبارت های مذهبی هم معنای اولیه واژه ها و عبارت های مذهبی را می دانند، هم به معانی و کاربرد گسترش یافته آنها دسترسی دارند. مطابق با نظریه «ربط» هنگامی که شنونده واژه یا عبارتی مذهبی را دریافت می کند، با در نظر گرفتن بافت موقعیت، آن را با اطلاعات زمینه ای خود می سنجد و تطبیق می دهد و سرانجام درک می کند که منظور گوینده معنی اولیه آن واژه و عبارت مذهبی، یا معنی گسترش یافته آن است.
۴.

رده شناسی آرایش سازه های متن سغدی بودایی «وسنتره جاتکه»؛ بر اساس مؤلفه های وابسته به اسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان سغدی بودایی ردهشناسی آرایش سازه وسنتره جاتکه جهت انشعاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 583 تعداد دانلود : 696
زبان سغدی از زبان های ایرانی میانه ی شرقی ست که به سه گروه مانوی، بودایی و مسیحی تقسیم می شود. در این پژوهش به بررسی آرایش سازه های متن سغدی بودایی «وِسَنترَه جاتَکَه» پرداخته شده است. تاکنون پژوهشی در باب رده شناسی زبان سغدی بودایی صورت نگرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و تحلیل ها از نوع کمی و کیفی است، گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای است. چارچوب تحلیل، مؤلفه های تحلیل آرایش سازه ی معرفی شده در دبیرمقدم (۱۳۹۲) و درایر (۱۹۹۲) است. از میان مجموع ۲۸ مؤلفه ی معرفی شده در این آثار، ۱۵مؤلفه ی وابسته به اسم بررسی شده اند. بر مبنای نظریه ی جهت انشعاب (BDT) برای زبان های گوناگون می توان دو وضعیت را متصور شد: راست انشعابی و چپ انشعابی. پس از بررسی۲۹۱۲ جفت عنصر وابسته به اسم موجود در متن، مشخص شد که زبان سغدی بودایی بر اساس فرضیه ی جهت انشعاب، گرایش به چپ انشعابی بودن دارد. به طوری که در ۵ مؤلفه راست انشعابی یا هسته آغاز است و در ۸ مؤلفه چپ انشعابی یا هسته پایان است.
۵.

بررسی رده شناختی ضمیر ابقایی در ساخت موصولی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رده شناسی ساخت موصولی هسته بیرونی ضمیر ابقایی زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 508 تعداد دانلود : 524
یکی از کاربردهای ضمیر ابقایی در ساخت موصولی برخی زبان های دنیاست. براین اساس، ضمیر ابقایی اشاره به ضمیری هم نمایه با هسته اسمی ساخت موصولی دارد که درون بند موصولی ظاهر می شود. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با بررسی کارکرد ضمیر ابقایی در انواع ساخت های موصولی هسته دار فارسی، میزان انطباق رفتار این زبان با جهانی ها سنجیده شود. براین اساس دو هدف عمده در این پژوهش وجود دارد. هدف نخست مربوط به تعیین شیوه تولید ضمیر ابقایی در ساخت موصولی فارسی طبق سه الگوی جهانی موجود است. هدف دوم، بازبینی رفتار فارسی در سلسله مراتب دسترسی کینان و کامری (1977) است. نتایج پژوهش در رابطه با هدف نخست، نشان می دهد که فارسی با توجه به استفاده از متمم-نمای «که» در ابتدای بند موصولی، داشتن ضمیر ابقایی در ساخت جزیره ای قوی و خوانش یکسان جمله هنگام کاربرد ضمیر ابقایی و خلا، این ضمیر را به صورت پایه زایشی تولید می کند. نتایج پژوهش در رابطه با هدف دوم نیز حاوی پیشنهادی در رابطه با جایگاه فارسی در راهبرد حفظ ضمیر در سلسله مراتب دسترسی است. در حالی که طبق نظر کینان و کامری (1977) راهبرد موصولی سازی فارسی با هسته فاعلی لزوما خلا و با هسته متممی لزوما حفظ ضمیر است، به نظر می رسد در هر دو ساخت فوق می توان تحت شرایط خاص از راهبرد رقیب نیز بهره برد.
۶.

تأثیر واژگانی زبان فارسی بر کُردی کُرمانجی خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تأثیر واژگانی زبان فارسی زبان کردی کُرمانجی شمالی کُرمانجی خراسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 502 تعداد دانلود : 162
زبان فارسی در سرزمین وسیع ایران از دیرباز مورد استفاده بوده و به علّت رسایی، شیوایی و سادگی از نظر دستوری و آوایی، مورد توجّه پادشاهان و درباریان بوده و همواره زبان-های ایرانی دیگر را تحت تأثیر قرار داده است. زبان کُردی که یکی از زبان های مهم ایرانی است به سبب نزدیکی به زبان فارسی و همسایگی با آن زبان و رسمی بودن زبان فارسی در بسیاری از مناطق کُردنشین، مانند دیگر زبان های ایرانی، تأثیرات فراوانی را از زبان فارسی پذیرفته است. یکی از گویش های زبان کُردی که در محیطی فارسی زبان، قرار گرفته و احتمال تأثیرپذیری آن گویش از گویش های دیگر کُردی بیشتر است، گویش کُرمانجی خراسانی است که شاخه ای از کُرمانجی شمالی است. مسأله اصلی در این پژوهش، تأثیر واژگانی زبان فارسی بر گویش کُرمانجی خراسانی بوده است و هدف، شناسایی کیفیّت و میزانِ تأثیر زبان فاسی از نظر واژگانی بر کُردی کُرمانجی خراسانی است و در این راستا از روش تحقیق میدانی- کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه و مصاحبه بهره گرفته شده است. از بررسی واژگان مشهور و پرکاربرد کُرمانجی خراسانی، این نتیجه، حاصل شده که زبان فارسی بر این گویش، اثرگذار بوده امّا این تأثیرات، اندک بوده است. از مجموع 342 واژه بررسی شده که در گویش کُرمانجی خراسانی رایج است، تعداد 23 واژه آن از زبان فارسی وام گرفته شده است. بر این اساس، نسبت واژگان فارسی در کُرمانجی خراسانی (6.72%) است. در بررسی کنایات و ترکیبات عامیانه نیز این نتیجه به دست آمده است که بعضی کنایات و ترکیبات عامیانه فارسی، عیناً وارد گویش کُرمانجی خراسانی شده و در بعضی موارد، ترجمه آن ها راه یافته است و گاه، معادل فارسی آن ها به گویش کُرمانجی خراسانی ورود پیدا کرده است؛ به این ترتیب، 40% کنایات و ترکیبات عامیانه، از زبان فارسی، وام گرفته شده و 60% کُردی است.
۷.

نقش استعاره مفهومی در ساخت و گزینش استعاره در اشعار احمد شاملو و نادر نادرپور براساس نظریه لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت استعاره مفهومی نظریه گفتمانی استعاره شاملو نادرپور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 485 تعداد دانلود : 510
پژوهش های نسبتا خوبی در زمینه استعاره مفهومی تاکنون در متون سیاسی، رسانه ای و ادبی انجام شده است. در پژوهش حاضر سعی شده است استعاره مفهومی در متون شعری مورد بررسی قرار گیرد. پرسش-های اساسی پژوهش عبارت است از: نقش استعاره مفهومی در ساخت و گزینش استعاره ها در اشعار شاملو و نادرپور چگونه است؟ آیا می توان پذیرفت که استعاره ابزاری برای بازنمایی مفاهیم خاصی مانند جنسیت در اشعار مذکور است؟ در این پژوهش داده ها از مجموعه اشعار احمد شاملو و نادرپور استخراج شده و بر اساس نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مفاهیم مختلف از جمله مفاهیم جنسیتی در اشعار شاملو و نادرپور وجود دارد، اما میزان جنسیت گرایی در اشعار شاملو به مراتب بیشتر از اشعار نادرپور است چرا که زمینه معنایی جنگ در استعاره های مفهومی اشعار شاملو بیشتر از اشعار نادرپور است. بنابراین نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل موثر در ساخت و گزینش استعاره در اشعار جنسیت، نگرش و اندیشه شاعر، احساسات او و فضای اجتماعی حاکم بر روزگار شاعران هستند و البته عامل جنسیت نقش مهمی در ساخت و گزینش استعاره ایفا می کند.
۸.

بررسی زاویه دید در رمان پلنگ های کوهستان بر اساس الگوی روایت شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت شناسی ژرارژنت زاویه دید امین فقیری پلنگ های کوهستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 603 تعداد دانلود : 906
روایت شناسی موضوعی است که دردهه های گذشته مورد مطالعه کسانی چون تزوتان تودوروف، نورمن فریدمن، ژاپ لینولت، ژرالدپرس، اشتانسل و ژرارژنت بوده است . نزدیک چهل دهه است این مقوله، به عنوان علمی مستقل در غرب، جای خود را باز کرده است و از دیدگاه ساختار گرایان به مطالعه ی طبیعت، شکل و نقش روایت می پردازد و می کوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. ژرارژنت فرانسوی، به گفته ی بسیاری از محققان ، کامل ترین نظریات را در باب این حوزه مطرح کرده است. زاویه دید یا کانون روایت مبحثی است که نویسنده یا راوی برای نگریستن به داستان خود بر می گزیند. نظرات دقیق و آراء منسجم وی درباره ی کانون روایت چنان ظرفیتی دارد که می توان با کمک الگوی روایت شناسی او، متون مختلف ادبی را بررسی کرد و دید تازه ای را به روی آن ها گشود. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی، شگردهای روایی را در رمان پلنگ-های کوهستان امین فقیری بر اساس نظریه کانون روایت ِژرارژنت مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
۹.

بررسی تاریخی شکل گیری گفتمان نمای «یعنی» در زبان فارسی بر اساس چارچوب کاربردی شدگی هاینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور گفتمان دستور جمله دستور معترضه انتقال کاربردی شدگی «یعنی»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 29 تعداد دانلود : 653
پژوهش حاضر به مطالعه فرایند دخیل در پیدایش گفتمان نمای «یعنی» در زبان فارسی از منظر دستور گفتمان (کالتن باخ و همکاران، 2011) و در چارچوب دیدگاه هاینه (2013) که مبتنی بر این دستور است، می پردازد. هاینه بیان می کند که فرایند «کاربردی شدگی» سبب شکل گیری گفتمان نماها می شود. از نظر او، پدیده ای به نام «انتقال» هسته اساسی هر نوع کاربردی شدگی را تشکیل می دهد و با این وصف، کاربردی شدگی را فرایندی مجزّا و متمایز از دستوری شدگی می داند. براساس این فرایند، یک واحد زبانی، با انتقال از «دستور جمله» به «دستور معترضه»، کاربردها و نقش های معنایی جدیدی با توجه به شبکه پیچیده موقعیت گفتمان پیدا می کند و به یک گفتمان نما تبدیل می شود. با توجه به چارچوب هاینه، داده های زبان فارسی از قرن چهارم تا چهاردهم گردآوری شد، بدین صورت که از هر قرن دو اثر شاخص انتخاب گردید و موارد وقوع «یعنی» به صورت دستی در آنها مشخص شد. بررسی سیر تحوّل «یعنی» بر اساس داده های زبان فارسی در طول زمان، انطباق این داده ها با چارچوب هاینه، و افزایش کاربرد این عنصر زبانی به عنوان «واحد دستور معترضه» در گذر زمان نشان می دهد که فرایند دخیل در ظهور این گفتمان نما همان کاربردی شدگی است که در مرکز آن، پدیده انتقال قرار دارد و در این میان، تا آنجا که به «یعنی» مربوط می شود، با فرایند «دستوری شدگی» سر و کار نداریم.
۱۰.

بررسی جریان زایش معنا و فرایند نشانگی نامحدود در هزاره دوم آهوی کوهی سروده محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 225 تعداد دانلود : 624
 پژوهش حاضر، جهت بررسی مراکز زایش معنا به عنوان مسئله ای قابل پژوهش که می تواند به گونه شناسی دقیق تر شعر نو فارسی منجر شود، به بررسی و مطالعه شعر هزاره دوم آهوی کوهی (شفیعی کدکنی، 1395) می پردازد؛ با طرح این پرسش ها که مراکز زایش معنا در هزاره دوم آهوی کوهی کدامند، با یکدیگر چه نوع ارتباطی دارند، در نتیجه تعامل این مراکز، فرایند نشانگی نامحدود چگونه پیش می رود و درنهایت تعدد مراکز تولید معنا چه تأثیری بر جریان حسی- زیبایی شعر دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در هزاره دوم آهوی کوهی رابطه بین شعر و نقاشی از نوع بینامتنیت درون فرهنگی و بینانشانه ای است. باز بودن گفتمان دیداری کاشی «مزگت/ مسجد پیر» به شاعر این امکان را می دهد که گریز از سپهر نشانه ای بسته و تک صدای امروز/اکنون به سپهر نشانه ای باز و چندصدای دیروز/ گذشته را عملی گرداند. با تبدیل کارکرد شمایلی نشانه های کاشی به کارکرد نمادین در شعر، فضای فیزیکی یا خرده فضای کاشی تبدیل به کلان فضا یا فضای مجازی می شود و زایش معنا را در جریانی به هم آمیخته، چندبعدی، سلسله مراتبی و در فضای ژرف و بی پهنای تاریخ کهن ایران پیش می برد. در این جریان، فضای گفتمانیی پدید می آید که متناقض ها به جای نفی یکدیگر به همزیستی و تعامل دست می یابند و "کاشی مزگت پیر" از همه گفتمان ها میزبانی می کند. در فرایند نشانه ای دیگر، شمایل های کاشی تبدیل به نمایه شده و از طریق استعاره های ترکیبی بُعد عمیق و غیرمحسوس معنا را خلق می کند که اشاره به «خود» دارد. در این شعر حس درونی، قوی ترین بعد حسی- اداراکی است که حواس ظاهری را از کار می اندازد و درقالب تجربه ای ناب، راه بردن از خود به بی خودی را در قالب تصویرهای زیبا و منحصربه فرد نشان می دهد. با توجه به این که در این شعر، مرکز غالب تولید معنا تاریخ و فرهنگ ایران است، در زیرگونه مفاخره فرهنگی طبقه بندی می شود. پژوهش با رویکرد نشانه شناسی پساساختارگرا و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
۱۱.

بررسی فرایندهای آوایی در گویش آباده طشک در مقایسه با فارسی معیار با رویکرد واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گویش آباده طشک زبان فارسی فرایندهای آوایی گویش شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 265 تعداد دانلود : 318
زبان به عنوان یک ابزار ارتباط و گویش های به عنوان بخش های در معرض تغییر و تکامل یک زبان همواره مورد توجه پژوهشگران بوده اند. از نظر زبان شناسان، عوامل جغرافیایی و اجتماعی در بروز و پیدایش گویش ها تاثیر دارند. گردآوری و مستندسازی گویش های محلی، برای طبقه بندی گویش های ایران، و تدوین فرهنگ تاریخی زبان فارسی اهمیت بسزایی دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تطبیقی ساختار دستوری-واژگانی دو گونه زبانی لری آباده و فارسی نو است و داده ها در این پژوهشِ کیفی به روش میدانی-کتابخانه ای و از طریق مصاحبه با گویشوران این دو گونه زبانی و نیز منابع معتبر گردآوری شده اند. در حقیقت این پژوهش می کوشد تا با مقایسه ساختار دو گویش لری آباده و فارسی نو نشان دهد که ساختار واژگانی و آوایی آن ها چگونه است و در گذر زمان دستخوش چه تغییراتی شده اند؟ با بررسی و تحلیل واژه های گویشی، برخی ابهامات متون فارسی نوشته شده به خطوط ایرانی با خط عربی-فارسی نیز برطرف می شود. نتایج این پژوهش نشان داد که ساخت آوایی گویش آباده (لری) به لحاظ دستوری و واژگانی با فارسی نو پیوند نزدیکی دارد.
۱۲.

بازنمود طرحواره های تصوری در توصیفات کودکان بینا و نابینا در زبان فارسی در دو گروه سنی (8-6 و 10-8 سال)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت جسمانی طرحواره های تصوری کودکان بینا کودکان نابینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 225 تعداد دانلود : 846
هدف مطالعه حاضر این است که بازنمود طرحواره های تصوری در توصیفات زبانی کودکان بینا و نابینا در دو گروه سنی 6-8 و 8-10 سال را مورد بررسی قرار دهد تا مشخص شود که فقدان حس بینایی تا چه حد می تواند در بازنمایی سه طرحواره مد نظر در تحقیق، (طرحواره های فضا، مسیر و نیرو) مؤثر باشد. به این منظور، از 10 کودک بینا و 10 کودک نابینا خواسته شد تا در قالب مصاحبه 20 موقعیت عینی را توصیف کنند که در مجموع، 944 جمله حاوی سه طرحواره از داده ها استخراج شد. بررسی های آماری نشان می دهد که کودکان بینا در قیاس با کودکان نابینا به طور میانگین و به شکل معناداری سه طرحواره را به میزان بیشتری به کار برده اند؛ به طوری که میانگین رتبه ای برای کودکان بینا 33/4 و برای کودکان نابینا 67/2 می باشد. به نظر می رسد کودکان نابینا به این علت که فاقد یکی از حواس پنج گانه هستند؛ دریافت های حسی-ادراکی محدود تری نسبت به گروه مقابل دارند و گستره محدودتری از محیط را ادراک کرده و آن را به زبان نیز منتقل می کنند. این در حالی است که عامل سن تأثیر چندانی در بازنمایی طرحواره ها نداشته است. علاوه براین، بررسی تفاوت بازنمایی تک تک طرحواره ها نشان داد که کودکان نابینا از طرحواره فضا به میزان بیشتری نسبت به کودکان بینا استفاده کرده اند. در مقابل، کودکان بینا طرحواره نیرو را به طور معنا دار در قیاس با کودکان نابینا به میزان بیشتری به کار برده اند که به نظر می رسد چنین تفاوتی با میزان پیچیدگی طرحواره های تصوری مرتبط باشد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰