فنون ادبی

فنون ادبی

فنون ادبی سال یازدهم زمستان 1398 شماره 4 (پیاپی 29) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

کارکردهای معنایی- منظوری جملات معترضه در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ بیهقی دستور معانی حشو جمله معترضه نقش های معنایی - منظوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 218 تعداد دانلود : 878
مبحث جمله معترضه از مباحث مشترک بین دستور زبان و علم معانی است. منحصرکردن آن به دعا و نفرین، اطلاق حشو به آن و مواردی ازاین دست موجب شده است تاکنون به گونه ای بایسته به آن پرداخته نشود؛ درحالی که جمله معترضه ضمن افزودن بار عاطفی کلام، حضور راوی و نظرات و جبهه گیری های مشخص او یا به تعبیر دیگر گفتمان او را در متن روایت نمایان و اهداف متعدد دیگری را نیز دنبال می کند. پژوهش حاضر به بررسی کارکردهای معنایی - منظوری جملات معترضه در تاریخ بیهقی می پردازد و می کوشد با تبیین این کارکردها ضمن کمک به تغییر نگرش مخاطبان از این جملات، به درک بهتر رخدادهای تاریخی و درک بهتر گفتمان ابوالفضل بیهقی نیز کمک کند. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و به روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده اند. نتیجه نشان می دهد این جملات در تاریخ بیهقی، خلاف تصور معمول تنها به جملات دعایی و بدلی محدود نمی شوند، بلکه کارکردهای مهمی چون، توضیح بیشتر، تأکید و برجسته سازی، توصیف و بیان حالت، ستایش و بزرگداشت، بیان علت ، مذمّت، استعطاف، اقناع مخاطب، استوارکردن کلام، اظهار تعجب و شگفتی، اغراق و بزرگ نمایی و موارد متعدد دیگری را دربرمی گیرد که به تفصیل بررسی می شوند.
۲.

مضامین ادبی و بلاغی و صور خیال حرف جیم در ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حروف الفبا جیم شعر مضمون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 381 تعداد دانلود : 590
حرف جیم (ج، جا)، حرفِ ششم از حروف الفبای پارسی، حرف پنجم از حروف الفبای عربی، حرفِ سوم از حروف ابجد و نماینده عدد سه در حسابِ جُمّل است. حرف جیم، بعد از حرفالف که به واسطه شکل و جایگاه خاص ادبی، دینی، عرفانی و برخی ویژگی های منحصربه فرد، یکی از پُرکاربردترین حروف در ساخت مضامین، فضاهای شاعرانه، ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی به شمار  می رود، یکی از چند حرف مهمِ مضمون آفرین و تصویرسازی در ادب پارسی است. این مقاله که به بررسی جایگاه ادبی و بلاغی حرف جیم در آثار ادبی شاعران و نویسندگان متعدد ادب پارسی در آفرینش مضامین، فضاهای شاعرانه، ترکیبات و تعبیرات پرداخته، دستاوردهای ارزشمندی داشته است. بررسی شواهد ادبی به دست آمده، نشان می دهد اکثر شاعران و نویسندگان، از حرف جیم و ویژگی های خاص آن در آفرینش مضامین ادبی و در برخی موارد، مضامین دینی و عرفانی بهره برده اند؛ اگرچه دامنه مضامین، تعبیرات و ترکیبات برساخته از حالت، شکل و ویژگی های حرف جیم بسیار اندک است، بیشتر شاعران و نویسندگان، حتی با ارائه یک مضمون، نقشِ مضمون سازی حرف جیم در ادب پارسی را تأیید کرده اند. بیشتر آنها، از ویژگی های حروفی چون الف، م، د، ن، ص و... به منظور نقشِ مکمّلِ مضمون سازی حرف جیم استفاده کرده اند. مضامین ادبی و هنری برساخته از حرف جیم، از ظرافت ادبی و در برخی موارد، به واسطه خلق فضاهای شاعرانه و مضامین بکر، از پیچیدگی هنری خاصی برخوردار است. مولوی، عطار، فرخی سیستانی، اسعد گرگانی، سنایی و... به ترتیب، ازجمله شاعرانی هستند که بیشترین مضامین ادبی و هنری را به کمک ویژگی های حرف جیم آفریده اند.
۳.

آفرینش بلاغی با واژگان و اصطلاحات صرف ونحو؛ برمبنای بررسی نرم افزاری دیوان های اشعار فارسی از ابتدا تا دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر فارسی اصطلاحات صرف ونحو بلاغت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 139 تعداد دانلود : 255
آموزش صرف ونحو در مدارس سنتی و در میان علما و شعرا، عمری طولانی دارد و همین امر موجب بازتاب واژگان و اصطلاحات آن به شکلی هنری، در شعر فارسی شده است. بر این مبنا در این تحقیق سؤال این بوده که خلاقیّت شاعرانه در کدام صورخیال محقق شده و چه روابطی میان صور خیال و قواعد نحوی برقرار شده است و کدام شاعران از این ظرفیت بهره برده اند. روش تحقیق تحلیلی-توصیفی و مبتنی بر مطالعه دیوان های شاعران بوده و از نرم افزار درج نیز بهره گرفته شده است. این تحقیق نشان می دهد که دامنه کاربرد واژگان صرف ونحو در اشعار فارسی وسیع بوده است. دامنه نام های شاعرانی که با واژگان این دانش حشر و نشر داشته اند، نیز گسترده است و پهنه تاریخی وسیعی از قرن پنجم تا دوره معاصر را در برگرفته است. هم آیندی تصاویرِ مُلهم از صرف ونحو یکی از نکات تأمل انگیز در اشعار بررسی شده است؛ اغلب سه تصویر ایهام، حسن تعلیل و مراعات نظیر با هم تلفیق می شود. دایره بلاغی ازلحاظ گوناگونی و تنوع نیز نسبتاً گسترده بوده، عناصری مانند تشبیه، استعاره، کنایه، ایهام، حسن تعلیل، تمثیل، تمثیل رمزی، ارسال المثل و چیستان را در برمی گیرد. قاعده مندی دانش نحو برای اثبات موضوعات و مضامین مدنظر شاعران زمینه مناسبی برای تصاویر تمثیلی و تعلیلی بوده است. شکل حروف و کلمات، معانی مختلف آنها و قابلیت تصریف و اشتقاق زمینه تشبیه، استعاره، کنایه و ایهام را به وجود آورده است.
۴.

تحلیل بلاغی حوزه های تصویری شعر فاضل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویرسازی حوزه های تصویری غزل معاصر فاضل نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 661 تعداد دانلود : 189
ایجاد تحول در کلام غیرادبی و تبدیل آن به سخن مخیل فرایندی است که با کمک ابزارهای بلاغی چون تشبیه، استعاره و ... شکل می گیرد. تصویر که انعکاس اندیشه ها، عواطف، احساسات، باورها، اعتقادات، ویژگی های شخصیتی و درونیات شاعر است، دست مایه انتقال مضامین گوناگون به خواننده است. فاضل نظری، شاعر خوش قریحه معاصر، به کمک دو آرایه بلاغی تشبیه و استعاره که تأثیرگذارترین عناصر بیانی در آفرینش تصاویر شعری به شمار می آید و با بهره گیری از عناصر موجود در طبیعت پیرامون خویش در راستای انتقال مضامین مورد نظر خود به خواننده شعرش، تصاویر شگرفی را خلق کرده است. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا تصاویر شعری فاضل نظری و عناصری که شاعر برای ساختن این تصاویر به کار گرفته است، بررسی و حوزه ها و مضامین مختلف شعر او از لحاظ بلاغی تحلیل شود. یافته های پژوهش بیانگر این امر است که نظری در تصویرپردازی های خود که آنها را با کمک دو ابزار بلاغی تشبیه و استعاره پیش روی خواننده ترسیم کرده است، از عناصر طبیعی متعددی بهره گرفته است. این عناصر را که در قالب مشبه به ها یا مستعارمنه ها مطرح شده اند، می توان در حوزه های مختلف دسته بندی و میزان و نقش هریک از آنها را در آفرینش تصاویر شعری نظری تبیین کرد. فاضل تشبیه و استعاره را به صورت یکسان در تصویرسازی های خود به کار گرفته است.
۵.

مصداق هایی از مفهوم گروتسک در حکایت های مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گروتسک مولانا مثنوی حکایت تقابل طنز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 152 تعداد دانلود : 229
وسعت اندیشه مولانا اقیانوس بی کرانی است که روندگان بحر حقیقت را قادر می سازد تا به هر کرانه آن لنگر اندازند و فراخور اندیشه و توان خویش مروارید معانی عرفانی را صید کنند. اندیشه ای که برانگیزاننده حسی از سقوط بشریت است. سقوطی که مقدمه صعودی آگاهانه و هشیارانه به تعالی و خودشناسی است. او با طنزی زیرکانه و کاربرد تضاد و تناقض، اغراق، آمیختگی عناصر انسانی و حیوانی، بیان واقع گرایانه عناصر خیالی، ادبیات پورنو و رکیک و احضار ابعاد شیطانی، داستان سقوط انسان و ناتوانی او در شناخت حقیقت را بیان می کند و با برافکندن نقاب گنهکاری چهره حقیقی خداپرستی را نشان می دهد. این شیوه بیان به گروتسک شهرت دارد؛ شیوه ای که ماهیتی غمبار و مشمئزکننده دارد، در عین حال خنده را در مخاطب برمی انگیزد، خنده ای خالی از شوق و شادی که ابزاری برای نشان دادن ضعف ها، کمبودها، دردها و بی عدالتی هاست و با برانگیختن احساساتی متضاد، پاسخ مغشوش و دوگانه مخاطب را موجب می گردد و او را به تعمق و تفکر وامی دارد. در این مقاله نویسنده پس از تعریف گروتسک و ویژگی های آن، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی مصداق هایی از این گونه در اندیشه و افکار مولانا پرداخته و به این نتیجه رسیده است که حضور عناصر گروتسک در حکایت های مولانا انکارناپذیر است. او بامحور قرار دادن شخصیت و موقعیتو تقابل آنها و بهره گیری از کارکردهای متعدد گروتسکی، مفاهیم عرفانی ژرف و عمیقی را بیان می کند که به عشق حقیقی و تکامل انسان منتهی می شود.
۶.

بررسی شیوه های بلاغی حافظ در تشبیه ها و استعاره های پرکاربرد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حافظ تشبیهات تکراری استعاره های پرکاربرد نوسازی تشبیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 350 تعداد دانلود : 186
تشبیهات و استعاره ها بر اثر گذر زمان ابتکار و نوآوری خود را از دست می دهند و از فهرست صور خیال مطلوب بیرون رفته به تشبیهات و استعاره های مرده بدل می شوند. به همین سبب، شاعران برجسته برای جلب نظر مخاطبان با ابتکاراتی در شیوه بیان و تصرفاتی در تصاویر تکراری، آن را با شگردی متفاوت نوسازی می کنند. حافظ از شاعرانی است که به مدد شگردهای هنری خاص خود، بهترین تصویرهای خیال انگیز را با تصرفاتی در تشبیهات و استعاره های پرکاربرد در اشعار خود ثبت کرده است. نگارنده در این پژوهش، به روش تحلیل محتوا، شیوه های بلاغی حافظ در نوسازی تشبیهات و استعاره های تکراری شعر او را بررسی می کند. نتایج نشان می دهد حافظ با توجهی هدفمند به طرح و تبیین انواع وجه شبه مانند وجه شبه ناآشنا، متعدد، تفضیلی و دوگانه در تشبیهات تکراری پرداخته است. همچنین با به کارگیری انواع تشبیه مضمر، تعلیل، جمع، مقید و موقوف المعانی، تشبیه تفضیل در ساخت های ختلف و متنوع آن، به خلق فضاسازی های تازه و تصاویر بدیع شاعرانه در تشبیهات متعارف روی آورده است. نبوغ شاعر در نوآوری استعاره های پرتکرار، از طریق ترکیب های وصفی بدیع و آشنازدا، گاه با ساختار بدل بلاغی و نیز تأویل صفت در قالب جمله کاملا مشهود است. تجمیع و پیوند آرایه ها شگرد دیگر شاعر در ماندگاری و پویایی شعر او در این زمینه است.
۷.

بررسی و تحلیل سروده های زن ستیزانه و زن ستایانه شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن ستیزی زن ستایی فردوسی شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 734 تعداد دانلود : 581
ادبیات هر ملتی متأثر از فرهنگ و باورهای اجتماعی است و تأثیر اجتماع بر ادبیات، امری مسلّم است. زن که نیمی از پیکره اجتماع بشری است، در شکل های مختلفی ازقبیل: زن در شکل نوعی خود، مادر، دختر، معشوق، و ممدوح در ادبیات بازتاب یافته است و سخنوران بسیاری به این مقوله پرداخته اند؛ ازاین رو یکی از عرصه های پژوهش، تحقیق درباره دیدگاه های شاعران و نویسندگان درباره زن و بررسی نوع نگاه آنان در این مقوله است؛ این مقاله بر آن است تا شاهنامه فردوسی را از این منظر مطالعه و بررسی کند؛ بدین منظور با بررسی ابیاتی که در آنها درباره زن سخن گفته شده ، به این نتیجه رسیده است که در شاهنامه ابیات فراوانی هست که نگاه مثبتی به زن ندارند و در مقابل ابیاتی که برخی از پژوهشگران آنها را زن ستایانه دانسته اند، درواقع این گونه نیستند و فردوسی باتوجه به فضای حماسی- که یکی از اساسی ترین لوازم آن اغراق است - می بایست به نوعی درباره برخی از زنان سخن می گفت که آنان را غیرعادی و به اصطلاح اَبَرزن نشان دهد. بخش دیگری از ابیاتی که گمان زن ستایانه بودن از آنها می رفت نیز درواقع توصیف زیبایی معشوقه هاست؛ ذکر این نکته که در ادبیات ما، معشوق در بیان زیبایی توصیف می شود نه ستایش، زن ستایانه بودن این ابیات را نیز تردیدآمیز ساخته است. آسیب دیگر ابیات زن ستایانه نگاه گزینشی و غفلت از کلیت روایت است. در پژوهش حاضر برخلاف دیدگاه برخی از پژوهشگران، این نتیجه به دست آمده که نگاه به زن در شاهنامه نگاهی منفی است.  
۸.

خوانشی روایت شناسانه از رمان تنگسیر صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صادق چوبک رمان تنگسیر طرح روایی تودروف گریماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 905 تعداد دانلود : 211
یکی از مؤلفه های مطرح در روایت شناسی، تحلیل ساختار و طرح رمان است؛ در این پژوهش، طرح رمان تنگسیر براساس نظریات تودروف و گریماس تحلیل شده است. رمان تنگسیر براساس زمان خطی داستانی گسترش می یابد و حوادث یکی پس از دیگری برای شخصیت زایر محمد به صورت زنجیر وار به وجود می آیند. آغاز داستان وضعیت متعادل برقرار است؛ چون زایر محمد مردی زحمتکش است که در بندر دکان جو فروشی دارد، سپس با بروز حادثه ای، این وضعیت دچار روند تغییر می شود؛ کریم حاج حمزه و دارودسته اش سرمایه و دارایی وی را به امانت می گیرند و خرج می کنند و وضعیت نا متعادل بر رمان حاکم می شود. بعد از ذکر حادثه ها، روایت به وضعیت متعادل سامان یافته ای می رسد و پایان می یابد؛ او بعد از کشتن کریم و هم پیمانانش از بوشهر فرار می کند. براساس الگوی گریماس، شناسنده: زایرمحمد، موضوع شناسایی: گرفتن حق خود از دیگران، گیرنده: زایرمحمد و فرستنده: احساس درونی وی، یاریگر: شهرو، آساتور، احساس وی و...؛ مخالف: کریم حاج حمزه، شیخ ابوتراب، محمد گنده رجب و آقا علی کچل هستند. روش پژوهش حاضر از حیث گردآوری داده ها، توصیفی اسنادی و با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. پس از تحلیل عنصر طرح روایی در رمان تنگسیر می توان گفت ساختار طرح این رمان با نظریه تودروف و گریماس منطبق است.  
۹.

کارکردها و نمودهای غیر ادبی ژانر معراج نامه/خواب نامه؛ از ویراف تا جمال زاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معراج نامه خواب نامه مبانی دینی مسائل اجتماعی نمودهای عرفانی عوامل روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 50 تعداد دانلود : 610
آثار ادبی در خلاء به وجود نمی آید. جدای از کارکرد زیبایی شناسی و زبانی، مسائل اجتماعی، اعتقادی، فرهنگی و روانی نیز در آفرینش ادبی ایفای نقش می کند. این عوامل در خلق آثار ادبی تفاوت هایی ایجاد می کند. بسیاری از ممیزه های ژانرها و گونه های ادبی همین عوامل مذکور است که اهمیت بررسیِ آثار در بحث ژانر را دوچندان می کند. یکی از ژانرهای ادبی «معراج نامه» یا «خواب نامه» 1 است که در این گونه «نویسنده یا شاعر در خواب، رؤیا یا حالتی سکرآور به دنیای دیگری عروج یا سفر می کند و با وقایعی روبه رو می گردد و پس از بازگشت به دنیای حقایق، مشهودات را به صورت شعر یا نثر مکتوب می کند 2». این آثار جدای از جنبه های ادبی - هنری، کارکردهای مهم دیگری نیز دارند. معراج نامه ها اصولاً به لحاظ اجتماعی بازتاب جوامعِ بسته با حکومت های استبدادی و جامعه ای با مفاسد طبقاتی اند. فسادها یا اختناق یا به گمان صاحبان این آثار در اجتماع وجود دارد، یا برخاسته از بی توجهی به مسائل دینی و مفاسد اخلاقی- انسانی پدید آمده است که در هر حال، بازتاب این مسائل در آثار ادبی قابل دریافت است. ازآنجاکه فضای استبدادی حکومت و جوّ آلوده جامعه به شاعر/ مؤلف اجازه اصلاح به شکل بیرونی را نمی دهد، او به مکانیسم روانی رؤیا یا خواب پناه می برد. در این عالم ضعف ها و فسادهای عالم واقع را ترسیم می کند که نوعی نقد اجتماع و تصویر دنیای آرمانی خود اوست؛ آثاری که در فضای این ژانر خلق می شود، علاوه بر جنبه های اجتماعی– سیاسی؛ به لحاظ مبانی عرفانی نیز بررسی و تحلیل می شود. این رؤیاها یا خواب ها حاصل تخلیه روانی شاعر/ مؤلف است که بعد از آن باعث تحلیه و سرانجام تجلیه (فنا) می شود.  
۱۰.

تحلیل قلمروهای مشبه و مشبهٌ به در اشعار فریدون تولّلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر فریدون توللی تشبیه قلمرو تشبیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 936 تعداد دانلود : 406
«تشبیه» راهی به سوی برکشیدن فرم و صورت و ایجاد فضای لطیف و هنری در شعر است. همچنین باعث ملموس ترشدن فضای شعر برای مخاطب و شیوایی بیشتر کلام و گیرایی آن می شود؛ بررسی و تحلیل قلمرو های تشبیه نیز سبب کشف و شناخت هرچه بیشتر جهان بینی شاعر می شود. فریدون تولّلی اهمیّت تشبیه را به خوبی دریافته است؛ به گونه ای که از میان سایر فراهنجاری های معنایی به تشبیه با بسامد دویست و ده مورد نگاه ویژه داشته است. فراوانی تشبیه های حسّی به حسّی در شعر توللی نشان دهنده طبع نازک و برون گرای شاعر است. در تشبیه های شعر تولّلی توجّه وی به مکتب باروک را می توان نشانه ای از شخصیت متزلزل و متغیر او دانست و درگیری احتمالی او با عقده ادیپ را از خلال تکرار نام اندام های مادرانه در مشبه و مشبهٌ به های شعرش دریافت. از تشبیه های او برمی آید که شعر برای او وسیله ای است برای دفاع از خود در برابر رقیبان ادبی و سیاسی و از طرفی مایه آرامش و تسکین آلام درونی بوده است. در این مقاله با نگاهی تحلیلی - توصیفی به بررسی قلمروهای مشبّه و مشبّهٌ به در مجموعه اشعار فریدون تولّلی پرداخته شده است که به گونه ای معرّف فضای ذهنی و احساسی شاعر است.  

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱