فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۲ مورد.
۱۴۱.

روش علمی نیوتن در قول و فعل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نیوتن روش علمی قواعد روش شناختی بازی علم فرضیه سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 190 تعداد دانلود : 616
در این مقاله میخواهم سازگاری میان اقوال و اعمال روش شناختی نیوتن را مورد کاوش قرار دهم. اهمیت موضوع بدین علت است که ما علم شناسان هنوز نمی توانیم حدودا هم ادعا کنیم که روش علمی بزرگترین دانشمند همه اعصار را می شناسیم. این وضعیت ناگوار، برغم اینست که توجه به روش علمی هیچ دانشمندی باندازه عُشر توجهی که روش شناسان علم به روش علمی نیوتن بذل کرده اند نمی شود. بدلائل روشنی، هم نیوتن و هم اندیشه و بویژه روش علمی اش یکی از کانون های بزرگ توجه ویژه علم شناسان در قرن بیستم بوده است. می خواهیم به این سوال پاسخ دهیم که آیا امکان دارد مهمترین مانع شناخت مجمع علیهِ روش علمی نیوتن اینست که میان قواعد روش شناختی اعلام شده نیوتن با قواعد اعمال شده وی چندان سازگاری وجود ندارد که بیشتر. در برخی مواضع این دو تعارض دارند. برای این امر، دو اثر ماندگار نیوتن در حوزه فلسفه طبیعی و برخی نامه های معروف وی را مورد کاوش قرار می دهیم.
۱۴۲.

الهیات سلبی به مثابه مکمل خداشناسی فطری و قلبی در مدرسه کلامی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الهیات سلبی مجتبی قزوینی مدرسه کلامی خراسان مروارید معرفت قلبی و فطری ملکی میانجی میرزا مهدی اصفهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 487 تعداد دانلود : 383
الهیات سلبی در مقابل الهیات ایجابی مسیر متفاوتی را در خداشناسی عرضه می کند و منکر معرفت اثباتی از خداست. اما در مدرسه کلامی خراسان، الهیات سلبی نقش مکمل معرفتی ایجابی را ایفا می کند که از آن با عنوان معرفت فطری یا قلبی یاد می شود. از این رو هرچند این مدرسه الهیات سلبی را قبول دارد، اما منکر معرفت اثباتی از خدا نیست. از دیدگاه این مدرسه، انسان ها پیش از ورود به جهان کنونی، حامل معرفتی قلبی و اثباتی از خدا شده اند که البته در دنیا نوعاً از آن غافلند و فلسفه ارسال پیامبران، برداشتن حجاب غفلت و تذکر به همین فطرت و نعمت فراموش شده است. اما عقل انسان نیز می تواند پس از اثبات مبدأ جهان، از طریق تفسیر سلبی صفات الهی، به شناختی از خدا بدون تشبیه نائل آید و در واقع، خدایی را که قلباً شناخته است، با عقل توضیح دهد و منظور از مکمل بودن همین است، نه اینکه الهیات سلبی چیزی بر معرفت قلبی می افزاید. دلیل و مبنای اصلی نفی الهیات ایجابی در این مدرسه فکری، نفی تشبیه است. البته در زمینه تفسیر چگونگی مکمل بودن الهیات سلبی، اختلاف نظرهایی در میان بزرگان مدرسه خراسان وجود دارد که به وجودشناسی صفات الهی و اثبات و نفی صفت برمی گردد. در بیان دیدگاه های مطرح در مدرسه خراسان، به دیدگاه آیت الله میرزا مهدی اصفهانی، بنیانگذار این مدرسه و سه شاگرد برجسته او یعنی آیت الله مجتبی قزوینی،آیت الله ملکی میانجی و آیت الله مروارید اکتفا کرده ایم.
۱۴۳.

رویکرد تمثیلی در معرفت شناسی تکاملی: نقد و بررسی دیدگاه مایکل روس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت شناسی تکاملی رویکرد تمثیلی پیشرفت روند تصادفی مایکل روس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 940 تعداد دانلود : 375
دو رویکرد اصلی در معرفت شناسی تکاملی وجود دارد: رویکرد تمثیلی یا اسپنسری، رویکرد تحت اللفظی یا داروینی. در رویکرد نخست تلاش برای نشان دادن این است که فرایند رشد فرهنگ و علم، شبیه به فرایند اصلی رشد جانداران در زیست شناسی و بر اساس انتخاب طبیعی است، در حالی که در رویکرد دوم تلاش برای نشان دادن این است که نه تنها رشد و تکامل فیزیکی حیوانات و انسانها، محصول و نتیجه انتخاب طبیعی است، بلکه رشد ساختارهای ذهنی آنها نیز محصولِ انتخاب طبیعی است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که آیا مدعا و استدلال های روس در رد رویکرد تمثیلی از قوّت کافی برخوردار است یا نه. اندیشمندان زیادی از این رویکرد حمایت کرده اند، از جمله کارل پوپر، توماس کوهن، استفن تولمین، دونالد کمبل و دیوید هال. روس بر این باور است که اگرچه میان رشد موجودات زنده و رشد معرفت بشری شباهت هایی وجود دارد، لکن تفاوت های قابل توجهی در پیشرفت و روند تصادفی میان آنها نیز وجود دارد که باعث می شود این رویکرد با شکست روبرو شود. ما در این نوشتار با مدعای روس مبنی بر ناکارآمد بودن معرفت شناسی تمثیلی موافقیم، اما بر این باوریم که استدلال های وی در نفی دیدگاه پاره ای از معتقدان به معرفت شناسی تمثیلی همچون کوهن و کمبل از قوت کافی برخوردار نیست.
۱۴۴.

نقد و تحلیل پدیدارشناختی مفهوم همدلی در پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همدلی پزشکی پدیدارشناسی بیناذهنیّت علوم انسانی پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 588 تعداد دانلود : 946
در این مقاله ابتدا تلاش می کنیم با مروری بر سیر تاریخی پزشکی، دلیل مطرح شدن و کاربرد مفهوم همدلی بالینی در پزشکی را یافته و سپس ایرادات نظری این مفهوم که مانع رسیدن به بیناذهنیت و درک صحیح شده اند را ذکرکنیم؛ این ایرادات موارد پیش رو را شامل می شوند: عدم توجه به ذهنیت های پزشک و بیمار، عدم توجه به پویایی مفهوم همدلی و عدم توجه به وابستگی مفهوم همدلی به بافتار. سپس پیامدهای بالقوه نامطلوب کاربرد آن، یعنی کمک به تقویت قیم مآبی، اثرات نامطلوب برای طبابت و ابزاری جایگزین برای کمبود بودجه و حفظ قدرت سیاسی دولت ها را مطرح خواهیم کرد. بعد از آن با بهره گیری از نظرات فیلسوفان (به خصوص متفکران سنت پدیدارشناختی) و سیر علوم انسانی پزشکی، با استفاده از رویکردی بینارشته ای استدلال خواهیم کرد که چرا مفهوم همدلی در پزشکی نیازمند بازنگری است و لازم است هم راستا با موج دوم علوم انسانی پزشکی حرکت کند و با محور قرار دادن فلسفه موجب گردد تا درک صحیح از بیمار بار دیگر در مفهوم پزشکی تنیده شود.
۱۴۵.

واکاوی ماهیت «علیّت» در فرم غیرتعقلیِ شناخت برمبنای رهیافت ارنست کاسیرر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علیت ارنست کاسیرر آگاهی اسطوره ای شناخت اسطوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 746 تعداد دانلود : 206
«علیّت» از جمله مفاهیمی است که پیشینه ای طولانی در فلسفه و شناخت انسانی دارد. انسان از همان آغاز حیات، خواهان کشفِ چرایی و علت پدیده ها بود؛ این مفهوم در تاریخ اندیشه های فلسفی، فراز و نشیب های زیادی را پیموده است، زیرا پاسخ های ارائه شده برای علتِ پدیده ها، به طور کامل متاثر از نوع آگاهی و شناخت انسان در گستره های تاریخی و جغرافیایی مختلف بوده است؛ آگاهی ها و شناخت هایی که اندیشمندانی مانند ارنست کاسیرر معتقد بودند که پیوسته الگویی عقلانی نداشته است. به زعم کاسیرر الگوهای غیرعقلانی نیز در شکل بخشی صورت های شناختی انسان دخیل بوده اند؛ شناختی که وی از آن با عنوان «آگاهی اسطوره ای» یاد می کند. هدف از نگارش این مقاله، معرفی انواع روابط علیّتی در این غیر تعقلی ترین فرمِ شناختی انسان است که بر این اساس با استناد به مبانی، قوانین بنیادین و دیگر آبشخورهای آگاهی دهنده در این آگاهی، به بازکاوی، توصیف و تحلیل انواع روابط عِلّی در این فرم شناختی پرداخته شده است.
۱۴۶.

ارزیابی استدلال های کلامیِ مبتنی بر صفت حکمت الهی، با تأکید بر آرای فیاض لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برهان حکمت حکمت الهی خداوند حکیم عبدالرزاق لاهیجی قاعده لطف نقض غرض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 330 تعداد دانلود : 899
استفاده از صفت حکمت الهی در استدلال های متکلمان به صورت مستقل یا به عنوان مبنایی برای اصلی دیگر، رواج بسیاری داشته است. نویسندگان، استدلال های لاهیجی را که بر این صفت مبتنی هستند، با روش تحلیل منطقی نقد و بررسی می کنند. استفاده از این صفت، دستکم در پاره ای از موارد، ناصحیح است و استدلال ها به لحاظ منطقی منتج نیستند. به نظر می رسد غالباً استفاده از این صفت به صورت پسینی بوده و تنها به منظور مستدل کردن عقلیِ گزاره های نقلی، به این روش تکیه شده است. به علاوه آنکه اظهار نظرِ در این مسئله، مستلزم علم باطنی و کامل نسبت به زوایای هستی و علت غایی جهان خواهد بود. وجود موارد نقضِ فراوان نیز که مطابقِ با همین مبنا، قاعدتاً باید از سوی خداوند محقق شده باشد، اما در واقع محقق نشده است، دلیل دیگری بر نادرستی این مبنا خواهد بود. شایان ذکر است که بحث مقاله، در مقام ثبوت و واقع نیست؛ چرا که با ادله قطعیِ عقلی، تمامیِ افعال الهی، در نهایت حکمت هستند؛ بلکه بحث در مقام کشفِ آن حکمت و فهمِ عقلِ پر از محدودیت و نقص انسان نسبت به آن مصادیق است.
۱۴۷.

«شم خوب» یک دانشمند به چه معنا است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شم خوب دوئم انتخاب نظریه مقبولیت اجتماعی معرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 236 تعداد دانلود : 432
مفهوم «شم خوب» در انتخاب بین نظریات علمی اولین بار توسط پیِر دوئم فیزیکدان و فیلسوف علم مشهور فرانسوی مطرح شد. او معتقد بود در جایی که منطق و شواهد تجربی برای انتخاب دانشمندان کفایت نمی کند، نیاز به معیاری بالاتر یا همان «شم خوب» هست. دوئم درباره چیستی و ابعاد مفهوم شم خوب صراحتی ندارد، در عوض نظرات مختلفی برای آن ارائه شده است. برای بررسی این مفهوم باید علاوه بر نظر دوئم، سازگاری آن با تاریخ علم را نیز مورد توجه قرار داد. ما در این مقاله پس از شرح و نقد دو نظر مختلف در این باره، ادعا می کنیم که مفهوم «شم خوب» از سنخ مقبولیت اجتماعی است. اشاراتی در نوشته های دوئم مبنی بر اجتماعی بودن شم خوب وجود دارد که ادعای ما را تقویت می کند، ضمن اینکه ما معتقدیم چنین قرائتی در تبیین تاریخ علم نیز موفق تر عمل می کند.
۱۴۸.

بررسی نسبت یگانه انگاری راسلی با فیزیکی انگاری با تاکید بر استدلال زامبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یگانه انگاری راسلی فیزیکی انگاری پدیداری مقوم پدیداری استدلال تصورپذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 149 تعداد دانلود : 890
یگانه انگاری راسلی، عنوان یکی از جدیدترین نظریه های فلسفه ذهن است. این نظریه مدعی غلبه بر مشکلات نظریه های فیزیکی انگار و دوگانه انگار است. به طور خاص مشکل عمده فیزیکی انگاری، تبیین آگاهی پدیداری است. یکی از مهم ترین استدلال های موجود علیه فیزیکی انگاری استدلال زامبی یا استدلال تصورپذیری است. یگانه انگاری راسلی بر اساس یک فهم هستی شناسانه متفاوت از عالم، مدعی است ویژگی های درونی (ذاتی) اشیاء فیزیکی که تاکنون مورد غفلت نظریه های فیزیکی واقع شده اند، منشاء ظهور آگاهی پدیداری است. بر این اساس، یگانه انگاری راسلی مدعی ارائه تبیینی مناسب از آگاهی پدیداری است که با عالم فیزیکی، یکپارچه است. در این مقاله، پس از تقریر دو نظریه فیزیکی انگاری و یگانه انگاری راسلی، نسبت آن دو تا اندازه ای روشن می شود و نشان داده می شود که تبیین های فعلی نظریه یگانه انگاری راسلی برای مرزبندی آن با فیزیکی انگاری کافی نیست. همچنین بیان خواهد شد که استدلال تصورپذیری که علیه فیزیکی انگاری طرح شده است علیه یگانه انگاری راسلی (اگر آن را فیزیکی انگار قلمداد کنیم) کار نمی کند.
۱۴۹.

بنیاد فضیلت در اندیشه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسپینوزا انسان فضیلت قدرت کوناتوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 625 تعداد دانلود : 107
اسپینوزا فیلسوف عقلگرای سده هفدهم، قائل است که فلسفه و علم باید در جهت کمال انسان به کار گرفته شوند. از این جهت، همّ خود را صرف تدوین نظامی فکری می کند که غایت آن را سعادت می داند، سعادتی که مبتنی بر زیست فضیلت مندانه است. با توجه به این نظرگاه، در این مقاله در پی فهم حقیقت فضیلت و مبانی متافیزیکی و انسان شناختی آن در اندیشه اسپینوزا هستیم. این تحقیق مبتنی بر روش توصیفی - تحلیلی است و رویکرد فلسفی را در تبیین مسئله مورد نظر به کار می گیرد. به اختصار می توان گفت که اسپینوزا فهم خود از فضیلت را بر مبنای دیدگاه وحدت جوهر، این همانی جوهر/ خدا و قدرت نامتناهی، سنخیت علّی و معلولی، طبیعت گرایی، توازی ذهن و بدن و عقلگرایی قرار می دهد و با تلفیق وجوهی از فلسفه های اخلاق افلاطونی، ارسطویی، لذت گرا، فایده باور، رواقی و هابزی، در نهایت، فضیلت اعلی را معادل قدرت، فعالیت و عقلانیت می داند و شناخت عقلی خداوند و عشق عقلانی به او را، در اعلی مرتبه آن قرار می دهد. بر اساس چنین شناختی است که انسان از نظر عاطفی نیز بر انفعالات خویش فائق می آید و به ثبات می رسد.
۱۵۰.

بررسی دیدگاه ملاشمسای گیلانی در مورد علم خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم اجمالی علم پیشین خداوند علم حضوری اقوی علم خداوند به ذاتش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 818 تعداد دانلود : 690
ملاشمسای گیلانی، یکی از چهره های درخشان و نامدار سده یازدهم هجری، در مکتب فلسفی اصفهان است که همچون بسیاری از بزرگان حکمت در عصر خودش، از جمله ملاصدرا و میرداماد، در تمسک جستن به آیات و روایات، برای اثبات مباحث فلسفی، دستی توانا داشت. او که از شاگردان نامی میرداماد بود، بیشترین تأثیر را نیز از او پذیرفت و سبک مشاییان و مبنای فکری آنها را از محضر او آموخت. ملاشمسا در برخی از مباحث فلسفی از قبیل: اصالت وجود، حرکت جوهری، علم پیشین خداوند و علم خداوند به ذاتش، با بسیاری از حکمای بزرگ (به ویژه رئیس بزرگ ترین مکتب عصر خود یعنی ملاصدرا) به مخالفت پرداخت و گاهی نظریات منحصر به فرد و مخالف با آنها بیان کرده است. ملاشمسا در زمینه رابطه صفات ذاتی با ذات، همچون معتزله، مشاییان و ملاصدرا قائل به عینیت صفات ذاتی با ذات است. او در حوزه علم پیشین خداوند به موجودات، قائل به قسم سومی (نه حصولی و نه حضوری) بود که همان ذات بحت و بسیط خداوند است و وجود موجودات را در تبیین علم خداوند، لغو و بی اعتبار می داند، ملاشمسا، علم خداوند به ذاتش را حضوری اقوی می داند و کاربرد علم اجمالی به معنای مشهور نزد حکما را در مورد خداوند جایز نمی داند که مقاله حاضر به روش کتابخانه ای در صدد ایضاح دیدگاه ملاشمسا در حوزه علم خداوند است.
۱۵۱.

تبیین و تحلیلی انتقادی بر رابطه «مرگ اندیشی» با «معنای زندگی» در فلسفه کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جعل معنا سپهر ایمان کرکگور کشف معنا مرگ اندیشی معنای زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 426 تعداد دانلود : 991
کرکگور از پایه گذاران مکتب اگزیستاسیالیسم و از جمله کسانی است که از سویی با رویکردی انتقادآمیز به مبادی مسیحیت موجود و از سوی دیگر، با نقدی بنیادین بر روش عقلانی در حوزه «دین»، مشتاقانه در پی یافتن معنای شورمندانه ای برای زندگی است. از منظر وی زندگی معنادار سخت پیچیده در زندگی دینی و به عبارتی حیات و ممات انسان در سپهر ایمانی است و دقیقاً در همین راستا بوده که وی جست وجوگری واقعی برای به چنگ آوردن بن مایه اصیل و معناداری برای حشر و نشر در حیاتی نو و بالنهایه کسب ایمان شورمندانه به خداست. او با تأملی مؤمنانه و با غور در اندیشه ای عمیق معطوف به «مرگ» در سه ساحت استحسانی، اخلاقی و دینی دست یازیده تا سرانجام در یک سیر دیالکتیکی استعلایی به سپهر ایمان دینی برسد که در آن سپهر، فرد فقط در ارتباط با امر مطلق و به تعبیر خودش «یکه در برابر یکه» به سر برده و در بالاترین کمال معناداری زندگی که همانا مرحله زندگی اصیل یا اگزیستانسیالیستی است، در ساحل امن ایمان متعبدانه بسان قهرمان تراژیکش حضرت ابراهیم(ع) آرام گیرد. مقصود این خامه ضمن تبیین و تحلیلی انتقادی بر اندیشه فیلسوف متأله دانمارکی در نسبت سنجی میان دو جوهره مذکور، در این نکته بنیادین است که «مرگ اندیشی» بشر، تنها رهاوردش می تواند صرفاً امکان و ظرفیتی برای وصولش به ساحت دینی باشد و در حقیقت دستیابی و چنگ زدن به ارزش ها و فطرت الهی (که به ودیعه در ماهیت انسان به امانت نهاده شده) است که می تواند بن مایه های اصیلی را برای کرکگور به ارمغان بیاورد. نکته ظریف دیگر اینکه رویکرد او به «جعل معنا» در تبیین مقصود از معنای زندگی به جای «کشف معنا» می تواند رویکرد سلطه جویانه ای برای انسان معاصر رقم بزند، چنانکه تاریخ سیطره طلبانه انسان جدید، گواهی صادق بر این مدعاست..
۱۵۲.

بررسی تأثیر آثار پروکلس بر مفهوم سازی فارابی و ابن سینا از واجب الوجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا پروکلس علت اولی فارابی وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 862 تعداد دانلود : 70
در این مقاله به بررسی این مسئله می پردازیم که آیا مفهوم سازی از واجب الوجود از بعد تاریخی در تفکر نوافلاطونیان (پروکلس)، قبل از فارابی و ابن سینا بوده است یا خیر؟ پروکلس با طرح چهاربخشی علت اولی، وجود، عقل و نفس به تبیین مبانی فلسفی خود درباره مباحثی همچون خیر محض، استغنا و فوق تمام بودن علت اولی، فیض، اولین مبتدع یعنی أنیت، عقل، خصوصیات و مراتب آن، نفس، خصوصیات و مراتب آن و تقسیم موجودات بر مبنای دهر می پردازد. فارابی و ابن سینا در مسائلی چون استغنا و تمامیت یا فوق تمام بودن علت اولی، فیض، اولین مبتدع، وحدت و بساطت عقل و تجرد آن از ماده، نفس و اینکه به اجرام سماوی حرکت می بخشد و این حرکت مستدیر است، با پروکلس توافق نظر دارند؛ به طوری که در مواردی عین الفاظ و عبارات پروکلس در کتاب «الخیر المحض» را استفاده کرده اند.
۱۵۳.

مبانی فلسفی مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی اسلامی با تأکید بر مکتب صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم انسانی - اسلامی مبانی فلسفی مطالعات میان رشته ای مکتب صدرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 725 تعداد دانلود : 997
در زمینه مطالعات میان رشته ای، مسائل متعددی جای طرح دارند؛ از جمله چیستی، اهمیت و ضرورت، روش شناسی و روش اجرایی آن. اما در کنار این مباحث، مسئله اصلی تری هست که تاکنون به آن پرداخته نشده و آن، مبانی بینشی و فلسفی حاکم بر مطالعات میان رشته ای است. فلسفه به صورت مستقیم و غیرمستقیم در علوم، به ویژه دانش های بینارشته ای نقش ایفا می کند. با توجه به اینکه هر مکتب و پاردایم فلسفی، در مطالعات میان رشته ای تأثیر جدی دارد، آیا در مطالعات بینارشته ای به ویژه در حوزه علوم انسانی اسلامی نیز با تکیه بر مبانی فلسفی صدرایی می توان نگرش لازم را برای انجام دادن این مطالعات به دست آورد؟ در مقاله حاضر در صددیم که با روش تحلیلی و فلسفی، ضمن معرفی مطالعات بینارشته ای و تفاوت آن با دیگر روش های مطالعاتی، ابتدا به نقش مستقیم فلسفه در برخی دانش های بینارشته ای اشاره شود و در ادامه امتداد مبانی صدرایی را در مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی اسلامی نشان دهیم. از یافته های مقاله حاضر، قابلیت نظام فلسفی صدرایی به مثابه چارچوب نظری برای پشتیبانی مطالعات بینارشته ای در علوم انسانی اسلامی است.
۱۵۴.

نسبی گرایی در هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گادامر نسبی گرایی نسبی گرایی فهم شناختی نسبی گرایی معناشناختی هرمنوتیک فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 306 تعداد دانلود : 412
یکی از ادعاهای اصلی هرمنوتیک فلسفی گادامر، نسبی گرا نبودن آن است. اما این هرمنوتیک در سه ساحت به نسبی گرایی دچار خواهد بود. اولین ساحت، مربوط به حقیقت و واقعیت بوده که به دلیل تعریف پدیدارشناختی گادامر از حقیقت، این هرمنوتیک گرفتار نسبی گرایی در واقعیت است. دومین و سومین ساحت، به معنا و فهم مربوطند که به این ترتیب هرمنوتیک فلسفی او گرفتار نسبی گرایی معناشناختی و نسبی گرایی فهم شناختی هم هست. گادامر تلاش کرده است که با مبنا قرار دادن سنت و زبان که به هم مربوطند، بر اساس مبنای عمومیت گرایی، از نسبیت تخلص یابد، ولی با شرایطی که برای زبان و سنت برشمرده و آنها را متغیر دانسته است و تأثیر آن بر افق هر مفسر را نیز متفاوت می داند، در عمل نتوانسته است مبنای مناسبی برای مطلق گرا شدن هرمنوتیک خود فراهم کند.
۱۵۵.

ارتباط وجودشناسی، جوهرشناسی و الهیات در فلسفه ارسطو و بررسی تفاسیر جدید آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الهیات جوهر اوسیا فعل انرگیا قوه دونامیس موجود ان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 49 تعداد دانلود : 977
چیستی موضوع فلسفه از زمان ارسطو محل بحث بوده و در مقاطع بعدی تاریخ حکمت مشاء نیز استمرار داشته است. چنانکه اختلاف دو چهره برجسته مشاء جهان اسلام یعنی ابن سینا و ابن رشد در این زمینه به روشنی مشهود است. این بحث در نیمه دوم سده بیستم به ویژه در ارسطوپژوهی حوزه آلمانی زبان از نو گشوده شد که آیا نزد ارسطو، تنها یک علم فلسفی نخستین وجود دارد، که به دو نام  الهیات و وجودشناسی یا جوهرشناسی نامیده می شود، یا اینکه آنها هر دو در کنار هم هستند و اگر این گونه است نسبت آنها با یکدیگر چگونه است. در این مقاله با مروری بر نظر ارسطوپژوهان جدید در مورد مسئله بالا، به این نتیجه می رسیم که الهیات تحقق نهایی جوهرشناسی است. به این معنا، ما از الهیات به عنوان «سنگ بنای» نظریه فلسفی در معنای جوهرشناسی یاد می کنیم. خط فکری مذکور متضمن این مطلب است که مفاهیم بنیادین بسط یافته در جوهرشناسی ارسطویی نیازمند یک الهیات هستند و خداوند، در عین حال به عنوان علت ماسوی که یکی از «اصول و علل» است، یک «طبیعت خاص» هم محسوب می شود. با چنین فرضی، شخصی که بر طبق کتاب گاما، به عنوان یک جوهرشناس، در جست وجوی علل و اصول اوسیا است، در عین حال یک الهیدان هم خواهد بود.
۱۵۶.

بررسی نظر نصر حامد ابوزید در تأویل و نقد آن بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تأویل علامه طباطبایی محکم متشابه نصر حامد ابوزید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 653 تعداد دانلود : 106
تأویل از جمله مهم ترین واژه هایی است که شیعه و معتزله از ابتدا تاکنون، برای فهم آیات الهی به آن توجه کرده اند. اهل حدیث، همواره به تأویل نگاهی منفی داشته اند و گاهی آن را بدعت پنداشته اند و مفسران آنها از تأویل اجتناب کرده اند و دور بودن از آن را درست دانسته اند. در عصر کنونی ابوزید از متفکران معتزلی، راهکار فهم درست قرآن را تأویل می داند؛ وی بر این اعتقاد است که با تأویل می توان امروز با قرآن ارتباط برقرار کرد و زندگی قرآنی داشت و در جهان امروز به قرآن حیات مجددی داد. در این نوشته با روش توصیفی – تطبیقی دیدگاه ابوزید درباره تأویل را بر اساس نظر علامه گزارش و نقد می کنیم. نتایج نشان داد آنچه او تأویل می خواند، با آنچه طباطبایی تأویل می داند به لحاظ معنا و مفهوم اختلاف شگرفی دارد. طباطبایی «تأویل» را تلاشی برای دستیابی به معارف عمیق قرآن می داند که الفاظ را یارای بیان آن نیست؛ ولی ابوزید تأویل را عصری کردن فهم قرآن می داند. البته شاید بتوان وجه جمعی برای آن دو پیدا کرد و آن اینکه با فهم عمیق قرآن، می توان مسائل امروز و فردای بشر را حل کرد.
۱۵۷.

نقش نظام طبایعی در علم فلاحت دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلاحت دوره اسلامی فلاحت نامه ها علم یونانی و دوره اسلامی نظام طبایعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 23 تعداد دانلود : 765
نظریه عناصر چهارگانه به همراه نظام طبایعی از ارکان طبیعیات فلسفه یونانی خصوصاً از ارسطو به بعد است. با ترجمه و انتقال علوم یونانی، این نظریه به جهان اسلام راه یافت و مبنای نظری غالب علوم دوره اسلامی را تشکیل داد. از آن میان در حوزه علوم کشاورزی دوره اسلامی نیز به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. در مقاله حاضر می کوشیم تأثیر این نظریه را در دو قسمت علمی و تکنولوژیکی نشان دهیم. قسمتی که می توان توسعه طبیعیات ارسطویی بر مبنای نظام طبایعی دانست، و بخشی که در زمره فن و تکنولوژی است و نظام طبایعی نقش الهام بخشی برای آن دارد.
۱۵۸.

مسئله علم الهی و اختیار بشر: نقد و بررسی راه حل های کلاسیک با تمرکز بر دیدگاه زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختیار علم پیشین الهی زاگزبسکی معرفت میانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 196 تعداد دانلود : 106
مسئله علم پیشین الهی و اراده آزاد (اختیار) بشر از مهم ترین و پیچیده ترین مسائل فلسفی در حیطه سنت ادیان ابراهیمی است که تحت عنوان تقدیرانگاری الهیاتی از آن یاد می شود .ما در این نوشتار با طرح جدید مسئله توسط زاگزبسکی، سه راه حل سنتی راه حل بوئتیوس، راه حل اکامی و راه حل مولینا را بررسی خواهیم کرد. بر اساس راه حل بوئتیوس، خداوند فرازمانی است. راه حل اکامی هم علم خداوند به اختیار ما را واقعیت نرم، نه واقعیت سخت می داند و بر اساس راه حل مولینا نیز فرض انتقال ضرورت گذشته انکار می شود. در ادامه خواهیم دید که در مسئله و راه حل های آن به غلط جاودانگی خدا در زمان را فرض گرفته اند که این رویکرد برخلاف الهیات آنسلمی است که خداوند را فرازمان برمی شمارد. در نهایت، نشان می دهیم که راه حل بی زمانی با الهیات آنسلمی و علم فعلی خداوند منطبق است. فاعلیت انسان در طول فاعلیت الهی قرار دارد، یعنی از یک سو، علم خداوند در رأس سلسله علل و اسباب تحقق فعل است و به مثابه یکی از شرایط تحقق فعل اختیاری محسوب می شود، و از سوی دیگر، علم و قدرت بشری در سلسله اسباب و علل آن فعل قرار می گیرد. در نتیجه، استناد علم محدود بشر به علم  نامحدود و فرازمان خداوند، منافی اختیار نیست.
۱۵۹.

نقش تمثیل و مدل در نظریه های تکامل فرهنگی: مطالعه ی موردی میمتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکامل فرهنگی میم میمتیک مدل تمثیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 252 تعداد دانلود : 974
در تبیین تکامل فرهنگی نظریه های متنوع و رقیبی ارائه شده است. میمتیک یکی از معروف ترین آنهاست. دعوی مقاله ی حاضر آن است که هرکدام از نظریه های ارائه شده مدل هایی هستند که درجهت بازنمایی بخش هایی از فرهنگ و درجهت قابل فهم کردن آن بخش ها با توسل به تمثیل هایی ارائه شده اند. که میمتیک یکی از آنهاست. ازآنجا که اولاً هر مدلی از جمله میمتیک با انتزاع ((abstraction و آرمانی سازی (idealization) ساخته می شود، و ثانیاً مدل ها لزوماً گزاره ای نیستند، بنابراین نباید انتظار صدق از چنین نظریه هایی داشت. زیرا اولاً آرمانی سازی با فاصله گرفتن از واقعیت همراه است و ثانیاً تنها گزاره ها هستند که حاملان صدق اند و بنا بر تعریف گزاره و صدق، مدل های غیرگزاره ای صادق نیستند. در مقاله، به عنوان مطالعه ی موردی، میمتیک از میان نظریه های تکامل فرهنگی انتخاب شده است و تلاش شده است تا ضمن معرفی نقدها و پاسخ به نقدها از جانب طرفداران میمتیک وجه تمثیلی و مدلی این نظریه برجسته شود. فرهنگ پیچیده تر از آن است که یک مدل تبیینی به تنهایی قادر به تبیین آن باشد اما، مشروط بر آنکه هیچ مدلی، ازجمله میمتیک، به تنهایی دعوی انحصاری در تبیین فرهنگ نداشته باشد، با در کنار هم قرار گرفتن دسته ای از الگوهای تبیینی راه برای فهم بهتر آن فراهم می شود.
۱۶۰.

شأن هستی شناختی تابع موج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تابع موج واقع گرایی رئالیسم علمی هستارهای موضعی فضای پیکربندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 703 تعداد دانلود : 791
در فیزیک برای نمایش هستی شناسی نظریه ها ازموجودات ریاضی استفاده می شود. اما تمایزی میان موجودات ریاضی و هستومندهای فیزیکی که ریاضیات به آن ها ارجاع می دهد وجود دارد و نادیده گرفتن این تمایز منجر به نتایج عجیب و نادرستی می شود. مقاله حاضر به این مسئله می پردازد که در یک تفسیر رئالیستی تابع موج به مثابه یک موجود ریاضی، بازنمایی چه چیزی در واقعیت فیزیکی است. تأکید می شود که عدم تمایز تابع موج به مثابه موجودی ریاضی با حالت فیزیکی منجر به این نتیجه عجیب می شود که ابعاد فضای فیزیکی در تناظر مستقیم با ابعاد ریاضی است یا فضای پیکربندی یک فضایِ فیزیکی واقعی است. به علاوه این پیشنهاد ارایه می شود که برای درک شأن هستی شناختی تابع موج نیازمند نظریه ای هستیم که بین هستارهای موضعی و حالت کوانتومی ارتباط برقرار کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان