فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تحلیلی بین زبانی از الگوهای کاهش ظرفیت فعل که به حذف کنشگر منجر می شود ارائه می-دهد. در این راستا بهره گیری زبان فارسی از دو الگوی مهم ضدسببی و مجهول سازی مورد بررسی قرار گرفته است و نشان داده شده که هرچند عملیات تغییر ظرفیت غالباً در زبان های دیگر به صورت ساختواژی رخ می دهد، در زبان فارسی این فرایندها از طریق الگوهای غیرصرفی صورت می پذیرد. در خصوص مجهول سازی نیز نشان داده شده از آنجا که این فرایند کاهش ظرفیت فعل را به همراه دارد، برخلاف نظر برخی از زبانشناسان، ساخت غیرشخصی اختیاری را نمی توان به عنوان مجهول نحوی در نظر گرفت. همچنین تغییر تعدی به ساخت مجهول منجر نمی گردد بلکه این فرایندِ واژگانی، ساخت های ضدسببی و غیرسببی را به دست می دهد. در این مقاله سعی شده است با استفاده از سه محک الف) مجاز بودن قید به-خودی خود؛ ب) صورت متناظر ضد سببی ایستا؛ و ج) باهمایی با عامل گروه حرف اضافه ای، راهی برای تشخیص ساخت های ضدسببی در زبان فارسی ارائه گردد. علاوه برآن الگوهای برآیندی، انعکاسی و دوسویه نیز مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده است که زبان فارسی از میان این سه الگو تنها از الگوی برآیندی برای کاهش ظرفیت فعل و حذف کنشگر بهره می گیرد.
بررسی برخی حروف اضافه در متون فارسی- عبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون فارسی- عبری متونی هستند که زبان آن ها فارسی است، ولی به خط عبری به نگارش درآمده اند. این متون در جوامع عبرانی ساکن ایران قدیم تألیف شده اند. سابقة تألیف این متون به قرن سوم هجری و پیش از آغاز تألیف متون فارسی به خط عربی بازمی گردد. به این دلیل و دلایل دیگر مانند دوری جوامع عبرانی از جوامع مسلمان، زبان متون فارسی- عبری کهن تر از متون فارسی دیگر است و بسیاری از ویژگی های آوایی، صرفی و نحوی دورة میانه را در خود حفظ کرده است. یکی از ویژگی های دستوری مهمی که در متون فارسی- عبری حفظ شده است، کاربرد خاص حروف اضافه مانند ō و pa(d) به شیوة فارسی میانه است. برخی حروف اضافه مانند ’b’z نیز در متون فارسی- عبری معنایی جدید یافته است. برخی حروف اضافه نیز مانند ’zmr تنها در متون فارسی- عبری یافت می شود. ازآنجاکه این حروف اضافه در فارسی نو رسمی وجود ندارند و در دورة اسلامی تنها در متون فارسی- عبری یافت می شوند، بررسی آن ها می تواند سیر تحول این حروف را از دورة میانه تا دورة نو آشکار سازد. در این مقاله خواهیم دید که حروف اضافة فارسی- عبری که از دورة میانه باقی مانده اند، چگونه تحت تأثیر حروف اضافة فارسی نو رسمی قرار می گیرند و به تدریج حروف اضافة فارسی نو جایگزین حروف اضافة فارسی میانه و فارسی- عبری می شوند.
فعل سبک در افعال مرکّب فارسی
حوزه های تخصصی:
فعل سبک فارسی یکی از مقولاتی است که پژوهش های قابل توجّهی را در مباحثی چون فعل سببی، انضمام، فعل مرکّب، ساختار موضوعی و ساخت مجهول به خود اختصاص داده است. در عموم بررسی هایی که در خصوص فعل سبک در افعال مرکّب صورت گرفته است افزایش و کاهش ظرفیت فعل و ساختار موضوعی آن بیشتر مدّ نظر قرار گرفته است. یکی از جنبه های قابل بررسی در فعل سبک میزان واژگانی بودن این فعل در ترکیبات متفاوت است. این پژوهش می کوشد تا نحوه سبک شدن فعل سبک را در افعال مرکّب مورد بررسی قراردهد. در این پژوهش فعل سبک از دو منظر هم نشینی با اجزاء غیرفعلی و جانشینی با صورت های متفاوت آن مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش نشان می دهد که افعال سبک فارسی نه تنها در مقایسه با هم به لحاظ واژگانی و سبک بودن بر روی یک پیوستار قرار می گیرند، به لحاظ هم نشینی با اجزاء غیر فعلی متفاوت نیز به صورت های متفاوت سبک شده اند. در این پژوهش طرحی موسوم به طرح بادبادکی ارائه شد که میزان سبک شدن فعل سبک فارسی را در دو محور افقی (هم نشینی) و عمودی (جانشینی عنصر غیر فعلی)، به تصویر می کشد.
«جهش» و اشتقاق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«جهش» (در فارسی میانه ĵahišn)، که علاوه بر معنای مشهور آن در معنای «بخت و اقبال» هم شواهد بسیاری در فارسی میانه و دری دارد، لغتی است با اشتقاق نامعلوم و اگرچه بعضی دانشمندان از سال ها قبل به جست وجوی ریشه آن برآمده اند، رأی هیچ یک از آنها در این باب درست نیست. در این نوشته کوشش در اثبات این نکته بوده که اشتقاق «جهش» و بعضی کلمات هم ریشه با آن چون «جستن» (در فارسی میانه ĵastan) و ĵadag را باید در ریشه yat- یافت که معنای اصلی آن «محکم ایستادن» است و بر اثر بعضی تحولات معنایی معانی تازه به خود گرفته است.
«آغاز» و معنی ناشناخته آن در شاهنامه و متون دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر واژه آغاز را با معنی ناشناخته آن در بیتی از شاهنامه فردوسی بررسی می کند. آغاز احتمالاً گونه دیگر آغار از مصدر آغاریدن/ آغشتن «تر کردن» است. این واژه در متون فارسی دیگری نیز به کار رفته است که در این تحقیق شواهدی از آن ذکر می شود.
بررسی فرایندهای واژه سازی در شعر نو، شعر مدرن وشعر پست مدرن: مطالعه موردی نیما، شاملو و براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی فرایند های واژه سازی در نمونه هایی از اشعار نیما، شاملو و براهنی به عنوان پیشگامان شعر نو، مدرن و پست مدرن می پردازد. واژه های حاصل از انواع فرایندهای واژه سازی، و نیز واژه هایی که ویژه زبانِ این شاعران بودند شمارش شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که در شعر نیما فرایند ترکیب با 57.97%، در شعر شاملو فرایند اشتقاق با 46.92% و در شعر براهنی هر دو فرایند با 38.27% پرکاربردترین فرایندهای واژه سازی هستند. در شعر نیما 23.71%، در شعر شاملو 36.61% و در شعر براهنی 22.5% از مجموع واژه ها متعلق به زبانِ شعر آنان است و به این ترتیب واژه سازی در شعر مدرن شاملو بیشتر از شعر نوی نیما و شعر پست مدرن براهنی است. علاوه بر این، تنوع واژگانی در شعر شاملو بیشتر است، از مجموع واژه های ویژه شعرِ او 20% اسم، 53.07% صفت و 26.92% قیدند، در حالی که 76.81% از واژه های ویژه شعر نیما و 64.19% از واژه های ویژه شعر براهنی، یعنی بخش عمده ای از مجموع واژه ها، صفت اند و با توجه به ویژگی های سبکیِ شعر نو، شعر مدرن و شعر پست مدرن، می توان گفت که این تفاوت نتیجه تفاوت نگرش این سه شاعر است، یعنی در حالی که برای نیما و براهنی کنش گر کانون توجه است، شاملو به کنش و ویژگی های آن نیز توجه ویژه دارد.