فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۶۵۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
مفهوم سبک زندگی به رغم اهمیت کارکردگرایانه و وجه انضمامی آن، یکی از مهم ترین چهارچوب های تبیینی در مباحث جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی در دهه های اخیر بوده است. این درحالی است که خاستگاه این مفهوم، فرد، تفاوت های فردی، عادت ها ،ذائقه ها، رجحان ها و به طور کلی تمایزیافتگی افراد و همچنین تفاوت رفتار افراد در فضای کنش با دیگران است که اصولاً امری روان شناختی محسوب می شود. در این میان، سبک زندگی مفهومی وابسته به زمینه تلقی می شود و با طیفی از متغیرهای فردی، فرهنگی، دینی و اجتماعی گره خورده است که در توصیف و تحلیل نیازمند رویکردی میان رشته ای می باشد. به عبارت دیگر تفاوت ها و تمایزهای فردی و روان شناختی به ویژه در موضوعی مانند، سبک زندگی بر خلاف نظریه های کلاسیک روان شناختی، امری صرفاً فردگرایانه و شخصیتی محسوب نمی شود، بلکه به شدت با ساختار و متن اجتماعی و بافت و سرمایه فرهنگی در تعامل هستند. در این مقاله، ضمن توجه به این عوامل و عناصر، ابعادی از تأثیر رسانه های جمعی و الکترونیکی و نیز مدرسه و دانشگاه به عنوان شواهدی از تأثیر زمینه و متن برسبک زندگی طرف توجه قرار می گیرد. در پایان با اتخاذ رویکردی میان رشته ای به توصیف و تحلیل مواردی از کاربرد سبک زندگی در جامعه ایران پرداخته می شود و تلاش می شود با افزوده هایی از آرای دانشمندان اسلامی، دیدگاه هایی برای عرصه سیاست گذاری ارائه شود.
ارزیابی و تحلیل فضاهای عمومی شهری با استفاده از مدل تاپسیس (مطالعه موردی: شهر تبریز)
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی شهری یکی از مهم ترین گونه های فضاهای شهری محسوب می شود. فضاهای عمومی فضاهایی هستند که عموم شهروندان از هر قشر، سن، نژاد و صنفی بدون هیچ گونه محدودیتی حق استفاده از آن را دارا هستند. هدف از بررسی و مطالعه فضاهای عمومی شهری (نمونه موردی شهر تبریز) بطور کلی، می توان ارزیابی وضعیت کمی فضاهای عمومی در سطح شهر تبریز، تجزیه و تحلیل پراکنش و نحوه استقرار فضاهای عمومی در شهر تبریز را بیان کرد. در پژوهش حاضر سعی بر آن شده است که کمیت این فضاها که شامل مساحت و سرانه کاربری های عمومی در شهر تبریز و سطح توسعه یافتگی آن ها بر اساس شاخص های انتخاب شده، بررسی شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شهر تبریز است. و مناطق نه گانه شهری که تقسیم بندی آن بر اساس طرح جامع شهر تبریز است، انتخاب شده است. دوره زمانی پژوهش براساس اطلاعات سال 1385 بوده، داده های کمی مورد نظر در تحقیق بر اساس اطلاعات آخرین طرح جامع جدید (1391) است. ارزیابی فضاهای عمومی شهر تبریز به وسیله 11 شاخص اصلی و 75 زیرشاخص آن ها انجام شده است. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از روش تاپسیس و نرم افزار SPSS و GIS انجام شده است. بر این اساس هر یک از مناطق نه گانه شهر تبریز از نظر شاخص های مورد نظر رتبه بندی و سطح بندی شده اند که نتایج در جداول و نقشه ها ارائه شده است همچنین سطح و سرانه وضع موجود هر یک از کاربری های عمومی با سرانه و سطح استاندارد مقایسه و در جداول مجزا محاسبه گردیده است.
فرسایش سرمایه اجتماعی و قانونگریزی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود نظم در روابط اجتماعی اساس زندگی جمعی است اخلال در روابط اجتماعی میتواند موجب بی نظمی اجتماعی گردد. رویکرد نظری تحقیق حاضر این است که فرسایش سرمایه اجتماعی که به نوعی ضعف پیوندهای عینی و ذهنی برون گروهی در جامعه است میتواند موجب بی هنجاری یا قانونگریزی در جامعه گردد. در این تحقیق از نظریه پاتنام و فوکویاما برای تحلیل فرسایش سرمایه اجتماعی استفاده گردید. روش تحقیق پیمایش بوده و جامعه آماری تحقیق افراد بالای 24 سال شهر تهران میباشند.که از میان آنها 400 نفر بهعنوان نمونه تحقیق به روش نمونهگیری چند سطحی انتخاب شدهاند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته میباشد. برای بررسی قانونگریزی،آن را به دو بعد ذهنی(جهتگیری) و عینی(رفتار) تقسیم کرده و به بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل در هر دو بعد پرداختیم. در بررسی متغیرهای زمینهای بین جنسیت، وضعیت تاهل، نوع شغل، سن، تحصیلات و وضعیت اقتصادی با هر دو بعد قانونگریزی رابطه معنی داری دیده شده است. متغیرهای اصلی تحقیق به همراه تاثیر کلشان بر متغیر وابسته عبارتند از: پنداشت از فردگرایی در جامعه(17/0)، فردگرایی افراطی(32/0)، عدم اعتماد عام(09/0)، عدم اعتماد مدنی(15/0)، روابط رسمی ضعیف (03/0) و روابط غیر رسمی(24/0). این متغیرهای به همراه قانونگریزی ذهنی(24/0) 25 درصد از تغییرات متغیر وابسته اصلی تحقیق (قانونگریزی عینی) را تبیین کردهاند. این درحالی است که تاثیر این متغیرها (بهجز روابط غیر رسمی) بر قانونگریزی ذهنی 40/0 میباشد. این نتایج نشان می دهد که فرسایش سرمایه اجتماعی بر جهتگیری قانونگریزانه تاثیر بیشتری نسبت به رفتار قانونگریزانه دارد.
سبک زندگی آموزش گران علوم انسانی در محیط های دانشگاهی ایران: از آرمان های دینی تا واقعیت های سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی پدیده ای است که باورها، ارزش ها، دانش ها و صلاحیت های فردی را در موقعیت های اجتماعی فردی متبلور می کند. سبک زندگی، بخش حقیقی تمدن های بشری را می سازد و البته به شکل ساده و خطی حادث نمی شود. تبلور درونیات آدمیان، یعنی سبک زندگی، به طور جدی متأثر از موقعیتِ عمل آنان است و زمان و مکان آن گونه که در ادراک شخص ساخته می شود، بستر عمل او را شکل می دهد. با آن که بنیاد اصلی سازنده سبک زندگی شخص دیندار، دین است، اما تحقق آن برای اشخاص فعال در سازمان ها، متأثر از واقعیت جاری حیات ساز+K3مانی است؛ که در قالب قوانین و مقررات عمل می کند و به انواعی از سبک زندگی منجر می شود. سه شکل مواجهه بین باورها و ارزش ها دینی با واقعیت های سازمانی قابل تصور است: انطباق کامل؛ انطباق نسبی و عدم انطباق. در هر یک از اشکال مذکور، گونه ای از سبک زندگی در موقعیت های دانشگاهی جلوه می نماید، که سبک زندگی آموزش گران دانشگاهی نامیده می شود. آنچه توجه به این گونه ها را واجد اهمیت می کند، بازتاب آن در تأثیرگذاری تربیتی فعالیت های آموزشی این گروه است. آموزش گر، فقط یک شخص دارای سبک زندگی نیست؛ بلکه بیش از آن، «آموزنده سبک زندگی» است که به شیوه غیرمستقیم و پنهان عمل می کند. اگر تحقق «تمدن نوین اسلامی» مورد نظر است و «بخش حقیقی» آن را متن زندگی مردم تشکیل می دهد و اگر متن زندگی مردم به شکل آشکار و پنهان متأثر از رفتارهای تحصیل کردگان جامعه است، پس تبیین چگونگی عمل آموزش گران دانشگاهی در شرایط کنونی به عنوان الگوهای مستقیم و غیرمستقیم جوانان حائز اهمیت است.
سنخ شناسی روابط اجتماعی در شبکه های همسایگی در شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر در قدم اول با هدف بررسی میزان تراکم روابط همسایگی (آزمون فرض تضعیف اجتماع همسایگی) و در قدم دوم به منظور دستیابی به یک گونه شناسی از روابط همسایگی در سطح شهر مشهد انجام شده است. چارچوب نظری مقاله، از نظریه لوئی ویرت برگرفته شده است. روش بررسی، روش پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. واحد تحلیل خانوار و واحد مشاهده (پاسخگو) زن خانوار بوده است. جامعه آماری، کلیه خانوارهای ساکن شهر مشهد در مناطق 13گانه شهرداری و حجم نمونه (براساس فرمول تصادفی ساده و واریانس به دست آمده از مطالعه مقدماتی) تعداد 425 خانوار است. روش نمونه گیری، طبقه ای متناسب (به تناسب حجم جمعیتی هر یک از مناطق 13گانه به کل جمعیت) است. نتایج به دست آمده بیانگر تایید فرض تضعیف روابط همسایگی (نمره 67 صدم در بازه 2-0) در بین خانوارهای همسایه در سطح شهر مشهد است. گونه های کنش فردی، عادی و عاطفی، بیش از گونه های جمعی، صمیمانه و فایده مند در محیط همسایگی مشاهده شده است. نتایج تحلیل های آماری بیانگر وجود رابطه معنادار بین متغیرهای درک از اجتماع همسایگی، سابقه سکونت در محل، احساس فاصله اجتماعی با همسایه ها، تجربه قبلی از یک سو و متغیر میزان درگیری در روابط همسایگی از سوی دیگر است. همچنین نتایج نشان دهنده این است که مهاجران در مقایسه با بومی ها، ساکنان منازل ویلائی در مقایسه با ساکنان مجتمع های مسکونی، مالکین در برابر مستاجرین، قدیمی ها در مقایسه با تازه واردها درگیری بیشتری در روابط همسایگی دارند.
اثرات رقابت جویی مادی و منزلتی بر مصرف گرایی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد با تغییر نگرش ها دربارة مصرف در جامعة روستایی ایران و رواج پدیدة مصرف گرایی در جامعه، میل به مصرف در روستاییان نیز افزایش یافته و تمرکز از نیازهای اساسی به سمت نیازهای کاذب و مخصوصاً تجملی تغییر پیدا کرده است. مسئلة اصلی این پژوهش شناسایی برخی عوامل دخیل در به وجود آمدن و تشدید مصرف گرایی روستایی است. با استفاده از نظریه های وبلن، بوردیو، دوزنبری این مسئله تحت بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش از روش تحقیق کمی و پرسش نامه استفاده شده است. نمونه 300 نفر افراد بالای 15 سال هستند که از سه روستای کوشک هزار (فارس)، نقندر (خراسان رضوی) و تنگسرخ (کهکیلویه و بویراحمد) انتخاب شده اند. یافته ها حاکی از وجود مصرف گرایی در سطح متوسط در بین روستاییان تحت مطالعه است که دراین میان، زنان مصرف گراتر از مردان هستند. درآمد، تحصیلات، مادی گرایی، رقابت منزلتی، بیان خود و رفت و آمد به شهر رابطة معنی دار و مثبتی با متغیر وابسته (مصرف گرایی) داشته اند و سن با متغیر مصرف گرایی رابطة معنی دار و عکس دارد. ازسوی دیگر، محل تولد (شهر یا روستا)، رفت و آمد خانوارها و روستاهای مختلف نیز رابطة معنی داری با متغیر وابسته (مصرف گرایی) نداشته اند.
زنان، ساختار و عاملیت آیا زنان می توانند سبک زندگی خود را انتخاب کنند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر متغیرهای ساختاری بر رابطه بین قدرت زنان و فعالیت های سبک زندگی است. جامعه آماری پژوهش 550 نفر از زنان متأهل بالای 25 سال شهر شیراز بود. نتایج نشان داد که متغیرهای ساختاری و زمینه ای هم در قدرت زنان در خانواده و هم در انجام دادن فعالیت های مدرن سبک زندگی در حوزه های فراغت، ترجیحات موسیقی و غذا و فعالیت های مربوط به بدن و سلامتی مؤثر است، اما متغیرهای ساختاری با کنترل قدرت زنان باز هم اثر مهمی بر انتخاب سبک زندگی آن ها دارد. بنابراین، گرچه قدرت زنان در خانواده می تواند عاملیت آن ها را در انتخاب سبک زندگی افزایش دهد، اما این کار را با ساز وکارهای ساختاری و در نظام قشربندی اقتصادی اجتماعی جامعه انجام می دهد. برطبق نتایج گرچه قدرت زنان می تواند عاملیت آن ها را افزایش دهد، اما برد آن نامحدود نیست و شرایط دیگری نیز باید محقق شود تا زنان بتوانند عاملیت کامل تری داشته باشند. لذا با بهره گیری از دیگر انواع سرمایه (مانند سرمایه اجتماعی جدید) می توان اثر محدودیت های ساختاری بر عاملیت را کاهش داد.
تحلیلی بر سطح توسعه فرهنگی شهر اصفهان با استفاده از روش تحلیل عاملی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین و تحلیل سطح توسعه فرهنگی و نابرابری ناحیهای مناطق شهری اصفهان با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی است. جامعه آماری پژوهش، 14منطقه شهرداری اصفهان است. رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی-کمی و تحلیلی » است. در این پژوهش 35 شاخص با روش تحلیل عاملی خلاصه شده و به 5 عامل تقلیل یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارایه گردیدهاند. با بهرهگیری از تکنیک مزبور سهم عوامل تأثیرگذار در توسعه ی فرهنگی مناطق مشخص گردید. بدین صورت که هر یک از شاخص های بار گذاری شده در عامل ها مشخص و با استفاده از امتیاز عاملی مناطق رتبهبندی شده است و در نهایت، براساس رتبه عامل ها، مناطق در پنج سطح مشخص شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که این پنج عامل، روی هم رفته11/93 درصد از واریانس را محاسبه و تبیین میکنند. عامل اول به تنهایی 12/53 درصد و عوامل بعدی به ترتیب 22/17، 11، 38/4 و 38/4 درصد از واریانس را محاسبه و توضیح میدهند. در این صورت توزیع امکانات و فضاهای فرهنگی در بین مناطق متعادل نیست.
برساخت سوژه در فرآیند مصرف فرهنگ مردم پسند مطالعه ای کیفی بر روی مصرف کنندگان گونه های رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان یکی از خصوصیات فرهنگ مردم پسند را تکثر گونه ها و کالاهای فرهنگی آن دانست. به نظر می رسد این تکثر، در جوامع درحال گذار که موطن اصلی این فرهنگ به شمار نمی روند، نوعی ناهمگونی ایجاد کرده است. در ایران نیز به عنوان جامعه ای درحال گذار، این ناهمگونی مشهود است؛ علاوه بر آن، فضای مصرف این فرهنگ در ایران، به علت محدودیت هایی که بر سر راه تولید انواعی از فرهنگ مردم پسند وجود دارد، این ناهمگونی را به تعامل های ستیزگونه تبدیل کرده است. چالش میان انواع رسمی و غیررسمی این فرهنگ در ایران، چالشی دیرپا و مسئله مند است. در این تحقیق که بر روی مصرف کنندگان تهرانیِ دو گونة رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند به عنوان یکی از بااهمیت ترین جلوه های فرهنگ مردم پسند صورت گرفته است، سعی شده با الهام از رویکرد نظری و روش شناختی برساخت گرا و جمع آوری داده ها به مدد تکنیک گروه های متمرکز و تحلیل آنها با استفاده از تکنیک تحلیل موضوعی (تماتیک، به این پرسش پاسخ داده شود که مصرف کنندگان گونه های رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند، چگونه برساخت می شوند؟
با بهره گیری از تم های استخراج شده در هر تحلیل تماتیک، در انتها، مشخص شد که سوژه های مصرف کنندة گونة رسمی، سوژه هایی اصالت زدا، نوستالژیک و متساهل اند؛ درحالی که سوژه های مصرف کنندة گونة غیررسمی، سوژه هایی اصالت گرا، سنت گریز، انحصار طلب و جهانی گرا می باشند. این تفاوت بنیادی در سوژه بودگی دو گروه مصرف کنندة بررسی شده، بستر ساز تعامل غیرپویا و منازعه آمیز در فضای مصرف فرهنگ مردم پسند به حساب می آید
بررسی و تبیین مفهوم محله سالم در محلات سنتی ایران (مطالعه موردی: محله امام زاده یحیی تهران)
حوزه های تخصصی:
محیط یکی از عوامل تعیین کننده سلامت انسان هاست و در سال های اخیر نتایج حاصل از تحقیقات علمی بر اهمیت نقش برنامه ریزی و فرم شهرها و بخصوص محله های شهری؛ بر سلامت انسان ها و ایجاد محلاتی پایدار و سالم و اجتناب از پراکنده رویی شهری تاکید می ورزد. در این پژوهش با هدف شناسایی عوامل تاثیر گذار بر سلامت افراد در مقیاس محلی و نحوه تاثیر فرم کالبدی و کیفیت محیط بر سلامت افراد سعی بر این بوده است که با بررسی ادبیات مربوط به سلامت، محیط، برنامه ریزی شهری و روابط متقابل آنها، مهمترین شاخص های اثر گذار بر سلامت افراد در مقیاس محلی استخراج شده و به بررسی آن در یک محله سنتی پرداخته شود. به این منظور پرسشنامه طراحی و برای هر یک از شاخص های منتخب تحقیق، از چندین متغیر استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری داده های پرسشنامه ای نشان داد که هیچ یک از شاخص های در نظر گرفته شده برای بررسی وضعیت سلامت در نمونه مورد مطالعه در حد مطلوبی نیستند. دیگر نتایج حاصل از این تحقیق نشان دهنده آن است که شاخص های اجتماعی و کالبدی چون احساس تعلق به محله و روابط اجتماعی، میزان مشارکت در امور محله و احساس ایمنی و امنیت در محیط مسکونی، کیفیت محیط زیست و نحوه طراحی و برنامه ریزی شبکه ارتباطی، مسکن و امکانات و تسهیلات محله می توانند از عوامل تاثیر گذار بر سلامت و کیفیت زندگی افراد باشند و برنامه ریزی شهری با حوزه های مختلف اثر گذاری خود می تواند نقش موثری در بهبود هریک از شاخص های فوق و در نتیجه ارتقای سلامت افراد ایفا نماید .
برنامه ریزی کاربری اراضی در مناطق حساس شهری مطالعه موردی رود دره فرحزاد-تهران
حوزه های تخصصی:
رود- دره های شهری یکی از عوامل مهم در شکل گیری تحولات ساختاری و عملکردی شهرها به شمار می روند. در این کریدورهای طبیعی، علاوه بر جریان دایمی یا فصلی آب، ارزش های بصری و طبیعی و نیز در کنار آن الگوی فعالیتی /عملکردی متفاوتی (در قالب عملکردهای تفریحی-توریستی، اقتصادی و حتی در مواردی زندگی انسانی) وجود دارد. در نظریات معطوف به توسعه پایدار شهری، بهره گیری مناسب از این نواحی در چارچوب تدوین طرح های مناطق حساس و حیاتی شهری در دستور کار نهادهای مسئول شهری قرار گرفته است. گسترش سریع شهر تهران در سال های اخیر و افزایش رشد شهرنشینی موجب کاهش ارزش های محیطی و ایجاد برنامه های توسعه گسترده بدون در نظر داشتن ملاحظات زیست محیطی شده است. این گرایش موجب برهم خوردن تعادل زیست محیطی در شهر و به ویژه مناطق حساس آن شده است. با توجه به این موضوع، برنامه ریزی کاربری اراضی شهری در این محیط ها و الزامات خاص موجود در آنها بسیار اهمیت پیدا می کند. در این مقاله، تلاش شده است با بهره گیری از چارچوب نظریه مناطق حساس شهری و با استفاده از مدل AHP ، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نیز با توجه به رویکرد حفاظت محور، فرآیند برنامه ریزی کاربری اراضی رود- دره فرحزاد مورد توجه قرار گیرد. نتایج نشان میدهد که حدود 77 درصد از اراضی این رود-دره در محدوده هایی با درجه حفاظت بالا قرار گرفته اند و باید از اشغال مناطق مسکونی آزاد شوند و کاربری های مناسب با ارزش های محیطی (نظیر کاربری های فراغتی و یا تفریحی) جایگزین آنها شود. در نهایت، با توجه به تحلیل های مکانی حاصل از پژوهش به ارائه سیاست های خرد و کلان و نیز راهبردهایی جهت دستیابی به اهداف حفاظتی رود- دره توجه شده است.