فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۸۵۸ مورد.
۳۴۱.

تحلیل امید و یأس در اندیشه و داستان پردازی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی مثنوی داستان پردازی امید یاس غزلیات شمس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۲۹ تعداد دانلود : ۲۹۱۰
داستانهای مثنوی از خوش بینی و امید سرشار است تا جایی که می توان گفت در نگاه مولوی امید، نشاط و شادی، امری جوهری و اصیل به شمار می رود. بنیاد روحی بشر بر امید و شادی سرشته شده و نا امیدی و اندوه بی نشاط و غم، اعتباری و عارضی و گذرنده است. این پژوهش، که با روش اسنادی و از طریق استنباط از همه عناصر بویژه مضمونها و شخصیت پردازی داستانها صورت گرفته، حکایتگر این معناست که امید به گونه ای ناگسستنی با تار و پود اشعار مولوی گره خورده و تصاویر شعری او مملو از مفاهیم و مضامین امیدواری و لوازم مربوط به آن است و شادی و نشاط و غم گریزی در شعر او موج می زند. نگاه مولوی به طبیعت نیز امید دهنده است؛ حتی وقتی از پاییز سخن می گوید آن را حیات مجدد، رستاخیز روح و مقدمه بهار می داند و به همراه آن از بهار و رویش دوباره طبیعت دم می زند. در شعر او یاس و حزن و غم جایگاهی بنیادی ندارد. بررسی موسیقی بیرونی، میانی و کناری مثنوی معنوی نیز نشان می دهد که با شاعر امیدواری سر و کار داریم؛ حتی فراوانی اوزان پر جنبش و شاد و ابتکار و نوآوری در آفرینش اوزان نادر یا تازه در غزلیات شمس از ذهنی نشان دارد که به نوشدن و نو گفتن و امیدواری مایل است و نا امیدی را سترونی ذهن می داند.
۳۴۳.

حرکت و جنبش در غزل های مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حرکت تولد دوباره غزل های مولوی جاندار انگاری پیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۱ تعداد دانلود : ۱۳۶۲
راز و رمز و افسون غزل های مولوی که عبارت از عینیت بخشیدن به مفهوم "حرکت" در کلیات شمس است، موضوع بحث این جستار می باشد. کلیات شمس تبریزی یکپارچه شور و هیجان و در مفهومی کلی، سرشار از حرکت و زندگی است. در این جستار با ژرف نگری در "غزلیات مولوی"، با آوردن شاهد مثال هایی، مولانا به عنوان فیلسوفی خوش بین و عمل گرا مطرح می شود. در راستای نمود مفهوم حرکت، به صورت مثالی "فناناپذیری و تولد دوباره" در روانشناسی یونگ؛ و نیز به باورمندی به جاندار انگاری (آنیمیسم) در علم اسطوره شناسی؛ و از نظر هنر زبانی در نقد فرمالیستی، به کاربرد واژه هایی که بر مفهوم حرکت در غزلیات در کلیات شمس، دلالت دارند استناد می شود.حرکت و هستی تنها مفهوم مادی و دنیوی ندارد، مولوی حرکتی معنوی درون و روح انسان آغاز می گردد، مطرح می کند. تحقق این حرکت درونی و معنوی به یاری "پیر" طریقت انجام می گیرد که در روانشناسی یونگ با عنوان کهن نمونه "پیر" مطرح شده است. در برهه ای از زندگی مولانا، شمس تبریزی همان پیر طریقت است که تاثیر وی در تعالی و سیر معنوی مولوی در همه جای غزلیات بازتاب و نمودی آشکار دارد.
۳۵۵.

نگرش ساختار شکنانه مولانا در مفهوم دعا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۹
امروزه اهمیت و تاثیر نظریه ها و اندیشه های ادبی و فلسفی، روان شناختی، جامعه شناختی در بازنگری و بازخوانی و نقد متون ادبی مشخص و آشکار است. پژوهشگران و منتقدان ادبی، با توجه به این دیدگاه ها و نظریه ها، در تحلیل، تفسیر، خوانش و واکاوی متون عرصه های تازه ای را در حوزه پژوهش و نقد می گشایند. با این رویکردها می توان خصایصی را که در قرایت های سنتی و تکراری متون از دید خواننده و منتقد پنهان مانده برجسته و نمایان کرد. در این مقاله سعی شده است مفهوم دعا و ملحقات و وابسته های مفهومی - تصویری آن از جنبه ساختار شکنی در مثنوی مولوی بازنگری شود. هر گفتار و نوشتاری به منظور انتقال پیام به مخاطب و برقراری ارتباط با اوست. اما مولوی پیامش را به صورت طبیعی و آشنای گفتار و بر پایه ساختاری مبتنی بر عادت های زبانی و ذهنی خواننده بیان نمی کند. او شالوده انتظارات و تصورات خواننده را با تداعی معانی و تصاویر و نقل از داستانی به داستانی و از اندیشه ای به اندیشه ای دیگر فرو می ریزد (? پورنامداریان، ص 86). در نگرش سیال و قاعده گریز مولوی، توالی منطقی داستان و ترتیب زمانی وقایع رنگ می بازد. هر داستان و هر مجموعه ای از معانی خواننده را به دنبال خود به داستان و مجموعه معانی دیگر می برد. دعا در ذهن مولانا، با نگرش چند وجهی و درهم تنیده او هر لحظه نمودی دیگر می یابد. در بافت کلامی مولانا، دعا، همچون دیگر مفاهیم، در بازی بی نهایت دال و مدلول و در نسبیت و تعلیق معنا و تفسیرپذیری شکل می گیرد. در این مقاله مفهوم دعا در نگاه نظام ستیز مولانا و در مثلث قضا و بدا و دعا بازنگری و واکاوی می شود، و در این بازنگری، از جمله در سلسله سبیت؛ رابطه سلبی دعا و رضا، دعا و شفاعت گری؛ ضرورت بر لب آوردن دعا، آداب و شرایط دعا کردن، رضا به نداده ها، که جلوه هایی به ظاهر متفاوت و متباین دارند - در مد نظر قرار می گیرد.
۳۵۶.

تحلیل شخصیت داستانی ابراهیم ادهم بر اساس مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان مولوی نقد ادبی مثنوی ابراهیم ادهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۶۰ تعداد دانلود : ۲۲۳۷
شخصیت یکی از عناصر اصلی داستانپردازی است و انواع مختلفی دارد که یکی از آنها شخصیتهای تاریخی است. در داستانهای مثنوی از اشخاص تاریخی زیادی یاد شده است، اما همان طور که حکایات تاریخی با «گزارشهای تاریخی» و گزارشهای تاریخی با «رویدادهای تاریخی» فرق دارد، شخصیتهای تاریخی مثنوی نیز با شخصیت داستانی آنها متفاوت است. یکی از این اشخاص، ابراهیم بن ادهم، سرسلسله عرفای خراسان است که حکایت ترک امارت او بسیار مشهور است. اگرچه درباره پیشینه زندگی ابراهیم ادهم اطلاعات تاریخی چندانی در دست نیست در بعضی از داستانهایی که از منطقه آسیای میانه به دست آمده است، حکایاتی درباره سابقه تاریخی زندگی وی می توان یافت، اما این حکایت بیش از سایر حکایات مربوط به او با خیالپردازیهای راویان در آمیخته است؛ چنانکه درباره حکایت ترک امارت او نیز روایات گوناگونی وجود دارد که خود قابل تقسیم به سه گروه اصلی «اشتر، رباط و صید» هستند. این سلسله روایات اگرچه از نظر حوادث با هم متفاوت است از نظر آغاز و انجام حکایت و خط سیر کلی حوادث آن با هم یکسان است. مولانا از بین این سه روایت، روایت جستن اشتر را برگزیده و در مثنوی نقل کرده است. از بین سایر کسانی که این روایت را نقل کرده اند و از نظر زمانی و فکری به مولانا نزدیکترند، می توان از عطار و شمس و سلطان ولد یاد کرد. روایات این چهار نفر (1+3) اگرچه از نظر شباهت در یک گروه قرار می گیرد در عین حال از نظر چگونگی داستانپردازی و بخصوص چگونگی پیش بردن گفتگوها با هم متفاوت است که نتایج نقد و بررسی آنها نشان می دهند شیوه حکایت پردازی شمس از شیوه روایت سه نفر دیگر قویتر و با اصول داستانپردازی سازگارتر است.
۳۵۷.

آرمان شهر مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرمان شهر مولانا مثنوی جامعه ی آرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۸۲
پیش ازمولانا نظریه ی آرمان شهر توسط فلاسفه ی بزرگ یونانی و اسلامی از ابعاد گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته بود و جنبه های مختلف آن به روشنی و با دقتی ستودنی بررسی وباز نمایی شده بود. مولانا که میراث دار اندیشه ها ی پیشینیان بود و خود نیز صاحب تفکراتی خاص برای بهبود بخشی به نحوه ی زیستن انسان ها می باشد،در سراسر مثنوی به صورت پراکنده و در بحث های غیر منسجم اندیشه های آرمان شهری خویش را مطرح کرده است. مقاله ی حاضر به منظور ترسیم خطوط این اندیشه و تبیین نظریه ی مولانا در باره ی یک جامعه ی آرمانی که توانایی ایجاد بستری مناسب برای بهره گیری انسان ها از لذت های حقیقی زندگی را دارد،نوشته شده است.روش پژوهش حاضر کتابخانه ای است واطلاعات به دست آمده، به شیوه ی تحلیلی- توصیفی ،طبقه بندی وارائه گردیده است.
۳۵۹.

بررسی عنصر زمان در روایت با تأکید بر حکایت «اعرابی درویش» در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان روایت نقد ادبی داستان نویسی مثنوی معنوی ژنت عرابی درویش و زنش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۹ تعداد دانلود : ۱۴۹۳
مولوی از بزرگترین داستانپردازان عرفانی ادب فارسی است که به قصد بیان نکات تعلیمی و عرفانی به داستانسرایی روی آورده است. تیزهوشی او در درک دغدغه ها و زوایای روح آدمی و آشنایی او با رفتارهای اجتماعی مخاطبان و چیره دستی وی در به کارگیری اصول دقیق فنون داستانپردازی، باعث شده است که مثنوی او به عنوان یک اثر مشهور، در جهان زنده و پایدار بماند. اشراف و تبحر او در هفت قرن پیش بر انواع شگردهای داستانپردازی، که ظرایف و فنون آن به تازگی بر منتقدان مکشوف شده، حیرت آور است. یکی از این شگردها چگونگی به کار گرفتن عنصر «زمان» در روایت است. یکی از محققانی که در چند دهه اخیر به چگونگی زمانمندی در روایت پرداخته، ژنت فرانسوی است که نظر خود را در قالب سه مبحث «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کرده و در این زمینه به شهرت رسیده است. نگارندگان در این مقاله کوشیده اند بر اساس نظریه ژنت، نشان دهنده که مولانا عنصر زمان را در روایت «اعرابی فقیر و زنش» چگونه به کار برده و به عنوان یک داستانپرداز در مسیر حرکتش از زمان تقویمی به زمان متن، چگونه و تا چه حد در عرصه زمان و کنش به گزینش های مختلفی دست یازیده است و این گزینش ها و نوع خاصی از زمانمندی که مولوی آن را در روایت اعرابی به کار بسته است از نظر اصول داستانپردازی چه ارتباط مستقیم و معناداری با محتوای حکایت دارد.
۳۶۰.

کرامت انسان و محورهای اصلی آن در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعلیم اسماء کرامت انسان سلطنت معنوی معشوقی انسان مسجودی انسان جامعیت اسما نبوت ولایت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
تعداد بازدید : ۳۶۰۴ تعداد دانلود : ۱۶۱۲
کرامت انسان یکی از مباحث مهم انسان شناختی در عرفان اسلامی است. اصل این نظریه در آیات قرآن مجید و احادیث اسلامی مطرح شده است. در این مقاله، محورهای اصلی کرامت انسانی از نظر مولانا در مثنوی شریف مورد واکاوی قرار گرفته است. بدین منظور، چهار اصل مسجودی آدم، تعلم و تعلیم اسماء الهی، نبوت و ولایت به عنوان محورهای این کرامت بررسی شده و به منظور تبیین بهتر این جستار، دیدگاه عارفان صاحب نظر با اندیشه ی مولانا مورد تطبیق قرار گرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان