اصغر واعظی

اصغر واعظی

مدرک تحصیلی: دانشیار فلسفه گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹ مورد.
۱.

پیش داوری و فهم در هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سنت عقل فهم هرمنوتیک روشنگری مرجعیت رومانتیسم پیش داوری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عصر روشن نگری (قرون 17 و 18)
تعداد بازدید : ۳۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۶۰۸
عصر روشنگری با تکیه بر عقل خودبنیاد هرگونه پیش داوری را بیاعتبار کرد. روشنگری پیش داوری را منشأ خطا و مانع فهم دانست و آن را به پیش داوریهای ناشی از مرجعیت و پیش داوریهای ناشی از شتابزدگی تقسیم کرد. رومانتیسم اگرچه مانند روشنگری به تضاد میان عقل و مرجعیت باور داشت، اما برخلاف روشنگری، این تضاد را به نفع مرجعیت پایان داد و مبنای اعتبار همه چیز را به سنت که مؤثرترین نوع مرجعیت است برگرداند. گادامر برخلاف روشنگری و رومانتیسم معتقد است نه تنها میان عقل و مرجعیت تعارضی نیست، بلکه مرجعیت خود نتیجه عقل و برخاسته از آن است. او مرجعیت را نه اطاعت کورکورانه، بلکه از جنس معرفت میداند. گادامر علاوه بر این، برای پیش داوریها نقشی بنیادین در فرایند فهم قائل میشود و پیوند ضروری پیش داوری با خطا را کاملاً نادرست ارزیابی میکند.
۲.

دیالوگ، دیالکتیک، امتزاج افق ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت زبان فهم بازی گفتگو دیالکتیک دیالوگ پرسش و پاسخ امتزاج افق ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲۵ تعداد دانلود : ۱۶۴۰
گادامر فهم را عملی دیالکتیکی میداند که از در آمیختگی افق مفسر و افق متن پدید میآید. این فهم دیالکتیکی، بر خلاف نگرش روشنگری، غیرروشمند وپیش بینیناپذیر است. به این سبب، گادامر فهم را یک رخداد یا واقعه میخواند. بر طبق این نگرش، فهم دیگر انکشاف منفعلانه یک ابژه بر سوژه نیست، بلکه عبارت است از تفاهم یک سوژه با سوژه دیگر در فراشد گفت و گو. بدین ترتیب حقیقت چیزی نیست که از قبل وجود داشته باشد و سوژه صرفا آن را کشف میکند؛ حقیقت در گفت و گو و با گفت و گو پدید میآید. ساختار گفت و گو مبتنی بر پرسش و پاسخ است. مفسر برای حل مسائل امروزین خود به پرسشگری از متن میپردازد و متن را به سخن در میآورد. متن نیز که برخاسته از سنت و حامل سنت است، با پاسخ های خود موقعیت هرمنوتیکی مفسر را به پرسش میگیرد. حاصل این گفت و گو، گشودگی متن به سوی مفسر و گشودگی مفسر به سوی متن است و پایان آن امتزاج افق ها و ارتقای مفسر به فهم و افقی گسترده تر.
۳.

پاسخ کانت به شکاکیت هیوم و نقد آن(مقاله پژوهشی حوزه)

۶.

سنت به مثابه خاستگاه عقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت عقل روشنگری رومانتیسم پیشداوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۸ تعداد دانلود : ۷۶۵
مقاله حاضر به بررسی تلقی گادامر از سنت و نسبت میان عقل و سنت می پردازد. ابتدا ضمن اشاره به معنای لغوی واژة سنت، سه تعریف انسان شناسانه، کلامی و سنت گرایانه از سنت ارائه و با یکدیگر مقایسه و در نهایت معنای اصطلاحی مورد نظر گادامر بیان می شود. گادامر که یک فیلسوف احیاگر سنت است دیدگاه خود در خصوص رابطة عقل و سنت را با تحلیل چگونگی نگاه روشنگری و رومانتیسم به عقل و سنت آغاز می کند. درحالی که فیلسوفان عصر روشنگری سنت را در برابر عقل قرار داده و برای پاسداری از حریم عقل، سنت را بی اعتبار کردند، رومانتیسم در واکنشی افراطی به این طرز تلقی ضمن تأیید تقابل عقل و سنت، عقل را به نفع سنت کنار زد. اما این خط کشی جدایی ساز بین دو قلمرو متمایز عقل و سنت با مخالفت جدی فیلسوفانی نظیر مایکل اوکشات، ادموند برک، فردریش فون هایک و گادامر مواجه شد. از نظر این عده نسبت میان سنت و عقل پیچیده تر از آن است که بتوان آنها را در تقابلی واضح قرار داد. سنت نه تنها مانعی برای عقل محسوب نمی شود بلکه از جهاتی مقوم آن نیز هست و بدون سنت عقلی در کار نخواهد بود.
۷.

سطوح، مؤلفه ها و کارکردهای دور هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیدگر گادامر فهم دور هرمنوتیکی پیش داوری خود فهمی تاریخ اثرگذار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۰۷
مسئله ی دور هرمنوتیکی از جمله مسائل بنیادین هرمنوتیک مدرن است که با تقریرهای متفاوتی توسط نظریه پردازان این حوزه بیان شده. هرمنوتیک رمانتیک این دور را به مثابه یک اصل روش شناختی معرفی می کند، این در حالی است که هرمنوتیک فلسفی آن را سیاق وقوع فهم تلقی نموده و ابعادی وجودی بدان می دهد. هیدگر معتقد است که دور هرمنوتیکی بازتاب ساختار وجودی دازاین است، گادامر نیز آن را توصیفی از فرآیند وقوع فهم می پندارد. هر یک از این برداشت ها مستلزم وارد کردن مؤلفه های خاصی در چرخه دور است و کارکردهای ویژه ای را نیز از آن انتظار دارد. مقاله پیش رو پس از درنگی کوتاه بر برداشت ها و روایات گوناگون از دور هرمنوتیکی، کوشیده است تا با رویکردی تحلیلی کارکردها و مؤلفه های این دور را در چهار سطح متمایز مورد بررسی قرار دهد. سطح نخست عبارت است از فهم و تفسیر متون بر اساس کارکرد لغت شناختی. در سطح دوم فرآیند بازنگری و اصلاح پیش فهم ها و پیش داوری ها انجام می شود. نیل به خود فهمی از کارکردهای دیگر این دور است که در سطح سوم مورد مداقه قرار می گیرد. دیگر کارکرد دور هرمنوتیکی، تأثیر در تاریخ اثرگذار است که در سطح چهارم به بررسی آن پرداخته ایم.
۹.

دیالکتیک الفت و بیگانگی در واقعه فهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت هرمنوتیک بیگانگی الفت فاصله تاریخی افق هرمنوتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۸ تعداد دانلود : ۷۵۱
دیالکتیک الفت و بیگانگی توسط نظریه پردازان هرمنوتیک رمانتیک مطرح شد. ایشان کوشیدند تا با تبیین عناصر مقوم این دیالکتیک، روند وقوع فهم را به تصویر کشند. شلایرماخر در گستره تفسیر دستوری الفت و بیگانگی، هر دو را به زبان و کارکردهای آن ارجاع می دهد. اما در تفسیر فنی یا روان شناختی به گونه ای متافیزیک فردیت روی آورده و آن را بنیان بیگانگی قلمداد می کند. او بر این باور است که با رهیافت به ذهنیت مؤلف می توان بر این بیگانگی چیره و به فهم متن نائل شد. از نظر وی چنین رهیافتی توسط حدس انجام می پذیرد. بنابراین حدس عامل الفت با فرد بیگانه است. اما گادامر که از یک سو از تبیین روان شناختی شلایرماخر چندان خرسند نیست و بیشتر به حیث تاریخ مند فهم نظر دارد و از سوی دیگر وقوع فهم را مستلزم حضور دو عنصر الفت و بیگانگی می داند و فاصله تاریخی و اختلاف افق هرمنوتیکی را عامل بیگانه ساز و سنت را مایه الفت می داند، معتقد است که فهم همواره طی یک روند دیالکتیکی و بر مبنای تقابل این عناصر به وقوع می پیوندد.
۱۰.

تلقی بدیع گادامر از فهم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تفسیر فهم معرفت توافق کاربرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۹ تعداد دانلود : ۷۶۸
گادامر به پیروی از هیدگر فهم را حالت بنیادین هستی دازاین می داند. او در حقیقت و روش سه معنای متفاوت برای فهم برمی شمارد. وی همچنین معتقد است که این سه معنا ریشه در یک معنای اصلی و کانونی دارند. این سه معنا عبارتند از: ا- فهم به عنوان معرفت نظری؛ 2- فهم به عنوان معرفت عملی؛ 3- فهم به عنوان توافق. عامل پیوند دهنده این سه، معنای دیگری از فهم است که گادامر از آن به فهم به مثابه کاربرد تعبیر می کند. دو معنای نخست را متفکرین پیش از گادامر بیان کرده اند؛ اما نظریه ابداعی او در باب فهم، معنای سوم است که پیوندی ناگسستنی با معنای چهارم یعنی فهم به مثابه کاربرد دارد. سویة کاربردی فهم بر موقعیت مندی مفسر و مسئله محور بودن فهم تأکید دارد. یکی از برجسته ترین نقاط افتراق گادامر از هرمنوتیک رمانتیک تفکیک ناپذیر دانستن سه عنصرفهم، تفسیر و کاربرد است.
۱۱.

چالش گادامر و هرش بر سر معیار درستی تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فهم موقعیت مندی خطاپذیری قصد مؤلف معنای لفظی معنا برای ما معیار اعتبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۸ تعداد دانلود : ۹۲۵
هرش""بر این باور است کهنظریه هرمنوتیکی ""گادامر"" به پلورالیسم و نسبیت انگاری می انجامد. هرش به پیروی از عالمان هرمنوتیکی رمانتیک هدف خوانش متن را دستیابی به قصد مؤلف می داند، اما در نظر گادامر، فهم عبارت است از تفاهم و توافق با دیگری، نه کشف قصد و نیت دیگری. بنابراین هرش معتقد است معنای متن از قبل تعین یافته است و هدف از خوانش متن کشف این معناست. اما در نظر گادامر معنا از طریق دیالوگ میان مفسر و متن تولید می شود و در نتیجه هیچ معنای از قبل تعین یافته ای وجود ندارد. بر پایه این نگرش، گادامر زبان و امکانات آن را شرط تعین معنا می داند، ولی هرش بر این باور است که زبان صرفاً شرط آشکارگی معناست. هرش از سوی دیگر گادامر را متهم به بی معیاری می کند. وقتی معنا امری نامتعین شد دیگر هیچ معیاری برای تمییز تفسیر درست از تفسیر نادرست وجود ندارد. در این مقاله بر آنیم تا ضمن طرح سه انتقاد اساسی هرش به گادامر، پاسخ آنها را از منظر شارحان و مدافعان گادامر بیان نماییم.
۱۲.

ماده استعلایی تعین اشیا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ایده آل عقل محض قیاس انفصالی مجموع کلی همه واقعیت ها یا امکان ها اصل تعیین پذیری اصل تعیین تام محمول اشتقاقی نفی منطقی نفی استعلایی ایده آل استعلایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۴ تعداد دانلود : ۹۴۱
کانت در مبحث جدل استعلایی توضیح می دهد که فاهمه با تکیه بر مقولات محض، خود گرچه احکام ترکیبی پیشین را پدید می آورد؛ ولی قادر نیست میان این احکام پیوند و وحدت ایجاد نماید. از این‏رو، عقل به مدد فاهمه می آید تا از یک سو با تشکیل سه سلسله قیاس حملی، شرطی و انفصالی میان احکام پراکنده فاهمه وحدت ایجاد نماید و از سوی دیگر با قرار دادن سه صورت عقلی نفس، جهان و خدا در انتهای این سه سلسله قیاس، بیشترین وحدت و وسعت دامنه را به احکام و شناخت مشروط فاهمه اعطا کند. خدا یا ایده آل عقل محض یکی از صورت های پیشین عقل محض است که به عنوان مفهومی استعلایی و شرط نهایی نامشروط در انتهای سلسله قیاس های انفصالی عقل قرار می گیرد. کانت با این روش نشان می دهد که اشیاء چگونه به لحاظ منطقی در ذهن تقوم می یابند. او بر این اعتقاد است که ایده آل عقل محض به‏مثابه «مجموع کلی همه واقعیت ها» یا «مجموع کلی همه امکان ها» ماده استعلایی و شرط پیشین تعین همه اشیاء است. در واقع، ذهن آدمی به گونه ای ساخته شده است که برای ایجاد هر شئ، ابتدا مفهوم استعلایی ایده آل عقل محض یعنی «مجموع کلی همه واقعیت ها یا امکان ها» را به عنوان ماده تقوم مفهومی در نظر می گیرد و سپس با افزودن قیود عدمی و نفی ها، سهم هر مفهوم را از این ماده نامتعین جدا می سازد. مقاله پیش‏رو بر آن است تا چگونگی سروسامان یافتن اشیاء در ذهن با استفاده از مفهوم پیشین ایده آل عقل محض را تشریح نماید.
۱۳.

نقد موضع غزالی در بارة صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل عارف غزالی سیر و سلوک صوفیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۳ تعداد دانلود : ۵۸۰
غزالی در سیر حقیقت طلبی خویش پس از کلام، فلسفه و باطنیه به طریقة صوفیه روی می آورد. وی مرتبة صوفیان را تا جایی ارتقا می دهد که عقل توان درک آن را ندارد و همة حرکات و سکنات آنان را مقتبس از نور نبوت می داند. از این رو، برخلاف متکلمان، فلاسفه و باطنیه، انتقاد مهمی را متوجه آنان نمی کند. البته او خود در رتبة عارفان بزرگ قرار نمی گیرد و فاقد بسیاری از تجارب ایشان است. آثار عرفانی او نیز بسیار ضعیف تر از عرفای دیگر است. هر چند تربیتی صوفیانه داشته و در محیطی صوفیانه پرورش یافته ولی وجود پیر و مرشد که به اذعان خود او از لوازم سیر و سلوک عارفانه است در زندگی اش گزارش نشده است. وجود چنین گرایش ها و عواملی صوفی دانستن غزالی را دچار شک و تردید می کند.
۱۵.

افق فهم در آینه فهم افق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت فهم تاریخمندی مفسر افق پیش داوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۵ تعداد دانلود : ۵۵۳
گادامر فهم را واقعه ای می داند که در اثر امتزاج افق مفسر و افق متن پدید می آید. در نگاه گادامر، فهم پیوندی بنیادین با مفهوم افق دارد ودر واقع افق در فراشد فهم نقطه کانونی است. افق در نظر نیچه مفهومی محدودکننده است که فراروی از آن ممکن نیست. هوسرل اما توجه خود را بیشتر بر جنبه بسط دهی و گشودگی افق معطوف داشته است؛ افق همة داده های همراهی است که به طور بی واسطه در شهود داده نشده است ولی در ادراک شیء نقشی اساسی ایفا می کند. گادامر از یک سو همانند نیچه برای افق نقش تحدیدکنندگی قائل است و از سوی دیگر همانند هوسرل به امکان بسط و گشودگی افق باور دارد. در نظر او، پیش داوری ها به مثابه افق درونی و تاریخمندی انسان به مثابه افق بیرونی، در سامان یافتن فهم و در عین حال در تحدید آن نقش ایفا می کنند.گادامر، برخلاف روشنگری، نه تنها پیش داوری را مانع فهم نمی داند بلکه معتقد است پش داوری شرط امکان هرگونه فهم به شمار می آید. فهم همچنین به تاریخ گره خورده است و محصول تأثیر تاریخ بر آدمی است. در نگاه گادامر، سنت یا پیش داوری، تاریخ و زبان عمده عواملی هستند که در تقویم افق مفسر و تحدید منظر او نقش ایفا می کنند.
۱۶.

بررسی تحلیلی برهان وجودی آنسلم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۷ تعداد دانلود : ۷۰۴۱
مقاله حاضردو هدف عمده را دنبال می کند: نخست ارائه تحلیلی دقیق و موشکافانه از برهان وجودی آنسلم و دوم تعیین مغالطه منطقی در این برهان، برای دستیابی به هدف اول و فهم درست برهان وجودی، هردو تقریر این برهان در فصلهای دوم و سوم کتاب پروسلوگیون آنسلم مورد بررسی قرار گرفته و به منظور ایضاح بیشتر، اعتراضات گاونیلون راهب معاصر آنسلم و پاسخهای آنسلم به وی مطرح شده است. در بخش دوم مقاله ضمن اشاره به انتقادات توماس اکویناس به برهان وجودی آنسلم و ارزیابی آن تلاش شده تا با تکیه بر مبانی نظری صدرالمتالهین اشکالات موجود در این برهان و دلیل بی اعتباری آن بیان شود.
۱۷.

خدا و معمای فلسفه ی نقدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فاهمه خودانگیختگی نقد عقل محض فهم بشری معمای فلسفه نقدی فرض جهان معقول

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۹۰۷ تعداد دانلود : ۴۱۷
کانت در نقد عقل محض بر این موضع پافشاری کرد که فهم بشری تنها قادر به شناخت پدیدارهاست اما در نقد عقل عملی، واقعیت عینی خدا، اختیار و جاودانگی نفس را اثبات می کند. در نگاه نخست به نظر می رسد که نتیجه دو نقد در تعارض با یکدیگر است و کانت خود، از این مشکل به معمای فلسفه نقدی تعبیر کرده است. او ضمن طرح و حل مسئله، تصریح می کند که «ایده آلیسم استعلایی پدیدارها» و «فرض جهان معقول» دو رکن اساسی فلسفه ای واحد را تشکیل می دهند. براین اساس، او در نقد دوم پس از آنکه خدا را به مثابه یکی از مقتضیات عقل عملی اثبات می کند، فاهمه، اراده و آفرینندگی را به عنوان سه تعین بنیادین به خدا نسبت می دهد و در ادامه، این سه تعین بنیادین را با یک تعین بنیادین دیگر یعنی خودانگیختگی مرتبط می داند. کانت معتقد است که انتساب این تعینات به خدا و اثبات وجود او، مغایر با نتایج نقد اول نیست و برای رفع تعارض گاه به روش تمثیل متوسل می شود و گاه به کاربرد متفاوت مقولات در نقد اول و دوم. اما به نظر می رسد کانت با توسل به این شیوه ها نمی تواند مشکل تعارض میان دو نقد را مرتفع سازد.
۱۹.

پاد-الهیات دلوزی و سیاست تخیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پاد-الهیات ضدمسیح قیاس انفصالی لایب نیتزگرایی اسلوبگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۴۶۰
ژیل دلوز (1995-1925) فیلسوف فرانسوی هرگز اثر مستقلی به موضوع دین اختصاص نداد. با اینهمه مسئله دین در آثار او قابل ردیابی است. این موضوع به ویژه از منظر ارتباطش با فلسفه، سیاست و اخلاق مهم است. تلقی دلوز از دورنماندگاری را میتوان با تقابلی که او میان فلسفه و دین مینهد توضیح داد. مبحث خدا و درونماندگاری تقابل ریشه ای و دراماتیک دلوز میان فلسفه و دین را نشان میدهد: عشق فلسفه به درونماندگاری یا هستی افقی، تعلق خاطردین به تعالی یا هستی عمودی. دیدگاه کلی او از این حیث نیچه ای و اسپینوزایی است و در راستای نقد افلاطون هم است. به یک معنا او به شدت تحت تأثیر پیامدهای اخلاقی – سیاسی "مرگ خدا"ی نیچه است و از این منظر می توان دین را از دیدگاه دلوزی مطالعه کرد. پژوهش پیش رو این مسئله را مفصل تر بررسی می کند و می کوشد از زاویه مسئله خدا و دین پرتوی بر اخلاق و سیاست دلوزی بیفکند.
۲۰.

بررسی نقش کردارهای تقسیم گر در شکل گیری سوژه منقاد در عصر مدرن از نظر فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کردارهای تقسیم گر سوژه منقاد مجنون بزهکار تکنیک قدرت/دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۴۴۱
فوکو بر این باور است که انسان غربی در عصر مدرن تبدیل به سوژه منقاد شده است. وی برای یافتن سازوکارهای شکل گیری این سوژه منقاد به سراغ سه شیوه ابژه سازی می رود. بر طبق تحلیل فوکو، انسان ها از طریق سه شیوه ابژه سازی، تبدیل به سوژه منقاد می شوند. آنچه ما در این مقاله به آن می پردازیم، تنها دومین شیوه ابژه سازی انسان است که مربوط به کردارهای تقسیم گر می شود. ما قصد داریم نقش این کردارها را در چگونگی شکل گیری سوژه منقاد بررسی نماییم. در این راستا پس از مقدمه ای کوتاه، در بخش اول مقاله، منظور فوکو از کردارهای تقسیم گر توضیح داده می شود و سپس در بخش های دوم و سوم، دو نمونه از مثال های فوکو از کردارهای تقسیم گر و نقش آنها در چگونگی شکل گیری سوژه منقاد به تفصیل تشریح می گردد. کردارهای تقسیم گر مجنون/ عاقل در بخش دوم با تمرکز بر نهاد تیمارستان و کردارهای تقسیم گر بزهکار/ بهنجار در بخش سوم با تمرکز بر نهاد زندان بیان می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان