نواب مقربی

نواب مقربی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

بررسی و نقد کتاب «اخلاق علم» اخلاق علم همچون شاخه ای از جامعه شناسی علم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 529 تعداد دانلود : 643
کتاب اخلاق علمچنانکه از عنوان آن پیداست کتابی است در حوزه اخلاق علم، که پژوهشکده علم و دین پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی در سال 1391 منتشر کرده است. عنوان انگلیسی کتاب « The Ethics of Science: An Introduction» نام دارد. نویسنده ی کتاب دیوید بی رسنیک است. مترجمان آن مصطفی تقوی و محبوبه مرشدیان هستند. کتاب اخلاق علمچنانکه از عنوان آن پیداست کتابی است در حوزه اخلاق علم، ولی حقیقت امر این است که اخلاق علم که گونه ای اخلاق حرفه ای به شمار می رود درواقع با زمینه های گوناگونی چون، سیاست، جامعه، اخلاق، دین و اقتصاد پیوندهایی نزدیک و هم پوشانی دارد. ولی این حوزه از اخلاق بیش از هر چیز با جامعه شناسی علم سروکار دارد. در این مقاله نخست به تبیین و توصیف جامعه شناسی علم می پردازیم. سپس طرح کلی و چکیده ای از مطالب کتاب اخلاق علم را در پیش دید ترسیم می کنیم و در پایان نیز ایرادهای وارد بر کتاب را  به اختصار و اجمال بررسی می کنیم.
۲.

ابن عربی و حکمت الهی در کلمه» آدمی؛ بررسی تصویری جامع از آدم در فصوص الحکم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن عربی آدم و حوا خلقت اسماء و صفات ابلیس ملائک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 523 تعداد دانلود : 892
نکته مهم و اساسی در «فص آدم» از کتاب فصوص الحکم ابن عربی، چرایی آفرینش آدم است و اینکه هدف از خلقت عالم و آدم چه بوده است؟ در مقیاس درون دینی و اسلامی، نخستین پاسخ به این پرسش همان مضمون حدیث قدسی معروف است که معرفت الهی را مبنا و دلیل آفرینش میداند. ولی این پاسخ مبتنی بر معرفت، نارساتر و نابسنده تر از آن است که همه کُنه حکایت را بازگو کند و نیاز به شرح و بسط دارد. از زاویه یی دیگر نیز میتوان به این مسئله نگاه کرد. در واقع دو دیدگاه متفاوت دراینجا وجود دارد؛ یک دیدگاه، برپایه تصویر عامه مؤمنان به ادیان ابراهیمی است و دیگری مبتنی بر وحدت وجود. در تصویر اخیر که مهمترین انگاره معرفتگرایان در شناخت الهی است، خدا ظاهر و باطن، اول و آخر است، آدم نیز هم خلق و هم حق است؛ جامع جمیع اسمای الهی است و عالم، آیینه یی است که خدا و آدم خود را در آن میبینند و ملائکه هم، قوای عالم هستند؛ جلال و جمال، دو دست خدا، و انسان کامل، همان نفس واحده است و سخن آخر اینکه خلیفه خدا بر زمین، جامع دو صورت خدا و صورت عالم است. در این مقاله تلاش میشود، این تصویر از زوایای مختلف بررسی شود و در نهایت تصویری جامع از مسئله» مورد بحث بدست داده شود.
۳.

«پیله و پروانه» یا «مرغ و قفس»؟ ارزیابی تطبیقی دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در باب رابطه نفس و بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس شناسی در فلسفه اسلامی ابن سینا ملاصدرا نسبت نفس و بدن رابطه مرغ و قفس رابطه پیله و پروانه حرکت جوهری نگره افلاطونی نوافلا طونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 647 تعداد دانلود : 696
مسئله اصلی مقاله حاضر اینست که نفس در اندیشه ابن سینا و ملاصدرا چه نوع ماهیتی دارد و نسبت آن با بدن چگونه تبیین و توجیه میشود؟ آیا این دو فیلسوف دیدگاهی همسان درباب چیستی نفس و نسبت آن با بدن دارند یا دیدگاهشان متفاوت است؟ همچنین کدامیک از آنها با طرز تفکر و شیوه نگرش قرآنی اسلامی سازگاری و همداستانی بیشتری دارد؟ مدعای مقاله حاضر اینست که هرچند ابن سینا در توجیه تجرد نفس و بقای روحانی آن براهین نیرومندی اقامه کرده است ولی بخش عمده این براهین، اگر نگوییم همه آنها، متأثر از شیوه نگرش افلاطونی نوافلاطونی درباب چیستی نفس و رابطه نفس بدن است؛ و اگرچه ابن سینا در این باب ریزه کاریها و نوآوریهایی دارد، اما چارچوب کلی و استخوانبندی بحث او همان است که در سنت افلاطونی نوافلاطونی ملاحظه میشود. از سوی دیگر، ملاصدرا هرچند به براهین ابن سینا درباب تجرد و بقای نفس توجه ویژه یی دارد و تقریر تازه یی از آنها بدست میدهد ولی با اتکا به نگره حرکت جوهری و حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن، دیدگاهی را عرضه میکند که تنها از شجره طیبه حکمت متعالیه برمی آید و میبالد و نه تنها با دیدگاه عقلانی متعالیه، که با دیدگاه اسلامی قرآنی درباب طبیعت نفس و رابطه نفس و بدن هم سازگاری دارد. دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا درباب رابطه نفس و بدن را میتوان بترتیب چون رابطه «مرغ و قفس» و «پیله و پروانه» دانست. در نگاه ملاصدرا نفس هنگام حدوث در واپسین مرحله تکامل صورتهای مادی و نخستین مرحله صورتهای ادراکی قرار دارد و هستیش در این هنگام واپسین پوسته جسمانی و نخستین مغز روحانی بشمار میرود.
۴.

لوازم و نتایج دیدگاه متأخر ویتگنشتاین دربارة دین و باور دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازی زبانی ویتگنشتاین متأخر شیوة زیست دین چونان تصویر الاهیات چونان دستور زبان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : 546 تعداد دانلود : 597
مدّعای اصلی مقالة حاضر آن است که ویتگنشتاین، بازی زبانی دین را نه ردّ کرده و نه تأیید؛ بلکه تنها گفته است چنین بازی زبانی ای وجود دارد، که پیش فرض ها و حدّ و مرزهایی دارد. در دیدگاه متأخر ویتگنشتاین، طرح پرسش هایی از این دست که آیا خدا واقعاً وجود دارد، بر پایة دستور زبان دینی غلطی استوار شده اند؛ زیرا بیرون از شاکلة مفهومی ای که پذیرفته ایم، نمی توانیم بپرسیم که آیا خدا واقعاً وجود دارد یا نه. مؤمنان، در شاکلة مفهومی خود یا در بازی زبانی خود، مفهوم خدا را از پیش فرض می کنند و سخن گفتن دربارة خدا، در بیرون از مرزهای این شاکلة مفهومی ممکن نیست. کوتاه سخن آن که بر اساس این مدّعا و نتایج به دست آمده از دیدگاه های متأخّر ویتگنشتاین در باب دین و باور دینی، می توان به پرسش هایی بااهمیت دربارة جدایی دین از علم، ایمان گروی ویتگنشتاینی، و ناواقع گروی دینی از منظر ویتگنشتاین پاسخ درخور داد.
۵.

رهیافت جامعه شناسانه به فلسفة علم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفه علم جامعه شناسی علم ویتگنشتاین بازی زبانی رابرت مرتون برنامه نیرومند اصل تقارن تولید امور واقع شیوه زیست زندگی آزمایشگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 686 تعداد دانلود : 370
جامعه شناسی علم به منزله حوزه ای جدا، جدی، و نیرومند از شناخت بشری تا دهة 1970 حضور پررنگی در مناقشه های فیلسوفان نداشت. ولی از حدود اوایل آن دهه، بسیاری از فیلسوفان به گونه ای فزاینده به این حوزه از شناخت بشری روی آوردند. این حوزه از آن زمان تاکنون پیشرفت بزرگی کرده است و دگرگونی های مهمی را پشت سر گذاشته است. در مقالة حاضر نیز، با تمرکز بر جامعه شناسی علم، سعی می شود مؤلفه های اصلی و عناصر سازندة آن و نمایندگان و آثار عمدة آن در سده های اخیر بازنمایانده شود. جامعه شناسی علم حوزه ای است که دادوستد استواری را با فلسفه آغاز کرده است. پاره ای از مسائلی که در جامعه شناسی علم مطرح شده اند، در تاریخ علم نیز مطرح بوده اند، ولی جامعه شناسی علم، یا به عبارت دقیق تر جامعه شناسیِ شناخت بشری، مدعی جانشینی، یا رشتة جانشین فلسفة علم است. مدعای اصلی در مقالة حاضر این است که آنچه موجب بروز رویدادهای علمی می شود، آنچه موجب می شود مردم نظریه ای را به جای نظریه ا ی دیگر باور کنند کنش و واکنش نیروهای اجتماعی است. علم کنشی اجتماعی است و در هیچ دوره ای متکی به دستاوردهای فردی دانشمندان نبوده و نیست. دانشمندان به شکلی جدا و منفرد کار نمی کنند که باعث پیدایش دوره های جدیدی در علم شوند، بلکه خود محصول مناقشه ها، رفع اختلاف ها، سلسله مراتب ها، نابرابری های قدرت، و عامل های اجتماعی دیگرند. تردیدی نیست که تأکید بر جنبه های اجتماعی علم و نادیده گرفتن تأثیر ساختار واقعی جهان، پیامدهای افراطی بسیاری دارد. هدف مقالة حاضر فقط تقریر مباحث عمده در جامعه شناسی علم است ولی نقد و بررسی آن، مجال دیگری می طلبد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان