علیرضا ایلدرمی

علیرضا ایلدرمی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ملایر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۴ مورد از کل ۳۴ مورد.
۲۱.

فرسایش پذیری سازندهای زمین شناسی با استفاده از تحلیل بعد فرکتال شبکه زهکشی (مطالعه موردی: دامنه های شمالی همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تراکم زهکشی سازند زمین شناسی فرکتال ژئومورفولوژی کمی همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۲۹۱
سیستم شبکه هیدروگرافی تابعی از عوامل سنگ شناسی (سختی، نفوذپذیری، کیفیت و کمیت درزه ها و شکاف ها) و عوامل ساختمانی (وضعیت امتداد و شیب لایه ها، وجود یا عدم وجود گسل و ...) است. بنابراین مشخصات آبراهه های (جهت جریان، تراکم، نوع و شکل) تابعی از وضعیت سنگ و ناهمواری های  هر منطقه می باشد. در این بررسی ابتدا 4 سازند زمین شناسی شامل، گرانیت الوند، هورنفلس کلریت دار، سنگ آهک مارنی و شیست استرولیت دار انتخاب شد و در هر سازند یک پلات 2 در2 کیلومتری به صورت تصادفی - سیستماتیک  در هر سازند نصب و جهت بررسی شبکه زهکشی  از روش استرالر و مقایسه بهتر از بعد فرکتال نیز استفاده شده است. همچنین به منظور بررسی فرسایش پذیری سنگ ها و نقش آنها در تخریب سازند های دامنه شمالی توده کوهستانی الوند، مقاطع میکروسکپی با نمونه گیری از سنگ های گرانیت، شیست و هورنفلس انجام شد. نقشه فرسایش پذیری تهیه و با نتایج حاصل از بعد فرکتال و شبکه زهکشی مقایسه گردید. بررسی مقایسه ارقام فرکتال به دست آمده از پلات های 4 سازند نشان داد که بیشترین مقدار عدد بعد فرکتال معادل 33/1 و 31/1 به ترتیب مربوط به سازندهای هورنفلس کلریت دار و سنگ آهک مارنی می باشد که از تراکم زهکشی و همچنین توان فرسایشی بالاتری در منطقه برخوردار است. همچنین سازندهای شیست استرولیت دار با عدد فرکتال 27/1 در رتبه بعدی از نظر مقاومت به فرسایش قرار داشته و نهایتا سازندهای گرانیت الوند با کمترین مقدار عددی بعد فرکتال که معادل 22/1 و کمترین تراکم آبراهه به عنوان مقاوم ترین واحد سنگی یا سازند در منطقه همدان شناخته شده اند. به طور کلی نتایج نشان داد که با افزایش بعد فرکتال، همراه با پارامتر شبکه زهکشی، فرسایش پذیری سازند های زمین شناسی نیز افزایش می یابد. به علاوه نتایج حاصله از بررسی کانی شناسی مقاطع میکروسکپی نشان می دهد که سنگ های گرانیتی فرسایش پذیری کمتری نسبت به شیست، هورنفلس و آهک و مارن در مقابل فرسایش دارد.
۲۲.

تأثیر شدت فرسایش بادی و بیابان زایی در تخریب زیستگاه منطقه همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش بادی مناطق بیابانی بیابان بیابان زایی الگوی IRIFREA منطقه قهاوند همدان ارزش زیستگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۵ تعداد دانلود : ۳۷۷
بررسی فرسایش بادی در مناطق بیابانی و کاهش ارزش زیستگاه های واقع در آنها، موضوعی است کهکمتر بررسی شده است؛ ازاین رو،توجه به اهمیت گونه های جانوری و تشریح رابطه علمی بین میزان فرسایش بادی و وضعیت زیستگاه های مناطق بیابانی از اهداف اصلی پژوهش حاضر هستند. به این منظور، ابتدا منطقه بیابانی قهاوند در شرقی ترین بخش استان همدان انتخاب و با بررسی عوامل نه گانه مؤثر بر فرسایش بادی شامل سنگ شناسی، شکل اراضی و میزان پستی و بلندی، سرعت و وضعیت باد، بافت خاک و پوشش غیرزنده سطح خاک، نوع و پراکنش نهشته های بادی و مدیریت اراضی بر اساس الگوی IRIFR.E.A، هفت واحد کاری شامل دشت ریگی دانه متوسط (مخروط افکنه)، تپه های تثبیت شده، دشت رسی، پهنه های نمکی دانه ریز یا پف کرده، تپه های فعال، اراضی تغییر کاربری یافته و روستایی تعیین و نقشه واحدهای کاری ژئومورفولوژی تهیه شد. برای ارزیابی شدت فرسایش بادی در هر یک از واحدهای کاری، عوامل نه گانه مؤثر در فرسایش بادی امتیازدهی شدند و نقشه هم فرسای منطقه تهیه شد. گونه های جانوری منطقه بر اساس مشاهده های میدانی و بررسی گزارش های موجود مشخص شدند و ارزش تقریبی هر یک از زیستگاه های منطقه بر اساس سه عامل متغیر غذا، آب و امنیت (تأثیرهای انسانی) و با استفاده از پرسش نامه و نظرهای کارشناسان شناسایی و با روش دلفی ارزش گذاری شد. سپس بررسی ها با تعیین همبستگی ارزش هر یک از زیستگاه های جانوری با میزان متوسط فرسایش بادی در آن زیستگاه انجام شدند. نتایج نشان دادند بیشترین امتیاز به تغییر کاربری اراضی و پهنه های نمکی دانه ریز یا پف و کمترین امتیاز به اراضی روستایی مربوط است. همچنین مشخص شد 04/7 درصد منطقه در کلاس فرسایشی کم، 59/23 درصد در کلاس فرسایش متوسط و 35/69 درصد در کلاس فرسایشی شدید و بسیار شدید قرار دارد. نتایج بررسی ها نشان می دهند همبستگی خطی معکوس  و همبستگی لگاریتمی (ln) معکوس  بین میزان فرسایش بادی (wes) و ارزش زیستگاه (WH) وجود دارد؛ به این معنا که عوامل مؤثر در افزایش میزان فرسایش بادی بر کیفیت زیستگاه دارای تاثیر همبستگی معنادار و معکوس هستند و متناسب با اندازه خود از ارزش زیستگاه می کاهند؛ به طوری که با افزایش میزان فرسایش بادی در منطقه، منابع آب، غذا، پوشش گیاهی و امنیت از بین می روند یا محدود و موجب مهاجرت و کاهش تنوع گونه و تخریب زیستگاه می شوند.
۲۳.

پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل LNRF (منطقه مورد مطالعه: حوضه آبریز قمرود- الیگودرز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش شاخص حمل رسوب آبراهه شاخص رطوبت توپوگرافی گسل LNRF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۴۷۳
شناخت نواحی دارای پتانسیل لغزش و پهنه بندی آنها یکی از گام های اساسی در مدیریت مخاطرات محیطی و کاهش خسارت های ناشی از این پدیده محسوب می شود، چرا که ای ن پدی ده موج ب هزینه های مالی و جانی، تخریب خاک و اراضی و افزایش تولید رسوب در خروجی حوضه می شود. در این پژوهش جهت نیل به پهنه بن دی خط ر زم ین لغزش در حوضه آبریز قمرود- الیگودرز و تشخیص عوامل مؤثر در زمین لغزش از مدل LNRF و تکنیک GIS استفاده شده است. به این منظور لایه های مؤثر در زمین لغزش شامل: کاربری اراضی، لیتولوژی، بارندگی، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، شاخص حمل رسوب آبراهه و شاخص رطوبت توپوگرافی تهیه و رقومی شدند. سپس از قطع دادن متغیرهای مستقل و وابسته، میزان زمین لغزش در هر طبقه از معیارها محاسبه گردید. سپس براساس روابط موجود در مدل LNRF وزن دهی هر یک از طبقات صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که بیشترین سطح لغزش در سازندهای در بردارنده واحدهای مارن گچی و ماسه ای، شیل کربناته با میان لایه هایی از ماسه سنگ، شیل توفی و توف سبز و در طبقات شیب 20-5 درصد و در جهت شمالی به وقوع پیوسته است. از طرف دیگر طبقات کاربری مرتع و کشاورزی، طبقات فاصله از آبراهه 600-0 متر و بارش 300-266 میلی متر بیشترین ناپایداری ها را به خود اختصاص داده است. همچنین طبقات 10-5/7 شاخص رطوبت توپوگرافی و طبقات بیشتر از 12 شاخص حمل رسوب آبراهه بیشترین حساسیت به زمین لغزش را نشان داده اند. همچنین در این منطقه میزان وقوع لغزش با فاصله از گسل ها رابطه مستقیم داشته است و نشان دهنده عدم تأثیر این گسل ها در وقوع لغزش در منطقه بوده است. انتظار می رود که بر پایه این نتایج، بهترین برنامه ریزی برای حوضه آبریز قمرود- الیگودرز به ویژه در راستای احداث سازه هایی نظیر راه های ارتباطی، ساخت و ساز های مسکونی و تأسیسات به منظور کاهش هزینه های محیط زیستی و اقتصادی صورت پذیرد.
۲۴.

ارزیابی شدت فرسایش بادی با بهره گیری از مدل IRIFR.E.A (بررسی موردی: دشت قهاوند همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش بادی واحد کاری ژئومورفولوژی مدل IRIFR.E.A(اریفر) دشت قهاوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۳۰۱
بیابان زایی در اثر شدت فرسایش بادی به معنی کاهش توان اکولوژیکی و بیولوژی زمین است که به صورت طبیعی یا مصنوعی با فعالیت انسان رخ می دهد. تاکنون روش های متنوع و زیادی جهت برآورد میزان فرسایش بادی در سراسر دنیا توسط کارشناسان مختلف ارائه شده است. به دلیل منطبق نبودن مدل های ارائه شده توسط کارشناسان سایر کشورها با شرایط اقلیمی ایران، در سال 1375 مدل تجربی IRIFR.E.A تدوین و ارائه گردید. لذا دشت قهاوند در استان همدان که تخریب منابع تولید در این چند دهه به آن چهره ای بیابانی داده است، جهت بررسی انتخاب گردید منطقه مورد مطالعه در زون سنندج-سیرجان و به موازات زون زاگرس قرار گرفته و به شدت دگرگون و فعالیت ماگماتیسم در آن حاصل شده است. هدف از این بررسی، ارزیابی شدت فرسایش بادی و تهیه نقشه آن با استفاده از مدل IRIFR.E.A است. ابتدا هفت واحد کاری ژئومورفولوژی بر اساس ویژگی های، زمین شناسی، خاکشناسی، پوشش گیاهی و آب و هواشناسی کاربری اراضی تعیین گردید. سپس عوامل 9گانه مؤثر در فرسایش بادی بر پایه مدل مذکور در هفت واحد کاری ژئومورفولوژی، ارزش گذاری و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که بیش ترین امتیاز مربوط به تغییر کاربری اراضی و پهنه های نمکی دانه ریز یا پف کرده می باشد، و کم ترین امتیاز مربوط به اراضی روستا است. هم چنین با توجه به بررسی های به عمل آمده از کل منطقه مشخص شد که، 04/7 درصد از منطقه در کلاس فرسایشی کم، 59/23 درصد در کلاس فرسایش متوسط و 35/69 درصد در کلاس فرسایشی شدید و خیلی شدید قرار دارد.
۲۵.

ارزیابی شاخص NDSI در پایش خشکسالی به کمک تکنیک سنجش از دور ( مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان اصفهان سنجش از دور سنجنده Modis شاخص NDVI خشکسالی هواشناسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۸۵۴ تعداد دانلود : ۳۶۹
موضوع خشکسالی در مطالعات منابع آب اهمیت زیادی دارد. شاخص هایخشکسالیهواشناسیمستقیماًازرویداده هایهواشناسینظیربارندگیمحاسبهمی شوند درصورتفقدانداده هایمذکور،درپایشخشکسالیمفیدواقع نخواهندشد.لذاتکنیکسنجشازدورمی تواندابزاریمفیددرپایشخشکسالیبهشماررود. دراینتحقیقبااستفادهازتصاویرماهواره ایسنجنده MODIS روندتغییراتشاخصنرمالشدهپوششگیاهی استان اصفهان برای سال های 2000 تا 2008 بررسی شد. شاخص NDVIعلاوه بر پوشش گیاهی طبیعی برای پایش خشکسالی به ویژه خشکسالی زراعی نوع دیم هم می تواند مؤثر باشد. بادرنظرگرفتناینشاخص،پوششگیاهیمنطقه به4گروهطبقه بندی شد ومساحتهرکدامازطبقاتنیزمحاسبهشد.درنهایتدوشاخص SPI و NDVI موردمقایسهقرارگرفت. نتایجحاصل ازمحاسبه شاخص SPI حاکی از وقوع خشکسالیشدید در سال 2008 و خشکسالیمتوسطبه ترتیب در سال های2000 و 2001 دراستاناصفهان است. محاسبهشاخص NDVI دراینسهسالنیزنشاندادکهمیزانپوشش گیاهیضعیفبهطورقابلمحسوسیافزایشیافته است. با این حال نتایج حاصل از اثر تغییرات بارندگی بر روی شاخص NDVI نشان داد که همزمانی وقوع خشکسالی هواشناسی و خشکسالی کشاورزی در تمام سال ها وجود ندارد. برای سال 2006 علی رغم اینکه بارش بیشتر از سال های قبل و بعد و بیشتر از میانگین بارش استان بوده، اما براساس نتایج شاخص NDVI این سال همراه با خشکسالی کشاورزی (کاهش ارزش شاخص NDVI) بوده و برعکس در سال های 2002 و 2004 که بارش کمتر از سال 2006 رخ داده اما شرایط دیم و مرتع بهتر از سال 2006 بوده و همچنین در سال 2003 با اختلاف 2 میلیمتر بارش در سال 2002، مقدار شاخص NDVIکاهش زیادی یافته است. نتایج این تحقیق ضرورت تعریف نمایه ای که همه این موارد را بیان کند دوچندان می کند.
۲۶.

بررسی تغییرات مورفولوژی رودخانه و نقش آن در فرسایش و رسوب گذاری با استفاده از HEC-RAS (مطالعه موردی: رودخانه خرم آباد – دوآب ویسیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنالیز حساسیت مدل HEC-RAS مورفولوژی رودخانه ظرفیت انتقال رسوب رودخانه خرم آباد دواب ویسیان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۴۷۸ تعداد دانلود : ۱۳۱۸
تغییرات مورفولوژیک رودخانه ها از مهم ترین عوامل مؤثر در فرآیندهای ژئومورفولوژیک چرخه فرسایش می باشند. هدف از این تحقیق، مطالعه تغییرات مورفولوژی رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان و بررسی عوامل مؤثر در تغییر شکل هندسی و ایجاد روابط بین آن ها است. به منظور برآورد دبی با دوره بازگشت های مختلف از نرم افزار SMADA جهت برازش داده ها استفاده شد. پس از واردکردن داده های هندسی و جریان، شرایط مرزی برای بازه بالادست، هیدروگراف جریان و برای بازه پایین دست، منحنی سنجه تهیه شد. در طول مسیر رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان، چهار نمونه از مصالح بستر و کناره های رودخانه برداشت و تغییرات دانه بندی رسوبات، وضعیت شیب و اتصال شاخه های فرعی مهم به رودخانه اصلی تعیین و نمونه ها برداشت و آزمایشات دانه بندی صورت گرفت . داده های رسوب به نرم افزار وارد و از رابطه (Ruby) در تعیین سرعت سقوط و انتقال رسوبات و دمای آب استفاده شد. به منظور بررسی ارتباط بین داده های هندسی و هیدرولیکی از خروجی مدل هیدرولیکیHEC-RAS ، به بررسی تناسب روابط رگرسیونی خطی ساده، درجه 2، درجه3 و نمایی پرداخته شد. با تعیین میزان همبستگی بین متغیرها، روابط رگرسیونی، با استفاده از نرم افزار SPSS ، از بین روابط تعیین شده بین دو متغیر) متغیر وابسته و مستقل) رابطه ای که بیش ترین ضریب تعیین، کمترین خطای استاندارد و کمترین سطح معنی داری را داشت به منزله رابطه مناسب انتخاب شد. نتایج حاصل از اجرای مدل نشان داد که ظرفیت حمل رسوب در بازه موردمطالعه رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان متغیر می باشد. مقادیر رسوبات محاسبه شده به وسیله رابطه ایکرز- وایت به عنوان مناسب ترین رابطه نشان داد از بین متغیرهای مستقل ظرفیت رسوب بیش تر به دبی جریان وابسته است. اندازه ذرات رودخانه موردمطالعه مشخص شد که در بازه اول (ایستگاه چم انجیر)، رسوب گذاری، در بازه دوم (بین دو ایستگاه)، فرسایش و در بازه سوم (ایستگاه دوآب ویسیان)، نیز رسوب گذاری رخ می دهد.
۲۷.

تحولات کاربری اراضی شهر ملایر با بهره گیری از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۴۱
فضای شهری مکان جغرافیایی پویایی است که در حال تغییر و تحول در طول زمان می باشد. بررسی این فضا جهت بهره برداری بهینه به ویژه در طرح توسعه ی فضای شهری در رابطه با کاربری اراضی و آمایش سرزمین، یکی از موضوعات مهم در حال حاضر می باشد. در این رابطه با استفاده از تکنولوژی سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، می توان تمامی داده های مورد نیاز را به دست آورد و نقشه های الگو و آینده نگری در فضای شهری را تهیه نمود تا بتوان برنامه ریزی دقیقی را به کار بست.در این پژوهش جهت تهیه ی نقشه ی کاربری اراضی شهر ملایر از داده های رقومی سنجنده های (1985)TM، (2000) + ETM و (2013) OLI لندست های 5، 7 و 8 استفاده شد. ابتدا تصاویر ماهواره ای با انتخاب تعدادی نقاط کنترل زمینی در نقشه Google Earth تصحیح هندسی شدند، مقادیر  RMSeبه دست آمده برای تصاویر معادل 27/0 (سال 1985)، 52/0(سال 2000) و 25/0(سال 2013) پیکسل برآورد گردید. سپس با استفاده از الگوریتم طبقه بندی نظارت شده حداکثر احتمال نقشه های کاربری اراضی منطقه تهیه شد.نقشه ی کاربری اراضی منطقه با پنج طبقه ی مسکونی، کشاورزی آبی، کشاورزی دیم، مرتع و سایر کاربری ها تهیه شد و در نهایت مساحت کاربری ها از هر نقشه ی طبقه بندی شده استخراج گردید و روند تغییرات کاربری های اراضی با استفاده از روش تقابل، مقایسه و بررسی انجام گرفت. جهت ارزیابی صحت نتایج طبقه بندی، 25% نمونه های تعلیمی برداشت شده که در فرآیند طبقه بندی دخالت داده نشده بود، استفاده گردید. نتایج حاصل از طبقه بندی نشان داد که صحت کلی و ضریب کاپای به دست آمده با روش حداکثر احتمال به ترتیب معادل 52/94% و 11/93%(سال 1985)، 05/92% و 01/90%(سال 2000) و 61/94% و 19/93%(سال 2013) به دست آمد. نتایج نشان داد که تغییرات قابل ملاحظه ای در کاربری های اراضی محدوده ی مطالعاتی در یک بازه زمانی 28 ساله اتفاق افتاده که به تبع آن اراضی مسکونی و کشاورزی آبی به میزان 19/2% و 36/4% افزایش، کشاورزی دیم و مراتع به میزان38/2% و 08/6% کاهش یافسته است. به طور کلی بیش ترین تغییرات کاربری مربوط به اراضی مسکونی بوده و بیش ترین تغییرات به سمت غرب و شمال غرب شهر ملایر بوده است.  
۲۸.

پهنه بندی خطر ناپایداری دامنه ها با مدل LNRF و GIS در حوضه کلان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی حرکات توده ای سد کلان زاگرس و LNRF

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۱۴۹ تعداد دانلود : ۶۴۸
حرکات توده ای یکی از مخاطرات طبیعی است که از نظر فراوانی و شدت وقوع موجب خسارت های مستقیم از قبیل انسداد راه ها و مسیر آبراهه ها، تخریب مناطق مسکونی و تأسیسات خدماتی و خسارت های غیرمستقیم مانند اثرات مخرب زیست محیطی، هدر رفتن خاک، افزایش رسوبات و کاهش ظرفیت مخازن سدها می شود در این تحقیق حوضه سد کلان ملایر در زاگرس همدان با هدف بررسی عوامل مؤثر و شناسایی نواحی مستعد حرکات توده ای و تعیین میزان نقش این عوامل در وقوع حرکات توده ای تعیین حدود گردیده و در این رابطه عوامل مؤثر در وقوع حرکات توده ای همچون لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب، سطوح ارتفاعی و میزان بارش انتخاب گردید. سپس با استفاده از نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و عکس های هوایی و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نقشه های لایه بندی تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت از طریق بررسی متغیرهای مؤثر و با استفاده از مدل LNRF[1] به عنوان ابزار مفهومی با شیوه وزن دهی و همپوشانی لایه های مختلف عوامل مؤثر شناسایی شدند در نهایت با جمع جبری آن ها نقشه پهنه بندی خطر حرکات توده ای با همپوشانی نمودن لایه های مختلف تهیه گردید نتایج حاصله نشان داد که در بین عوامل موثر به ترتیب عامل لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب های با 20 تا 30% و ارتفاع 200 تا 2300 متری بیشترین نقش را در وقوع حرکات توده ای منطقه دارند به علاوه بررسی ها نشان می دهد که مدل LNRF کارایی خوبی برای بررسی داده ها و پهنه بندی حرکات توده ای در حوضه سد کلان دارد. که این موضوع با بررسی های میدانی گسترده نیز به خوبی مورد تائید قرار گرفته است.
۲۹.

برآورد بارش به کمک شبکه عصبی مصنوعی با داده های هواشناسی غیربارشی در سه منطقه شیراز، مشهد و کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه عصبی مصنوعی رطوبت نسبی بارش سالانه نمای هرست پیرسون دمای هوا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۱۳۸ تعداد دانلود : ۶۳۰
عنصر بارش ماهیت آشوبناکی و تصادفی داشته و از این نظر دارای تغییرات ساختاری در زمان­های مختلف است. در این راستا به­دلیل عدم قطعیت­هایی که وجود دارد، نوسان­های زیادی در مقدار بارش ایجاد می­شود که پیش­بینی این کمیت مهم را با مشکل مواجه نموده است. در این مقاله با تکنیک مقیاس­بندی مجدد (R/S) و محاسبه نمای هرست (H) پیش­بینی­پذیری بارش در سه منطقه شیراز، کرمان و مشهد انجام شد. نمای هرست نشان داد که پارامتر بارش قابلیت پیش­بینی­پذیری را دارد، زیرا H از 5/0 بزرگ­تر بوده و بمراتب به­مقدار 1 نزدیک­تر است. به­طوری­که نمای هرست از حداقل 8/0 در ایستگاه مشهد تا حداکثر 92/0 در ایستگاه شیراز در نوسان بود. به منظور پیش­بینی بارش از شبکه­های عصبی مصنوعی استفاده شد. نوع پارامترهای ورودی براساس آزمون همبستگی پیرسون از بین داده­های غیربارشی، ترکیبی از داده­های دمایی و رطوبتی بودند. تعداد پارامترهای ورودی، تعداد لایه­های میانی و سایر اطلاعات مربوط به شبکه عصبی مصنوعی به صورت تصادفی انتخاب و پیشنهاد شدند. در مجموع از شبکه­های عصبی پرسپترون چند لایه برای برآورد بارش استفاده شد. مقایسه عملکرد شبکه­های عصبی، نشان داد که استفاده از 3 و 4 پارامتر هواشناسی، بهترین رتبه برآوردگری را داشته­اند. آرایش­های پیشنهادی برای ایستگاه شیراز، 1-21-21-3، کرمان 1-25-25-3 و مشهد 1-19-19-4 دارای ضریب همبستگی بیش از 91 درصد شد. اعتبارسـنجی مدل­های بارش نشان داد که شـبکه­های طراحی شـده برای پارامتر بارش در ایستگاه­های مشهد، شیراز و کرمان به ترتیب با خطای 4، 11 و 14 درصد، دارای بهترین عملکرد بوده­اند. در مجموع نتایج نشان می­دهند که استفاده از روش شبکه عصبی با درنظر گرفتن اطلاعات دمایی و رطوبتی، نتایج مناسبی برای توصیف فرآیند و ترکیب آن­ها در پیش­بینی، به­دست می­دهند.
۳۰.

تحلیل شرایط همدید و دینامیک رویدادهای بارشی سنگین سواحل جنوبی خزر در مقایسه با ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سواحل جنوبی دریاچه خزر تحلیل همدید و دینامیک بارش سنگین و فراگیر مراکز ثقل بارش

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۹۳۲ تعداد دانلود : ۴۴۸
این پژوهش با بررسی یکی از فراگیرترین دوره­های بارشی کشور در سال­های گذشته (روزهای 6/8/1381 تا 5/10/1381)، به تحلیل همدید و دینامیک سنگین­ترین خوشه بارش این دوره (15/9/1381 تا 20/9/1381) با رویکرد محیطی به گردشی می­پردازد. در این دوره بیش از 60 درصد از ایستگاه­های کشور شاهد بارش چشمگیری بودند و رویدادهای بارشی سنگین متعددی نیز در سواحل جنوبی خزر ثبت شدند. بعد از ترسیم نقشه­های همبارش روزهای مورد مطالعه، نقاط اوج بارش و مـراکز ثقل آن­ها بـه دست آمد و سپس الگوهای فشار سطحی، ارتـفاع ژئوپتانسیل و نقشه­های وزش رطوبتی، جبهه­ها، رودبادها و Q-Vectorدر ترازهای مختلف، استخراج و ترسیم شد. تحلیل نقشه­های فشار تـراز دریا نشان داد که تشدید شیو فـشار بین الگوی پرفشار دریای سیاه و کم­فشار شرق مدیترانه و بین الگوی پرفشار دریای سیاه وکم­فشار شمال شرق خزر، در رخداد این بارش­ها در غرب، جنوب غرب ایران و سواحل جنوبی خزر موثر بود. بررسی نقشه­های ژئوپتانسیل نشان داد که درطول دوره مورد مطالعه، دو الگوی اصلی وجود دارد که نقش فرود نسبتاً عمیق شمال دریاچه خزر (بخشی از فرود بلند مدیترانه) بسیار مهم است. تحلیل نقشه­های وزش رطوبتی نشان دادند که که در ترازهای بالایی، دریای مدیترانه و دریای سرخ و در ترازهای پایینی، خلیج فارس و دریای عمان، مهم­ترین منبع تغذیه رطوبتی بارش­های ایـران زمین هستند که نـقش هـر کدام در روزهای مـختلف، یکسان نیست. در حالی که رطوبت بارش­های سنگین سواحل جنوبی خزر، در تراز 500 هکتوپاسکال از طریق دریای مدیترانه، در ترازهای 600 و 700 هکتوپاسکال، از طریق دریای مدیترانه و دریای سرخ و در ترازهای 850، 925 و 1000 هکتوپاسکال، از طریق همه منابع اصلی رطوبتی منطقه (دریای سیاه، دریای مدیترانه، خلیج فارس، دریای سرخ و دریاچه خزر) تأمین می­شود. وجود جبهه قطبی، جبهه دریای سرخ شمال خلیج فارس و همچنین ادغام رودبادهای جنب­حاره­ای و جبهه قطبی بر روی شرق عراق، می­تواند از علل ایجاد و تشدید حرکات عمودی هوا در منطقه باشد. تحلیل نقشه­های Q-Vector نیز، با نشان دادن مناطق همگرا، به نقش مهم دریاچه خزر، دریای مدیترانه و دریای سیاه، خلیج فارس و دریای عمان در ایجاد حرکات صعودی هوا در ترازها و ساعات مختلف، برای شکل­گیری بارش­های سنگین سواحل جنوبی خزر و ایران زمین اشاره دارد.
۳۱.

تحلیل مورفومتری زمین لغزش در حوضه آبخیز سد اکباتان و برآورد رسوب آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زمین لغزش مورفومتری مورفوژنیک شاخص های مورفومتری سد اکباتان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۱ تعداد دانلود : ۴۹۷
حوضة آبخیز سد اکباتان با وسعتی معادل 22155 هکتار در بخش شمالی الوند و در فاصله 10 کیلومتری جنوب­شرقی شهر همدان واقع شده است. در این حوضه لغزش­ها نقش مورفوژنیک بسیار مشخصی داشته و موجب برهنه­سازی دامنه­ها شده­اند. بر اساس بررسی­های میدانی و عکس­های هوایی 7 مورد لغزش به عنوان نمونه ثبت و انتخاب شده که از پراکنش خاصی در سطح حوضه از لحاظ زمین­شناسی خاک­شناسی و هیدرولوژی برخوردارند. بیشتر لغزش­ها از نوع سطحی و کم عمق می باشد. تجمع نهشته های سطحی بیشتر از نوع رس و ماسه در برخی از مـناطق بویژه چاله های انباشتی شـده که محل مناسبی جهت بروز لغزش­ها فراهم نموده است. قسمت اعظم مواد لغزش یافته از مکان اولیه خود جابجا شده­اند. مقدار زیاد نسبت D/L بیانگر گسترش جانبی و تغییر شکل عرضی مواد و برآورد نسبت­های L/W و W/D و L/D نشان­دهندة تأثیر مستقیم و فراوان شیب در بروز لغزش­هاست. تغییر در ابعاد طولی و عرضی لغزش­ها شدیده بوده و این موضوع در خصوص تغییرات طولی شدیدتر است لغزش­های منطقه سطحی معادل 76/26668 مترمربع از سطح حوضه با حجمی معادل 7/60517 مترمکعب و عمقی معادل 44 سانتی­متر را تحت تأثیر قرار داده­اند به طوری که در سطح حوضه از طریق لغزش­ها مورد فرسایش واقع شده­اند و با توجه به موقعیت آنها موجب انباشت رسوب در مخزن سد اکباتان و کاهش عمر مفید آن می­شوند.
۳۲.

پهنه بندی حرکات توده ای با استفاده از مدل LNRF (مطالعه موردی حوضه سد کلان ملایر)

کلید واژه ها: پهنه بندی حرکات توده ای سد کلان LNRF AecGIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۵
حرکات توده ای یکی از مخاطرات طبیعی است که از نظر فراوانی و شدت وقوع، خسارت های مستقیم (مسدود کردن راهها و مسیر آبراهه ها، مدفون کردن مناطق مسکونی و تاسیسات خدماتی) و خسارت های غیرمستقیم (اثرات ناگوار زیست محیطی، هدر رفتن خاک، افزایش رسوبات و کاهش ظرفیت مخازن سدها) را به دنبال دارد. تحقیق حاضر در حوضه سد کلان ملایر با هدف مشخص کردن عوامل موثر در حرکات توده ای و شناسایی نواحی مستعد حرکات توده ای و تعیین وزن که بیانگر میزان نقش این عوامل در وقوع حرکات توده است، صورت گرفته است. از بین عوامل موثر در وقوع حرکات توده ای عوامل لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب، سطوح ارتفاعی و میزان بارش در این تحقیق انتخاب گردید. با استفاده از نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و عکس های هوایی در قالب سستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نرم افزار AreGIS نقشه های تحقیق بصورت رقومی و لایه بندی و برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از طریق بررسی متغیرهای موثر از مدلLNRF بعنوان ابزار مفهومی تحقیق استفاده گردید. در خاتمه با وزن دادن به عوامل موثر و جمع جبری آنها نقشه پهنه بندی خطر حرکات توده ای با همپوشانی نمودن لایه های مختلف تهیه گردید و نتایج نشان می دهد که مدل LNRF کارایی خوبی برای بررسی داده ها و پهنه بندی حرکات توده ای در حوضه سد کلان را نشان می دهد.
۳۴.

تحلیل مرفولوژی پرتگاهها وتحول پسروی جبهه شمالی توده کوهستانی الوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جانشینی الوند موفولوژی پرتگاه میل یافتگی عقب نشینی موازی گردشدگی سطوح مثلثی شکل تسطیح شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۲ تعداد دانلود : ۷۳۵
توده کوهستانی الوند همدان با جهت شمال غربی جنوب شرقی درغرب ایران واقع شده است جبهه شمالی این توده تحت تاثیر مرفولوژی تکتونیک وعوامل مختلف فرسایش به شدت نا÷ایدار شده است با استفاده از تعیین نرخ فرسایش و یا بوسیله عوامل موثر در ساختارهای ژئومرفیک می توان میزان نا÷ایداری دامنه های آن را ارزیابی کرد جهت انجام چنین تحلیلی از داده های ژئومرفولوژی استفاده شده است به منظور ارزیابی مرفولوژی ÷رتگاهها وتحول ÷سروی جبهه شمالی توده کوهستانی الوند منطقه مورد نظر به دوازده زیر حوضه تقسیم و شاخص های مرفومتریک از قبیل میل یافتگی عقب نشینی موازی جانشینی گردشدگی شکل سینوسی جبهه کوهستان تسیح شدگی گردایان رودخانه شاخص نسبت ÷هنای دره به عمق شاخص مخروطه افکنه ها و شاخص تقارن تو÷وگرافی و ... محسابه و در کنار یکدیگر به عنوان شواهد و مدارکی مهم جهت شناسایی مناطق مرفودینامیکی فعال به کار گرفته شده است ارقام حاصله ازمحسابه شاخص ها بیانگر شدت فعالیت مرفودینامیک و فرسایش در زیرحوضه های مختلف منطقه و نا÷ایداری دامنه شمالی الوند است وجود شیب های فراوان از نوع W.L.S نه تنها موجب تحول دامنه ها شده بلکه منجر به تشدید فرایندهای جانشینی میل یافتگی عقب نشینی موازی و گردشدگی گردیده که با تغییر مرفولوژی دامنه با فرایند جانشنی شروع و با گذشت زمان به گردشدگی خاتمه می یابد از شواهد دیگر مرفودینامیک فعال منطقه که نشانه ای از تحول و ÷سروی جبهه شمالی الوند محسوب می شود وجود ت÷ه های مسدود کننده سطوح مثلثی شکل و شکل سینوسی جبهه شمالی کوهستان الوند است وضعیت سینوسی جبهه شمالی الوند گاهی به شکلخطی و گاهی نیز به کشل منحنی خطی ( بر روی نقشه است) که بیانگر تحول و ÷سروی منطقه بوده که از فاصله بندی حوضه های زهکشی مجاور زمان و ÷هنای محدوده کوهستان الوند تاثیر ÷ذیرفته است بهنظر میرسد که ویژگیهای ژئومرفولوژی جبهه شمالی الوند تحت تاثیر حاکمیت سیستم فرسایشی ÷ریگلاسیر موجب تحول و ÷سروی آن شده است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان