سپیده امیری

سپیده امیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تأملی بر نمود «بدن» در نمایشنامه ی «چوب به دست های وَرَزیل» غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات نمایشی غلامحسین ساعدی چوب به دست های ورزیل بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۱۶۴
مفهوم «بدن» فراتر از مجموعه ای از اندام ها و کارکردهای تابع آناتومی و فیزیولوژی می باشد. بدن در مباحث علوم انسانی و هنر، بیش و پیش از هرچیز، واجد ساختار نمادین می گردد. ساختاری که جایگاهی برای طرح افکنیِ فرهنگ، در بغرنج ترینِ صورت ها فراهم می آورد. در این پژوهش، وجوهی از مفهوم بدن، با نظر بر اثری نمایشی پی گرفته می شود. یعنی نمایشنامه ی «چوب به دست های وَرَزیل»، نگاشته شده در دهه ی چهل شمسی، بقلم غلامحسین ساعدی. اثری که به وضوح تحت تأثیر گفتمان پسااستعماریِ سربرافراشته پس از جنگ جهانی دوم می باشد. مقطعی که گفتمان چپ بر فضای روشنفکری غالب آمد. این گفتمان نشان خود را در آثار ادبی/هنری تولید شده، ثبت کرد. نشانی که در سطوح مختلف آثار نمایان می گردد. از این بین، سطح «بدن» مدنظر پژوهش حاضر خواهد بود. روش پژوهش، به جهتِ اجرا و پیشبرد، توصیفی-تحلیلی است. این امر با بهره از منابع کتابخانه ای ممکن گشته است. همچنین، در راستای واکاویِ وجوه گونه گون «بدن» در این نمایشنامه، دسته بندی هایی انجام پذیرفته است. ابتدا به «جنسیت؛ ظاهر؛ پوشش بدن» نظر انداخته می شود. در وهله بعد به «اداها و حرکات بدن»، و پس از آن نیز به «سکون بدن و ایجاد توهم و تصور حرکت» و دلالت های آن پرداخته خواهد شد. در نهایت بر مبحثی تأمل خواهیم داشت که مختص به این اثر است. یعنی بهره گیریِ متفاوتِ ساعدی از قابلیت بدن، که در «دگردیسیِ بدن» شکل یافته است. نتایج حاصله در تحلیل، حکایت از آن دارد که ساعدی با بهره از قابلیت های بدن، هویت سازی (و یا حتی بی هویت ساختن) را به انجام رسانده. برای مثال با تحول فرم بدنِ شکارچی ها، به سمت وسوی بدنی حیوانی، آن ها به عنوان «دیگران-غیر خودی ها» طرد می نماید. به عبارتی، تأکید بر خودی ها- یعنی وَرَزیلی ها-، که به غیریت سازی تازه واردها -موسیو و شکارچی ها- ختم می شود، از طریق مفهوم بدن است که صورت می پذیرد.
۲.

ارزیابی نمود نقش اجتماعی زن در سینمای ایران (سال های 1390- 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه بازتاب دهه 1390 زن سینمای ایران نقش اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۴۹
سینما به منزله رسانه ای که به کسب پایگاهی مستحکم در میان مردم موفق شده، علاوه بر جنبه های هنری از مناظر دیگری نظیر جامعه شناسی نیز قابل تحلیل و بررسی است. نظریه بازتاب یکی از نظریاتی است که زیرمجموعه جامعه شناسی سینما قرار می گیرد و از دیدگاهی به مقوله سینما می نگرد که وجود ارتباط تنگاتنگ و گسست ناپذیر بین فیلم های تولیدشده در یک بافتار اجتماعی با خود آن بافتار، به طور عام، و نهادهای سازنده آن، به طور خاص، را اجتناب ناپذیر می داند. در این پژوهش، سعی بر این است تا با تکیه بر این موضع فکری نقش اجتماعی کاراکترهای زن موجود در فیلم های ساخته شده بین سال های 1390 1396 به روش تحلیل محتوای کیفی واکاوی شود. انتخاب این بازه زمانی به دلیل نزدیکی به زمان نگارش مقاله (1397) و به تبع آن نزدیکی به بافت جامعه امروز مخاطبان است. جامعه آماری مورد نظر به طور هدفمند از بین فیلم های برنده شده در بخش های بهترین فیلم، بهترین فیلم نامه و بهترین فیلم از دید تماشاگران جشنواره فجر این دوره انتخاب شده است. در بخش اصلی نیز، تحلیل نقش اجتماعی شخصیت ها براساس پنج شاخصه، که به باور نگارندگان جوانب مختلف نقش اجتماعی زن در سینما را مورد پوشش قرار می دهد، صورت می پذیرد: 1. ژانر فیلم ها، 2. طبقه اجتماعی شخصیت ها، 3. نوع شغل شخصیت ها، 4. خودکارآمدی اجتماعی شخصیت ها و 5. کنشگری شخصیت ها؛ تا از این طریق جایگاه اجتماعی زنان، به عنوان تشکیل دهندگان نیمی از جمعیت ایران به واسطه تشریح تصویر ارائه شده در سینمای این شش سال مشخص شود.
۳.

واکاوی نسبت میان موجودیت و روایت زمانی مطالعه موردی: داستان های ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موجودیت روایت زمانی تحلیل روایت ابوتراب خسروی داستان کوتاه ادبیات داستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۳۳۰
در بحث از ادبیات داستانی، موجودیت و هویت شخصیت ها در بستر روایت، زمانی است که پیکربندی می یابد؛ به این معنا که به دست آوردن شناختی معتبر از یکی مستلزم شناخت دیگری نیز هست. در این پژوهش، تلاش بر این است تا از طریق شناخت استراتژیِ نوشتاری ابوتراب خسروی برای شکل دهی به زمان رواییِ داستان ها، به فهمی کیفی از هویت و موجودیت پرسوناژ ها و کنش های آنها به طور خاص و نظم موجود در روابط اجزاء به طور عام دست یابیم. این هدف با استفاده از گزیده ای از داستان های وی که در دو مجموعه دیوان سومنات و کتاب ویران به چاپ رسیده محقق خواهد شد. روش مورد استفاده تحلیل روایت است که به روابط علی و معلولی اجزا به دور از اتفاقات تصادفی می پردازد. در بخش تحلیل، چهار تقسیم بندی از حیث ارتباط زمان و موجودیت شکل گرفته است: 1-موجودیتِ زمانمند وابسته به جهان خارج، 2-موجودیت زمانمندِ یگانه در عین استحاله در نقاب، 3- سیر تکامل عینیِ وجود، در زمانِ متوقف شده، 4-موجودیت پیش و پس از خلقت در بستر نوسانات زمانی؛ و در نهایت این مقوله استنتاج شد که موجودیت اشخاص در ارتباط مستقیم با زمانمندی آنهاست که شاکله می یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان