محسن زینی وند

محسن زینی وند

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

سلیمان تپه، تل بکسایه و سبعات کهریز (تلاش برای یافتن سه محوطۀ نخست ثبتی آثار ملی ایران)

کلید واژه ها: فهرست ثبتی ایران تورساق بکسایه سبعات کهریز پشتکوه لرستان سرزمین مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۸ تعداد دانلود : ۳۳۹
حدود 90 سال از اقدام برای ثبت نخستین آثار تاریخی در ایران می گذرد. این اقدام به تلاش آندره گدار فرانسوی که به تازگی رئیس ادارۀ نوبنیاد عتیقات ایران شده بود، انجام پذیرفت. به نظر می رسد او و همکارانش، 9 اثر صدر فهرست ثبتی که همگی در محدودۀ پشتکوه لرستان واقع شده بودند را براساس گزارش ژاک دِ مُرگان، دیگر فرانسوی نام آشنای باستان شناسی ایران که از آن ها دیدن کرده بود، مستندنگاری کرده بودند. نکتۀ جالب این مسئله، آثار یک تا سه فهرست مدنظر است که به نام های «سلیمان تپه»، «تل بکسایه» و «سبعات خزیر» (سبعات کهریز) ثبت شده و اطلاعی درستی از آن ها در دسترس نیست. موقعیت هر سه محوطه در اسناد نخست و به روز شدۀ دفتر ثبت آثار میراث فرهنگی، به طور کلی کشور عراق عنوان شده و گاه شناختی آن ها را دورۀ عیلامی پنداشته اند. نگارندگان در این نوشتار در تلاش هستند تا براساس گزارش دِ مُرگان، نقشه های دو قرن اخیر، عکس های ماهواره ای و اسناد کشمکش های مرزی ایران-عثمانی/عراق در اواخر دورۀ قاجار و اوایل دورۀ پهلوی سرنخ هایی از این محوطه ها به دست آورند. آنچه که مشهود است، این سه محوطه در سه نقطۀ مختلف کشور عراق و در نزدیکی مرز ایران (محدودۀ امروزین استان ایلام) واقع شده اند. از قرار معلوم، دِ مُرگان تنها از سلیمان تپه (تپه تورساق) و زیرزیر تپه که در استان دیاله قرار دارند، دیدن کرده است؛ و احتمالاً از دو اثر بکسایه و سبعات کهریز طبق شنیده ها و رجوع به والی پشتکوه و اطرافیان او و همچنین نقشه های منتشر شده از هیأت تحدید حدود مرزی ایران و عثمانی گزارش نموده است. پرسش ها ی پژوهش عبارتنداز: آیا سه زیستگاه باستانی موردنظر قابل رصد و شناسایی هستند؟ آیا دِ مُرگان در موقعیت مکانی این سه محوطه در خاک ایران دچار اشتباه شده است؟ بر اساس اسناد ثبتی، تا چه اندازه عیلامی بودن این محوطه ها محتمل است؟ در این نوشتار علاوه بر این که به برخی از اسناد مهم در بازۀ زمانی مورد نظر رجوع خواهیم کرد؛ تلاش می شود با تلفیقی از متون، وارسی نقشه های تاریخی و سنجش از راه دور به پرسش های پیش گفته، پاسخ درخوری داده شود. ضمن این که به عکس های ماهواره ای امروزین (گوگل ارث) و قدیمی (کرونا) بسیار تکیه شده تا بهترین درک از ویژگی های ساختاری و محیطی مناطق مورد بحث به دست آید. درنهایت، طبق شواهد ارائه شده در این نوشتار، نگارندگان معتقدند که هیچ کدام از آثار فوق توالی گاه شناختی مربوط به دورۀ عیلام ندارند.
۲.

استقرارگاه های دوره مس وسنگ میانی(فرهنگ دالما) دشت سنقر و کلیایی، کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سنقر و کلیایی دوره مس وسنگ فرهنگ دالما سفال زاگرس مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۳۹
با وجود این که دوره پیش از تاریخ (خصوصاً دوره مس وسنگ) غرب زاگرس مرکزی تا حدودی شناخته و به خوبی بررسی شده، اما دشت سنقر و کُلیایی از بررسی و پژوهش های هدفمند باستان شناسان خارجی و متعاقباً ایرانی بی نصیب مانده بود؛ تا اینکه در دو بررسی اخیر سال های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ تعداد ۳۳ محوطه مس وسنگ شناسایی و از این میان ۹ محوطه دربردارنده سفال های نوع دالما است. تمامی نُه محوطه در کنار منابع آب و اکثراً در دامنه ارتفاعات، جایی که دسترسی به مراتع به سهولت صورت می گرفته، قرار دارند. با توجه به وسعت کم استقرارگاه ها و موقعیت مکانی آنها، این محوطه ها احتمالاً روستاهای کوچکی بوده اند که به صورت یکجانشین یا نیمه یکجانشین مورد استفاده بوده و ساکنان آنها می توانستند از طریق رمه داری معیشت خود را تأمین نمایند. اهمیت نوشتار حاضر از این رو است که می تواند آگاهی های درخور توجهی را در رابطه با این فرهنگ و ارتباط با مناطق همجوار همچون کنگاور، ماهیدشت و جنوب کردستان در اختیار بگذارد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان