زهرا ماحوزی

زهرا ماحوزی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکترا دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

تحلیل انگاره تبدّل صفاتی انسان به فرشته در اندیشه هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فنای صفاتی تبدل صفاتی انسان فرشته هجویری تاریخ انگاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 556 تعداد دانلود : 170
در اندیشه عارفان مسلمان، تبدّل صفاتی انسان، یک انگاره کلیدی است که محور تبیین بنیادی ترین مباحث تصوف، ازجمله چیستی انسان و کیفیت سلوک او به شمار می رود. پیش از هجویری، مفهوم انسان، بارها، به صورت برزخ نامتعینی، میان حیوان و فرشته، تعریف شده است که در این میان، انسان، با فنای صفات بشری، از حد حیوانی فاصله می گیرد و به ساحت فرشتگانی نزدیک می شود. با این حال، همگرایی دو مفهوم انسان و فرشته، به مرور و در روند یک سیر تاریخی تکوین می پذیرد . در این تکوین تاریخی، هجویری نقطه عطف مهمی به شمار می رود که انگاره تبدّل صفاتی انسان به فرشته را برای نخستین بار، در قالب یک ساختار منسجم نظری، صورت بندی می نماید. در آثار صوفیان، داستان قرآنی یوسف (ع) و زنان مصر، مکرراً، به مثابه بستری روایی، در جهت تبیین مسئله تبدیل صفات بشری به کار رفته است. پژوهش حاضر، با هدف نمایان ساختن یک سیر تحول تاریخی از انگاره تبدّل صفاتی انسان به فرشته، به تحلیل و مقایسه تاریخی روایت مذکور، در آثار صوفیان پیش و پس از هجویری، پرداخته است. همچنین، این پژوهش، بر آرای هجویری، به عنوان یک نقطه گذار مهم در تحول تاریخی این انگاره، تأکید دارد.
۲.

تحول انگاره خاک در ارتباط با مفهوم انسان در آرای عارفان مسلمان تا پایان قرن ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان تاریخ انگاره خاک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 34 تعداد دانلود : 159
مفهوم انسان و چیستی آن همواره از مهم ترین دغدغه های متفکران مسلمان بوده است. در این میان، حوزه معرفتی تصوف بر ارزش جایگاه هستی شناسانه انسان تأکید ویژه ای دارد. فضیلت انسان تا اواخر قرن پنجم منحصراً بر مبنای باطن یا بُعد روحانی او تعریف می شد. بااین حال، از قرن ششم، کالبد خاکی انسان کانون توجه صوفیان قرار می گیرد و به تبع آن تحول عمده ای در انگاره خاک حادث می شود. در ابتدا، هدف از برجسته سازی فضائل خاک، اثبات برتری انسان بر سایر مخلوقات بوده است. بااین حال، تولید مفاهیم جدیدی که بر اثبات فضیلت خاک متمرکز است، به پدیداری انگاره ثانویه ای از خاک منجر می شود که به واگرایی دو مفهوم انسان و خاک می انجامد و درنهایت، خاک را بر انسان تفضیل می دهد. پژوهش حاضر با رویکردی تاریخی و تحلیلی، دو نقطه عطف شاخص در تحول تاریخ انگاره خاک تبیین می کند.
۳.

تحول تاریخی انگاره پر جبرئیل در فرهنگ اسلامی تا پایان قرن ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بال جبرئیل بال فرشته وجودشناسی همگرایی عرفان و فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 439 تعداد دانلود : 826
اصطلاح «پر جبرئیل» در قرن ششم هجری به یکی از اصطلاحات پربسامد در حوزه های مختلف علوم اسلامی بدل می شود. این اصطلاح وجودشناساسانه که شکل تکوین یافته ای از انگاره پیشینی «بال فرشته» است، عمدتاً در متون صوفیانه ساخته و پرداخته می شود و به مرور به اصطلاحی بنیادین در طرح مبانی هستی شناسانه متفکران مسلمان بدل می شود. از قرن ششم به بعد، این اصطلاح در سایر حوزه های علوم اسلامی از جمله حکمت و فلسفه به کار گرفته می شود. بررسی تکوین تاریخی اصطلاح پر جبرئیل از آن رو حائز اهمیت است که با پی جویی آن، یکی از مهم ترین مقاطع و نقاط عطف تاریخ اندیشه اسلامی، یعنی نقطه همگرایی دو حوزه معرفتی عرفان و فلسفه توضیح پذیر می شود. این مقاله رویکردی تاریخی-تحلیلی دارد و شامل دو بخش اصلی است. مقاله حاضر در بخش نخست به تحلیل انگاره بال فرشته در نخستین متون فرهنگ اسلامی می پردازد. پس از آن، سیر تکوینی این اصطلاح را به سوی دو انگاره پسینی «پر جبرئیل» و «آواز پر جبرئیل» در خلال یک فرایند تاریخی تشریح می کند.
۴.

الگوی تاریخ معرفت و معاد معنا در اندیشه «شهاب الدین یحیی سهروردی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سهروردی حکمت اشراق تاریخ معرفت الگوی تاریخی حکیم الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 317 تعداد دانلود : 807
سهروردی در حکمت اشراق، الگویی از تاریخ معرفت را پی می گیرد که پیش از او در متون صوفیه صورت بندی شده است. این نقشه تاریخی که مبتنی بر حدیثی منسوب به پیامبر اسلام(ص) است، آینده معرفت باطنی اسلام را پس از پیامبر(ص) پیشگویی می کند و برای سرنوشت معرفت الهی در زمین، سه مرحله تعیین می کند: دوران علم حضوری، دوران امانت معنا در کلمه و دوران تبدیل استعاره به رمز. سهروردی به این نقشه تاریخی بازمی گردد و با تعریفی که از حکیم الهی و نقش وی در تأویل رموز عارفان عرضه می کند، تکمله ای را برای تاریخ معرفت رقم می زند. مرحله چهارمی که سهروردی بر این الگوی تاریخی می افزاید، مرحله معاد معنا به حقیقت آن است و تعریف آن تنها با رجوع به کلیّت نظام حکمی سهروردی ممکن می شود. مقاله حاضر می کوشد تا این الگوی تاریخی را از متون صوفیه استخراج کند سپس به تبیین نقش سهروردی در تکمیل آن بپردازد.
۵.

نقد انگاره بی بهرگی فرشته از عشق در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عشق امانت الهی دُردی دَرد حافظ عطار نیشابوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 499 تعداد دانلود : 144
معنای انگاره فرشته در اندیشه حافظ، در تطبیق اثر با سایر متون صوفیه، دستخوش تحولی جدی شده است. غالب حافظ پژوهان بر این باورند که حافظ عشق را همان بار امانت الهی تلقی می کند که منحصراً به انسان سپرده شده است و در مقابل، فرشتگان را از عشق بی نصیب می داند. با وجود این، مقایسه نشانگان موجود در شعر حافظ، با صورت بندی های مفهومی موجود در تألیفات سایر صوفیه، صحت این گزاره را مورد تردید قرار می دهد. ادعای حافظ مبنی بر بی بهرگی فرشتگان از عشق، از آنجا که با رویکرد کلی عرفای اسلامی یعنی سیطره عام عشق در جهان خلقت تضاد دارد، شایسته بازنگری است. به نظر می رسد که حافظ در این میانه بیش از همه از عطار نیشابوری تأثیر پذیرفته و با وجود اعتقاد به سیطره عام عشق در جهان خلقت، نقطه کمال عشق را که همان دَرد عشق است، مخصوص انسان می داند. این در حالی است که حافظ پژوهان عمدتاً این دیدگاه حافظ را به گونه دیگری تفسیر کرده اند. در خلال این تفاسیر، بسیاری از مفاهیم و مضامین شعر حافظ از دسترس فهم مخاطب خارج خواهد شد. این مقاله با تبیین یکی از استعاره های بنیادین موجود در متون تصوف، یعنی «دُردی دَرد»، و مقایسه گزاره های مرتبط با آن در شعر حافظ و سایر تألیفات اهل تصوف به بازخوانی انگاره فرشته و بهره آنان از عشق در متن اندیشه حافظ می پردازد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان