روشنک خدابخش پیرکلانی

روشنک خدابخش پیرکلانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

ویژگی های روان سنجی پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری روانشناختی پایایی روایی تحلیل عاملی اکتشافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۷ تعداد دانلود : ۵۵۸
انعطاف پذیری روان شناختی یک صفت چندوجهی است که در بسیاری از حوزه های زندگی از جمله سلامت روان نقش دارد. با توجه به نقش انعطاف پذیری روان شناختی، پژوهشگران به بررسی این خصوصیت علاقمند شدند؛ اما برای بررسی آن ابزاری که به صورت تخصصی انعطاف پذیری روان شناختی را مورد سنجش قرار دهد، در اختیار ندارند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی بود تا در نبود یک مقیاس منسجم، کوتاه و مختص به اندازه گیریِ انعطاف پذیریِ روان شناختی بتواند در سنجش این خصوصیت در پژوهش های روان شناسی کمک کند. به منظور جمع آوری داده ها، 400 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 98-99با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه انعطاف پذیریِ روان شناختی را تکمیل کردند. برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد و به منظور بررسی اعتبار محاسبه ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفت. تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه 5عامل دارد که عبارتند از: تفسیر مثبت از تغییر، در نظر گرفتن خود به عنوان فردی منعطف، در نظر گرفتن خود به عنوان فردی گشوده و خلاق، تفسیر واقعیت به عنوان پویا و قابل تغییر بودن، و تفسیر واقعیت به عنوان چندوجهی بودن که پنج عامل بر روی هم 83/59% از واریانس کل پرسشنامه را تبیین می کردند. همسانی درونی گویه های پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی برابر ضریب آلفای 89/0 به دست آمد که بیانگر پایایی مطلوب این پرسشنامه است. بر اساس نتایج تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی در این پژوهش پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی از روایی و اعتبار قابل قبول در دانشجویان برخوردار است .
۲.

پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس راهبردهای تنظیم هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری در نوجوانان

کلید واژه ها: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سیستم های مغزی رفتاری آمادگی به اعتیاد نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۸ تعداد دانلود : ۶۰۰
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان و سیستم های مغزی رفتاری در نوجوانان بود. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه نوجوانان پسر شهر تهران بودند. 2 20 پسر نوجوان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان ، مقیاس های سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آمادگی به اعتیاد با راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان شامل پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و تمرکز مجدد به برنامه ریزی رابطه منفی معنی دار و با همه راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان (سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری ، و فاجعه سازی) رابطه مثبت معنی دار داشت. همچنین بین سیستم فعال سازی رفتاری با آمادگی به اعتیاد رابطه مثبت معنی دار وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سیستم فعال ساز رفتاری 24 درصد از کل واریانس آمادگی به اعتیاد را پیش بینی کردند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سیستم های مغزی رفتاری نقش مهمی در پیش بینی آمادگی به اعتیاد دارند. در نتیجه، می توان انتظار داشت که با آموزش مهارت های تنظیم هیجان و شناسایی افرادی که سیستم فعال ساز رفتاری بالایی دارند، از مصرف مواد در این افراد پیشگیری کرد.
۳.

رابطه رضایت از زندگی و عوامل برون گرایی شخصیت در آزمون های نئو وآیزنگ در دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برون گرایی رضایت از زندگی شخصیت دانشجویان رشته های مختلف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۵ تعداد دانلود : ۴۵۸
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر عوامل شخصیتی برون گرایی بر سطح رضایت از زندگی بوده است. نمونه مورد مطالعه شامل 224 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و الزهراء بودند. این دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند .برای جمع آوری داده ها از دو آزمون پنج عاملی نئو(فرم کوتاه) و شخصیت آیزنگ استفاده شد. این آزمون ها مؤلّفه های متفاوتی از برون گرایی را در بر دارند. برای سنجش متغیر رضایت از زندگی از پرسشنامه رضایت از زندگی داینر استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد رابطه رضایت از زندگی با برون گرایی در آزمون نئو در سطح 1%α معنادار بود. اما در آزمون آیزنگ، رابطه رضایت از زندگی و برون گرایی معنادار نشد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد رضایت از زندگی با دو مقیاس هیجانات مثبت و فعالیت، از شاخص برون گرایی آزمون نئو، رابطه معنادار دارد. احتمالاً رضایت از زندگی با مفهوم کلی برون گرایی رابطه ندارد، اما بروز هیجانات مثبت چون شادی و فعالیت در بالا بردن سطح رضایت از زندگی افراد مؤثر است.
۴.

کشف عوامل مؤثر بر اضطراب مرگ در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی و راهبردهای مواجه با آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: پژوهش کیفی اضطراب مرگ اختلال وحشت زدگی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۸ تعداد دانلود : ۴۸۰
زمینه و هدف: اضطراب مرگ نقش مهمی در اختلال وحشت زدگی دارد. زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی در مقایسه با انواع دیگر اختلالات اضطرابی، اضطراب مرگ بالاتری تجربه می کنند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی علل اضطراب مرگ و راهبردهای مواجه با آن در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی بود. مواد و روش ها: این مطالعه با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای انجام شد. داده ها به کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۳ زن مبتلا به اختلال وحشت زدگی جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش Strauss و Corbin مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. یافته ها: یافته ها در علل اضطراب مرگ از چهار مقوله اصلی (مربوط به خود، مرتبط با دیگران، ماهیت مرگ، مربوط به آخرت)، هفت مفهوم اولیه (برملا شدن ضعف انسان، توقف زندگی، مرگ عزیزان، سرنوشت بازماندگان، فرایند مردن، عدم شناخت مرگ و پس ازآن، عقوبت گناه) بود. راهبرد های مواجه آنان از دو مقوله اصلی (راهبردهای اجتنابی، راهبردهای تسلی بخش)، هفت مفهوم اولیه (محدود کردن روابط، دوری از موقعیت های مرتبط با مرگ، در نظر گرفتن رحمت خداوند، رها کردن فکر مرگ، اعمال نیکوکارانه، وعده مثبت دادن به خود، ماندن در ترس) بود. نتیجه گیری: همراه عوامل مربوط به خود؛ عوامل مرتبط با دیگران، ناشناخته بودن ماهیت مرگ و عقوبت آخرت نیز در ایجاد اضطراب مرگ در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی دخیل بود. این افراد از راه حل های اجتنابی و سرکوبگرانه بهره می جویند که اثربخشی کافی را برای آنان به همراه ندارد.
۵.

پیش بینی انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران از طریق مولفه های تئوری سیستم انگیزشی فورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران تئوری سیستم انگیزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۴۷۵
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی کننده های انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران است. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران بیمارستان های شهر تهران در سال۱۳۹۵ بود(۵۰ هزار نفر) که تعداد ۳۲۰ نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی، مقیاس خودکارآمدی عمومی، پرسشنامه جهت گیری هدف،مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، پرسشنامه خوشبینی یا آزمون بازنگری شده جهت گیری زندگی بود که پس از توزیع و جمع آوری، داده ها توسط روش تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد سه مولفه از تئوری سیستم انگیزشی شامل خودکارآمدی، جهت گیری هدف و خوشبینی پیش بینی کننده انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران است. نتیجه گیری : با اتکا به یافته های این پژوهش می توان مداخلاتی را با هدف افزایش انطباق پذیری شغلی پرستاران طراحی نمود و با بهبود این مولفه های انگیزشی (از قبیل خودکارآمدی، جهت گیری هدف و خوشبینی)، آنها را به منابعی مجهز کرد تا بتوانند خود را به بهترین شکل با شرایط کاری انطباق دهند.
۶.

بررسی کیفی فرایند بهبودی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پژوهش کیفی نظریه زمینه ای بهبودی اختلال دوقطبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۳۶۴
بهبودی فرایندی است که فرد از طریق آن سلامت و بهداشت خود را ارتقاء می دهد، به صورت مستقل و معنی دار زندگی می کند و در جامعه ای خارج از سیستم بهداشت روان مشارکت می کند. تمرکز بر درمان های زیستی و دارودرمانی موجب غفلت از توجه به عوامل غیر زیستی مؤثر بر بهبودی و برنامه ریزی جهت اصلاح آن شده است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد مدلی جامع و یکپارچه برای تسهیل کننده های بهبودی در اختلال دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع نظریه زمینه ای بود. شرکت کنندگان ۳۱ نفر از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بهبودیافته بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با روش مثلث سازی (مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی و مصاحبه با عضو آگاه خانواده) صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش نظام مند استروس و کربین استفاده شد. مدل استخراج شده شامل شرایط علی، میانجی، راهبردها و پیامدهای بهبودی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. مقوله های استخراج شده شامل علل فردی (کم حساسیتی نسبت به انگ اختلال، نگرش مثبت، سبک زندگی فعال، معنویت گرایی متعادل، ادراک صمیمیت، منبع کنترل درونی)، خانوادگی (جو خانوادگی مثبت و آگاهی و مشارکت خانواده) و اجتماعی (حمایت اجتماعی، تصویر مثبت از اجتماع، ادراک عدالت، اندک بودن انگ اجتماعی، اشتغال و شبکه های اجتماعی) بود. این یافته می تواند گامی در جهت چند بعدی شدن درمان اختلال دوقطبی و تمرکز بر جنبه های غیر زیستی آن باشد .
۷.

بررسی مقایسه ای سبک دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های دلبستگی سرسختی روانشناختی کمال گرایی اخلاقی رفتارهای خودآسیبی دختران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۱۷۶
رفتارهای خودآسیبی از جمله عواملی است که امروزه در بین دختران شایع شده است؛ از این رو بررسی متغیرهای مرتبط با رفتارهای خودآسیبی دختران حائز اهمیت است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای سبک دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. تعداد 234 نفر از دختران دانشگاه های تهران که شرایط ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند.ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های رفتارهای خودآسیبی، سبک های دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی بود. به منظور تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس چندمتغیری از نرم افزار SPSSV19 استفاده شد. نتایج نشان داد بین نمرات دلبستگی ایمن، اجتنابی، دوسوگرا، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه افراد با و بدون رفتارهای خودآسیبی تفاوت معنی داری در سطح 05/0>p وجود دارد. به این معنی که افراد بدون رفتارهای خودآسیبی نمرات بالاتری در دلبستگی ایمن، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی نسبت به گروه با رفتارهای خودآسیبی کسب کردند. افزون بر آن در متغیرهای دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا گروه با رفتارهای خودآسیبی نمرات بالاتری نسبت به گروه بدون رفتارهای خودآسیبی به دست آوردند. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد در متغیرهای سبک های دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی بین دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی تفاوت معنی داری وجود دارد  لذا آگاهی روانشناسان، مشاوران و سایر متخصصان از این متغیرها برای مواجهه با دختران دارای رفتارهای خودآسیبی می تواند کمک کننده باشد.
۸.

تاثیر بازی مبتنی بر هوش اخلاقی بر وجدان، خویشتنداری و مسئولیت پذیری اجتماعی کودکان با استعداد دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجدان خویشتن داری مسئولیت‌پذیری بازی کودکان با استعداد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۳۶۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بسته بازی طراحی شده مبتنی بر هوش اخلاقی بر افزایش وجدان، خویشتن داری و مسئولیت پذیری اجتماعی کودکان بااستعداد دبستانی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر با استعداد پایه های چهارم، پنجم و ششم  ابتدایی منطقه سه تهران بودند. از میان مدارس ابتدایی دخترانه منطقه 3، مدرسه ای به طور تصادفی انتخاب شد. از میان دانش آموزان بااستعداد در پایه های مورد نظر تعدادی دانش آموز بنابر تشخیص آموزگاران کلاس شان انتخاب شدند. سپس از میان آن ها تعداد 30 دانش آموز به تصادف انتخاب شدند و بااستعداد بودن آن ها نیز از طریق آزمون هوش گاردنر تائید شد. دانش آموزان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (14 نفر) گمارده شدند. بسته بازی بر اساس نظریه و کتاب هایی در زمینه بازی و هوش اخلاقی بوربا (2001) طراحی شد و به تائید پنج متخصص روانشناسی کودک و نوجوان رسید. این بسته در گروه آزمایش طی 9 جلسه یک ساعته اجرا شد. ابزار مورد استفاده پژوهش پرسشنامه مسئولیت پذیری کردلو (1389)، هوش اخلاقی علی اکبری دهکردی، گلپایگانی و محتشمی (1394) و هوش چندگانه گاردنر بود. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس برای دو متغیر وجدان و خویشتن داری و نیز آزمون t برای متغیر مسئولیت پذیری نشان داد که بسته بازی طراحی شده در افزایش مؤلفه های وجدان (003/0 = p)، خویشتن داری (006/0= p)، و مسئولیت پذیری (001/0= p) مؤثر واقع شده است و به طور معناداری نمرات پس آزمون گروه آزمایش در این سه مؤلفه از گروه کنترل بالاتر بود. مرحله پیگیری به دلیل محدودیت زمانی و در دسترس نبودن نمونه مورد مطالعه اجرا نشد.
۹.

پیش بینی مهارت های اجتماعی نوجوانان براساس هوش هیجانی والدین آن ها

کلید واژه ها: مهارت های اجتماعی هوش هیجانی نوجوان والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۳۴۰
مقدمه: هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی دو مفهوم درهم تنیده ای هستند. چرا که میزان مهارت های اجتماعی نیاز به هوش هیجانی دارد و هوش هیجانی نیز از طریق مهارت های اجتماعی ظهور می یاید. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین مهارت های اجتماعی نوجوانان با هوش هیجانی والدین آن ها در بین نوجوانان شهر تهران و همچنین، پیش بینی سطح مهارت های اجتماعی نوجوانان بر اساس هوش هیجانی والدین آن ها انجام شد. روش: روش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه این مطالعه شامل کلیه نوجوانان تهرانی (۱۳ تا ۱۷ سال) بود که والدین آن ها در قید حیات بودند. نمونه این مطالعه شامل ۱۵۰ نوجوان تهرانی (همراه با والدین شان) بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر پرسش نامه جمعیت شناختی از دو پرسش نامه مهارت اجتماعی نوجوانان ایندربیتزن و فوستر (۱۹۹۲) و هوش هیجانی گلمن (۲۰۰۱) استفاده شد . از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل رگرسیون چند متغیره از طریق نرم افزار ۲۲ SPSS جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه معناداری بین سطح مهارت های اجتماعی نوجوان و هوش هیجانی والدین شان وجود دارد (در سطح ۰/۰۵). همچنینی، ۱۴/۴ درصد از واریانس متغیر مهارت های اجتماعی نوجوان توسط هوش هیجانی والدین تبیین شد. به صورت دقیق تر طبق تحلیل رگرسیون داده ها، ۳/۹ درصد از واریانس متغیر مهارت های اجتماعی نوجوان توسط هوش هیجانی مادر و ۰/۵ درصد از واریانس توسط هوش هیجانی پدر برآورد شد. نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت بالا بودن هوش هیجانی والدین، رابطه مثبت و معناداری با افزایش سطح مهارت های اجتماعی نوجوان دارد.
۱۰.

مقایسه و اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی با مداخله شناختی-رفتاری بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ آگاهی اختلال وحشتزدگی زنان اضطراب مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۲۶
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ و مقایسه آن با مداخله شناختی-رفتاری بود. جامعه آماری شامل بیماران زن مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال 98-97 (زمستان 97 بهار 98) شهر قم بود که جهت درمان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی و روانپزشکی مراجعه نمودند. با توجه به محدودیت جامعه آماری، نمونه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مراجعین علاوه بر تشخیص روانپزشک توسط پژوهشگر مصاحبه بالینی شدند و در گروه اول آزمایشی 10 نفر، گروه دوم آزمایشی 11 نفر و در گروه گواه 9 نفر با پژوهشگر همکاری نمودند. به منظور رعایت اصول اخلاقی، همه شرکت کنندگان، رضایت داوطلبانه جهت شرکت در طرح پژوهشی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری داشتند. ابزار مورد استفاده عبارت بود از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر، پرسشنامه حساسیت اضطرابی، مداخله شناختی-رفتاری و مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد میانگین نمره اضطراب مرگ و علائم وحشتزدگی هم در پس آزمون و هم در پیگیری در گروه مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی نسبت به گروه شناختی-رفتاری و گروه کنترل پایین تر است و این اثر معنادار بود. با توجه به یافته ها می توان این گونه نتیجه گرفت که لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با مداخلات روانشناختی مؤثر؛ کاهش یا برطرف شود تا درمان اختلال وحشتزدگی آن ها اثربخشی بیشتری داشته و از عود مجدد جلوگیری شود
۱۱.

مقایسه اثربخشی مواجهه، ذهن آگاهی و ذهن آگاهی – مواجهه به صورت تلفیقی بر اختلال وسواس زنان شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مواجهه ذهن آگاهی ذهن آگاهی - مواجهه به صورت تلفیقی اختلال وسواس زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۳۱۵
زمینه : اختلال وسواسی - جبری یکی از شایع ترین و ناتوان کننده ترین اختلالات روانشناختی است. پژوهش های زیادی به بررسی اثربخشی ذهن آگاهی و مواجهه بر بهبود اختلال وسواس پرداخته اند، اما مسئله اصلی این است که بین مواجهه، ذهن آگاهی و ذهن آگاهی مواجهه به صورت تلفیقی کدام یک بر اختلال وسواس زنان تأثیر بیشتری دارد؟ هدف: مقایسه اثربخشی مواجهه، ذهن آگاهی و ذهن آگاهی - مواجهه به صورت تلفیقی، بر اختلال وسواس در زنان شهر اراک بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان 25 تا 40 ساله شهر اراک بود، 64 به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند، 16 نفر در گروه مواجهه (فوآ، یادین و لیچنر،2012)، 16 نفر درگروه ذهن آگاهی (سیرز، 2015)، 16 نفر در گروه تلفیقی (استراس و همکاران، 2015) و 16 نفردرگروه گواه به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: مقیاس وسواس ییل بروان (دادفر، بوالهری، ملکوتی و بیان زاده، 1380)، مصاحبه بالینی (شادلو و شهریور، 1396)، تشخیص روان پزشک و پرسشنامه افسردگی بک (رجبی و کارجوکسمائی، 1391). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون طرح های آمیخته ی 2 طرفه انجام شد. یافته ها: روش ذهن آگاهی، مواجهه و تلفیقی در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری در کاهش علائم وسواس اثربخش بودند (0/05 P< ). روش مواجهه سازی و تلفیقی در مقایسه با ذهن آگاهی به شکل معناداری در بهبود علائم وسواس اثربخش تر بودند و بین روش مواجهه و ذهن آگاهی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05 P< ). نتیجه گیری: مواجهه در بهبود علائم اختلال وسواس اثربخش بود و علائم وسواس را کاهش داد.
۱۲.

بررسی عناصر اضطراب مرگ درزنان مبتلا به اختلال وحشتزدگی و پیامد های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب مرگ اختلال وحشتزدگی زنان پژوهش کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۴۰۵
پژوهش حاضر به منظور شناسایی کیفیت ادارک زنان دارای اختلال وحشتزدگی نسبت به مرگ و نوع ادارک و تجربه آنان از اضطراب مرگ و پیامد هایی که این اضطراب مرگ بالا برای این افراد دارد صورت گرفت. روش اجرای این پژوهش به صورت کیفی راهبرد نظریه زمینه ای است و برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شده است. جامعه پژوهش زنان مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال بهار و تابستان 1397 به مراکز مشاوره و خدمات روانپزشکی شهر قم مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 13 نفر از زنان دچار این اختلال بود که توسط روانپزشک و روانشناس بالینی تشخیص اختلال وحشتزدگی را دریافت کرده بودند و بین 22 تا 52 سال بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تولید 11 طبقه اصلی شد که از 39 زیر مقوله استخراج گردید. یافته های این تحقیق در نگرش وادارک مرگ دو طبقه اصلی نگرش منفی (ترس از مرگ، مبهم بودن مرگ، ترس از مرگ عزیزان، نیستی ، درماندگی)و نگرش مثبت(رهایی بخش) بود. پیامد های منفی اضطراب مرگ (هیجانات منفی، اختلال در روابط بین فردی، کاهش تجربیات مثبت، مختل شدن عملکرد روزانه، توجه افراطی نسبت به سلامتی) بود. نتایج نشان داد که اضطراب مرگ یکی از مؤلفه های مهم در اختلال وحشتزدگی می باشد و پیامدهای منفی زیادی را برای آن ها به همراه دارد که شناسایی عناصر آن می تواند نقش مهمی در درمان اختلال وحشتزدگی را داشته باشد.. بدین منظور لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با روش های مواجه و افزایش مرگ آگاهی لحاظ واقع شود که در عین حال که اثر بخشی درمان افزایش یابد، جلوگیری از عود مجدد اختلال وحشتزدگی نیز صورت بگیرد.
۱۳.

مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی رفتاری و نوروفیدبک بر افسردگی اساسی زنان بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش درمان شناختی - رفتاری نوروفیدبک افسردگی اساسی زنان بزرگسال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۳۰۱
از روش درمان شناختی و رفتاری و اجرای نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی برای درمان بیماری ها و اختلال ها استفاده می شود. این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی رفتاری و نوروفیدبک بر افسردگی زنان بزرگسال شهر تهران انجام شد. این پژوهش ا زنوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مراجعه کننده به چهار کلینیک مشاوره سطح شهر تهران در تابستان و پاییز 1397بود که بر اساس مصاحبه روانپزشک و ملاک های تشخیصی اختلال افسردگیDSM V داشتند. انتخاب آزمودنی ها به طور داوطلبانه و جایگزینی آن ها در دو گروه تحت درمان نوروفیدبک و درمان شناختی – رفتاری به طور تصادفی بر مبنای جدول اعداد تصادفی انجام شد. شرکت کنندگان در سه گروه شامل گروه آزمایشی درمان با نوروفیدبک (15 نفر)، گروه درمان با پروتکل شناختی درمانی (15 نفر) و گروه شاهد (15 نفر) که از مداخله های درمانی بدون بهره بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی،اضطرابواسترس لویبوندولویبوند (DASS) استفاده شد.داده های بدست آمده از تحقیق با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل واریانس و آزمونی تی وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.  در گروه درمان شناختی – رفتاری پس از مداخله ی درمانی میانگین افسردگی گروه درمان شناختی رفتاری 26 نمره کاهش (بهبودی گروه درمان) داشته است.گروه درمان نوروفیدبک پس از مداخله ی درمانی میانگین افسردگی گروه درمان نوروفیدبک 22 نمره کاهش (بهبودی گروه درمان) داشته است. نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی موثر در کاهش افسردگی قابلیت اجرایی در مراکز درمانی دارد. بنابراین روانشناسان می توانند برای کاهش افسردگی از روش درمانی نوروفیدبک استفاده نمایند. کلید واژه ها:روش درمان شناختی – رفتاری، نوروفیدبک، افسردگی مهاد، زنان بزرگسال
۱۴.

مقایسه سبک های دفاعی و عاطفه خودآگاه شرم و گناه در انواع خودشیفتگی و مقایسه با افراد غیرخودشیفته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودشیفتگی آسیب پذیر خودشیفتگی خودبزرگ بین شرم گناه مکانیزم های دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۲۸۱
شواهد موجود حاکی از این است که خودشیفتگی آسیب شناختی شامل دو فنوتیپ خودبزرگ بین و آسیب پذیر می باشد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه سبک های دفاعی و عاطفه خودآگاه شرم و گناه در این دو نوع خودشیفتگی و مقایسه آن با افراد عادی است. تعداد 350 دانشجو (230 دختر و 120 پسر) به صورت نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب شدند،و بر اساس غربالگری به وسیله پرسشنامه خودشیفتگی آسیب شناختی، تعداد 90 آزمودنی انتخاب شده و در سه گروه 30 نفره دارای رگه های خودشیفتگی خودبزرگ بین، خودشیفتگی آسیب پذیر و فاقد رگه های خودشیفتگی قرار گرفتند،و پرسشنامه سبک های دفاعی و مقیاس عاطفه خودآگاه را تکمیل کردند. داده ها به وسیله روش آماری تحلیل واریانس چندراهه مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد در خرده مقیاس شرم بین هر 3 گروه تفاوت معناداری وجود دارد، و نتایج میانگین گروه خودشیفته آسیب پذیر در خرده مقیاس شرم از میانگین دو گروه دیگر بیشتر، و این تفاوت معنادار است. در خرده مقیاس گناه بین فنوتیپ های خودشیفتگی با گروه نرمال تفاوت معناداری وجود دارد. در خرده مقیاس های سبک دفاعی رشدنایافته و سبک دفاعی روان آزرده بین فنوتیپ های خودشیفتگی با گروه نرمال تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج در حمایت از این نظریه است که احساس شرم را به عنوان هسته اصلی احساسات در آسیب شناسی روانی خودشیفتگی توصیف می کند،و همچنین نتایج حاکی از این است که دو فنوتیپ خودشیفتگی دو ابراز متفاوت از یک آسیب شناسی واحد هستند.
۱۵.

ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودآسیبی رفتارهای خودآسیبی غیرخودکشی روانسنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۱۲
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که عوامل مختلفی در تبیین خودآسیبی افراد تأثیر می گذارد، سنجش و اندازه گیری خودآسیبی و اظهارات مربوط به آن یکی از مسائلی است که از اهمیت زیادی برخوردار بوده و در پژوهش های فارسی مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در بین افراد دانشجو بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران بود که از میان آنها 393 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس رفتارهای پرخطر رجاعی و شفیعی (1390)، مقیاس افسردگی، اضطراب، و تنیدگی لاویبوند و لاویبوند (1995) مقیاس شخصیت مرزی لیشنرنیگ (1999) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی به کمک نرم افزارهای 22VSPSS و 8.80VLISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس اظهارات خودآسیبی از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است (0/94 = CFI، 0/92 =IFI ، 0/08 = RMSEA ). . همچنین برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که این میزان 93/0 بدست آمد و حاکی از رضایت بخش بودن اعتبار ابزار است. افزون بر آن نتایج همبستگی پیرسون نشان داد اظهارات خودآسیبی با رفتارهای پرخطر، افسردگی، اضطراب و تنیدگی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 01/0 >P دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد مقیاس اظهارات خودآسیبی در جامعه ایرانی از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار بوده و لذا استفاده از این مقیاس در پژوهش های مختلف می تواند کمک کننده باشد.
۱۶.

نقش خودتنظیمی هیجانی، مکانیزم های دفاعی و خودشناسی انسجامی در پیش بینی کیفیت روابط بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودتنظیمی هیجانی خودشناسی انسجامی دانشجویان کیفیت روابط بین فردی مکانیسم های دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۹۵
بدون شک انسان به عنوان موجودی اجتماعی با سایر انسان ها در ارتباط است. از آنجایی که رفتار انسان ها می تواند تحت تأثیر دیگران قرار گیرد، شناخت عوامل مؤثر بر روابط اجتماعی مهم است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های تهران در نیمه اول سال 1400 تشکیل می دهند که از بین آن ها 160 نفر واجد شرایط به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به پرسشنامه خودشناسی(قربانی و همکاران، 2008)، مکانیزم های دفاعی(DSQ-40) خودتنظیمی هیجانی(هافمن و کاشدان، 2010) و کیفیت روابط بین فردی(پیرس و همکاران، 1991) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که مؤلفه های خودشناسی انسجامی(خودشناسی تأملی، خودشناسی تجربه ای و خودشناسی انسجامی) با کیفیت روابط بین فردی رابطه مثبت دارند، از بین مؤلفه های مکانیسم های دفاعی، مکانیسم رشدیافته رابطه مثبت، مکانیسم رشدنیافته رابطه منفی و بین مکانیسم روان آزرده با کیفیت روابط بین فردی رابطه ی معناداری پیدا نشد. از بین مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی نیز، سازگاری و تحمل رابطه مثبت، و پنهان کاری رابطه منفی معناداری با کیفیت روابط بین-فردی دارند. یافته های این پژوهش نشان داد که خودتنظیمی هیجانی، مکانیسم های دفاعی و خودشناسی انسجامی از عوامل مؤثر در کیفیت روابط بین فردی است، بنابراین می توان با شناسایی این متغیرها در افراد و بهبود آن ها، کیفیت روابط افراد را بهبود بخشید.
۱۷.

بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی بر ریسک پذیری سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش هیجانی ویژگی های شخصیتی مالی رفتاری و ریسک پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۲
هدف: امروزه گزینه های مختلف سرمایه گذاری در بازار در دسترس است و سرمایه گذاران همیشه گزینه سرمایه گذاری را ترجیح می دهند که متناسب با ویژگی های شخصیتی آن ها، ترجیحات ریسک و بازدهی مورد انتظارشان باشد. همچنین تحمل ریسک تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی سرمایه گذاران قرار می گیرد. بدین ترتیب، مطالعه حاضر به رابطه بین ویژگی های شخصیتی، هوش هیجانی و تحمل ریسک می پردازد. روش: پژوهش حاضر از روش تحقیق کمی بوده و طرح پژوهش از نوع همبستگی می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی – قیاسی با تاکید بر تحلیل ساختاری و بر اساس هدف از نوع کاربردی می باشد. داده ها از 200 سرمایه گذار بورس اوراق بهادار از طریق پرسشنامه آنلاین جمع آوری گردید. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که تمامی بارهای عاملی شاخص ها بالای 5/0 می باشند و بارعاملی شاخص ها، مطلوب است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل مدل پژوهش مشخص گردید بین هوش هیجانی و ادارک ریسک و هوش هیجانی و تمایل به ریسک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین ارتباط مثبت و معنادار ویژگی های شخصیتی و ادراک ریسک و تمایل به ریسک مورد تأیید قرار گرفت. شواهدی مبنی بر وجود نقش تعدیلی از ویژگی های شخصیتی در ارتباط بین هوش هیجانی با میزان ریسک پذیری یافت نشد. نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش حاضر می تواند برای سرمایه گذاران بسیار حائز اهیمت باشد تا با اطلاع از ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی به بالاترین صرف ریسک دست یابند.
۱۸.

سبک دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند: نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک دلبستگی اعتیاد رفتاری حساسیت به طرد بزرگسال جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۴۰
زمینه: با وجود اینکه نقش سبک دلبستگی، حرمت خود پایین، و حساسیت به طرد بالا در اعتیاد به تلفن همراه هوشمند تأیید شده است اما هنوز ابهامات فراوانی در نحوه تأثیر این عوامل بر اعتیاد به تلفن همراه هوشمند وجود دارد؛ حتی در برخی از موارد، نتایج پژوهشی در تناقض با یکدیگر هستند، شاید به این علت که غالباً این موارد مسستقل از هم بررسی شده اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند صورت گرفت. روش: به منظور بررسی رابطه غیر مستقیم سبک دلبستگی و تلفن همراه هوشمند از طریق حرمت خود و حساسیت به طرد، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. کاربران 20 تا 34 ساله ای که از تلفن همراه هوشمند استفاده می کردند جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند. در این پژوهش 452 شرکت کننده 20 تا 34 ساله (1/49 درصد زنان و 50/9 درصد مردان) به صورت داوطلبانه، پرسشنامه های سبک دلبستگی بشارت (2011)، اعتیاد به تلفن همراه سواری (1393)، حرمت خود روزنبرگ (1965) و حساسیت به طرد نسخه بزرگسال برنسون و همکاران (2009) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر با استفاده از آزمون بوت استراپ نشان داد متغیرهای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای جزئی داشته و در رابطه سبک دلبستگی مضطرب با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای کامل را ایفا می کنند. همچنین جنسیت بر مسیر مستقیم سبک دلبستگی اجتنابی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند و مسیر غیرمستقیم سبک دلبستگی مضطرب و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند، نقش تعدیل گری دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در راستای حل معضل اعتیاد به تلفن همراه هوشمند به ویژه در مورد زنان، توجه به مؤلفه های حرمت خود و حساسیت به طرد می تواند راه گشا باشد.
۱۹.

تبیین شیوع کوئید -۱۹ بر اساس نظریه بازی ها و پیش بینی عدم واکسیناسیون به عنوان رفتار سواری رایگان از طریق صفات تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سواری رایگان صفات تاریک شخصیت کوئید-19 واکسیناسیون نظریه بازی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۹۳
پژوهش های متعددی نشان داده اند که نظریه بازی ها و به طور خاص دیدگاه کالاهای عمومی به درک بهتر رفتار افراد در یک پاندمی جهانی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر این است که ضمن تبیین برنامه واکسیناسیون علیه ویروس کوئید- ۱۹ بر اساس نظریه بازی کالای عمومی، عدم شرکت در واکسیناسیون را به عنوان رفتار سواری رایگان از طریق صفات تاریک شخصیت پیش بینی کند. 176 شرکت کننده اینترنتی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به سؤالات جمعیت شناختی و پرسشنامه صفات تاریک شخصیت پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. از رگرسیون لجستیک دوحالتی برای پیش بینی متغیر مشارکت در واکسیناسیون استفاده شد. نتایج آزمون هومسر- لمشو نشان داد که مدل به صورت مناسبی با داده ها برازش دارد (249/12 x2=، 05/0< P) و قادر به پیش بینی متغیر ملاک (شرکت/ عدم شرکت در برنامه واکسیناسیون) بود (914/63 x2= کلی نگر، 001/0> P). درکل مدل قادر بود 9/86 درصد همه موارد را به درستی پیش بینی کند. از بین سه متغیر پیش بین خودشیفتگی، ماکیاولیسم و سایکوپاتی در سطح خطای 05/0 تنها ضریب شیب تفکیکی برای متغیر سایکوپاتی معنادار بود؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت افزایش در نمرات سایکوپاتی با کاهش احتمال یا شانس شرکت در واکسیناسیون ارتباط دارد (179/0OR=). این پژوهش با به کارگیری مفاهیمی از علم اقتصاد (نظریه بازی ها) تبیین جدیدی از مشارکت گروهی افراد در برنامه واکسیناسیون ارائه می کند؛ همچنین نتایج این پژوهش به درک بهتر چگونگی عملکرد افراد با صفات تاریک شخصیت در واکسیناسیون علیه کوئید-19 کمک می کند.
۲۰.

شناسایی عوامل مؤثر بر رشد پس از آسیب زنان مطلقه: یک پژوهش زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رشد پس از آسیب زنان طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۱۰
زمینه: رشد پس از آسیب به تغییرات مثبت تجربه شده پس از وقایع آسیب زا اشاره دارد. اگرچه رویدادهای استرس زا مانند مرگ همسر یا طلاق که به تغییر در ساختار خانواده منجر می شود، با تجربه های منفی مانند پریشانی روانشناختی و برخی بیماری های روانی مانند اختلال استرس پس از سانحه همراه است، اما برخی پژوهش ها نشان می دهند که این رویدادها منجر به مبارزه و تحمل روانی در فرد می شوند و فرصت های منحصر به فردی برای رشد در اختیار افراد قرار می دهند. هدف: با توجه به شکاف تحقیقاتی در رابطه با اثرات مثبت رویارویی با طلاق در زنان، مطالعه حاضر با هدف تبیین مدل رشد پس از آسیب زنان مطلقه انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و روش تئوری زمینه ای در سال 1399 در شهر تهران انجام شد. گروه نمونه با انتخاب 19 زن مطلقه رشدیافته (با اذعان مشارکت کنندگان به تجربه رشد و کسب نمره دو انحراف استاندارد بالاتر از میانگین در آزمون رشد پس از آسیب تدسچی و کالهون (1996) توسط مشارکت کنندگان) به اشباع نظری رسید. روش نمونه گیری در ابتدا هدفمند بود و سپس برای اشباع مقوله ها از روش نمونه گیری نظری استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و سپس داده ها با روش نظام مند اشتراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها: تجزیه و تحلیل مصاحبه ها منجر به شناسایی 13 مقوله اصلی و 40 مقوله فرعی شد. رشد و شکوفایی پس از طلاق، مقوله مرکزی الگوی رشد پس از آسیب می باشد. دستیابی به رشد و شکوفایی به طور کلی می تواند محصول مواجهه با رنج و پذیرش آن، معنویت و عشق به فرزندان باشد. زمان به عنوان عامل مداخله گر استخراج شد. منابع حمایتی، عوامل شخصیتی و درونی به همراه زمینه های تربیتی و خانوادگی نیز به عنوان عوامل زمینه ای به رشد و شکوفایی کمک می کنند و راهبردهای رشدآفرین استخراج شده نیز شامل یاری جویی، چاره اندیشی، مدیریت افکار و هیجانات، انجام فعالیت های تسکین دهنده و آرامبخش و خودمراقبتی بود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر با شناسایی عوامل مؤثر بر رشد پس از آسیب، می تواند راهگشای روانشناسان و مشاوران جهت کاهش آسیب های طلاق و ارتقای رشد پس از طلاق باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان