حمیدرضا میرشکاری

حمیدرضا میرشکاری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بررسی تأثیر سبک رهبری تحول آفرین بر ارتقاء خلاقیت کارکنان با نقش میانجی تسهیم دانش (مورد مطالعه: دانشگاه علوم دریایی امام خمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهبری تحول آفرین خلاقیت کارکنان تسهیم دانش دانشگاه علوم دریایی امام خمینی (ره)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 957 تعداد دانلود : 111
هدف :خلاقیت کارکنان، مؤلفه ای کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار در سازمان های امروزی با فناوری پیشرفته می باشد. شناسایی عوامل تأثیرگذار رهبری تحول آفرین و تسهیم دانش بر نقش فزآینده خلاقیت در کسب مزیت رقابتی، بسیار برجسته می باشد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر سبک رهبری تحول آفرین بر ارتقاء خلاقیت کارکنان با نقش میانجی تسهیم دانش در دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) می پردازد. روش :پژوهش حاضر از نظر روش جزء مطالعات توصیفی _ همبستگی و از نظر هدف، از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری، اساتید و رؤسای یگان های آموزشی و دانشکده ها، فرماندهان و مدیران یگان های اجرایی و ستادی در دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده، به تعداد 103 نفر محاسبه و لحاظ گردید. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS و PLS  انجام گرفت. یافته ها : یافته های پژوهش نشان دهنده این است که رهبری تحول آفرین بر تسهیم دانش و خلاقیت کارکنان تأثیر معناداری دارد. همچنین تسهیم دانش بر خلاقیت کارکنان تاثیر معناداری دارد و فرضیه میانجی رهبری تحول آفرین برخلاقیت کارکنان ازطریق تسهیم دانش مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری : مسئولین باید جوی در دانشگاه حاکم کنند که کارکنان اطمینان حاصل کنند که به پیشنهادهای مؤثر و نوآورانه پاسخ مناسبی داده می شود. مدیران و فرماندهان چشم اندازهای دانشگاه را در رسیدن به  اهداف آموزشی درنظر بگیرند و قبل از تصمیم گیری، از نظرات وپیشنهادات کارکنان استفاده کنند و تا با اشتراک گذاری دانش و تجربه، ضمن انتخاب بهترین ایده و نظر، نقشه راه و برنامه های اجرایی دانشگاه مشخص گردد.
۲.

اثربخشی آموزش خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان دارای همسر جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانواده درمانی ساختاری رضایت زناشویی عملکرد خانواده جانباز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 263 تعداد دانلود : 619
مقدمه: خانواده، قدیمی ترین نهاد اجتماعی است که از زمان پیدایش بشر وجود داشته و اساس تشکیل جامعه است. لذا پژوهش حاضر به اثربخشی آموزش خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان دارای همسر جانباز می پردازد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه در سال 1397 انجام گرفت. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ زﻧﺎن ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎزان 25 ﺗﺎ 40 درﺻﺪ شهر زاهدان ﺑﻮدﻧﺪ که  پس از بررسی ویژگی های دموگرافیک بیماران و انجام مصاحبه بالینی، تعداد 50 نفر از مراجعان دارای شرایط لازم برای پژوهش موردنظر مشخص شدند که ﭘﺲ از ﭘﺎﺳﺦ دادن ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ عملکرد خانواده اپستاین، بالدوین و بیشاب (1983) و رضایت زناشویی السون و فورز (1989) و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور I و II و DSM- IV، درنهایت از ﻣﯿﺎن آنها 48 ﻧﻔﺮ ﮐﻪ در آزﻣﻮن عملکرد خانواده و رضایت زناشویی کم ترین نمره  را ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ، انتخاب شده و به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ در دو ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ و گواه (ﻫﺮ ﮔﺮوه 24 ﻧﻔﺮ) ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﺟﻠﺴﺎت آﻣﻮزش ﻃﯽ نه ﺟﻠﺴﻪ ﻫﻔﺘﮕﯽ (ﻫﺮ ﺟﻠﺴﻪ 90 دﻗﯿﻘﻪ) ﺑﺮای ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. ﮔﺮوه گواه ﺗﺤﺖ ﻫﯿﭻ آﻣﻮزﺷﯽ ﻗﺮار ﻧﮕﺮﻓﺘﻨﺪ و در ﺟﻠﺴﻪ آﺧﺮ ﻫﻢ پس آزمون ﺑﺮای ﻫﺮ دو ﮔﺮوه اﺟﺮا شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها آزمون شاپیرو ویلک، آزمون لوین، آزمون باکس، لامبدای ویلکز و تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-20 استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد که آموزش خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی موجب بهبود و ارتقای عملکرد خانواده و رضایت زناشویی  زنان دارای ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎز شده است و نیز تفاوت نمره حاصله در گروه آزمایش و کنترل معنی دار بود (05/0< p). بحث: در خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی به زنان کمک شد تا هم زمان با آشکار ساختن تعارضات موجود، امکان حل وفصل تضادها و تعارض های موجود فراهم شود و عملاً روش درست حل آنها را آموخته و آن را در زندگی واقعی به کار ببرند که این امر باعث ارتقا و بهبود عملکرد خانواده و رضایت زناشویی در آنها شد.
۳.

بررسی ویژگی های شخصیتی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان با گروه عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: شخصیت افسردگی پس از زایمان ویژگی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 150
افسردگی پس از زایمان، سندرمی است که ترکیبی از ناخوشی های جسمی، روانی و تغییرات رفتاری که برخی از زنان پس از تولد فرزند آن را تجربه می کنند. هدف پ ژوهش حاضر، مقایسه ی ویژگی های شخصیتی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان با گروه عادی (فاقد افسردگی پس از زایمان) می باشد. در این پژوهش توصیفی- مقطعی، 150 نفر (99 نفر در گروه فاقد افسردگی پس اززایمان و 51 نفردرگروه افسرده ی پس از زایمان) از مراجعین به مراکز بهداشتی و درمانی شهر زاهدان درسال 92-1391 بر اساس نمونه گیری خوشه ای تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار تحقیق شامل دو پرسش نامه ی افسردگی پس از زایمان ادینبورگ و پرسش نامه ی پنج عاملی شخصیت نئو بود. برای تحلیل داده ها ازآزمون تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار SPSSنسخه ی 18 استفاده گردید. بین میانگین نمرات ویژگی های شخصیتی در دو گروه زنان افسرده ی پس از زایمان و گروه عادی در شاخص های روان آزرده گرایی، برون گرایی، موافق بودن و با وجدان بودن، تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات دو گروه وجود داشت (001/0=P) ولی درشاخص گشودگی تفاوت، معنی دارنبود (654/0=P). برنامه های حمایتی و آموزشی در طی دوره ی قبل و بعد از زایمان، برای مادر و اطرافیان در جلوگیری از مشکلات شخصیتی در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان، ضروری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان