آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

متن

الفکر السیاسى العربى الاسلامى (دراسه فى ابرز الاتجاهات الفکریه ) الدکتور جهاد تقى صادق. چاپ اول: بغداد, جامعه بغداد کلیه العلوم السیاسیه, 1993م. 46ص.
تاریخ اندیشه سیاسى اسلام و تطورات آن قابل توجه و بااهمیت است. در حوزه اندیشه ء سیاست اسلامى دو گونه پژوهش, بایسته محافل تحقیقاتى است: یکى نگرش از بیرون به کل سیاست اسلامى و بررسى تاریخ اندیشهء سیاسى, تطورات آن, علل پیدایش اندیشه هاى مختلف , شیوه صاحب نظران در مباحث سیاسى, کارکرد آن اندیشه در تاریخ و در جامعه هاى مختلف مبادى و مبانى آن و دوم بررسى مذاهب سیاسى در اسلام همانند فقه مقارن در دانش فقه و ملل و نحل در دانش کلام است. از دوران گذشته نوشته هاى علمى و مهمى در دو زمینه مزبور به چشم نمى خورد اما در عصر جدید, به ویژه دهه هاى اخیر, محققان مسلمان و غیرمسلمان رویکردى به آن موضوع ها داشته و آثارى نوشته شده است ازجمله , همین اثر است. نویسنده از مدرسان دانشکده علوم سیاسى دانشگاه بغداد و غیر از چند مقاله کتاب دیگرى از وى سراغ نداریم.
این کتاب شامل دو بخش اصلى است: در بخش اول پیدایش, ماهیت, مصادر و ویژگى هاى اندیشه ء سیاسى اسلام بررسى شده است. بخش دوم عهده دار بررسى مشرب هاى سیاسى است.
در مجموع هشت مشرب بررسى شده است: چهار مشرب کلاسیک (قدیمى) و چهار مشرب جدید.
نویسنده انگیزه خود را در نگارش این اثر, آگاهى بخشیدن به دانشجویان علوم سیاسى از میراث اندیشه سیاسى اسلامى ـ عربى مى داند (ص7).
وى قلمرو پژوهش خود را در ضمن تعریف اندیشهء سیاسى اسلام این گونه معرفى کرده است: یمکن ان نحدد تعریفا مبسطا وعاما للفکر السیاسى العربى الاسلامى على انه : مجموعه الآراء والمبادى والنظریات التى اطلقتها المجموعه البشریه العربیه فالاسلامیه منذ الفتره السابقه لظهور الرساله الاسلامیه حتى العقود الاولى من القرن العشرین وان تلک المجموعه من الاراء والنظریات تعرضت للعلاقه بین الفرد والسلطه ودرست وفسرت ظاهره السلطه فى نشاتها ووجوبها او جوازها ومالها.
عوامل موثر در تکوین اندیشه سیاسى اسلامى عربى را عبارت از آموزه هاى الهى, افکار و عقاید انسانى و موقعیت جغرافیایى مى داند. در مبحثى دیگر مصادر اندیشه سیاسى اسلام را دو گونه دانسته است : یکى منابع پژوهشى که با مطالعهء آن ها مى توان زوایاى سیاست اسلامى را کشف نمود که عبارتند از: اسناد سیاسى, کتاب هاى تاریخى و متون سیاسى. دوم اصولى است که سیاست اسلامى بر پایه آن ها شکل گرفته است. اعتقاد وى بر این است که سیاست اسلامى ـ عربى بر پایه فرهنگ هاى عربى قبل از اسلام, یونانى, اجنبى و خود اسلام, بنیان گذارى شده است. نویسنده مقوله هایى هم چون شورا, مساوات و عدالت را نه ابداع اسلام بلکه موجود در فرهنگ عربى قبل از اسلام و ممضاى شارع مى داند.
در فراز بعدى ویژگى هاى سیاست اسلامى یعنى عالمیت (جهانى بودن), اصالت, ترابط اخلاق و سیاست, شاملیت و انعطاف پذیرى نسبت به مقتضیات زمان بررسى شده است.
مبحث اصلى نویسنده پس از مقدمات پیشین بررسى مشرب هاى سیاسى متفکران مسلمان است.
گرایش فلسفى در سیاست (الاتجاه السیاسى ـ الفلسفى) اولین دیدگاهى است که به تحلیل آن پرداخته است. آراى سیاسى دو فیلسوف, فارابى و ابن سینا را به عنوان نمونه و ذیل عنوان هاى نیاز انسان به جامعه, طبقات اجتماعى, ویژگى هاى مدینه فاضله و دیگر مدینه ها, رئیس مدینه فاضله, تکوین جامعه و قوانین اجتماعى بررسى کرده است.
دیدگاه هاى ماوردى و ابن تیمیه را به عنوان نمایندگان مشرب سیاسى ـ فقهى تحلیل کرده است. مشغله فکرى اینان عبارت است از: ضرورت زمامدارى, شرایط و وظایف زمامدار, شیوه هاى انعقاد امامت, بیعت, وزارت, امارت و حقوق مردم در نظام سیاسى.
پس از آن به مشرب سیاسىـ کلامى که از موضع کلام به مباحث سیاسى نگریسته , مى پردازد. افکار سیاسى دو متکلم یعنى قاضى عبدالجبار معتزلى و شریف مرتضى را شاخص این طرزفکر دانسته است. عمده ترین مباحث این گرایش عبارت است از: لطف خداوندى و رهبرى, وظیفه امامت در حفاظت از دین, عصمت به عنوان صفتى از رهبر, خداوند و نصب امام, نقش مردم در تعیین امام.
ابن خلدون و ابن ازرق, نماینده گرایش سیاسى ـ اجتماعى مى باشند. اهتمام آنان به تبیین واقعیت ها, ریشه ها و تطورات مسائل اجتماعى است. در منظر آنان دولت یک نهاد اجتماعى است که پیدایش, رشد و افول دارد, زمامدارى در مراحل تطور خود داراى آثار اجتماعى ویژه اى است و بنیان هاى دولت هم چون عصبیت براى آنان مهم است.
بخش بعدى کتاب با عنوان الفکر السیاسى العربى الاسلامى فى عصر الیقظه العربیه با مقدمه اى طولانى در تحلیل اوضاع عمومى دولت عثمانى شروع شده است. به نظر نویسنده دولت عثمانى بستر مناسبى براى زایش و تکون دیدگاه هاى جدید سیاسى در جهان اسلام بود. چهار گرایش سیاسى عمده در عصر جدید در جهان اسلام پدیدار گشت.
دیدگاه دمکراسى که با اندیشه هاى طهطاوى نضج یافت. وى که درس آموختهء الازهر و آشنا به مباحث اسلامى کلاسیک بود تلاش کرد نظام دمکراتیک غرب را با مبانى اسلام منطبق سازد. گرایش دوم روش انقلابى ضداستعمارى سید جمال الدین اسدآبادى است که علت العلل عقب ماندگى و همه ء مصائب جهان اسلام را استعمار و افتراق مسلمانان مى دانست. گرایش سوم که نمایندهء آن محمد عبده است به مشرب اصلاح طلبى مشهور شده است. تداوم دیدگاه هاى عبده توسط محمد رشید رضا و کواکبى انجام یافت. اینان تهذیب نفس و آموزش و پرورش را پایه همه ء سعادت ها یا شقاوت ها دانسته و در سیاست نوعى اصلاح طلبى و نظام سیاسى معقول را پیشنهاد مى نمایند. و بالاخره ساطع حصرى به عنوان نماینده جریان ناسیونالیسم عربى که نظام سیاسى متناسب با آموزه هاى ملى گرایانه را خواهان است, مورد تحلیل و پژوهش قرار گرفته است.
قلمرو پژوهش نویسنده منحصر به فرهنگ عربى است و کشورهایى هم چون ایران و پاکستان از قلمرو تحقیق وى بیرون است. هم چنین به گرایش هایى شیعى به غیر از شریف مرتضى نپرداخته است.
هرچند تقسیم نویسنده از مشرب ها به دلیل عدم طبقه بندى منطقى, خام و قابل تامل به نظر مى رسد ولى از معدود نویسندگانى است که سیاست اسلامى را از این منظر بررسى کرده است. بنابراین تنها حسن این کتاب به بحث کشیدن مباحث سیاست مقارن اسلامى است وگرنه به دلیل ضعف هاى آن نمى توان آن را در شمار متون علمى و تخصصى نام برد .

تبلیغات