آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

متن

اى برادر تو هـمان اندیشه اى
مابقى خود, استخوان و ریشه اى
فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه.1
اندیشه, زیربناى حیات و حرکت انسان و جوهرهء وجود آدمى است بالندگى و سلامت این اندیشه با عواملى چند گره مى خورد که مهم ترین آن, تضارب آرا و تعاطى افکار است. گفت وگوهاى علمى, رایزنى فکرى, بحث و مباحثه, نقد و نظر و در پالایش و رشد اندیشه سهمى به سزا دارد. امروزه با گسترش وسایل ارتباطى, زمینهء برخورد اندیشه ها بیش از گذشته فراهم است. عالمان و فرهیختگان این عصر به آسانى و سهولت مى توانند با همگنان علمى خود به بحث نشسته و ارتباط علمى برقرار سازند.
کناره گرفتن از این خوان گسترده نشانهء کوته فکرى و بازماندن از کاروان معرفت است.
تعاطى افکار, بر سه رکن استوار است:
ـ سعهء صدر و استقبال از دیگر اندیشه ها
ـ وارسى علمى و منصفانه
ـ روحیهء حق پذیرى و صواب جویى.
شک نیست که این سه رکن, زمانى حاصل مى شود که ارباب معرفت و صاح بان فکر بدان التزام ورزند.
تعاطى افکار, خصلتى صواب و میانه است. در یک طرف, جز میت و تعصب مذموم, و در طرف دیگر بى ریشگى و نا استوارى اندیشه قرار مى گیرد به سخن دیگر, در یک سو خودباورى فکرى و خویشتن را بر بام معرفت دیدن, و در سوى دیگر, ناپایدارى در اندیشه و عقیده, و افراط در تغییر راى و نظر است.
از نشانه هاى جامعهء انسانى و خدایى, فتح باب گفت وگوى اندیشمندان و متفکران است.
خداوند بزرگ بندگان خویش را با همین وصف ستوده و به آنان بشارت داده است.
آنان که از اندیشه هاى ناب برخوردارند و کاخ معرفتى خویش را بر پایه هاى استوار فطرت و عقل بنا نهاده اند, نه تنها هراسى از تبادل راى و نظر نداشته, که خود پیشتاز این عرصه اند.
سیرهء پیشوایان معصوم و صحابه و یاران صدق آن ها, گواه این امر است پرسش هاى بسیار زنان و مردان از پیامبر(ص) و امامان(ع), شرکت جستن ائمه(ع) در مناظره هاى علمى, تشویق شاگردان خویش به بحث و مباحثه, از این دست است.2
این پرسش ها و گفت وگوها, بر محور این مباحث استوار بود: وجود خداوند, یگانگى او, صفات بارى, نبوت, ویژگى هاى انبیا, ضرورت امامت و و این همه در یک کلام یعنى:
غور در تمامى عرصه هاى معرفت. و در این میان تنها حریم ممنوع, گفت وگو در ذات الهى بود. داستان آن مرد شامى که براى مناظره با امام صادق(ع) به مدینه آمد و درخواست تبادل راى در مسئلهء استطاعت, کلام, امامت, فقه و را نمود و حضرت وى را در هر زمینه به یکى از شاگردان احالت داد, معروف است.3
شیخ مفید گفته است: (فقیهان شیعى و دین شناسان, از مناظره بهره مى جستند و آن را روا مى دانستند)4.
و شهید ثانى معتقد است که: (اعلم ان المناظره فى احکام الدین من الدین)5تبادل نظر در مسائل دینى عضوى از پیکرهء دین است.
نوشته هاى به یادگار مانده از سلف صالح که نشان از اهتمام بدین امر دارد, فراوان است6.
باید توجه داشت که اگر مناظره و تبادل راى و نظر, به گفته شهید ثانى جزو دین است, فراهم سازى فضاى سالم, توصیه و ترغیب بدان نیز قطعا امرى دینى خواهد بود.
از این رو, فرزانگان و اندیشه وران مسلمان, باید امروز, نیز به این اصل ارج نهاده و آن را پاس بدارند, و مى باید باب تعاطى افکار با دیگران و البته در درون امت اسلامى را بیش از گذشته بگشایند.
تبادل نظر که امرى انسانى و دینى است, محکوم اصول مسلم انسانى و عقلانى خواهد بود و نشاید که برخورد اندیشه ها به نفى اندیشه و فکر بیانجامد. این امر باید اندیشه ساز باشد نه اندیشه سوز, رشد دهنده باشد و نه رکودآورنده.
پاره اى از اصول عقلایى حاکم بر تعاطى افکار از این قرار است:
1 ـ برخورد اندیشه ها با انگیزه حق جویى وحقیقت یابى انجام شود , انصاف علمى و عدالت فکرى فضاى گفت وگو و بحث را معطر سازد.
2 ـ تضارب آرا نباید به هتک امور مقدس و مورد احترام عموم, منتهى گردد. 3 ـ برخورد اندیشه ها باید در مسیرایجاد تفاهم میان انسان ها و حاکمیت ارزش هاى انسانى به پیش رود.
4 ـ همتایى و هم سطح بودن مباحث, اصلى دیگر در گفت وگوهاى عالمانه است. 5 ـ برخورد اندیشه ها باید در راستاى ایجاد علاقه و احترام متقابل میان ملت ها و دولت ها باشد. این تلقى که باید ملت ها را دربرابر حاکمیت قرار داد و به جناح بندى قدرت و مردم دامن زد, اصل انسانى نیست. گروهى ناخودآگاه این ایده را ترویج مى کنند, و هرگاه سخن از آزادى سیاسى,نصیحت حاکمان به میان مىآید,چیزى جز ایجاد شورش و هیاهو تلقى نمى کنند و شگفت آن که همین راتضارب آرا و فضاى باز سیاسى نام مى نهند.
6 ـ نشاید که مباحثات فکرى و نقد و نظر را به قانون شکنى کشاند. اگر قانونى مورد گفت وگوى متفکران قرار گرفت, مجوز براى کنار نهادنآن نیست بلکه تا قانون است, باید بدان التزام داشت. چنان که در مباحثه هاى فقهى هیچ گاه, بحث و نظر, مجوزى براى کنار گذاردن فتواى مرجع تقلید نیست.
درمرحلهء کنونى جامعهء ما, گفت وگو و بحث و نظر در حوزهء مبانى و مسائل اندیشه سیاسى دینى, ضرورى و در صدر است اما به علل گوناگون اندیشمندان کم تر بدان پرداخته و به بحث هاى بنیادین و ریشه اى آن خود را نزدیک ساخته اند. همین امر سبب شده پرسش هاى فراوان در اذهان جامعه به وجود آمده , متراکم گردد.
قطعا گشودن باب گفت وگو در این عرصه در اقناع علمى جویندگان حقیقت, سودمند خواهد افتاد.
فصلنامه حکومت اسلامى مى کوشد بسترى سالم, براى این گونه مناظره ها و مباحثات باشد, و بر آن است تا صاحبان اندیشه و فکر را بدان فرا خواند.
سردبیر
: پى نوشت ها
1 . زمر (39) آیه 18.
2 . سفینة البحار, ج2, ص596 ـ 597.
3 . همان, ص597.
4 . همان, ص596.
5 . منیة المرید, ص171.
6 . ر. ک: آقا بزرگ تهرانى, الذریعة الى تصانیف الشیعة, ج22, ص280 ـ 305.

تبلیغات