آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۸

چکیده

متن

دو قدرت
چین و هندستان که متحدان قدیمی و رقبای امروزی هستند، در حال بازسازی روابط اقتصادی خود پس از حدود پنج دهه هستند. به همین دلیل، شرکت‌های چند ملیتی با چالش‌برانگیزترین – و البته نویدبخش‌ترین – مناطق کسب و کار مواجه هستند.
چین
مساحت: 9،596،960 کیلومتر مربع (2007)
جمعیت: 32/1 میلیارد نفر (2007)
نرخ رشد حقیقی تولید ناخالص داخلی: 1/11 درصد
نرخ سرانه‌ تولید ناخالص داخلی: 7800 دلار (قدرت خرید)
بیکاری: 2/4 درصد (2005)
جمعیت زیر خط فقر: 10 درصد (2004)
صادرات: 974 میلیارد دلار
واردات: 9/777 میلیارد دلار
نرخ تبادل ارزی: 52/7 یوان در ازای هر دلار (2007)
واردات: از ژاپن، کره‌ جنوبی، ایالات متحده آمریکا و آلمان
صادرات: به ایالات متحده آمریکا، ژاپن، کره‌ جنوبی و آلمان
نرخ سواد: 9/90 درصد (2000)
امید به زندگی: 88/72 سال (2007)
منبع: گزارش جهانی سی‌آی‌ای؛ www.xe.com؛ اطلاعات بر مبنای برآوردهای سال 2006 هستند به استثنای مواردی که مشخصاً ذکر شده‌اند.
هندوستان
مساحت: 3،287،590 کیلومتر مربع (2007)
جمعیت: 13/1 میلیارد نفر (2007)
نرخ رشد حقیقی تولید ناخالص داخلی: 4/9 درصد
نرخ سرانه‌ تولید ناخالص داخلی: 3800 دلار (قدرت خرید)
بیکاری: 8/7 درصد (2005)
جمعیت زیر خط فقر: 25 درصد (2004)
صادرات: 112 میلیارد دلار
واردات: 9/187 میلیارد دلار
نرخ تبادل ارزی: 80/39 روپیه در ازای هر دلار (2007)
واردات: از چین، ایالات متحده آمریکا، آلمان و سنگاپور
صادرات: به ایالات متحده آمریکا، امارات متحده‌ عربی، چین و انگلستان
نرخ سواد: 61 درصد (2000)
امید به زندگی: 59/68 سال (2007)
منبع: گزارش جهانی سی‌آی‌ای؛ www.xe.com؛ اطلاعات بر مبنای برآوردهای سال 2006 هستند به استثنای مواردی که مشخصاً ذکر شده‌اند.
چگونه چین و هندوستان به شکلی متفاوت توسعه یافته‌اند
چین و هندوستان دو همسایه‌ پر جمعیت در آسیا هستند اما تفاوت‌های آنها به مراتب بیشتر از شباهت‌هایشان است.
چین
مبانی
دولت: یک حزب، بر چین حاکم است. آنانی که در رأس هستند، کنترل فرآیند اصلاحات کشور را بر عهده دارند هر چند که بسیاری از بروکرات‌ها از پکن دور می‌باشند. مسئولانی که شرایط رشد اقتصادی را فراهم آورند می‌توانند از نردبان موفقیت بالا بروند.
اطلاعات و شفافیت اطلاع‌رسانی: اطلاعات اقتصادی به طور فزاینده‌ای در دسترس هستند اما اطلاعات سیاسی چنین نیستند. تلاش‌های دولت برای سانسور اخبار در تضاد با تلاش‌های آن در قبال توسعه‌ فن‌آوری‌های انتشار اطلاعات است.
حقوق مالکیت: دولت به حقوق افراد در قبال مالکیت دارایی‌ها احترام می‌گذارد اما وقتی این دو در مقابل هم قرار بگیرند، حقوق افراد در ازای حقوق دولت قربانی می‌شوند. بنابراین دولت می‌تواند سرمایه‌گذاری‌های عظیمی بر روی کالاها و خدمات دولتی انجام دهد.
مضامین
کسب و کار بومی: این کشور دارای میلیون‌ها کارآفرین بالقوه است اما پتانسیل آنها محدود است مگر این که با دولت یا خارجی‌ها شریک شوند. دولت اغلب خود کارآفرین است.
شرکت‌های چندملیتی: شرکت‌های چند ملیتی باید برای فعالیت از دولت مجوز بگیرند. با توجه به اینکه آنها برای سرمایه و استعدادها به کشورهای زادگاه خود متکی هستند، چندان تحت تأثیر بازارهای ضعیف چین نیستند.
افراد مقیم خارج: چینی‌های مقیم خارج، نقش یک کاتالیزور را در آغاز رشد اقتصادی این کشور از دو دهه‌ پیش بر عهده داشته‌اند. آنها هنوز هم منبع سرمایه هستند هر چند که بیشتر چینی‌ها به عنوان مغزهای متفکر به کشور خود بازمی‌گردند.
اقتصادی روستایی: زیرساختارهای فیزیکی در روستاها اغلب در سطح عالی است. اما کاهش نسبی استانداردهای زندگی در مقایسه با مناطق ساحلی، اعتراض‌ها و مخالفت‌هایی را در پی داشته است.
تحصیلات و بهداشت: چین که از منابعی غنی برخوردار است، سرمایه‌گذاری‌های زیادی در خصوص آموزش و تحصیل داشته است. سطح سواد پایه بسیار بالا است. اما کیفیت بهداشت بسیار بد است زیرا بعد از سال 1978، چین از یک سیستم متمرکز به سمت یک مدل خصوصی حرکت کرده است.
روابط بین‌الملل: چین با سرعت در حال توسعه‌ روابط بین‌الملل است. این کشور راه خود را پیدا کرده است. از این حیث، چین جلوتر از هندوستان است و برتری مشهودی را در آسیای مرکزی و آفریقا پیدا کرده است.
هندوستان
مبانی
دولت: سران احزاب متعدد سیاسی در یک دموکراسی بی نظم و ترتیب با یکدیگر ائتلاف می‌کنند. قدرت در دست نخبگان اقتصادی یا اجتماعی نیست. به حقوق فردی احترام گذاشته می‌شود اما در اغلب موارد، به دلیل منافع گروهی، سیستم حکومتی دچار کژکاری می‌شود.
اطلاعات و شفافیت اطلاع‌رسانی: همیشه سر و صدا و جار و جنجال زیادی در مورد حقایق وجود دارد که به ندرت اشتباه هستند. رسانه‌ها درباره‌ هر چیزی بحث می‌کنند و محدودیتی وجود ندارد. آنها فساد را حتی در سطوح بالا افشا می‌کنند.
حقوق مالکیت: حق افراد بر دارایی‌هایشان، تغییرناپذیر است. اغلب، منافع عمومی در راستای منافع فردی قربانی می‌شوند. دولت تنها می‌تواند سرمایه‌گذاری‌های محدودی بر روی کالاهای عمومی انجام دهد که این امر باعث زیرساختارهای ضعیف شده است.
مضامین
کسب و کار بومی: طی 15 سال گذشته، انبوهی از شرکت‌ها و کسب و کارها ظهور کرده‌اند. بازارهای سرمایه، جریان خوب اطلاعات و احترام به حقوق مالکیت افراد، کمک زیادی به این بخش کرده‌اند.
شرکت‌های چند ملیتی: دولت هنوز هم علاقه‌ چندانی به سرمایه‌گذاری‌های خارجی ندارد هر چند که شدت این امر همانند گذشته نیست. این امر هم به دلایل خوب است مانند حمایت از کارآفرینان بومی و هم به دلایل بد مانند قوانین انحصار.
هندی‌های مقیم خارج: هندی‌های خارج از کشور، بیش از گذشته پذیرفته شده‌اند. سرمایه‌های این افراد در قالب پول نقد به کشور می‌آیند نه در قالب سرمایه‌گذاری.
اقتصاد روستایی: نادیده گرفتن روستاها توسط دولت باعث شده که روستاهای کشور به شدت عقب مانده باشند. زیرساختارها وضعیت بسیار نامساعدی دارند. بخش خصوصی و جوامع مدنی تلاش‌هایی را برای بهبود این شرایط انجام داده‌اند، اما این تلاش‌ها کافی نبوده‌اند.
تحصیلات و بهداشت: دولت سرمایه‌گذاری‌های کافی در بخش آموزش و تحصیل انجام نداده است. کیفیت بهداشت به ویژه برای فقرا دهشتناک است. سرمایه‌گذاری‌های بخش خصوصی می‌تواند تا حدی این وضعیت را جبران کند اما آنها هنوز آن قدر زیاد نیستند که بتوانند تأثیرگذار باشند.
روابط بین‌الملل: ناکارآمدی دولت باعث تأثیرگذاری بر این حوزه شده است. بهترین سفرای هندوستان، شرکت‌ها، مدیران، آکادمی‌ها و ستاره‌های سینمای آن هستند. هند قدرت سخت‌افزاری ندارد اما یک کشور پیشرو در عرصه‌ نرم‌افزارها است.
سه سال پیش شرکت خودرو و تراکتورسازی هندوستان متوجه شد که تولید تراکتور در چین به مراتب ارزان‌تر از داخل هندوستان است. به علاوه، این شرکت می‌توانست در مجاورت بازار سریعاً در حال رشد بازار چین قرار بگیرد. این شرکت که ام اند ام نام دارد یک شرکت سرمایه‌گذاری مشترک را در چین ایجاد کرد. این شرکت نه تنها از رشد خوبی در چین برخوردار بوده، بلکه توانست در سال 2006، 30 درصد سهم بازار داخلی را به دست آورد. از سال 2000 تا 2005، ام اند ام توانست 6 درصد کل بازار تراکتورهای صادراتی به ایالات متحده را از آن خود کند. در برخی ایالات‌ها همچون تگزاس، سهم آن در بازار از 20 درصد فراتر رفته است. آخرین نظرسنجی انجام شده توسط این شرکت نشان می‌دهد که 97 درصد مشتریان از کیفیت تراکتورهای تولید شده چه در چین و چه در هندوستان رضایت کامل دارند.
همانند این شرکت هندی، شرکت چینی هواوی در حال ایجاد زیرساختارهای لازم برای توسعه‌ فعالیت‌هایش در هندوستان است تا بتواند قدرت و حاشیه‌ رقابتی خود را نسبت به شرکت‌های غربی همچون سیسکو حفظ کند. در سال 1999، این شرکت تولیدکننده‌ تجهیزات مخابراتی و ارتباطی، شرکتی را در هندوستان تأسیس کرد که هم اینک حدود 1500 مهندس در آن کار می‌کنند. این کارخانه که در بنگلور واقع است، خدمات نرم‌افزاری خود را در حوزه‌هایی همچون مخابرات، ارتباطات و شبکه‌های اطلاعاتی ارایه می‌کند. در سال 2006، این شرکت دومین کارخانه‌ خود را در بنگلور افتتاح کرد که هم اینک 180 مهندس در آن مشغول به کار هستند.
هواوی اعلام کرده که قصد دارد کارخانه‌ جدیدی را با سرمایه‌ 100 میلیون دلار و 2000 کارمند در بنگلور افتتاح کند. این کارخانه در زمینی به مساحت 25 آکر ساخته خواهد شد و هواوی را قادر می‌سازد تا وارد حوزه‌های جدیدی شود.
شرکت‌های دولتی دو کشور نیز وارد همکاری و تعامل با یکدیگر شده‌اند. چین و هندوستان با مشکل کمبود انرژی مواجه هستند. چین حدود 50 درصد و هندوستان بیش از 70 درصد نیازهای نفتی خود را از خارج وارد می‌کنند. شرکت‌های انرژی هر دو کشور سرمایه‌گذاری‌های زیادی در صنایع نفت و فرآورده‌های نفتی انجام داده‌اند تا بتوانند خودشان را در برابر هر گونه احتمالی که عمدتاً ناشی از نا‌آرامی‌های و بی‌ثباتی‌های کشورهای منطقه‌ خاور میانه است مصون نگاه دارند. این امر چین و هندوستان را به دو رقیب جدی در عرصه‌ صنعت بین‌المللی انرژی تبدیل کرده است. بین ماه‌های ژانویه و اکتبر 2005، شرکت سینوپک چین و شرکت ملی نفتی چین، مقادیر زیادی از تأسیسات نفتی را در کشورهایی همچون آنگولا، اوادور، قزاقستان، میانمار، نیجریه و روسیه خریدند. شرکت‌های چینی قراردادهای متعددی را امضا کرده‌اند و بیش از همتایان هندی خود هزینه کرده‌اند.
از آوریل 2005، دو کشور به فکر همکاری در این زمینه افتادند. پس از برگزاری جلسات مختلف، سرانجام در ژانویه 2006، دولت‌های چین و هندوستان موافقت‌نامه‌ای را در خصوص همکاری‌های نفتی امضا کردند و پس از آن، شرکت‌های نفتی دو کشور، تفاهم‌نامه‌های متعددی را به امضا رساندند.
عجیب است که بسیاری از افراد، ظهور چین و هندوستان را یک تهدید می‌دانند. مثلاً به این نکته توجه کنید که میزان افرادی که شغلشان را از دست داده‌اند، در سال‌های اخیر که شرکت‌های آمریکایی بسیاری از مجتمع‌های تولیدی و خدماتی خود را به چین و هندوستان منتقل کرده‌اند، کمتر از بیکاری در سال‌های ماقبل بوده که علت اصلی آن تغییرات ساختاری در اقتصاد آمریکا تلقی شده است. اکنون وقت آن رسیده که به جای تمرکز بر قدرت‌ بازارهای اقتصادی در نیویورک و لندن، به پکن و دهلی‌نو توجه کنیم که در یک دنیای سریعاً در حال تغیر و تحول، به دنبال آن هستند که مزایای رقابتی را از چنگ یکدیگر درآورند.

تبلیغات