آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

علوم انسانی و اجتماعی معاصر با تلاش برای تقلید از روش های معرفتی علوم طبیعی پوزیتیویستی، همواره در معرض نقد نسبت به نظرگرایی صرف و ناکارآمدی در عمل در تغییرات اجتماعی بوده است. در نتیجه، در سال های اخیر طرح ایده کاربردی سازی علوم انسانی مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، این رویکرد نیز در دام تقلید از علوم طبیعی باقی می ماند و صرفا به جای تقلید در موضع معرفتی/شناختی، در موضع حل مسئله و عدم توجه به ظرافت های زندگی انسانی و ژرف کاوی مقولاتی مانند روابط قدرت و تاثیر آن بر شکل زندگی اجتماعی عدم اصالت علمی را حفظ می کند. در مقابل، در رویکرد فرونتیک به علوم اجتماعی، پژوهش به مثابه امری مشارکتی در موضوع مورد بررسی، پژوهشگر را از این دو خطر برکنار می دارد و کمک می کند که ضمن پرهیز از نظریه پردازیِ صرف، مبانی معرفتی را نیز در پای کاربرد قربانی نکنیم. در واقع، در اینجا شواهد علمی و حاصل پژوهش های مختلف علمی به عنوان منبعی برای تصمیم گیری سیاسی در فرایند تصمیم گیری عمومی قرار می گیرد و پژوهشگر با درک موقعیت مندی و اهمیت تجربه زیسته انسانی، دیگر تنها ناظر و گزارشگر موضوع نیست، بلکه با پیگیری آن تا رسیدن به نتیجه ای که تغییر در شرایط نامطلوب را ایجاد کند، همچنان به فعالیت مشغول است و از دانشمندان علوم اجتماعی خواسته می شود که به بازیگران اجتماعی صاحب فضیلت تبدیل شوند و به جای اینکه مقالات و کتب بدون خاصیت واقعی یا عملی بنویسند، با پژوهش خود در حوزه سیاستی/خط مشی مورد علاقه خود سیاست ورزی کنند. پژوهش حاضر با تبیین مولفه های علوم اجتماعی فرونتیک، آن را به عنوان رویکردی بدیل برای پژوهش در علوم اجتماعی که به تغییر واقعی در جامعه رهنمون می شود معرفی می نماید.

تبلیغات