آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

زمینه و هدف: کودکان بدسرپرست بیش از سایر همسالان در معرض خطر رفتارهای غیرانطباقی قرار دارند که در نتیجه به کارگیری درمان های روان شناختی برای آنها بسیار ضروری است؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی تأثیر ذهن آگاهی کودک محور بر خودنظم بخشی هیجانی و تاب آوری روان شناختی کودکان بدسرپرست بود. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی کودکان بدسرپرست 9 تا 13 ساله دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند که تعداد 40 نفر از آنهابه شیوه نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. سپس مداخله ذهن آگاهی کودک محور در طی سه ماه در 10 جلسه 60 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد و گروه گواه، این مداخله را دریافت نکرد. همچنین از پرسشنامه های خودنظم بخشی هیجانی (گروس و جان، 2003) و تاب آوری کودکان و نوجوانان (انگار و لیبنبرگ، 2009) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده با شیوه تحلیل کواریانس و با نرم افزار آماری SPSS23 انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ذهن آگاهی کودک محور بر خودنظم بخشی هیجانی (0/001>P؛ 94/65=F) و تاب آوری روان شناختی(0/001>P؛ 74/22=F) کودکان بدسرپرست، تأثیر مثبت معنادار داشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که ذهن آگاهی کودک محور باعث احساس بدون قضاوت و فراتر از آگاهی در کودکان شده است و در نتیجه تغییرات مثبتی را در افراد نمونه، منجر شده است.

تبلیغات