حسین بهبودی مقدم

حسین بهبودی مقدم

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تحلیل تحولات فضایی بخش مرکزی شهر تهران بر اساس نظریه پیچیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه پیچیدگی تحولات فضایی بخش مرکزی شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۹
شهر همیشه پویا و در حال دگرگونی است.این پویایی در بخش مرکزی شهر به علت تنوع عناصر، بازیگران و فرایندهای گوناگون فضاساز  شدت و حدت بیشتری دارد، به گونه ای که برنامه ریزی این محدوده ارزشمند شهری را با پیشامدها، عدم قطعیت و پیچیدگی همراه ساخته است.از این رو هدف این پژوهش تحلیل فرایندها، عوامل، ساز و کارها و بازیگران مؤثر بر پیچیدگی های تحولات فضایی بخش مرکزی شهر تهران و معرفی نظریه پیچیدگی به عنوان نظریه مبنا در مطالعات و برنامه ریزی پویش فضایی بخش مرکزی شهرهاست. روش تحقیق  مبتنی بر روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار است و گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و مصاحبه صورت گرفته است. نمونه آماری نیز شامل ۳۰ نفر از مدیران و کارشناسان نخبه شاغل در شهرداری های منطقه ۱۲ و نواحی ۱ و ۲ منطقه ۱۱ (محدوده پژوهش)است که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که چهار پارامتر اصلی یعنی بازیگران فضایی، فرایندها،مدیریت و برنامه ریزی و الگوهای کاربری ها بر تحولات پیچیده فضایی بخش مرکزی شهر تهران تأثیر می گذارند و سبب بروز ویژگی های پیچیدگی چون تنوع،پیشامدها، ماهیت فراکتال،عدم قطعیت،رشد غیر خطی و... در برنامه ریزی این محدوده ارزشمند شهری می شوند.در نتیجه انگاره بخش مرکزی شهرها به عنوان یک سیستم پیچیده متبلور می شود؛ همچنین،علی رغم پیچیدگی سیستمی در بخش مرکزی شهر تهران و سیر صعودی آن در بستر زمان، برنامه ریزی این سیستم پیچیده با گزینش طرح های جامع و تفصیلی با تقلیل گرایی همراه بوده است که زوال و پژمردگی بخش مرکزی شهر تهران را به همراه داشته است. بر این اساس، در مطالعه و برنامه ریزی تحولات بخش مرکزی شهرها، نیاز نظری جدیدی احساس می شود و آن نظریه پیچیدگی است.
۲.

تحلیل نابرابری های فضایی توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی. مطالعه موردی: شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل فضایی عدالت فضایی توریع خدمات شهری نابرابری فضایی شهر مریوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۸۷
عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان برنامه ریزان و جغرافیدانان اهمیت ویژه ای یافته است. ازآنجاکه خدمات عمومی شهری ساختار دهنده ی شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر می باشد، بی عدالتی در نحوه ی توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی محلات شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالش های جدی روبرو کرده است. با بررسی میران نابرابری ها در توزیع خدمات و شناسایی الگو فضایی بی عدالتی در سطح شهر می توان پی برد که کدام یک از خدمات در وضعیت نامناسب تری هستند و بی عدالتی بیشتر در بخش و محله شهری تمرکزیافته است تا از این طریق مدیریت شهری با عمل آگاهانه در توزیع فضایی خدمات عمومی و منافع اجتماعی، نابرابری های فضایی را کاهش داده و کیفیت رندگی را ارتقا دهد. هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت توزیع خدمات در سطح محلات شهر مریوان بر اساس جمعیت، مساحت و سرانه کاربری های خدماتی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. به منظور تحلیل نحوه توزیع خدمات در سطح محلات، مدل VIKOR، تکنیک نزدیک ترین همسایه به کمک نرم افزار GIS و ضریب همبستگی پیرسون به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد خدمات شهری به طور عادلانه در سطح محلات شهر مریوان توزیع نشده است؛ به طوری که محله 11 در بهترین وضعیت و محله 7 در پایین ترین وضعیت قرار دارند. همچنین بیانگر نوعی بی نظمی در پراکنش فضایی کاربری ها به ویژه در رابطه با جمعیت می باشد.
۳.

ارتقا کیفیت محیط شهری با تأکید بر ادراک محیطی شهروندان (نمونه موردی: بافت قدیم و جدید شهر سقز)

کلید واژه ها: تحلیل سلسله مراتبی کیفیت محیط سقز محیط شهری ادراک محیطی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای رفتاری و فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۱۴۵۴ تعداد دانلود : ۶۵۹
رشد سریع شهرها و توسعه کالبدی آن ها، موجب بروز بحران های مختلف در زندگی و نزول کیفیت محیط شهری شده است. زیست گاه انسانی هنگامی می تواند بیش ترین مطلوبیت را برای انسان دربرداشته باشد که انتظارات وی را در ابعاد مختلف، زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... برآورده سازد. چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و درنتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. هدف کلی از پژوهش حاضر، تبیین کیفیت محیط شهری و تفاوت آن در سکونتگاه های شهری با بافت ارگانیک و برنامه ریزی شده می باشد؛ که در شهر سقز به عنوان محدوده مطالعاتی، محله بازار به عنوان محله ارگانیک و محله شهرک دانشگاه به عنوان محله برنامه ریزی شده انتخاب شده اند. شیوه جمع آوری اطلاعات اسنادی، میدانی، بر پایه بررسی های محقق و تکمیل پرسشنامه از ساکنان و مسئولان بوده است. مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب مؤلفه های کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی به صورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد بالا به پایین ایجاد گردیده است. روش تحقیق تحلیلی- تطبیقی است و به منظور تحلیل هم زمان شاخص های عینی و ذهنی و نیز برای مطالعه تطبیقی دو محله از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار Expert Choice استفاده شد. بر اساس نتایج تکنیک AHP محله دانشگاه با 383/0 امتیاز نسبت به محله بازار با 166/0 امتیاز، کیفیت محیط مطلوب تری دارد. کیفیت ابعاد کالبدی-فضایی و زیست محیطی با تفاوت آشکار در محله شهرک دانشگاه برتری ویژه ای دارد. ابعاد اقتصادی و تا حدودی اجتماعی-فرهنگی با تفاوت های نسبی در محله بازار بیش ترین امتیاز را به خود اختصاص داده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان