جواد خلعتبری

جواد خلعتبری

مدرک تحصیلی: دانشیار روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۰۲ مورد.
۴۱.

تدوین مدل ساختاری پیش بینی طرحواره های ناسازگار بر اساس شیوه های فرزندپروری با میانجی گری سبک های دلبستگی و خلق و خو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلق و خو شیوه های فرزندپروری دانشجویان دلبستگی طرحواره های ناسازگار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۰
مقدمه: خانواده نخستین محیط اجتماعی است که در رشد و تحول عاطفی افراد موثر است. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری پیش بینی طرحواره های ناسازگار، بر اساس شیوه های فرزندپروری با میانجی گری سبک های دلبستگی و خلق و خو دانشجویان انجام گرفت. روش کار: پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه مورد مطالعه آن کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بودند، که از میان آنان به روش نمونه گیری در دسترس و آنلاین نمونه 380 نفری انتخاب شد. برای جمع آوری داده از پرسشنامه های طرحواره Young 1990، سبک اقتدار والدین Buri 1991، دلبستگی بزرگسالان Hazan و Shaver 1987 و سیاهه سرشت و منش Cloninger 1994 استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS-21 و نرم افزار AMOS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل آزمون شده از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد که سبک فرزندپروی مقتدرانه با میانجی گری سبک دلبستگی ایمن و سبک های فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه با میانجی گری سبک دلبستگی اجتنابی اثر غیرمستقیم بر طرحواره های ناسازگار اولیه دارند (01/0>P). سبک فرزندپروری مقتدرانه با میانجی گری خودراهبری، همکاری و خودفراروی و سبک فرزندپروری مستبدانه با میانجی گری پشتکار، خودراهبری و همکاری و سبک فرزندپروی سهل گیرانه با میانجی گری آسیب پرهیزی بر طرحواره های ناسازگار اولیه دانشجویان اثر علّی و غیرمستقیم دارند (01/0>P). نتیجه گیری: با توجه به رابطه بین شیوه های فرزندپروری و خلق و خو با طرحواره های ناسازگار، از نتایج پژوهش حاضر می توان برای تبیین عوامل موثر بر طرحواره های ناسازگار و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی برنامه های جامع پیشگیری از طرحواره های ناسازگار اولیه بهره برد.
۴۲.

تدوین مدلی برای پیش بینی نشانگان ضربه عشقی در دانشجویان بر اساس ویژگی های شخصیتی، طرحواره های ناسازگار اولیه و بهزیستی معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: نشانگان ضربه عشقی بهزیستی معنوی ویژگی های شخصیتی طرحواره های ناسازگار اولیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۹۴
اهداف: ضربه عشقی پدیده ای رایج در دانشجویان است که باعث مسائل تحصیلی و روان شناختی می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ویژگی های شخصیتی، طرحواره های ناسازگار اولیه و بهزیستی معنوی در پیش بینی نشانگان ضربه عشقی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضراز نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران اعم از دولتی، آزاد، پیام نور و غیرانتفاعی بود که در سال تحصیلی 1396-1397 مشغول به تحصیل بوده و دارای تجربه شکست عشقی بودند. 500 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های ضربه عشق (SIWB)، شخصیت هگزاکو (HEXACO)، طرحواره یانگ (YSQ-SF) و بهزیستی معنوی (LTI) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. یافته ها: یافته های مدل معادلات ساختاری نشان داد که شاخص ریشه میانگین مجذورات تقریب برابر 0/043 است و مدل از برازندگی خوبی برخوردار است. نتیجه گیری: مدل پیشنهادی مربوط به عوامل پیش بینی کننده نشانگان ضربه عشقی برازنده داده هاست و ویژگی های شخصیتی، طرحواره های ناسازگار اولیه و بهزیستی معنوی، نشانگان ضربه عشقی را پیش بینی می کنند. متغیرهای برون گرایی، هیجان پذیری، تواضع / صداقت، ایثار، رهاشدگی / بی ثباتی و نقشه زندگی بهترین پیش بینی کننده های شدت نشانگان ضربه عشقی هستند.
۴۳.

اثربخشی روش آموزش چندحسی روسنر بر کاهش میزان اختلال نوشتن املاء دانش آموزان ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: روش آموزش چندحسی روسنر اختلال املاء دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۱۴۰
هدف : هدف پژوهش حاضر اثربخشی روش آموزش چندحسی روسنر بر کاهش میزان اختلال نوشتن املاء دانش آموزان ابتدایی شهر تهران بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی دوره سوم و چهارم  مناطق 6 و 11شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397  با تعداد 3123 نفر بود که از این تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و بصورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی(15نفر) و کنترل( 15نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون املاء فلاح چای(1974)، پروتکل آموزش 9 جلسه ای روش چندحسی روسنر بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دوسطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss-21 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش آموزش چندحسی روسنر بر دانش اموزان دارای  اختلال نوشتن املاء اثربخش بوده است 0/05) ( P<. نتیجه گیری : بنابراین توجه به این روش چند حسی نقش مهمی در بهبود اختلال نوشتن بویژه املاء دانش آموزان دارد.
۴۴.

مدل یابی بلوغ اجتماعی در زوجین بر اساس رضایت جنسی، بهزیستی ذهنی، رفتارهای کنترل گرایانه با میانجیگری صمیمت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلوغ اجتماعی رضایت جنسی بهزیستی ‏ذهنی رفتارهای کنترل گرایانه صمیمیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۹۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف، ارائه مدل یابی بلوغ اجتماعی در زوجین بر اساس رضایت جنسی، بهزیستی ذهنی، رفتارهای کنترل گرایانه با میانجیگری صمیمیت انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی و جامعه آماری را زوجین شهر تهران شهر تهران در سال 1398 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 370 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های بلوغ اجتماعی رائو (1990)، رضایت جنسی هادسون (1981)، بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003)، رفتارهای کنترل گرایانه گراهام-کوان و آرچر (2005) و صمیمیت والکر و تامپسون (1983) بود. داده های جمع آوری شده از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین رضایت جنسی با بلوغ اجتماعی با نقش میانجی صمیمیت رابطه مثبت وجود دارد (05/0=P)؛ بین بهزیستی ذهنی با بلوغ اجتماعی با نقش میانجی صمیمیت رابطه مثبت وجود دارد. بین رفتارهای کنترل گرایانه با بلوغ اجتماعی با نقش میانجی صمیمت رابطه منفی وجود دارد (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین توجه به متغیرهای مذکور در طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
۴۵.

تدوین مدل ساختاری ارتباط گرایش به سوء مصرف با الگوهای رابطه والد فرزند با میانجیگری مهارت های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل ساختاری گرایش به سوءمصرف مواد مهارت های ارتباطی روابط والدفرزند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۱
هدف: پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری ارتباط گرایش به سوء مصرف مواد مخدر با الگوهای تعامل والد- فرزند با میانجی گری مهارت های ارتباطی دانشجویان بوده است. روش پژوهش: روش پژوهش، از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بود. از بین ایشان تعداد 600 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه الگوی روابط والد و فرزند باقری و غفاری (1392)، مقیاس آمادگی به اعتیاد زرگر (1385) و مهارت های ارتباطی کویین دام (2004) بود. داده های آماری علاوه بر توصیف آماری، به کمک ماتریس همبستگی و مدل سازی ساختاری Pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای درون زای آمادگی اعتیاد و مهارت ارتباطی، قابلیت پیش بینی قوی مدل را دارد و مدل از برازش مناسبی برخوردار است؛ کنترل مداری پدر بر مهارت ارتباطی دانشجویان مورد مطالعه اثرگذار است. اما تأثیر آن بر گرایش به سوءمصرف مواد رد می شود. امنیت مداری مادر بر آمادگی اعتیاد دانشجویان مؤثر است (89/0=β، 001/0>P) و مهارت ارتباطی بر آمادگی اعتیاد دانشجویان به صورت منفی و معکوس موثر می باشد (32/0-=β، 001/0>P). نتیجه گیری: از این رو، می توان نتیجه گرفت مدل ساختاری ارتباط گرایش به سوءمصرف با الگوهای رابطه والد فرزند با میانجی گری مهارت های ارتباطی از برازش مطلوبی برخوردار است.
۴۶.

مقایسه اثربخشی آموزش فنون درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی دانشجویان دختر دارای اعتیاد به گوشی های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر کیفیت زندگی رفتار درمانی دیالکتیکی تحمل پریشانی گوشی های هوشمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۵۷
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش فنون درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی دانشجویان دختر رشته روان شناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز که دارای اعتیاد به گوشی های هوشمند بودند، انجام شد. در این مطالعه نیمه آزمایشی، از بین دانشجویانی که نمره آنان در مقیاس اعتیاد به گوشی های هوشمند (SAS)، دو انحراف معیار بالاتر از میانگین و در مقیاس تحمل پریشانی (DTS)، یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود، 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. تعداد افراد هر سه گروه 15 نفر بود. آزمودنی های گروه اول و دوم به مدت 8 جلسه دو ساعتی تحت آموزش فنون درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند اما گروه کنترل، هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. در آخرین جلسه، مجدداً پرسشنامه ها در مورد هر سه گروه اجرا شد. پس از سه ماه از اجرای پس آزمون، مجدداً پرسشنامه تحمل پریشانی در مورد تمام آزمودنی ها اجرا شد تا اثرات آموزش فنون، در طول زمان مشخص شود. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی در مقایسه با درمان مبتنی بر کیفیت زندگی، بر افزایش تحمل پریشانی موثر بوده است (05/0< P). همچنین نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که اثربخشی آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی در پیگیری سه ماهه نیز حفظ شده است (01/0< P). پس با آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی می توان تحمل پریشانی را که احتمالاً یکی از دلایل اعتیاد
۴۷.

بررسی استعاره های مبتنی بر ذهن آگاهی در ابیات مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی استعاره مولانا مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۶ تعداد دانلود : ۵۴۶
هدف: ذهن آگاهی به عنوان یک درمان جدید، ریشه در فرهنگ شرق داشت، هدف از این مطالعه شناسایی استعاره های بومی و فرهنگی مبتنی بر ذهن آگاهی در سه دفتر اول مثنوی معنوی مولانا بود. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوا و جامعه آن سه دفتر اول مثنوی معنوی بود. انتخاب نمونه به صورت هدفمند صورت گرفت و تعداد (1027)، استعاره در سه دفتر شناسایی شد. ابتدا استعاره های مرتبط با هر یک از 9 مؤلفه ذهن آگاهی شناسایی و سپس فراوانی آنها تعیین شد. از تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار MAXQDA برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش تعداد استعاره ها در دفتر اول تقریبا دو برابر دفتر دوم و سوم بود. بر اساس یافته ها، استعاره های شناسایی شده مرتبط با مؤلفه های اصلی ذهن آگاهی، به ترتیب فراوانی از تعداد بیشتر به کمتر، عبارت از: عدم واکنش، اعتماد (اطمینان)، عدم قضاوت، بخشندگی (مهربانی)، بردباری، پذیرش و قدرشناسی (سپاسگزاری)، ذهن مبتدی و رها کردن/ نچسبیدن بودند. به عبارت دیگر عدم واکنش از بیشترین فراوانی و رها کردن/ نچسبیدن از کمترین فراوانی برخودار بودند. در این پژوهش برای مؤلفه عدم واکنش، زیرمؤلفه های تسلیم، نجنگیدن و سکوت، و برای مؤلفه عدم قضاوت زیر مؤلفه های روشن بینی، وسعت دید و عدم مقایسه استخراج شدند. همچنین در این پژوهش با توجه به مفهوم کلی ذهن آگاهی و بر اساس استعاره های جستجو شده، 4 مؤلفه عمل با آگاهی، مشاهده و توصیف، درک (همدلی) و تعادل، به عنوان مؤلفه های دیگر ذهن آگاهی کشف و شناسایی شدند. نتیجه گیری: به درمانگران و مشاوران پیشنهاد می شود که به منظور انتقال بهتر مفاهیم و آسان سازی آموزش و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت، از استعاره های بومی و فرهنگی مبتنی بر ابیات مولانا استفاده کنند.
۴۸.

نقش میانجی فاجعه سازی درد در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سواد سلامت فاجعه سازی درد کیفیت زندگی اختصاصی سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۶ تعداد دانلود : ۸۷۴
زمینه و هدف: سواد سلامت توانایی دریافت، پردازش، درک و فهم اطلاعات و خدمات مرتبط با سلامت به منظور اتخاذ تصمیمات مناسب برای سلامت است. سواد سلامت بیماران سرطان پستان نقش مهمی در دسترسی به اقدامات تشخیصی و درمانی مناسب دارد. هدف این مطالعه بررسی نقش میانجی فاجعه سازی درد در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلابه سرطان پستان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع پژوهش های بنیادی و از منظر روش، یک مطالعه مقطعی و همبستگی بود. تعداد ۲۱۳ بیمار مبتلابه سرطان پستان بر اساس معیارهای ورود و خروج و به صورت پی درپی انتخاب شدند. سپس بیماران پرسشنامه های نسخه ایرانی سواد سلامت، کیفیت زندگی اختصاصی و فاجعه سازی درد را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی با روش تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد همه مؤلفه های سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی با فاجعه سازی درد رابطه معنادار داشتند. همچنین بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی رابطه معناداری وجود داشت. یافته ها نشان داد هرچه سواد سلامت در بیماران مبتلابه سرطان افزایش یابد، میزان فاجعه سازی درد در بیماران به طور معناداری کاهش می یابد. نتیجه گیری: به نظر می رسد فاجعه سازی درد نقش میانجی بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلابه سرطان پستان دارد. بنابراین در نظر گرفتن مدل ارتباطی این متغیرها در طراحی پروتکل های روان شناختی و ادغام آن ها با برنامه های درمانی بیماران سرطان پستان ضروری است.
۴۹.

نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سواد سلامت تاب آوری کیفیت زندگی اختصاصی سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۴۲۸
مقدمه: سواد سلامتبیماران سرطان پستان نقش مهمی در دسترسی به اقدامات تشخیصی و درمانی مناسب دارد. هدف این مطالعه بررسی نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش: در این مطالعه مقطعی و همبستگی 213 بیمار مبتلا به سرطان پستان بر اساس معیارهای ورود و خروج و بصورت پی درپی انتخاب شدند. سپس بیماران پرسشنامه های نسخه ایرانی سواد سلامت، کیفیت زندگی اختصاصی و تاب آوری را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL با روش تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد همه مؤلفه های سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی با تاب آوری رابطه معنادار داشتند. همچنین بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی رابطه معناداری وجود داشت. یافته ها نشان داد هرچه سواد سلامت در بیماران مبتلا به سرطان افزایش یابد، میزان تاب آوری در بیماران به طور معناداری افزایش می یابد. نتیجه گیری:به نظر می رسد تاب آوری نقش میانجی بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان دارد؛ بنابراین در نظر گرفتن مدل ارتباطی این متغیرها در طراحی پروتکل های روان شناختی و ادغام آن ها با برنامه های درمانی بیماران سرطان پستان ضروری است.
۵۰.

مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و آموزش ذهن آگاهی بر نمو پس از سانحه و فرسودگی مرتبط با سرطان در افراد مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی درمان متمرکز بر شفقت نموپس از سانحه فرسودگی سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۴۷۸
زمینه: فرسودگی مرتبط با سرطان، از عواملی است که سلامت روانی افراد مبتلا به سرطان را تحت تأثیر قرار می دهد. اما مسئله اصلی اینست که آیا درمان متمرکز بر شفقت و آموزش ذهن آگاهی بر نمو پس از سانحه و فرسودگی افراد مبتلا به سرطان تأثیر دارند؟ هدف: مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و آموزش ذهن آگاهی بر نمو پس از سانحه و فرسودگی مرتبط با سرطان در افراد مبتلا به سرطان بود. روش : از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون بود. جامعه آماری، شامل کلیه بیماران سرطانی بیمارستان پیامبر اکرم (ص) بود که در سال 1396 به منظور شیمی درمانگری مراجعه کرده بودند. تعداد 60 نفر به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی ساده در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار عبارتند از: پرسشنامه نمو پس از سانحه تدسچی و کاهلون (1996) و مقیاس فرسودگی مرتبط با سرطان اوکمیاما و همکاران (2000)، مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی (بی یر، 2014) و مداخله شفقت درمانگری گیلبرت (2005). داده ها از طریق تحلیل کواریانس چندمتغیره، آزمون تعقیبی برونفرونی و ال - ماتریکس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : ذهن آگاهی و درمان متمرکز بر شفقت بر افزایش نمو پس از سانحه و کاهش فرسودگی بیماران تأثیر معنادار داشتند (0/01 P< ). همچنین آموزش ذهن آگاهی بر نمو پس از سانحه اثربخشی بیشتری نسبت به درمان متمرکز بر شفقت داشت اما بین میزان اثربخشی دو روش مذکور بر فرسودگی مرتبط با سرطان تفاوتی وجود نداشت (0/01 P< ). نتیجه گیری : می توان جهت افزایش نمو پس از سانحه و کاهش فرسودگی افراد مبتلا به سرطان از آموزش ذهن آگاهی و مداخلات درمان متمرکز بر شفقت استفاده کرد
۵۱.

مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های خودآگاهی و حل مساله بر تاب آوری کارمندان زن جزیزه کیش

کلید واژه ها: مهارت های خودآگاهی حل مساله تاب آوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۲۸۵
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های خودآگاهی و حل مساله بر تاب آوری کارمندان زن جزیزه کیش در سال 1393 است. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون سه گروهی (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کارمندان زن ادارات دولتی و خصوصی جزیزه کیش بودند نمونه مورد مطالعه با روش نمونه گیری در دسترس 60 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (هر کدام 20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش (1) 8 جلسه تحت آموزش مهارت های خودآگاهی و گروه آزمایش (2) 8 جلسه تحت آموزش مهارت های حل مساله قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن بالای 0.7 به دست آمد. همین طور از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار 19SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارت خودآگاهی بر تاب آوری کارمندان زن موثر است. آموزش مهارت های حل مساله نیز بر تاب آوری کارمندان زن موثر بود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های خودآگاهی در افزایش تاب آوری بیشتر از آموزش مهارت حل مساله است. بنابراین در بهبود تاب آوری آموزش مهارت خودآگاهی بیشتر از آموزش مهارت حل مساله اثربخش بود.
۵۲.

اثربخشى زوج درمانی هیجان مدار در مقایسه با رویکرد واقعیت درمانى بر انعطاف پذیری کنشى و تحمل پریشانى زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری کنشی تحمل پریشانی زوج درمانی هیجان مدار واقعیت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۲۳۲
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی واقعیت درمانى بر انعطاف پذیری کنشى و تحمل پریشانى بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه و جامعه آماری زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره آوای درون، رهنما، و بیمارستان مهر شهر تهران در سال 1397 بود که 60 زوج داوطلب به پرسشنامه انعطاف پذیری کنشی کونور و دیویدسون (2003) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند و پس از غربالگری 45 زوج انتخاب به صورت تصادفی در گروه آزمایشی هیجان مدار، گروه آزمایشی واقعیت درمانی، و گروه گواه (در هر گروه 15 زوج) جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله هیجان مدار جانسون  (2012) و واقعیت درمانی گلاسر (1395) قرار گرفته و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله هیجان مدار بر انعطاف پذیری کنشی (75/29 =F، 001/0 =P) و تحمل پریشانی (14/12 =F، 004/0 =P) و تأثیر مداخله واقعیت درمانی بر انعطاف پذیری کنشی   (14/12 =F، 004/0 =P) و تحمل پریشانی (14/12 =F، 004/0 =P) و پایداری این تأثیرها در مرحله پیگیری بود. نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که تفاوت بین دو روش زوج درمانی معنادار نیست (18/0 <P). نتیجه گیری: هر دو مداخله موجب شد تا زوج ها تمرکز را از رفتار همسر خود برداشته و بر رفتار خود متمرکز شوند و ضمن افزایش تحمل، با یادگیری برنامه ارتباط درست، توانستند روابط خویش را بهبود ببخشند.
۵۳.

مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم مبتنی بر روی آورد درمان شناختی- رفتاری و قصه درمانی بر خودکارآمدپنداری و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت خشم قصه درمانی خودکارآمدپنداری تحصیلی تاب آوری تحصیلی نارسایی توجه - فزون کنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۴۰۰
زمینه و هدف: با توجه به این که اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی بر عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی دانش آموز، تأثیر منفی می گذارد، بنابراین عدم تشخیص و درمان آن موجب ایجاد مشکلات آسیب شناختی جدی در زندگی آنها می شود. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم و قصه درمانی بر خودکارآمدپنداری و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به نارسایی توجه-فزون کنشی انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل30 دانش آموز پسر 11 الی 12 سال پایه پنجم و ششم ابتدایی مبتلا به نارسایی توجه-فزون کنشی شهرستان بندرانزلی در سال 1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در 3 دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (10 دانش آموز در هر گروه) جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های درجه بندی والدین (کانرز، 1990)، تاب آوری تحصیلی (مارتین، 2002) و احساس خودکارآمدپنداری تحصیلی (جینکز، 1999) استفاده شد. به گروه مداخله اول، مدیریت خشم در 12 جلسه60 دقیقه ای و به گروه مداخله دوم، قصه درمانی در 8 جلسه ٤٥ دقیقه ای آموزش داده شد، اما به گروه گواه آموزشی داده نشد. هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل آنکوا و آزمون اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد بین اثربخشی آموزش مدیریت خشم و قصه درمانی بر خودکارآمدپنداری تحصیلی (000/0>P ،2/403=F)، و تاب آوری تحصیلی (000/0>P ،992/789=F)، تفاوت معنادار وجود دارد. قصه درمانی نسبت به آموزش مدیریت خشم بر احساس خودکارآمدپنداری تحصیلی، (001/0>P)، وآموزش مدیریت خشم نسبت به قصه درمانی بر تاب آوری تحصیلی دانش آموزان، مؤثرتر بوده است (001/0>P). همچنین بین اثربخشی آموزش مدیریت خشم و قصه درمانی بر خودکارآمدپنداری (000/0>P ،407/116=F2/588)، و تاب آوری تحصیلی در مرحله پیگیری دوماهه (000/0>P ،648/385=F3/086)، تفاوت معنادار مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد قصه درمانی نسبت به آموزش مدیریت خشم در افزایش خودکارآمدپنداری تحصیلی، و آموزش مدیریت خشم نسبت به قصه درمانی در افزایش تاب آوری تحصیلی، مؤثرتر بود. قصه درمانی به دلیل تسهیل در آموزش وکمک به شکل گیری رفتار کارآمد و برآورده شدن نیازهای عاطفی دانش آموزان، مؤثر است. همچنین روش مدیریت خشم از طریق آموزش تکنیک های حل مسئله، به افزایش خودمهارگری، سازش یافتگی روان شناختی، روابط بین فردی سازش یافته، و عملکرد مثبت در تکالیف تحصیلی منجر شد.
۵۵.

بررسی نقش میانجی گر سبک های پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتم های شبانه روزی با فراحافظه در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های پردازش هیجانی کیفیت خواب برتری طرفی ریتم های شبانه روزی با فراحافظه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۱۹
زمینه: توجه و تحریف در پردازش هیجانی از عوامل تداوم دهنده بسیاری از اختلالات روانی است. اما آیا سبک های پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتم های شبانه روزی با فراحافظه نقش میانجی دارند؟ هدف: هدف پژوهش بررسی نقش میانجی سبک های پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتم های شبانه روزی با فراحافظه دانشجویان بود. روش : پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل دانشجویان روانشناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامشهر در سال تحصیلی (98-97) به تعداد 2300 نفر بود. 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: مقیاس اعتماد به حافظه و شناخت ندلجکوویک و کایریوس (2007)، مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007)، مقیاس صبحگاهی – عصرگاهی هورن و اوستبرگ (1976)، مقیاس کیفیت خواب پیتسبورگ (بویس و همکاران، 1989) و چک لیست ارزیابی برتری طرفی چاپمن (1987). تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها : ریتم های شبانه روزی، برتری طرفی و کیفیت خواب با ضریب 0/53 بر فراحافظه با حضور عامل میانجی سبک های پردازش هیجانی تأثیر دارد (0/05 > P ). نتیجه گیری : سبک های پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتم های شبانه روزی با فراحافظه، نقش میانجی دارد.
۵۶.

پیش بینی تاب آوری تحصیلی بر مبنای درگیری تحصیلی با نقش واسطه ای احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری تحصیلی درگیری تحصیلی احساس تعلق به مدرسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۳۹۶
هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی تاب آوری تحصیلی بر مبنای درگیری تحصیلی با نقش واسطه ای احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان بود. در این مطالعه توصیفی- همبستگی، ج ام ع ه آم اری کلیه دان ش آم وزان دختر مدارس دولتی دوره اول متوسطه منطقه 2 شهر تهران در سال 1398-1397 به تعداد 2105 نفر بودند. بر اساس فرمول پلنت 150 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004)، درگیری تحصیلی (ریو، 2013) و احساس به تعلق به مدرسه (بری، بتی و وات، 2004) بود. ارزیابی مدل پیشنهادی با روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 صورت گرفت. جهت آزمون روابط غیر مستقیم از روش بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. به طورکلی نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم درگیری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه معنادار شدند. همچنین نتایج نشان داد مسیر غیرمستقیم درگیری تحصیلی نیز از طریق احساس تعلق به مدرسه با تاب آوری تحصیلی معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که رابطه بین درگیری تحصیلی با تاب آوری تحصیلی یک رابطه خطی ساده نیست و احساس تعلق به مدرسه می تواند این رابطه را واسطه گری کند.
۵۷.

اثر بخشى زوج درمانی هیجان مدار بر انعطاف پذیری کنشى و تحمل پریشانى زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری کنشی تحمل پریشانی زوج درمانی هیجان مدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۴۷۴
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر انعطاف پذیری کنشى و تحمل پریشانى بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود؛ جامعه آماری زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره آوای درون، رهنما و مرکز مشاوره بیمارستان مهر شهر تهران در بازه زمانی اردیبهشت تا خرداد سال 1397 بود که 60 زوج داوطلب مشارکت در پژوهش به پرسشنامه انعطاف پذیری کنشی کونور و دیویدسون (2003) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند که پس از غربالگری 30 زوج انتخاب و در گروه آزمایشی هیجان مدار و گروه گواه در هر گروه 15 زوج به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله هیجان مدار جانسون (2012) قرار گرفت و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله هیجان مدار بر انعطاف پذیری کنشی (29/75=P=0/001,F) و تحمل پریشانی (12/14=P=0/004,F) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: از آنجا که این مداخله موجب شد تا زوج ها تمرکز را از رفتار همسر خود برداشته و بر رفتار خود متمرکز شوند و در نتیجه کاربرد موانع ارتباطی مذکور را متوقف کرده و ضمن افزایش تحمل، با یادگیری برنامه ارتباط درست، توانستند روابط خویش را بهبود ببخشند تا انعطاف پذیری خود را بالاتر ببرند؛ بنابراین مداخله مؤثری برای درمان انعطاف پذیری کنشی و تحمل پریشانی زوج ها محسوب می شوند.
۵۸.

طراحی مدل وضعیت هویت، مبتنی بر رابطه والد-فرزند، مکان کنترل و کمال گرایی

تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۴۴
زمینه و هدف: دوره نوجوانی و جوانی که با تغییرات سریع جسمی، عاطفی، شناختی و رفتاری همراه است، در گستره زندگی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل وضعیت هویت، مبتنی بر رابطه والد-فرزند (مادر-فرزند)، مکان کنترل و کمال گرایی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را دانشجویان 18 تا 35 ساله در حال تحصیل در مقاطع مختلف رشته های پزشکی، فنی مهندسی، و علوم پایه در دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری واقع در شهر تهران تشکیل می دادند. از این جامعه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، یک نمونه متشکل از 365 دانشجوی دختر و پسر انتخاب گردید . داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه گسترش یافته ی سنجش عینی پایگاه هویت من بنیون و آدامز (1998)، پرسشنامه الگوی رابطه والد-فرزند، مقیاس کنترل درونی-بیرونی راتر (۱۹۶۶)، و پرسشنامه کمال گرایی هیل و دیگران (2004) جمع آوری گردید. داده های بدست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بعد کنترل مداری تنها کمال گرایی غیر انطباقی را توضیح می دهد (15/0= β ، 001/0 > P ) و تاثیر آن بر سایر متغیرهای درون زای مدل معنادار نمی باشد. در مقابل، بعد آزاد مداری بر مکان کنترل (32/0= β ، 001/0 > P )، هویت ناموفق (21/0= β ، 001/0 > P )، و کمال گرایی غیرانطباقی(34/0= β ، 001/0 > P ) مستقیم و معنادار و روی سایر متغیرهای درون زا معکوس بود. نتایج همچنین نشان داد که مکان کنترل روی کمال گرایی انطباقی تاثیر معکوس و معنادار (71/0-= β ، 001/0 > P )، و روی کمال گرایی غیرانطباقی تاثیر مستقیم و معنا داشت (28/0= β ، 001/0 > P ). به علاوه، طبق نتایج، تاثیر کمال گرایی غیرانطباقی روی هویت ناموفق مستقیم و معنادار (26/0= β ، 001/0 > P )، و تاثیر کمال گرایی انطباقی روی هویت موفق غیرمستقیم و معنادار بود (52/0-= β ، 001/0 > P ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل وضعیت هویت، مبتنی بر رابطه والد-فرزند (مادر-فرزند)، مکان کنترل و کمال گرایی از برازش برخوردار بود.
۵۹.

مطالعه کیفی: تدوین مدل طلاق در شرایط اجتماعی و فرهنگی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق شرایط فرهنگی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۲۸۶
زمینه: طلاق پدیده ای است که در جوامع امروزی با سرعت زیاد در حال افزایش است و آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی بسیاری بر مردان و زنان مطلقه دارد. اما مسئله اصلی اینست، که مطالعه کیفی که به تدوین مدل طلاق در شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران بپردازد تاکنون مغفول واقع شده است. هدف: تدوین مدل طلاق در شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران بود. روش: پژوهش از نوع کیفی بر اساس روش داده بنیاد بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مردان و زنان طلاق گرفته مراجعه کننده به بهزیستی در منطقه 10 شهر تهران بود. تعداد 15 فرد مطلقه از طریق روش نمونه گیری در دسترس و با مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار عبارتند از: مصاحبه نیمه ساختار یافته. برای تحلیل داده ها از روش استراس و کوربین (1998) استفاده شد. یافته ها: 620 کد استخراج شد که 553 کد مربوط به بعد از ازدواج و 67 کد مربوط به قبل از ازدواج بود. بعد از ازدواج ابعاد فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی، روانشناختی و در قبل از ازدواج ابعاد سن، عوامل روانشناختی مطرح شدند. نتیجه گیری: شاخص های موجود در هر یک از مؤلفه های طبقات فوق به صورت زنجیری و به همراه مقولات دیگر می تواند به صورت علی، زمینه ساز و یا مداخله گر منجر به طلاق رسمی گردد.
۶۰.

مطالعه کیفی تجارب مردان و زنان طلاق گرفته از عوامل روانشناختی مؤثر در طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق عوامل روانشناختی شرایط فرهنگی و اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۵۰۱
زمینه: طلاق پدیده ای که در جوامع امروزی با سرعت زیاد در حال افزایش است و آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی بسیاری بر مردان و زنان مطلقه دارد. هدف: این پژوهش با نگاهی کیفی به منظور کشف عوامل روانشناختی مؤثر در طلاق با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران صورت گرفت. روش: داده های مطالعه حاضر نتیجه مطالعه کیفی و مصاحبه عمیق با 15 زن و مرد مطلقه در شهر تهران است که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق بود که تا زمان اشباع نظری ادامه یافت. برای تحلیل داده ها از تحلیل تماتیک (مضمون) به عنوان روش پژوهش انتخاب شد. یافته ها: در نهایت 425 کد روانشناختی استخراج شدکه 390 کد مربوط به بعد از ازدواج و 35 کد مربوط به قبل از ازدواج است. درطبقه بعد از ازدواج چهار مؤلفه شناختی - منشی، رفتاری، هیجانی - عاطفی، تعارض در نقش ها و ویژگی های جنسیتی و درطبقه قبل از ازدواج مؤلفه شناختی - منشی مطرح شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل روانشناختی در قبل و بعد از ازدواج در شکل گیری طلاق موثرند. شاخص های موجود در هر یک از مؤلفه های به صورت زنجیره ای و به همراه مقولات یا ابعاد دیگر می تواند به صورت علی، زمینه ساز و یا مداخله گر منجر به طلاق رسمی گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان