مطالب مرتبط با کلیدواژه

تصمیم گیری چندمعیاره


۱۴۱.

ارزیابی علل افزایش زمان و هزینه مگاپروژه ها با استفاده از رویکرد یکپارچه مبتنی بر روش های بهترین-بدترین و مارکوس توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مگاپروژه مدیریت پروژه FMEA تصمیم گیری چندمعیاره روش بهترین-بدترین MARCOS تئوری اعداد Z

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
مقدمه و اهداف: مگاپروژه ها به عنوان سرمایه گذاری های پیچیده و در مقیاس بزرگ تعریف می شوند و توسعه و ساخت آن ها سال ها به طول می انجامد. افزایش زمان و هزینه رایج ترین چالش ها در مگاپروژه ها در سراسر جهان هستند. افزایش هزینه نسبت به بودجه برنامه ریزی شده و افزایش زمان نسبت به برنامه زمان بندی، عوامل شکست بسیاری از مگاپروژه ها هستند. هدف این پژوهش ارائه یک چارچوب یکپارچه جهت ارزیابی علل افزایش زمان و هزینه در مگاپروژه ها است. روش ها: در این پژوهش، برای اولین بار جهت تجزیه و تحلیل علل افزایش زمان و هزینه مگاپروژه ها از رویکرد یکپارچه روش FMEA مبتنی بر روش های بهترین-بدترین و مارکوس توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z در سه فاز استفاده شده است. در فاز اول این رویکرد و بر اساس ادبیات، علل و ریسک ها با استفاده از روش FMEA شناسایی شده و عوامل تعیین کننده امتیاز RPN مقدار دهی می شوند. در فاز دوم، با بهره گیری از روش بهترین-بدترین توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z، وزن های شاخص ها محاسبه می شوند. سپس در فاز سوم و با توجه به خروجی های فاز های قبل، گزینه ها با استفاده از روش مارکوس توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z اولویت بندی می شوند. علاوه بر تخصیص وزن های مختلف به شاخص ها و در نظر گرفتن عدم قطعیت، قابلیت اطمینان نیز به واسطه تئوری اعداد Z در این رویکرد در نظر گرفته شده است. یافته ها: رویکرد پیشنهادی این تحقیق در ارزیابی علل افزایش زمان و هزینه مگاپروژه ها پیاده سازی گردید و ۱۷ علت شکست در برنامه زمان بندی و افزایش هزینه در مگاپروژه ها، با استفاده از رویکرد یکپارچه Z-BWM-MARCOS ارزیابی و اولویت بندی شدند. بر اساس نتایج، برنامه ریزی و زمان بندی ضعیف، کمبود نیروی کار ماهر و طراحی ضعیف شبکه همکاری تامین کنندگان به عنوان علل اصلی شناسایی شده اند. تخصیص نادرست منابع، شناسایی نادرست ریسک ها و ایجاد گلوگاه هایی در اجرای مگاپروژه از جمله پیامد های برنامه ریزی و زمان بندی ضعیف در مگاپروژه ها است. پیاده سازی استراتژی هایی نظیر استفاده از ابزارهای پیشرفته مدیریت پروژه و هوش مصنوعی برای پیش بینی دقیق تر، یکپارچه سازی مدیریت ریسک برای پیش بینی عدم قطعیت ها و تاخیرهای احتمالی، اجرای برنامه ریزی مشترک با مشارکت تمام ذینفعان برای یکپارچه و همسوسازی اهداف و انجام ممیزی های منظم برنامه های پروژه برای شناسایی انحرافات و اصلاح آن ها به حل این مشکل کمک می کند. کمبود نیروی کار ماهر مستقیماً بر بهره وری، کیفیت کار و پایبندی به برنامه های زمانی در مگاپروژه ها تأثیر می گذارد. استراتژی هایی نظیر، سرمایه گذاری در برنامه های توسعه و ارتقاء مهارت نیروی کار، پیش بینی تقاضای نیروی کار و پیاده سازی نظام مدیریت عملکرد و جبران خدمات کارکنان عادلانه و شفاف، به رفع این مسئله کمک می کنند. طراحی ضعیف شبکه همکاری تامین کنندگان، باعث ایجاد اختلال در فرآیندهای تامین و تحویل شده و منجر به کمبود مواد اولیه، تأخیرات و افزایش هزینه های غیرمنتظره می شود. ایجاد سیستم متمرکز مدیریت زنجیره تأمین، توسعه روابط استراتژیک بلندمدت با تأمین کنندگان کلیدی بر اساس اهداف مشترک، استفاده از فناوری بلاک چین برای ردیابی و افزایش شفافیت در زنجیره تأمین و پیاده سازی اصول زنجیره تأمین ناب برای کاهش اتلاف و ساده سازی فرآیندها از جمله استراتژی های مقابله با این مسئله هستند. برای اعتبارسنجی روش پیشنهادی، نتایج ارزیابی علل با برخی روش های موجود در ادبیات نظیر FMEA، مارکوس فازی و روش توسعه یافته مورا بر اساس تئوری اعداد Z مقایسه شد، که نتایج نشان می دهد برخی کاستی های روش های FMEA و مارکوس فازی نظیر عدم ارائه رتبه بندی کامل گزینه ها، در رویکرد پیشنهادی به واسطه در نظر گرفتن عدم اطمینان در کنار عدم قطعیت پوشش داده شده است. همچنین نتایج رویکرد پیشنهادی با روش مورا توسعه یافته بر اساس تئوری اعداد Z در اولویت بندی علل شکست تقریبا مشابه بوده و ضریب همبستگی ۰.۹۰۹ را نشان می دهد. نتیجه گیری: مگاپروژه ها مستعد افزایش قابل توجه هزینه ها و تأخیرهای زمانی هستند که این موضوع، چالش های مهمی را برای مدیریت پروژه به همراه دارند. نتایج حاصل از رویکرد پیشنهادی نشانگر قابلیت و برتری آن در مقایسه با سایر روش ها نظیر FMEA و مارکوس فازی در تعیین علل اصلی علل افزایش هزینه ها و تأخیرهای زمانی مگاپروژه ها بوده است.
۱۴۲.

ارزیابی اهمیت عوامل موثر بر حفظ و گسترش سهم بازار مواد غذایی فرآوری شده در بازارهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صادرات تصمیم گیری چندمعیاره تکنیک مرک تکنیک فوکام سهم بازار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
صنعت مواد غذایی فرآوری شده به دلیل تأمین امنیت غذایی، کاهش وابستگی به واردات و ایجاد ارزش افزوده از منابع کشاورزی، نقشی حیاتی در اقتصاد ایران ایفا می کند. اهمیت این صنعت با توجه به شرایط تحریمی و نوسانات اقتصادی، به ویژه از منظر صادرات، دوچندان می شود؛ چرا که صادرات این محصولات، با افزایش درآمدهای ارزی به بهبود تراز تجاری کشور کمک میکند. در فضای رقابتی تجارت جهانی، حفظ و گسترش سهم بازار مواد غذایی فرآوری شده مستلزم شناسایی و تقویت عوامل کلیدی مؤثر بر رقابت پذیری است. بر این اساس، این پژوهش، با رویکردی نوآورانه از نظر روش شناسی و موضوع، با هدف شناسایی و ارزیابی این عوامل در دو مرحله صورت گرفت. در مرحله نخست، دو راهبرد مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، برای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت و سپس بر اساس فرایند تحلیل محتوای کیفی 16عامل اثرگذار بر حفظ و گسترش سهم بازار شناسایی گردید. در گام بعدی با بهره گیری توأمان از دو رویکرد عینی گرا و خبره محور برای شناسایی میزان اهمیت هر یک از این عوامل تلاش شد. به این منظور با استفاده از روش های فوکام و مِرِک، که از روشهای معتبر و نوین تصمیم گیری چندمعیاره هستند، وزن و اهمیت هر یک از عوامل شناسایی گردید. نتایج نشان داد عواملی همچون نرخ ارز، مشوق های صادراتی، تعهدات ارزی، کیفیت محصولات و انطباق با استانداردهای بین المللی بیشترین نقش را در موفقیت صادرات مواد غذایی فرآوری شده ایفا می کنند.
۱۴۳.

طراحی مدل بهینه برون سپاری تحقیقات صنعتی دفاعی طبقه بندی شده با رویکرد ترکیبی تصمیم گیری چندمعیاره و برنامه ریزی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برون سپاری ایمن کنترل ریسک محرمانگی تصمیم گیری چندمعیاره بهینه سازی تخصیص منابع تحقیقات صنعتی دفاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
این پژوهش با هدف ارائه مدل بهینه جهت برون سپاری پروژه های تحقیقات صنعتی دفاعی دارای طبقه بندی به بررسی موانع موجود در استفاده از ظرفیت های خارج سازمان پرداخته است. هدف اصلی، ارائه راهکاری برای حل این موانع و بهره گیری بهینه از ظرفیت هاست. در این راستا، سطح محدودیت ازجمله طبقه بندی اطلاعات به عنوان یک عامل کلیدی در حفظ امنیت و محرمانگی داده ها در نظر گرفته می شود. این عوامل می تواند منجر به محدودیت در گردش اطلاعات، کاهش کارایی پروژه ها و ایجاد چالش در همکاری های علمی و صنعتی با خبرگان علمی و صنعتی شود.این پژوهش با استفاده از یک مدل سه سطحی با ترکیب روش های تصمیم گیری تحلیل شبکه (ANP)، روش (FMEA) شناسایی و کنترل ریسک محرمانگی و مدل ریاضی تخصیص به دنبال برون سپاری ایمن بخش ها به خارج از سازمان می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که با استفاده از این روش بهبود قابل توجهی در حفظ امنیت و در عین حال افزایش بهره وری فراهم کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان 7 معیار اصلی محرمانگی در پروژه های دفاعی، سطح کلان و عناصر حیاتی در رتبه های اول و دوم با وزن های 0.33 و 0.19 قرار دارند.یکی دیگر از نتایج مهم این تحقیق ارائه مدل تخصیص چند هدفه جهت یافتن نقطه تعادل میان هزینه برون سپاری و ریسک محرمانگی پروژه هاست که امکان استفاده بهینه از ظرفیت های خارج سازمان را به درستی بهبود می بخشد. این رویکرد نه تنها امنیت اطلاعات حساس را تضمین می کند، بلکه زمینه ساز همکاری گسترده با ظرفیت عظیم کشور در راستای منافع ملی است.
۱۴۴.

سنجش و ارزیابی روش ها و فنون تدریس اعضای هیأت علمی در آموزش دانشگاهی به منظور تضمین کیفیت آموزش

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی تدریس کیفیت آموزش سیاست گذاری آموزش داده کاوی تصمیم گیری چندمعیاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۱
هدف این پژوهش، ارائه چارچوبی داده محور برای سنجش و ارزیابی روش ها و فنون تدریس اعضای هیأت علمی در آموزش دانشگاهی با تمرکز بر نقش این ارزیابی ها در تضمین کیفیت آموزشی است. برخلاف اغلب مطالعات پیشین که عمدتاً بر تحلیل های توصیفی یا نظرات خبرگان متکی بوده اند، در این پژوهش از داده های واقعی حاصل از ارزشیابی تدریس توسط دانشجویان و نمرات عملکرد آموزشی آنان استفاده شده است. جامعه آماری شامل داده های دروس ارائه شده در دانشگاه های قم و بزرگمهر قائنات طی سال های ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۴ است. ابتدا معیارهای ارزشیابی تدریس با استناد به دستورالعمل های وزارت علوم استخراج شد. سپس با بهره گیری از الگوریتم های داده کاوی، به ویژه خوشه بندی، دروس با الگوهای ارزشیابی مشابه گروه بندی شدند و معیارهای مرتبط با خوشه های دارای بالاترین عملکرد تحصیلی شناسایی گردید. در ادامه، وزن و اهمیت نسبی هر معیار به صورت داده محور محاسبه و نرمال سازی شد. نتایج تحلیل نشان داد که معیار «واکنش منطقی و معقول به پیشنهادها، انتقادها و دیدگاه های دانشجویان» با وزن 0.07803 بیشترین تأثیر را بر بازدهی آموزشی دانشجویان دارد. پس از آن، معیار «تسلط استاد بر موضوع درس» با وزن 0.07774 در رتبه دوم قرار گرفت. در مرحله پایانی، راهکارهایی برای بهبود معیارهای با اولویت بالا تدوین و با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره شامل AHP اولویت بندی گردید. یافته ها نشان می دهد که رویکرد تلفیقی مبتنی بر داده کاوی و تحلیل تصمیم محور، می تواند ابزاری کارآمد و دقیق در جهت بهبود نظام ارزشیابی آموزشی و ارتقای کیفیت تدریس در آموزش عالی فراهم آورد.
۱۴۵.

یک مدل تصمیم گیری برای مسئله طراحی چیدمان مراکز درمانی با در نظر گرفتن عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی چیدمان تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس فازی تحلیل سلسله مراتبی فازی دلفی فازی شباهت به راه حل ایده آل فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
در صنعت بهداشت و درمان، طراحی بهینه چیدمان مراکز درمانی، به ویژه بخش اورژانس، نقش حیاتی در بهبود کیفیت خدمات، افزایش رضایت بیماران و ارتقای ایمنی دارد. این طراحی می تواند به بهبود مراقبت های بیماران، کاهش هزینه های عملیاتی و استفاده بهینه از منابع کمک کند. بااین حال، به دلیل وجود عدم قطعیت، طراحی چیدمان مراکز درمانی پیچیده است. درحالی که تحقیقات قبلی بیشتر بر رویکردهای قطعی تمرکز داشته اند، تأثیر عدم قطعیت کمتر موردتوجه قرار گرفته است. این پژوهش یک چارچوب ترکیبی با استفاده از تئوری مجموعه های فازی و تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره ارائه می دهد. در پژوهش حاضر ابتدا با مرور مقالات و مصاحبه با خبرگان، ۲۲ شاخص کلیدی در ابعاد مختلف بخش اورژانس شناسایی شدند. پس از توزیع پرسش نامه دلفی فازی و انجام یک مرحله نظرسنجی، هفت شاخص نهایی شامل طول اقامت، زمان انتظار، نرخ پذیرش، میزان ازدحام، میزان حضور مجدد، زمان تا ارزیابی اولیه و رضایت بیماران تأیید شدند. سپس، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، شاخص های انتخاب شده وزن دهی شدند و دو چیدمان بهینه با کمک الگوریتم های آلدپ و کرفت طراحی گردید. در پایان، برای ارزیابی و رتبه بندی چیدمان ها، از روش شباهت به راه حل ایده آل فازی استفاده شد. نتایج این پژوهش به مدیران مراکز درمانی در بهینه سازی طراحی چیدمان و طراحی اولیه کمک شایانی خواهد کرد و می تواند به بهبود کارایی و اثربخشی خدمات درمانی منجر شود.