مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
توسعه روستایی
حوزههای تخصصی:
نحوه و دامنه روابط شهر و روستا به صورت های گوناگون بر رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی اثر می گذارد، یکی از اثرات روابط شهر و روستا بر مهاجرت های روستایی- شهری هست. موضوع مهاجرت های روستایی- شهری همواره موردتوجه اندیشمندان علوم مختلف بوده است. مهاجرت در کشورهای درحال توسعه در اغلب موارد باعث توسعه نیافتگی مبدأ از یک سو و ایجاد مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مقصد مهاجرت می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش روابط روستایی- شهری بر مهاجرت خانوارهای روستایی است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی دهستان پشته زیلایی شهرستان دهدشت بوده است. این دهستان با توجه به سرشماری سال 1390، دارای 7 روستایی دارای سکنه و 3450 نفر جمعیت مشتمل بر 690 خانوار است. تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول کوکران 220 خانوار به دست آمده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر، کروسکال والیس و رگرسیون خطی) استفاده شده است. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان می دهد، روستاهای ده بیت الله، دلی سوار و آب لک در منطقه موردنظر بالاترین میزان مهاجرت را در بین روستاهای موردمطالعه داشتند، همچنین بر اساس ضریب همبستگی پیرسون رابطه معناداری بین روابط متقابل شهر و روستا و مهاجرت های روستا- شهری با ضریب (386/0) وجود دارد، همچنین بر اساس مدل تحلیل مسیر بعد اقتصادی روابط شهر و روستا با مقدار (450/0) بیشترین تأثیر را در مهاجرت های روستا- شهری داشته است.
واکاوی تأثیر شبکه های مهاجرت های روستایی بر کلانشهرکرج (مطالعه موردی: دهستان کوهسار- شهرستان هشترود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش شبکه های مهاجرتی در تداوم فرایند مهاجرت، نقش وجوه ارسال شده توسط مهاجرین در توسعه نواحی روستایی و همچنین نقش وجوه ارسالی در تداوم مهاجرت نیز به ندرت مورد توجه برنامه ریزان روستایی واقع شده است. هدف اصلی تحقیق واکاوی شبکه های مهاجرت روستایی در کلانشهرکرج و نقش آن در توسعه نواحی روستایی مبداء (دهستان کوهسار) می باشد. روش کار در این تحقیق، از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی و تحلیلی است. روش انجام آن نیز میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بوده و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردیده است. بر اساس نتایج بدست آمده بیش از 85 درصد از مهاجرین حداقل سالی یکبار برای بستگان شان وجه ارسال می کنند و وجوه ارسالی اغلب صرف تأمین مایحتاج روزانه روستاییان می گردد و لذا این وجوه نتوانسته تأثیری بر توسعه نواحی روستایی داشته باشند. همچنین، از 78 نفر از سرپرستان خانوار روستایی که به پرسشنامه ما پاسخ دادند، 72 نفر (92.30 درصد) شاغل بودند که شغل 61 نفر (71.11 درصد) از آنان در ارتباط با بخش کشاورزی می باشد. بر اساس اطلاعات بدست آمده کشاورزی مهم ترین بخش اقتصادی این منطقه می باشد و روستاییان برای کسب درآمد بایستی برای توسعه این بخش تلاش نمایند اما به نظر می رسد با ادامه روند فعلی، یعنی عدم سرمایه گذاری در روستاهای مورد مطالعه، تداوم مهاجرت امری اجتناب ناپذیر باشد. زیرا سرمایه گذاری های اقتصادی توسط مهاجرین انجام نمی گیرد، سرمایه گذاری های محدود انجام گرفته نیز منجر به ایجاد فرصت های شغلی در روستاها نمی گردد و عدم سرمایه گذاری های اشتغال زا در نواحی روستایی تأثیری در بقای جمعیت روستایی نمی تواند داشته باشد. علاوه بر این طبق نتایج معلوم شده است که ارتباطات خانودگی توانسته نقش تأثیرگذاری بر مهاجرت روستاییان داشته باشد. مهاجرین روستایی با استفاده از اطلاعاتی که از شبکه اجتماعی مهاجرین بدست می آورند، مهاجرت می کنند.
بررسی نقش آموزش های انبوهی در توسعه روستایی و فعالیت های کشاورزان استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش آموزش در توسعه روستایی را می توان به طور خلاصه در ارتقاء دانش فرهنگی، اجتماعی، تخصصی و افزایش مهارت ها مؤثر دانست که به دنبال آن ارتقاء بهره وری مطلوب از نعمات الهی میسر خواهد شد. شناسایی انواع روش های آموزشی لازمه کاربرد صحیح آنها در انواع آموزش هاست. در این پژوهش ضمن تعیین عوامل دخیل در به کارگیری روش های آموزشی کشاورزان، نقش آموزش های انبوهی مورد بررسی قرار گرفت. زیرا با توجه به هزینه و در شرایطی که محدودیت های اقتصادی حاکم است شناسایی مناسب ترین روش در هر منطقه اهمیت بسیار دارد. بدین منظور، ابتدا یک تحقیق اکتشافی مقدماتی انجام، سپس با تأکید بر یافته های آن، تحقیق اصلی با فن پیمایشی صورت گرفت. جمعیت مورد مطالعه دربرگیرنده 78000 بهره بردار در 1400 روستا در استان مرکزی می باشد. نمونه گیری با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انجام شد. از آنجا که بیش از نیمی از جمعیت مورد مطالعه بی سواد و کم سواد هستند در انتخاب روش های ترویجی مناسب بایستی این نکته مد نظر قرار گرفته و برای این گروه روش هایی به کار گرفته شود که نیاز کمتری به سواد دارند. همچنین به دلیل پراکندگی کشاورزان در گروه های سنی مختلف، انتخاب روش های مناسب ترویجی می بایست طبق نظریات موجود در روش های آموزش بزرگسالان صورت پذیرد. از آنجا که در اکثر کشورهای در حال توسعه سطح آموزش و پرورش کشاورزان کم است، اقدام دولت به اجرای برنامه های فنی و آموزشی برای کشاورزی و افزایش ظرفیت کشاورزان با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات ضروری است.
تحلیل سطوح توسعه روستایی و میزان برخورداری دهستان های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان توسعه، جامعیت و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادل های اقتصادی و اجتماعی مناطق است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانه های مهم توسعه نیافتگی است که رفع چنین کمبودهایی مستلزم نگرش و توجه جدی به نحوه پراکندگی شاخص های توسعه در سطوح مختلف است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، سنجش توسعه یافتگی دهستان های استان آذربایجان غربی از لحاظ برخورداری در زمینه های مختلف توسعه است. جامعه آماری مورد مطالعه، 113 دهستان (با 3266 آبادی) استان آذربایجان غربی با توجه به تقسیمات سیاسی اداری سال 1390 است. نوع تحقیق کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. بدین منظور 36 شاخص نرم سازی شده با به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی به 5 عامل معنی دار تقلیل یافته، که در این میان عامل اول با 3/17 درصد از واریانس بیشترین تأثیر را داشته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از لحاظ سطح توسعه یافتگی بین دهستان های استان تفاوت و نابرابری وجود دارد به طوری که سطح بندی صورت گرفته با استفاده از تکنیک تاپسیس نشان می دهد که 5/3 درصد (4 دهستان) دهستان های استان درسطح توسعه بسیار برخوردار، 3/5 درصد (6 دهستان) در سطح برخوردار و 6/18 درصد (21 دهستان) در سطح نیمه برخوردار قرار گرفته اند این در حالی است که بیش از 70 درصد (82 دهستان) از دهستان های استان از لحاظ توسعه یافتگی در سطح توسعه محروم و بسیار محروم قرار گرفته اند. بنابراین این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن استان آذربایجان غربی ایجاب می کند.
عوامل مؤثر بر رضایت گردشگران از فضای گردشگری روستایی در ناحیه خرقان شهرستان بوئین زهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رسیدن به توسعه روستایی یکی از دغدغه های دولت ها، به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. روستاها با دارا بودن منابع طبیعی و کشاورزی، با مسائل و مشکلات فراوانی روبرو هستند. این مسئله باعث شده است که در سال های اخیر بار دیگر، توسعه روستایی مورد توجه نظریه پردازان، برنامه ریزان و مجریان حکومتی قرار گیرد. یکی از راهبردهایی که در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته و حتی در برخی از این کشورها به اجرا درآمده است و نتایج مثبتی به همراه داشته، توسعه و گسترش گردشگردی در نواحی روستایی است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت گردشگران از فضای گردشگری روستایی در ناحیه خرقان شهرستان بوئین زهرا است. نوع تحقیق کابردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. جامع آماری این تحقیق، 100 نفر از گردشگران در منطقه مورد مطالعه به صورت تصادفی مورد سنجش قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که اصلی ترین ضعف موجود در روستا در جذب و توسعه ی گردشگری، عدم وجود آب و هوای مناسب در فصلهای مختلف با ارزش میانگین50/2بوده است و مهمترین نقطه قوت روستا در توسعه ی گردشگری با ارزش میانگین 55/3 مربوط به دسترسی به زیرساخت های خدماتی – بهداشتی در روستا است. همچنین یافته ها تحلیل عاملی نشان داد که وجود آب و هوای مناسب در فصل های مختلف می تواند باعث توسعه ی فضای گردشگری شود، که مقدار بار عاملی این متغیر 864/0 است. و اصلی ترین نقطه ضعف در راستای توسعه ی فضای گردشگری با توجه به تحلیل عاملی تعاملات بین مردم و گردشگران با بار عاملی 532/0 بوده است.
پیامدهای اقتصادی توسعه فعالیت های گردشگری روستایی در شهرستان بندر انزلی مورد: دهستان لیچارکی حسن رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدود بودن فعالیت ها و ناچیز بودن درآمد حاصل از مشاغل روستایی، توسعه گردشگری می تواند با به وجود آوردن مشاغل مختلف در نواحی روستایی، ضعف درآمد در این فضاهای زیستی را بر طرف نموده و زمینه های کسب درآمد بیشتر را فراهم نماید. در دهستان لیچارکی به دلیل ساحلی بودن منطقه و ایجاد جاذبه های تجاری و تفریحی، نظام معیشتی نواحی روستایی در حال تغییر است؛ به طوری که تعداد شاغلان در بخش های مختلف گردشگری و خدماتی رو به رشد است. هدف تحقیق، بررسی اثرات توسعه گردشگری بر رونق اقتصاد دهستان لیچارکی حسن رود بوده است. روش انجام تحقیق توصیفی – تحلیلی با تأکید بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. با توجه به گستردگی حجم جامعه آماری، از روش نمونه گیری کوکران برای تعیین حجم نمونه ها استفاده گردید، بر این اساس از بین 2155 خانوار و 8628 نفر جمعیت روستا تعداد 328 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارspss و آزمون های آماری پارامتری پیرسون، آزمون T مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که گردشگری در دهستان لیچارکی حسن رود منجر به رونق اقتصادی شده است؛ به طوری که توسعه گردشگری موجب تغییر ساختار شغلی از بخش کشاورزی (5/23 درصد) به بخش خدمات و گردشگری (4/63 درصد) شده است. همچنین، افزایش اشتغال در بخش خدمات، افزایش درآمد ساکنان روستایی و کاهش فقر از دیگر پیامدهای اقتصادی توسعه گردشگری در دهستان لیچارکی حسن رود بوده است.
موانع توسعه اشتغال زنان روستایی در صنایع دستی شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی موانع اشتغال زنان روستایی در بخش صنایع دستی شهرستان دیواندره(استان کردستان) انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان روستایی بالای 15 سال شهرستان بوده است (17101N=). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران170 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب گردید که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب توزیع شده است. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن به کمک پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید (7/ 0α>). تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSSwin18 انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد مهم ترین موانع گسترش صنایع دستی از دیدگاه زنان روستایی شهرستان دیواندره، عدم توجه و حمایت های دولتی از بخش صنایع دستی است. علاوه بر این، تحلیل عاملی موانع توسعه صنایع دستی به استخراج پنج عامل با عنوان موانع اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی- فرهنگی، آموزشی و روانشناختی منجر شده است. از مهم ترین راهکارهای توسعه اشتغال مرتبط با صنایع دستی راهکارهای حمایتی، آموزشی- تشویقی و ایجاد تشکل های صنایع دستی بوده است. بنابراین، پیشنهاد می شود نهادها و سازمان های دست اندرکار با بسترسازی مناسب و آموزش های کاربردی، امکان حضور زنان روستایی را در بخش صنایع دستی فراهم نمایند.
سنجش پتانسیل های انرژی خورشیدی در توسعه سکونتگاه های روستایی مورد: شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از انرژی های تجدیدپذیر از گذشته های دور مورد توجه بشر بوده است. برخی کشورها، تلاش دارند تا انرژی های تجدیدپذیری نظیر انرژی خورشیدی را به علت داشتن مزایای ویژه مانند عدم آلودگی های زیست محیطی، فراوانی، فناناپذیری و دسترسی پایدار، آن را به تدریج جایگزین انرژی فسیلی نمایند. پتانسیل انرژی خورشیدی بسترمناسبی برای توسعه اقتصادی روستاهای حاشیه مناطق و نواحی که دور از کانون های شهری یا مراکز روستایی پرجمعیت استقرار دارند، فراهم می کند. در برخی از کشورها به رغم وجود شرایط مناسب آب و هوایی، به دلایل مختلفی هنوز استفاده از انرژی خورشیدی متناسب با پتانسیل ها نیست. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی برای تبیین پتانسیل های انرژی خورشیدی برای توسعه اقتصاد روستایی بخش کامفیروز شهرستان مرودشت، براساس جامعه آماری 1825 خانوار، بر روی 270 نمونه تصادفی انجام شده است. پتانسیل و فرآیند ایجاد و گسترش انرژی خورشیدی به مثابه مؤلفه اثرگذار، به کمک 34 گویه در قالب شاخص هایی همچون آموزش و آگاهی بخشی، دانش و اطلاعات، اعتمادسازی، ظرفیت سازی، مشارکت و شراکت در سرمایه گذاری، سنجیده شده است. مؤلفه اثرپذیر پژوهش نیز از طریق 106 گویه در ابعاد نظام محیطی، نظام اجتماعی اقتصادی و کالبدی توسعه سکونتگاه ها سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که به کارگیری انرژی خورشیدی، در پایداری و توسعه اجتماعی اقتصادی سکونتگاه های روستایی مؤثر است. در حقیقت، شکل پذیری و گسترش فناوری انرژی خورشیدی برای بهبود فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی روستایی، بهبود فعالیت های اجتماعی و بهبود شاخص های محیط طبیعی و شاخص های زیربنایی و خدماتی روستایی بسیار کلیدی است. بنابراین، توجه به بهبود وضعیت آموزش و اطلاع رسانی و حمایت از روستاییان برای افزایش میزان بهره گیری و مشارکت و سرمایه گذاری در به کارگیری انرژی خورشیدی، پیشنهاد می شود.
اثرات روابط شهر و روستا بر تحولات اقتصادی و اجتماعی روستاهای شهرستان آزادشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامنه و نحوه روابط میان شهر و روستا به صورت های گوناگون بر شکل پذیری، رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی و همچنین بر ساختار و کارکرد آنها اثرگذار است. با توجه به نقش این روابط در فرآیند تحولات و توسعه کانون های شهری و روستایی، علاوه بر بررسی انواع و علل روابط، شناخت آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و فضایی - کالبدی بر شهر و روستا و تلاش برای کاهش اثرات منفی این روابط در راستای ساماندهی آنها، زمینه ساز توسعه پایدار نواحی روستایی و شهری خواهد بود. پژوهش حاضر باهدف بررسی تغییرات اجتماعی، اقتصادی و کالبدی ناشی از روابط متقابل شهر و روستا بین نقطه شهری آزادشهر و بخش چشمه ساران انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و جامعه آماری آن را خانوارهای ساکن در روستاهای بخش چشمه ساران تشکیل می دهد که با توجه به حجم جمعیتی آن طبق فرمول کوکران تعداد 323 نمونه تعیین و به طور تصادفی انتخاب شده است. روش بررسی در این مقاله به دو صورت اسنادی (کتابخانه ای) و مطالعات پیمایشی (پرسشنامه) با ارزیابی 21 متغیر در سه بُعد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بوده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، علاوه بر آمارهای توصیفی از آزمون کای اسکوئر (خی دو) استفاده شد. نتایج بیانگر تغییرات عمده ای در قیمت زمین و مساکن روستایی، کاهش مالکیت بومی اراضی، قطعه قطعه شدن اراضی کشاورزی، انحراف از مشاغل کشاورزی، کاهش انسجام اجتماعی، اختلاط اقوام، تغییرات اساسی در پوشش های سنتی، تغییرات اساسی در نما و معماری مساکن روستایی و افزایش تأثیرات محیط زیستی است. همچنین میانگین دامنه این تغییرات نیز بر اساس محاسبات آماری بین 9/16 درصد تا 6/65 درصد است.
تحلیل ساختاری شاخص های توسعه ی پایدار روستایی مورد: دهستان های شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین گام در ارزیابی نابرابری های فضایی روستایی، شناخت دقیق ادبیات این حوزه و به تبع آن، تبیین و تحلیل شاخص های توسعه ی پایدار روستایی است. در این راستا پژوهش حاضر به مطالعه ی دهستان های شهرستان صومعه سرا پرداخته است. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از گونه ی تکاملی (توسعه ای) است. جامعه ی آماری، دهستان های شهرستان صومعه سرا و حجم نمونه شامل 20 تن از خبرگان، یعنی متخصصان و مسئولان اجرایی در حوزه های توسعه ی پایدار روستایی هستند. ابتدا به منظور اعتبارسنجی، شاخص های برداشت شده از مطالعات کتابخانه ای، بر اساس ابعاد توسعه ی پایدار روستایی مطابق طیف لیکرت، در قالب 15 معیار و 144 زیر معیار، مورد سنجش خبرگان قرار گرفته است. در ادامه به منظور توصیف و تحلیل شاخص هایی که بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را دارند، از روش تحلیل ساختاری استفاده شد. این روش برای تحلیل روابط میان متغیرها به ویژه در سیستم های گسترده با ابعاد متعدد به کار می رود و یکی از روش های پرکاربرد در حوزه ی آینده پژوهی است. نتایج نشان می دهد که متغیرهای «ریسک»، «میزان سرمایه گذاری دولت در امور زیربنایی» و «اعتبارات تخصیص یافته به فصل عمران و نوسازی روستا» هستند. این متغیرها ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دارند و ماهیت ناپایدارشان، نقطه ی انفصال سیستم است. متغیرهای «هدف»، «(کنترل) روند مهاجرت ها»، «میزان امید به زندگی» و «درآمد حاصل از مشاغل پایدار» است. این متغیرها، بیش از اینکه تأثیرگذار باشند، تأثیرپذیرند و نتایج تکامل سیستم هستند. میزان امید به زندگی در روستاهای شهرستان علاوه بر جهان بینی، باورها و تجربیات فردی و اجتماعی، وابسته به امکانات و خدمات در دسترس روستائیان نیز است. عواملی که امید به زندگی روستائیان، به ویژه جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد، دغدغه هایی چون امنیت و پایداریِ اشتغال و دسترسی به کیفیت بالای امکانات و خدمات مدرن است. مسئله ی مهاجرت نیز در ارتباط مستقیم با شاخص امید به زندگی قرار می گیرد.
تحلیل سنجش پایداری سکونتگاههای روستایی دهستان هق شهرستان اشنویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار علاوه بر حفاظت از منابع آب و خاک، برداشتی نو از توسعه و رشد اقتصادی است، رشدی که بدون برهم زدن تعادل زیست محیطی، عدالت و امکانات زندگی را برای جامعه فراهم می آورد. هدف از این ﺗﺤﻘیﻖ، ﺷﻨﺎﺳ ﺎیﻰ ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻫﺎﻯ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺗﻮﺳ ﻌﻪ ﭘﺎیﺪﺍﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎیی از دیدگاه روستائیان و بررسی میزان برخورداری روستاهای دهستان هق می باشد. شاخصهای برخورداری شامل: شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیربنایی، زیﺴﺖ-ﻣﺤیﻄ ی و بهداشتی-درمانی از سالنامه آماری فرهنگ آبادی ها استخراج شد. پس از تهیه بانک اطلاعاتی، ماتریسی از داده ها با 18 ردیف (روستاها) و 81 ستون (متغیرها) تنظیم شد. با استفاده از تکنیک آماری تحلیل مولفه های مبنا(PCA) سطح برخورداری روستاهای مذکور و تغییرات آن طی سالهای 1395-1385 ارزیابی شد. بر اساس حجم جامعه(235=N) در جدول مورگان و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای هدفمند، 142 پرسشنامه ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻣﻨﺪ و محقق اصلاح شده بین افراد گروه سنی مردان30 تا 64 ساله سه روستای صوفیان، هق و بیمضرته توزیع شد. ﺭﻭﺍیی ﻣﺤﺘﻮﺍیی آن بر اساس ﻧﻈﺮﺍﺕ کﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺍﺻﻼح گردید. ﺿﺮیﺐ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭسنجی نیز ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺁﻟﻔﺎی کﺮﻭﻧﺒﺎﺥ 87/0 ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪ. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که 44 روستای واقع در طبقه نسبتاً کم برخوردار و کم برخوردار طی دهه 1395-1385 هیچ ارتقایی پیدا نکرده اند. چالش های محیطی و اکولوژی(2/22 درصد) و چالش های اجتماعی(4/44 درصد) به ترتیب کمترین و بیشترین نقش را در فرآیند دستیابی به پایداری توسعه روستایی سطح دهستان هق دارند.
تحلیل رابطه ناپایداری منابع آب کشاورزی و توسعه روستایی (مطالعة موردی: سکونت گاه های روستایی پایین دست حوضه زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به دنبال وقوع ناپایداری اقلیمی در دهه ۱۳۸۰ و افزایش بارگذاری بر رودخانه به مرور زمان، در سال های اخیر پدیده ناپایداری منابع آب کشاورزی و یا خشک سالی رخ داده است. وقوع ناپایداری منابع آب کشاورزی آثاری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و غیره به ویژه در سکونت گاه-های روستایی به همراه داشته است. در این پژوهش، رابطه ناپایداری منابع آب کشاورزی (خشک سالی) و توسعه روستایی در سکونت گاه های روستایی بخش پایین دست رودخانه زاینده رود (شرق اصفهان) مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش کمّی می باشد. براساس فرمول کوکران تعداد پرسش نامه ها از تعداد ۳۳۱۵۳ خانوار روستایی ۳۸۰ نفر برآورد شده که طی تحقیق و براساس محدودیت ها و حذف پرسش نامه های نادرست، تعداد نمونه ها به ۳۲۳ مورد رسید. حجم سکونت گاه های نمونه نیز ۲۵ روستا برآورد شده است. شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیطی در منطقه مورد مطالعه در زمان حاضر نسبت به پیش از وقوع خشک سالی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، در نرم افزار SPSS میانگین شاخص های سه گانه پژوهش (اقتصادی، اجتماعی و محیطی) مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج جهت سنجش معناداری در آزمون t مستقل تک نمونه ای بررسی شده و در نهایت، با آزمون ANOVA تفاوت معناداری تأثیر خشک سالی در دهستان های مختلف مورد مقایسه قرار گرفته است.
یافته ها: بر پایه نتایج پژوهش و تحلیل پرسش نامه، میانگین مجموع پیامدهای محیطی ناشی از ناپایداری منابع آب ۲۴/۴ بوده، در بعد اقتصادی ۲۳/۴ و در بعد اجتماعی نیز عدد ۰۲/۴ به دست آمده است. بر این اساس، پس از وقوع کم آبی یا خشک سالی، محیط طبیعی و انسانی تحت تأثیر قرار گرفته و توسعه روستایی در ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی در محدوده پایین دست رودخانه با اختلال مواجه شده و مسائلی چون کاهش سطح زیرکشت کشاورزی، کاهش درآمد، نشست زمین، فقر، بیکاری، مهاجرت و پیامدهای زیست محیطی و غیره را به دنبال داشته است.
ارزیابی تأثیر حمل ونقل بر ابعاد مختلف توسعه روستایی (مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وجود یا عدم وجود قابلیت دسترسی به سیستم حمل ونقل به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار می تواند اثرات مختلفی بر تغییرات ارگانیکی و غیرارگانیکی مناطق روستایی داشته باشد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و ارزیابی تأثیر حمل و نقل بر تغییرات اندام وار در روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز، به عنوان رهیافتی برای برنامه های آینده، کمک در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها در جهت توسعه ابعاد روستایی خواهد بوده و نیز راهکارهایی جهت ارتقای شبکه حمل ونقل در نواحی روستاهای مورد مطالعه ارائه می دهد.
روش: مطالعه حاضر با توجه به ماهیت موضوع توصیفی– تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی بوده و برای گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. در این پژوهش، ۱۹ روستا که نزدیک ترین فاصله را به شهر تبریز دارند، به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند و با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۳۱ نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. آن گاه برای هر روستا نسبت یا سهم جامعه نمونه با توجه به نسبت هر روستا به کل جامعه از نظر تعداد جمعیت محاسبه شده است. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه می باشد که روایی آن از سوی متخصصان و کارشناسان امر مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر (۸۳/۰) به تأیید رسیده است.
یافته ها: در این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS، تأثیر حمل ونقل بر توسعه ابعاد روستایی (اقتصادی، آموزشی، سلامت و رفاه اجتماعی) مورد سنجش قرار گرفت. در ابتدا جهت روشن شدن تفاوت بین روستاهای مورد مطالعه از لحاظ وضعیت حمل ونقل و تغییرات اندام وار از آزمون دانکن استفاده شد. براساس نتایج حاصل از این آزمون، روستاهای مایان سفلی و کندرود در جایگاه نخست و روستاهای کرجان و اسکندر در جایگاه آخر قرار گرفته اند. شایان ذکر است که بین توسعه حمل ونقل روستاها و جمعیت رابطه قوی و معناداری وجود دارد. درباره ارتباط بین وضعیت حمل ونقل و توسعه روستایی در ابعاد مختلف، ضریب هم بستگی پیرسون نشان داد که بین وضعیت حمل ونقل و تغییرات اندام وار روستاها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در ادامه مدل رگرسیونی گویای آن است که قابلیت دسترسی به حمل ونقل روستایی موجب تغییرات اندام وار (اشتغال و رونق اقتصادی، آموزش، سلامت و رفاه اجتماعی) در نواحی روستایی مورد مطالعه شده است؛ به طوری که حمل ونقل در تغییرات اندام وار روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز ۴۸ درصد تأثیر مثبت داشته است.
اصالت و ارزش: با توجه به اهمیت و نقش سیستم حمل ونقل در توسعه و تغییرات اندام وار روستایی، این مبحث نسبت به دیگر مباحت روستایی کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. بنابراین در محدوده مورد مطالعه اولین تحقیقی است که صورت گرفته است. با توجه به پتانسیل و ظرفیت ها فراوانی که استان آذربایجان شرقی به خصوص روستاهای شهرستان تبریز دارند، نتایج این تحقیق می تواند مؤثر واقع شود و راه گشای بسیاری از مشکلات روستاییان باشد.
سنجش پایداری اجتماعی و توزیع فضایی آن در مناطق روستایی (مورد مطالعه: بخش برزک-شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف سنجش پایداری اجتماعی و شناسایی متغیرهای مرتبط با توزیع فضایی پایداری اجتماعی در نواحی روستایی بخش برزک شهرستان کاشان تدوین شده است.
روش : این پژوهش کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی می باشد، جامعه آماری پژوهش را ۲۴۵۲ سرپرست خانوار ساکن در ۱۱ روستای بخش برزک کاشان تشکیل می دهد. با استفاده از فرمول کوکران ۲۴۲ نفر از سرپرستان خانوار به عنوان نمونه محاسبه و براساس اصل تسهیم، به نسبت جمعیت هر روستا، پرسش نامه ها در بین سرپرستان خانوار توزیع شد. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه بوده که روایی آن با بهره گرفتن از نظرات کارشناسان به تأیید نهایی رسید. جهت بررسی پایایی تعداد ۳۰ پرسش نامه تکمیل شد که ضریب آلفای کرونباخ (۷۹۳/۰) محاسبه شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد پایداری اجتماعی در محدوده مورد مطالعه با میانگین ۲۴/۳ در وضعیت بالاتر از متوسط می باشد. همچنین، در بین ۱۵ شاخص پایداری اجتماعی سه شاخص تعامل اجتماعی، امید به آینده و مسؤولیت پذیری به ترتیب با ضریب تغییرات ۲۰۲/۰، ۲۱۵/۰، ۲۱۶/۰، مهم ترین شاخص های پایداری اجتماعی در بین روستاییان بخش برزک هستند. در بین روستاهای مورد مطالعه به لحاظ پایداری اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد و نتایج تست دانکن، روستاهای منطقه را در سه گروه طبقه بندی کرد که روستای ویدوجا با میانگین رتبه ای ۲۶/۲ در پایین ترین رتبه و روستای ازران با میانگین رتبه ای ۰۹/۴ در بالاترین جایگاه قرار گرفته است.
محدودیت ها: چندبعدی بودن موضوع پایداری اجتماعی و وجود تعاریف و نظرات متنوع در این زمینه. همچنین، محدودبودن نگرش جامعه روستایی در این زمینه. نمایش فضایی توزیع پایداری اجتماعی نیز نشان داد در قسمت شمالی و جنوبی بخش، وضعیت پایداری اجتماعی در سطح قابل قبولی می باشد.
اصالت وارزش: ارزش این تحقیق داشتن نگاه متفاوت به دو موضوع پایداری اجتماعی و توزیع فضایی می باشد؛ ضمن آن که موضوع تحقیق برای اولین بار در منطقه مورد نظر انجام شده است.
عوامل کاهش طرد شدن اجتماعی زنان روستایی مطالعه موردی: زنان روستایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل کاهش طرد شدن اجتماعی زنان روستایی شهرستان اردبیل می باشد. این پژوهش، از لحاظ هدف توسعه ای، و از لحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. در این پژوهش روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سئوالات پژوهش، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه به وسیله پانل کارشناسان تایید شد. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه انجام گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های گوناگون پرسش نامه پژوهش 86 /0 الی 90/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج روش تحلیل عاملی نشان داد مهم ترین عوامل کاهش طرد شدن اجتماعی زنان در منطقه مورد مطالعه شامل چهار مولفه (تقویت شبکه های اجتماعی و سرمایه اجتماعی، تقویت سرمایه روان شناختی و رضایت مندی اجتماعی، توانمندسازی اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی و تقویت زیرساخت فرهنگی و اهتمام به آموزش) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده به وسیله این چهار عامل 12/71می باشد. در نهایت، با توجه به تحلیل نتایج پیشنهادهای کاربردی ارایه شده است.
عوامل مؤثر در بهبود مشارکت سیاسی از دیدگاه روستاییان مورد شناسی: شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر در بهبود مشارکت سیاسی از دیدگاه روستاییان شهرستان اردبیل است. در مرحله نخست، عوامل مؤثر در بهبود مشارکت سیاسی در محدوده مورد مطالعه، از دیدگاه نخبگان محلی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد شناسایی قرار گرفت. برای نیل به این مقصود، با 35 نفر از ساکنان منطقه مورد مطالعه که دارای تحصیلات دانشگاهی با حداقل مدرک تحصیلی فوق دیپلم بودند، مصاحبه های جداگانه ای به عمل آمد. در مرحله دوم تحقیق، برای شناخت و تحلیل دیدگاه اجتماعات روستایی و میزان توافق نظری آن ها با نتایج مرحله نخست، 38 علت شناسایی شده مبنای طراحی پرسش نامه به روش لیکرت قرار گرفت. گفتنی است جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کل روستاییان بالای 15 سال ساکن در مناطق روستایی شهرستان اردبیل است (85053. N= ) که از این میان تعداد 383 نفر با استفاده از فرمول کوکران و با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS ، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 72/0 الی 84/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد و نتایج این مدل نشان داد مهم ترین عوامل مؤثر در بهبود مشارکت سیاسی از دیدگاه روستاییان در منطقه مورد مطالعه شامل چهار مؤلفه ( بهبود زیست سیاسی و یادگیری اجتماعی، بهبود زیست اجتماعی و شبکه سازی، شکوفایی اقتصادی و اعتمادسازی، بهبود زیست محیطی و تقویت انگیزش) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این شش عامل 54/58 است و در نهایت بر اساس نتایج تحقیق پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر پذیرش نوآوری در بین کارآفرینان روستایی (مطالعه موردی: دهستان سولقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه به منزله تغییر، از طریق پذیرش شیوه های نوین و توسط انسان های نوآور روی می دهد. از این رو، نوآوری ابزاری مهم در راستای تقویت بنیان اقتصادی روستا تلقی می شود. به طورعمده جوامع محلی، واکنش های متفاوتی در برابر میزان و سرعت پذیرش، یک نوآوری از خود نشان می دهند. از این رو، پژوهش حاضر درنظر دارد عوامل تسریع کننده و محدودیت ساز در پذیرش نوآوری را شناسایی کند که با روش توصیفی-تحلیلی و برمبنای هدف، کاربردی طراحی شده است. جامعه آماری پژوهش را تمامی پذیرندگان کارآفرینی به منزله یک نوآوری، ساکن در 4 روستا از دهستان سولقان، تشکیل می دهند. برای گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از طیف لیکرت است. داده های به دست آمده در محیط نرم افزاری SPSS و با استفاده از آزمون رگرسیون گام به گام و چندگانه توأم، تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بیانگر آن است که دو دسته از عوامل بر پذیرش نوآوری مؤثرند که شامل ویژگی های نوآوری و دیگر خصوصیات پذیرندگان هستند. از ویژگی های کارآفرینی نوآوری است که بر میزان و سرعت پذیرش مؤثر هستند. سادگی و جذابیت، سازش پذیری با تجربه، مهارت و نیاز پذیرنده، هزینه، سودبخشی (اقتصادی بودن)، بازار فروش خوب و از جمله ویژگی های فرد نوآور انگیزه پیشرفت، روحیه نوگرایی، اعتمادبه نفس و خودباوری (باور توانایی)، بیشترین تأثیر را داشته است. اگر شرایط فردی و محیطی، همزمان در به کارگیری کارآفرینی و الگوی پذیرش مورد توجه قرار گیرد، می توان به دستیابی به کارآفرینی پایدار در جامعه امیدوار بود؛ چراکه میزان پذیرش و سرعت آن را تنها خصوصیات نوآوری تعیین نمی کند بلکه ویژگی های پذیرندگان نیز بسیار مهم و مؤثر است.
نقش مدیریت محلی در توسعه اقتصادی نواحی روستایی شهرستان بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ایجاد نهاد دهیاری در سال 1377 به عنوان بازوی اجرایی شوراهای اسلامی در روستاها، شرح وظایفی با چهار محور به منظور تعیین نقش دهیاران در عرصه های روستایی پرداخته شد. یکی از زمینه های نقش آفرینی ای که برای دهیاران در نظرگرفته شده، بسترسازی برای بهبود فضای کسب وکار و در نهایت، پیشرفت در اقتصاد نواحی روستایی بوده است. با توجه به اینکه از اساسی ترین مشکلات نقاط روستایی، ضعف فضای اقتصادی آن است و از طرف دیگر، در وظایف نهادهای محلی و مدیریت این سکونتگاه ها همچون دهیاری ها، تلاش برای پویاسازی اقتصاد روستا تعریف شده، در این تحقیق تلاش گردیده تا به ارزیابی عملکرد نهادهای مدیریت محلی در زمینه اقتصادی پرداخته شود. جامعه آماری این تحقیق 72 نفر از دهیاران و رؤسای شوراهای اسلامی و 370 نفراز سرپرستان خانوار روستایی روستاهای نمونه شهرستان بهشهر بوده است. روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی از طریق تکمیل پرسشنامه در قالب طیف لیکرت و سؤالات تحقیق از طریق نرم افزار SPSS و نقشه ها با استفاده از GIS مورد تحلیل قرار گرفته است، بنا به یافته ها، عناصر مدیریت محلی توانسته اند برای رشد در زمینه هایی مانند بهبود زندگی روستائیان، گسترش توسعه صنایع و حضور گردشگران در فضاهای روستایی، بسترسازی نمایند. در این میان، مدیریت محلی روستایی در ناحیه بهشهر، توفیقات چندانی در کاهش فقر در نواحی روستایی نداشته است.
مکان یابی صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در دهستان خانمیرزا شهرستان لردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین روش های توسعه اشتغال و افزایش درآمد در مناطق روستایی، ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی است. با توجه به اینکه حدود یک چهارم از تولیدات کشاورزی در نتیجه ی نبود صنعت و امکانات تبدیل و نگهداری ضایع می شود، صنایع فرآوری کشاورزی می تواند در راستای جلوگیری از ضایعات محصولات کشاورزی، ایجاد ارزش افزوده در بخش کشاورزی، افزایش سطح درآمد روستائیان، بالا بردن بهره وری بخش کشاورزی و افزایش سهم اشتغال صنعتی در مناطق روستایی و نیز به عنوان جزئی از فرآیند توسعه روستایی ایفای نقش کنند. هدف از این پژوهش مکان یابی استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در دهستان خانمیرزا از توابع شهرستان لردگان بوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که جهت رتبه بندی 8 روستای پرجمعیت و بالای 200 خانوار، از مدل تصمیم گیری چندمعیاره ی ویکور و شیوه های تحلیلی استفاده شده است. بر پایه ی یافته های پژوهش، شاخص های هفت گانه ی (جمعیت، سطح زیرکشت، متوسط تولیدات، راه ارتباطی، منابع آب، خدمات زیربنایی و توپوگرافی) صنایع تبدیلی و تکمیلی در چارچوب مدل ویکور نشان می دهد که روستاهای ده صحرا، شاهقریه و برجویی به واسطه ی قرارگیری در مسیر راه ارتباطی و همچنین تمرکز امکانات و تأسیسات زیربنایی بهترین رتبه را دارا بوده است. در مقابل روستاهای ده چنار، بردبر و کلامویی به دلیل جمعیت فعال کم، بعد مسافت و دسترسی دشوار، پایین ترین مقدار مطلوبیت را برای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی را در بین روستاهای نمونه به خود اختصاص داده است.
ارزیابی و تحلیل عمران پذیری روستایی؛ موردمطالعه: نقاط روستایی شهرستان نیر
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی از پایه های مهم توسعه ملی هر کشور محسوب می شود. آگاهی از ظرفیت، منابع و توانایی های مناطق روستایی یک پیش نیاز مهم برای برنامه ریزی توسعه در این مناطق می باشد. ازاین رو، هدف تحقیق حاضر، تعیین ضریب عمران پذیری روستاهای شهرستان نیر استان اردبیل می باشد. روش تحقیق بر اساس هدف، شناختی و بر اساس روش، ارزیابی – تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل 13 روستای بالای 300 نفر از میان 100 روستای شهرستان نیر و شاخص های مورداستفاده در تحقیق، مشتمل بر شاخص های اجتماعی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و ... می باشند. داده های موردنیاز با استفاده از سالنامه آماری سال 1390، مراجعه به ادارات و سازمان های ذی ربط و یافته های میدانی جمع آوری شده است. جهت تحلیل داده ها از مدل ضریب عمران پذیری روستاها استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان دهنده شکاف زیاد میان روستاهای شهرستان نیر می باشد، به طوری که روستاهای «قره شیران»، «ویرسق» و «بوسجین» نسبت به سایر روستاها توسعه یافته تر بوده و از ضریب عمران پذیری بالاتری برخوردار می باشند و سایر روستاها از ضریب عمران پذیری پایین تری برخوردار بوده و سرمایه گذاری در آن ها احتمالاً با شکست روبه رو خواهد شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون، در خصوص رابطه بین جمعیت و ضریب عمران پذیری از همبستگی بالایی حکایت دارد به طوری که هر چه جمعیت روستاها بیشتر باشد از ضریب عمران پذیری بالاتری برخوردارند. همچنین بررسی رابطه بین فاصله از مراکز شهری و ضریب عمران پذیری نیز، حاکی از وجود همبستگی نسبتاً ضعیفی بین این دو عامل می باشد به طوری که نزدیکی روستاها به مراکز شهری تا حد نسبتاً ضعیفی در توسعه یافتگی آن ها مؤثر می باشد.