مطالب مرتبط با کلیدواژه

سبک های دلبستگی


۳۲۱.

پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس تمایزیافتگی خویشتن، خود میان بینی و راههای مقابله ای در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرایش به اعتیاد سبک های دلبستگی تمایزیافتگی خویشتن خود میان بینی راه های مقابله ای دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۷
این پژوهش به بررسی پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس تمایزیافتگی خویشتن، خودمیانبینی و سبک های مقابله ای پرداخته است. هدف اصلی این مطالعه، شناسایی عوامل روان شناختی مؤثر بر گرایش به اعتیاد و تحلیل روابط میان این متغیرها است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور قم در سال ۱۴۰۰ بود. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و در مجموع ۲۸۵ دانشجو از دانشکده های مختلف این دانشگاه در مطالعه شرکت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد شامل مقیاس گرایش به اعتیاد، تمایزیافتگی خویشتن، خودمیانبینی و سبک های مقابله ای جمع آوری و با روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.نتایج نشان داد که تمایزیافتگی خویشتن، خودمیانبینی و سبک های مقابله ای به طور معناداری گرایش به اعتیاد را پیش بینی می کنند. در میان این متغیرها، سبک های مقابله ای با ضریب پیش بینی ۰.۵۰ بیشترین تأثیر را داشتند، در حالی که تمایزیافتگی خویشتن (۰.۴۵) و خودمیانبینی (۰.۳۲) در رتبه های بعدی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد افرادی که تمایزیافتگی خویشتن پایین تر و سبک های مقابله ای ناکارآمدتری دارند، بیشتر در معرض گرایش به اعتیاد هستند.این پژوهش با تأکید بر نقش عوامل روان شناختی، کاربردهای مهمی در طراحی مداخلات پیشگیرانه و درمانی مرتبط با اعتیاد دارد. نتایج می تواند به عنوان پایه ای علمی برای ارتقاء سلامت روانی و کاهش رفتارهای پرخطر مورد استفاده قرار گیرد.
۳۲۲.

پیش بینی رفتارهای خوردن بر اساس روابط موضوعی و سبک های دلبستگی: نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای خوردن روابط موضوعی سبک های دلبستگی مکانیزم های دفاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۵۰
هدف پژوهش حاضر پیش بینی رفتارهای خوردن ناسالم بر اساس روابط موضوعی و سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی بود. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه های رفتار خوردن داچ (DEBQ)، روابط موضوعی بل، سبک های دلبستگی بزرگسالان و مکانیزم های دفاعی (DSQ-40) جمع آوری و با مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که روابط موضوعی تأثیر مثبت و معناداری بر رفتارهای خوردن ناسالم دارد. مکانیزم های رشد یافته به طور مستقیم بر رفتارهای خوردن ناسالم تأثیرگذار بودند. دلبستگی ایمن از طریق مکانیزم های دفاعی رشد یافته بر رفتارهای خوردن تأثیر معنادار داشت ولی دلبستگی های ناایمن تأثیر معناداری نداشتند. شاخص های برازش مدل نشان دادند که مدل نظری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است: روابط موضوعی، سبک های دلبستگی و مکانیزم های دفاعی بر رفتارهای خوردن ناسالم تأثیر دارند و تقویت عوامل مثبت می تواند به پیشگیری و کاهش شیوع این رفتارها کمک کند.
۳۲۳.

نقش واسطه ای باورهای وسواسی ناکارآمد در رابطه بین سبک های دلبستگی و نوموفوبیا در دانشجویان پرستاری

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی دانشجویان پرستاری نوموفوبیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۴۴
مقدمه: نوموفوبیا به عنوان ترس و اضطراب از نداشتن دسترسی به تلفن همراه شناخته می شود و در دنیای امروز، به ویژه در میان دانشجویان، یک مشکل رو به رشد است. هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش واسطه ای باورهای وسواسی ناکارآمد در رابطه بین سبک های دلبستگی و نوموفوبیا در دانشجویان پرستاری انجام شد. روش: در قالب یک طرح توصیفی – همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری، تعداد 358 نفر (322 زن، 36 مرد) از دانشجویان پرستاری دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی 1402 - 1403 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های نوموفوبیا، سبک های دلبستگی کولینز و رید و پرسشنامه باورهای وسواسی به شکل آنلاین پاسخ دادند و همچنین ابزار های مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار های 27SPSS و 24AMOS بود. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد سبک های دلبستگی ناایمن با باورهای وسواسی ناکارآمد (P<0.001، β=0.581) و با میزان نوموفوبیا (P<0.001، β=0.39) رابطه مستقیم و معناداری داشت. و باورهای وسواسی ناکارآمد با میزان نوموفوبیا نیز رابطه مستقیم و معناداری داشت (P<0.001، β=0.27). علاوه براین، متغیر باورهای وسواسی ناکارآمد در رابطه بین سبک های دلبستگی و نوموفوبیا در دانشجویان پرستاری نقش واسطه ای داشت (P<0.01، β=0.157). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل از این پژوهش، در محیط های درمانی با مداخله برروی سبک های دلبستگی ناایمن و باورهای وسواسی ناکارآمد می توان میزان نوموفوبیا را در دانشجویان پرستاری بهبود بخشید که این بهبود یافتگی میتواند موجب ارتقای پیشرفت تحصیلی و بهبود کیفیت خدمات درمانی ارائه شده توسط این گروه بشود
۳۲۴.

پیش بینی سلامت روان بر اساس سبک های دلبستگی و حمایت اجتماعی خانواده در دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان سبک های دلبستگی حمایت اجتماعی دانش آموزان متوسطه دوم خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۳
هدف: دوره متوسطه دوم یکی از حساس ترین مراحل رشد نوجوانان است که سلامت روان آن ها می تواند تحت تأثیر عوامل گوناگون قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی، دوسوگرا) و حمایت اجتماعی خانواده در پیش بینی سلامت روان دانش آموزان انجام شد. روش: این مطالعه به شیوه توصیفی-همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری شامل ۲۹۶ دانش آموز متوسطه دوم در شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت بود. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی و حمایت اجتماعی خانواده به طور معناداری قادر به پیش بینی سلامت روان دانش آموزان هستند. سبک دلبستگی ایمن رابطه ای مثبت و معنادار با سلامت روان داشت، در حالی که سبک های اجتنابی و دوسوگرا با کاهش سلامت روان مرتبط بودند. همچنین، حمایت اجتماعی خانواده مهم ترین و قوی ترین متغیر پیش بینی کننده سلامت روان در میان متغیرهای مورد بررسی بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر اهمیت تقویت سبک دلبستگی ایمن و افزایش حمایت اجتماعی خانواده برای ارتقاء سلامت روان نوجوانان تأکید دارد. این نتایج می تواند راهنمایی برای طراحی مداخلات روانی- اجتماعی در مدارس باشد.
۳۲۵.

نقش میانجی ذهنی سازی و شفقت به خود در رابطه بین سبک های دلبستگی با افکار خودکشی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنی سازی شفقت به خود سبک های دلبستگی افکار خودکشی نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری ذهنی سازی و شفقت به خود در رابطه میان سبک های دلبستگی و افکار خودکشی در نوجوانان انجام شد. این مطالعه به روش توصیفی-همبستگی (از نوع معادلات ساختاری) صورت گرفت. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های دوره دوم متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از بین آن ها 325 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند . به منظور سنجش متغیر های پژوهش از پرسش نامه سبک های دلبستگی، پرسش نامه اف کار خودکش ی، مقیاس کن ش وری تأمل ی ، پرسشنامه شفقت به خود نوجوانان استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 25 و AMOS24 استفاده شد . یافته ها نشان داد که سبک های دلبستگی با افکارخودکشی رابطه مستقیم و معناداری دارد. هم چنین اثر غیر مستقیم ذهنی سازی و شفقت به خود در رابطه بین سبک های دلبستگی و افکار خودکشی معنادار بود که حاکی ازآن است. ذهنی سازی و شفقت به خود در رابطه بین سبک های دلبستگی و افکار خودکشی نقش میانجی دارد و طبق نتایج می توان اظهار کرد که دلبستگی ایمن، از طریق تقویت ذهنی سازی و افزایش شفقت به خود، می تواند به کاهش افکار خودکشی کمک کند. این یافته ها تأکید می کند که مداخلات روان شناختی که به بهبود ظرفیت ذهنی سازی و افزایش شفقت به خود تأکید دارد، می تواند در مدیریت افکار خودکشی در نوجوانان مؤثر باشد.
۳۲۶.

مدل یابی علائم وسواس ارتباطی براساس کیفیت ارتباط والد - فرزند و کمال گرایی: نقش واسطه ای باورهای فراشناختی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی باورهای فراشناختی کمال گرایی اختلال وسواس ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۳
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی علائم وسواس ارتباطی بر اساس کیفیت ارتباط والد - فرزند و کمال گرایی با نقش واسطه ای باورهای فراشناختی در دانشجویان متأهل انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه ی دانشجویان متأهل دانشگاه های پیام نور استان تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود. به منظور انجام پژوهش، 319 نفر از طریق شبکه های اجتماعی بویژه تلگرام و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و پرسشنامه های وسواس فکری - عملی متمرکز بر ارتباط (ROCI)، کمال گرایی (PI)، سبک دلبستگی بزرگسالان (RASS) و فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت (MCQ) را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های برازش نشان دهنده ی برازش مطلوب داده ها هستند. همچنین باورهای فراشناختی نقشی واسطه ای در رابطه بین کیفیت ارتباط والد – فرزند و کمال گرایی با وسواس ارتباطی در زوجین دارد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت کیفیت ارتباط والد - فرزند و کمال گرایی و تأثیرات عمیق آن بر شکل گیری باورهای فراشناختی و تبعات منفی آن در بزرگسالی همانند وسواس ارتباطی، نتایج این مطالعه می تواند در برنامه های آموزشی آگاه سازی والدین، مشاوره های پیش از ازدواج و همچنین مداخلات روانشناختی وسواس ارتباطی در زوجین مدنظر قرار گیرد.
۳۲۷.

بررسی رابطه سبک های دلبستگی با نگرش به ازدواج با توجه به نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم شناختی هیجان سبک های دلبستگی نگرش به ازدواج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۴۵
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در ارتباط بین سبک های دلبستگی و نگرش به ازدواج انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش، همبستگی و مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه این پژوهش شامل دانشجویان مجرد دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1400-1401 بود که ازاین بین 310 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سبک دلبستگی بشارت (1384)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه نگرش به ازدواج براتین و روزن (1998) جمع آوری و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار AMOS-26 تحلیل شدند. نتایج نشان داد سبک دلبستگی ایمن با نگرش واقع گرایانه به ازدواج رابطه مثبت و سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با نگرش واقع گرایانه به ازدواج رابطه منفی و معناداری دارند. ارتباط مثبت معنادار بین راهبرد سازش یافته در تنظیم هیجان و نگرش واقع گرایانه به ازدواج مشاهده شد. همچنین راهبرد سازش نایافته با نگرش واقع گرایانه به ازدواج رابطه منفی معنادار و با نگرش بدبینانه به ازدواج رابطه مثبت معنادار داشت (01/0>p). همچنین یافته ها نشان داد تنظیم شناختی هیجان در ارتباط بین سبک های دلبستگی با نگرش به ازدواج نقش میانجی دارد. به طورکلی، می توان گفت افرادی که دارای سبک دلبستگی ایمن هستند می توانند هیجانات خود را به درستی تنظیم کنند.
۳۲۸.

رابطه بدرفتاری در دوران کودکی با مشکلات در تنظیم احساسات نوجوانی با توجه به نقش میانجی مؤلفه های دلبستگی (مضطرب، اجتنابی، بی نظم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدرفتاری در دوران کودکی سبک های دلبستگی مشکلات در تنظیم هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش مؤلفه های دلبستگی (مضطرب، اجتنابی، بی نظم) در رابطه بدرفتاری در دوران کودکی با مشکلات در تنظیم احساسات نوجوانی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد موجود در دوره انتهایی نوجوانی (18 تا 21 سالگی) بود که تعداد 340 نفر از دانشجویان ترم اول، دوم و سوم دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد بدرفتاری در دوران کودکی، دلبستگی اضطرابی، اجتنابی و بی نظم و مشکلات در تنظیم هیجان استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از ماتریس همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش با استفاده از نتایج الگوی ساختاری نشان داد که بدرفتاری در دوران کودکی به طور مستقیم (188/0) و به طور غیرمستقیم با میانجی گری دلبستگی اجتنابی (155/0) و دلبستگی مضطرب (345/0) بر مشکلات در تنظیم احساسات تأثیر دارد. همچنین بدرفتاری در دوران کودکی به طور مستقیم بر دلبستگی اضطرابی (684/0)، اجتنابی (648/0) و بی نظم (602/0) تأثیر دارد و تأثیر دلبستگی اضطرابی (505/0) و اجتنابی (240/0) بر مشکلات در تنظیم هیجان مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری : براساس یافته های این پژوهش، بدرفتاری در دوران کودکی به طور مستقیم و به طور غیرمستقیم از طریق ایجاد دلبستگی های اجتنابی و اضطرابی می تواند سبب بروز مشکلات در تنظیم هیجان در دوره نوجوانی شود.
۳۲۹.

نقش سبک های دلبستگی در اختلال انباشت با میانجی گری شخصیت اجتنابی و تنظیم هیجان در بین دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی اختلال انباشت شخصیت اجتنابی تنظیم هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۳
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی با اختلال انباشت با میانجی گری شخصیت اجتنابی و تنظیم هیجان در بین دانشجویان دانشگاه تبریز بود. این پژوهش یک پژوهش بنیادی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1401-1400 با حجم 24000 نفر بود که از میان آنها 270 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انباشت فراست، سبک های دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه چندمحوری بالینی میلون و پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS نشان داد که مسیر تاثیر سبک دلبستگی اضطرابی به شاخص اختلال انباشت با واسطه گری شخصیت اجتنابی و تنظیم هیجان معنی دار است. بنابراین، سبک دلبستگی اضطرابی با واسطه گری شخصیت اجتنابی و تنظیم هیجان درمجموع 0/18 از واریانس شاخص اختلال انباشت را تبیین می کند. از سوی دیگر، مسیر تاثیر سبک دلبستگی اجتنابی به شاخص اختلال انباشت با واسطه گری شخصیت اجتنابی نیز معنی دار است درحالی که مسیر تاثیر سبک دلبستگی اجتنابی به شاخص اختلال انباشت با واسطه گری تنظیم هیجان معنی دار نیست. بنابراین، سبک دلبستگی اجتنابی با واسطه گری شخصیت اجتنابی و تنظیم هیجان درمجموع 0/24 از واریانس شاخص اختلال انباشت را تبیین می کند. این یافته ها نقش روابط عاطفی اولیه دوران تحول را در شکل گیری اختلال انباشت برجسته می کنند و در این فرآیند، رفتارهای اجتنابی و بدتنظیمی هیجان می توانند نقش تسهیل کننده داشته باشند.
۳۳۰.

کیفیت زندگی زنان خیانت دیده و ناملایمات دوران کودکی؛ نقش واسطه ای حمایت های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیانت زناشویی کیفیت زندگی ناملایمات دوران کودکی سبک های دلبستگی حمایت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱
هدف: خیانت زناشویی یکی از چالش های مهم در روابط زوجین است که تأثیرات مخربی بر کیفیت زندگی افراد، به ویژه زنان خیانت دیده، دارد. هدف این پژوهش تدوین الگویی ساختاری برای بررسی تأثیر ناملایمات دوران کودکی و سبک های دلبستگی بر کیفیت زندگی زنان خیانت دیده، با نقش واسطه ای حمایت های اجتماعی بود. روش: این پژوهش از نوع کمی و طرح آن شبه آزمایشی با روش پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل ۳۰۰ زن خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر تهران بود که از میان آن ها ۲۳۰ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های ناملایمات دوران کودکی، سبک های دلبستگی، حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی بود. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ناملایمات دوران کودکی به طور منفی و معناداری بر کیفیت زندگی زنان خیانت دیده تأثیر دارد (p<0. 01). همچنین، سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی) به طور معناداری با کاهش کیفیت زندگی در ارتباط بودند، درحالی که سبک دلبستگی ایمن تأثیر مثبتی بر کیفیت زندگی داشت (p<0. 01). حمایت اجتماعی به عنوان یک متغیر میانجی، اثرات منفی ناملایمات دوران کودکی و سبک های دلبستگی ناایمن بر کیفیت زندگی را کاهش داد و اثر مثبت سبک دلبستگی ایمن را تقویت کرد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی زنان خیانت دیده تحت تأثیر تجربیات نامطلوب کودکی، سبک های دلبستگی و میزان حمایت اجتماعی قرار دارد. مداخلات روان شناختی برای بهبود کیفیت زندگی این زنان باید بر تقویت حمایت اجتماعی، اصلاح سبک های دلبستگی و کاهش تأثیرات منفی ناملایمات دوران کودکی متمرکز باشد. این پژوهش می تواند راهکارهای مؤثری برای مشاوران خانواده و سیاست گذاران در حوزه سلامت روان ارائه دهد.
۳۳۱.

پیش بینی گرایش به خودکشی بر اساس سبک های دلبستگی و صفات تاریک شخصیت با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرایش به خودکشی سبک های دلبستگی حمایت اجتماعی ادراک شده صفات تاریک شخصیت دانشجو معلم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۶
  مقدمه: جوانان به ویژه دانشجویان دانشگاه با مشکلات متعددی مواجه هستند که ناتوانی در مقابله با این مشکلات منجر به ظهور افکار خودکشی می شود. پژوهش ها حاکی از آن بود که افکار خودکشی به عنوان پیش بینی کننده قوی برای خودکشی نوجوانان است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به خودکشی بر اساس سبک های دلبستگی و صفات تاریک شخصیت با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بود. روش: این پژوهش کاربردی از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1403-1402 که برابر با 2000 دانشجو بود. حجم نمونه به وسیله جدول مورگان و کرجسی 545 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افکار خودکشی بک (1961)، حمایت اجتماعی ادراک شده ی زیمنت و همکاران (1988)، مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1990) و پرسشنامه شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از در بخش آمار توصیفی از گزارش فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از محاسبه ی ضریب همبستگی اسپیرمن با نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار  PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی و نیز صفات تاریک شخصیت بر گرایش به خودکشی تأثیر معناداری ندارند. اما حمایت اجتماعی ادراک شده بر گرایش به خودکشی تأثیر منفی و معناداری دارد. نتایج حاصل از بررسی متغیر میانجی هم نشان داد که حمایت اجتماعی در رابطه بین سبک دلبستگی ایمن و صفات تاریک شخصیتی با گرایش به خودکشی تأثیری نداشته؛ اما در رابطه بین سبک دلبستگی ناایمن و اجتنابی با گرایش به خودکشی مؤثر بوده و باعث کاهش گرایش به خودکشی می شود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت، شناخت عوامل پیش بینی کننده و میانجی گرایش به خودکشی می تواند در کاهش بروز خودکشی و تغییر گرایش ها و افکار دانشجویان کمک کند. به واقع سازمان ها و نهادهای مرتبط می توانند با آموزش صحیح والدین برای حمایت بهتر از فرزندان و نیز تقویت سبک های دلبستگی ایمن به صورت طولی و زمانی به کاهش آمار و ارقام تمایل به خودکشی و به تبع آن خودکشی و نیز به بهبود عملکرد و انگیزه دانشجویان کمک نماید و بر کارایی سیستم آموزشی نیز بیفزاید.
۳۳۲.

پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس سبک های دلبستگی با میانجیگری تکانش گری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکانشگری تنوع طلبی جنسی سبک های دلبستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۷
مقدمه: تنوع طلبی جنسی یک اختلال است که معمولاً زمانی رخ می دهد که عشق در روابط کم رنگ شود و ارضای جنسی مطلوبی در آن رابطه اتفاق نیافتد. هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش میانجی تکانشگری در بین زوجین دانشجو دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران بود. روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بر اساس معادلات ساختاری بود. کلیه زوجین دانشجوی دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی 1402-1403که افراد پاسخ دهنده 181 نفر زن و 119  نفر مرد بودند. حجم نمونه، 287 نفر تعیین شد. اما در نهایت 300 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. این افراد به روش نمونه گیری غیر تصادفی و هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه های سبک های دلبستگی بارتولومیو و هوروتیز (1991)، نگرش به خیانت (روابط فرازناشویی) واتلی (2008) وتکانشگری بارت و همکاران (1995) جمع آوری شد. داده ها از طریق روش توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون تی- استیودنت تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، سبک های دلبستگی با نقش میانجی تکانشگری، تنوع طلبی جنسی زوجین را پیش بینی کردند. این یافته نشان می دهد که شاخص های سبک های دلبستگی و تکانشگری به صورت معناداری قادر به پیش بینی تنوع طلبی جنسی بودند (05/0p <). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها سبک های دلبستگی با میانجی گری تکانشگری، بر تنوع طلبی جنسی زوجین تأثیر می گذارند. به طور کلی می توان ذکر نمود که ویژگی های شخصیتی و روان شناختی، مانند تکانشگری و سبک های دلبستگی، می توانند بر جنبه های مختلف روابط زناشویی، از جمله تنوع طلبی جنسی تأثیر بگذارند.
۳۳۳.

مدل کسب هویت جوانان استان آذربایجان غربی: نقش شیوه های تربیتی والدین و مزاج فرزندان با میانجی گری سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کسب هویت شیوه های تربیتی والدین مزاج فرزندان سبک های دلبستگی جوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۸
مقدمه: بحران هویت در دوره نوجوانی اتفاق می افتد، اما هویت یابی در دوران نوجوانی و جوانی محقق می شود. بنابراین، هدف پژوهش بررسی مدل کسب هویت جوانان بر اساس نقش شیوه های تربیتی والدین و مزاج فرزندان با میانجی گری سبک های دلبستگی بود. روش: این پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی و دولتی استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از میان آنها 400 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه های تجدیدنظرشده سبک هویت (بنیون و آدامز، 1986)، شیوه های تربیتی والدین (زینالی و همکاران، 1390)، مزاج فرزندان (الیس و راثبارت، 2001) و سبک های دلبستگی (ون آدنهوون و همکاران، 2003) گردآوری و با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که شیوه های تربیتی ناکارآمد و مزاج فرزندان بر دلبستگی ناایمن، شیوه های تربیتی کارآمد و مزاج فرزندان بر دلبستگی ایمن و دلبستگی های ایمن و ناایمن بر کسب هویت اثر معنی دار مستقیم داشت (05/0P<)، اما شیوه های تربیتی کارآمد بر دلبستگی ناایمن، شیوه های تربیتی ناکارآمد بر دلبستگی ایمن و شیوه های تربیتی کارآمد و ناکارآمد و مزاج فرزندان بر کسب هویت اثر معنی داری نداشت (05/0P>). همچنین، شیوه های تربیتی کارآمد و مزاج فرزندان با میانجی گری دلبستگی ایمن بر کسب هویت و شیوه های تربیتی ناکارآمد با میانجی گری دلبستگی ناایمن بر کسب هویت اثر معنی دار غیرمستقیم داشت (05/0P<)، اما شیوه های تربیتی ناکارآمد با میانجی گری دلبستگی ایمن بر کسب هویت و شیوه های تربیتی کارآمد و مزاج فرزندان با میانجی گری دلبستگی ناایمن بر کسب هویت اثر معنی داری نداشت (05/0P>). نتیجه گیری: بر اساس این نتایج، توجه نقش به شیوه های تربیتی والدین، مزاج فرزندان و سبک های دلبستگی در شکل گیری کسب هویت ضروری است.