مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
شهرهای مرزی
منبع:
جغرافیا سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۶
73 - 91
حوزههای تخصصی:
شهرهای مرزی به علت موقعیت خاص و حاشیه ای در معرض انواع فشارها و شوک های موجود و آتی وابسته به چالش های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، امنیتی و سیاسی قرار دارند. یکی از راهبردهای مهم در سطح جهانی در پاسخ گویی به این چالش ها، راهبرد افزایش تاب آوری جوامع است. رویکرد تاب آوری با بهبود سطح سازگاری و در نتیجه کاهش سطح آسیب پذیری در شهرهای مرزی تهدیدات ناشی از مخاطرات طبیعی و بحران های انسانی را کاهش داده و مدیریت پایدار این نواحی را بهبود می بخشد. در این پژوهش پیشران های مؤثر بر تاب آوری شهر مرزی آبادان شناسایی و تحلیل شده است. برای شناسایی پیشران های تأثیرگذار در این پژوهش، در گام اول؛ بر اساس مطالعات موجود، مرور متون (کتب، مقالات، اسناد، طرح ها)، فهرستی از پیشران های مؤثر در تاب آوری شهری استخراج گردید. در گام دوم؛ به منظور درک نیروهای خارجی (پیشران های کلیدی) با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه باز (تکنیک دلفی محقق ساخته) از خبرگان دانشگاهی و مدیران شهری خواسته شد تا «پیشران های کلیدی در تاب آوری شهرهای مرزی آبادان را در پنج بخش مطالعاتی شامل بخش های (اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، نهادی – سازمانی و کالبدی-زیرساختی) معرفی نمایند. پس از احصاء پیشران های کلیدی تاب آوری، از روش تحلیل اثرات متقابل(ساختاری) و نرم افزار میک مک برای بررسی میزان، چگونگی تأثیرگذاری و شناسایی مؤثرترین پیشران ها در تاب آوری شهر آبادان استفاده گردید.
تدوین سناریوهای تاب آوری شهرهای مرزی (مطالعه موردی: شهرهای آبادان و خرمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین سناریوهای تاب آوری شهرهای مرزی آبادان و خرمشهر صورت گرفته است. رویکرد حاکم بر این پژوهش کاربردی - نظری و از حیث ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی و پیمایشی می باشد. گردآوری داده ها و اطلاعات، به وسیله مطالعه منابع کتابخانه ای - اسنادی و برداشت های میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های کمی و نرم افزاری استفاده شده است. بر این اساس با استفاده از روش تحلیل ساختاری پیشران های کلیدی مؤثر بر تاب آوری شهرهای مرزی آبادان و خرمشهر، استخراج و انتخاب گردید. به منظور تدوین سناریوهای تاب آوری شهری نیز از روش تحلیل بالانس اثرات متقابل و نرم افزار سناریوویزارد استفاده گردید که پس از تحلیل های انجام شده، قوی ترین (سازگارترین و مطلوب ترین) سناریوهای تاب آوری برای قلمرو مطالعه ارائه گردید. در این راستا تعداد (14) سناریوی باورکردنی استخراج گردید که نتایج مربوط به این سناریوها نشان داد بیشتر سناریوها در وضعیت های ایستا (ادامه روند موجود در تاب آوری شهرهای مرزی آبادان و خرمشهر) و بحرانی قرار گرفته اند. از مجموع سناریوهای ممکن، تعداد سه سناریو نیز بر اساس امتیاز مجموع ارزش سازگاری و شاخص امتیاز مجموع تأثیرات، به عنوان «سناریوهای قوی تاب آوری» شناخته شدند. از بین سناریوهای قوی، یک سناریو دارای وضعیت های مطلوب و دو سناریوی دیگر نمایانگر وضعیت های بحرانی هستند.
نقش شهرهای مرزی در توسعه ژئوپولیتیک گردشگری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
87 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عوامل مهم برای دستیابی به توسعه، نقش درآمدی توریسم و جذب گردشگر درون کشورهاست که این مهم همواره در گرو داشتن فضای ملی و سرزمینی منسجم و شهرهایی با کارکرد بهینه است. موفقیت در زمینه توریسم، در گروِ داشتن آثار تاریخی و دیدنی، شهرهای زیبا و توسعه یافته، مردمان با فرهنگ و دانش و آگاهی بالا، دولتمردان عاری از القای تفکرات شخصی، نظام برنامه ریزی کارامد و ... است. در این میان می توان گفت که نقش شهرها در جذب گردشگر درجات بالاتری را دارا می باشند. شهرهای مرزی به دلیل داشتن نقش امنیتی و دروازه ورود کالا و انسان، می توانند در جذب گردشگر، موفق عمل کنند. ایجاد بازارچه های مرزی، وجود رودخانه و عوامل طبیعی، وجود بناهای تاریخی مانند قلعه و یا نوع مرز در این گونه شهرها، از عوامل جذب توریسم به شمار می روند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و سایت های اینترنتی، به دنبال بررسی نقش و جایگاه شهرهای مرزی در توسعه ژئوپولیتیک گردشگری و جذب گردشگر است. سؤال اصلی این مقاله این است که: آیا شهرهای مرزی با استفاده از ژئوپولیتیک گردشگری می توانند در جذب توریسم و توسعه گردشگری موفق باشند؟ نتایج نشان می دهند که شهرهای مرزی با توجه به موقعیتشان، توانایی توسعه ژئوپولیتیک گردشگری و در جذب گردشگر، قابلیت بالایی را دارند.
تحلیل عوامل موثر بر توسعه شهرهای مرزی با رویکرد آینده پژوهی (نمونه موردی : شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
موقعیت جغرافیایی و ارتباطی شهر زابل در استان مرزی کشور موجب شده توسعه این شهر،به توسعه منطقه ای در استان منجر شود وارتباط کشور را با کشورهای منطقه تقویت کند.آنچه نیاز است تجدیدنظر در رویکردها و بکارگیری ابزارهای جدید دربرنامه ریزی است.آینده نگاری به عنوان یک رویکرد نوین، فرآیندی است که منجربه نتیجه پایدار عمل برنامه ریزی می شود. دراین راستا این پژوهش،با رویکرد آینده نگاری به تحلیل عوامل موثر برتوسعه شهرهای مرزی و چگونگی تاثیر گذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده شهر زابل مورد مطالعه می پردازد.روش تحقیق براساس روش های جدید آینده پژوهی،تبیینی و برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است.برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل/ساختاری به وسیله نرم افزار MICMAC استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان دادکه درمرحله نخست، با روش دلفی، 25 عامل شناسایی شد. آنچه از وضعیت پراکندگی متغیرهای موثر بروضعیت آینده توسعه شهر مرزی زابل می توان فهمید، وضعیت ناپایدار سیستم می باشدکه بیشتر متغیرها در اطراف محور قطری صفحه پراکنده هستند.بنابراین پنج دسته(عوامل تاثیرگذار،عوامل دو وجهی،عوامل تنظیمی،عوامل تاثیرپذیر و عوامل مستقل) قابل شناسایی هستند.درنهایت بیشترین میزان تاثیرگذاری را متغیرهای ظرفیت های گردشگری، مهاجرت، ظرفیت بالای زیست محیطی و طبیعی و کشاورزی، نقش مرکزی شهر در ناحیه سیستان، مزایای راه ترانزیتی شرق کشور، برخورد ناکارآمد مدیران اجرایی و سیاسی، ضعف ارتباط ریلی با کانون های جمعیتی مجاور، پتانسیل بروز و تشدید ناهنجاری های اجتماعی، قرار داشتن در حوزه تجارت بین المللی مواد مخدر و ... در وضعیت توسعه آینده شهر خواهند داشت.
تبیین پیشران های کلیدی زیست پذیری شهرهای مرزی با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
89 - 104
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش روند جمعیت و شهرنشینی، مدیریت و برنامه ریزی شهرها و به ویژه شهرهای مرزی به واسطه حساسیت های آن ها پیچیده تر شده است. در این راستا زیست پذیری به عنوان یکی از مباحث و تئوری های برنامه ریزی شهری در پی فراهم نمودن شرایط مطلوب تر برای زندگی شهروندان و دستیابی به توسعه پایدار شهری است. عوامل بسیاری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی بر زیست پذیری شهرها تأثیرگذارند که این عوامل بر یکدیگر نیز تأثیرگذار می باشند. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر زیست پذیری شهر زابل می باشد. لذا، پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه و تکنیک دلفی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بهره گیری شده است. برای به کارگیری تکنیک دلفی و تحلیل اثرات متقاطع ، در دو مرحله پرسشنامه ها تهیه شده است، مرحله اول، شامل 50 پرسشنامه باز که در آن مهم ترین عوامل مؤثر در زیست پذیری شهر زابل در موضوعات محوری با در نظر گرفتن حوزه های مختلف و همه جانبه زیست پذیری در اختیار کارشناسان قرار داده شده است که به استخراج کلی عوامل مؤثر بر زیست پذیری شهر زابل انجامید. مرحله دوم، شامل 30 پرسشنامه برای تعیین عوامل اصلی تأثیر گذار بر زیست پذیری شهر زابل از طریق وزن دهی است که توسط کارشناسان تکمیل و در نهایت جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع-آوری شده از نرم افزار MicMac بهره گیری شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که از میان 33 عامل اصلی تأثیرگذار بر زیست پذیری شهر زابل، در مجموع 8 متغیر کلیدی در وضعیت زیست پذیری شهر زابل تأثیرگذارند، بدین صورت که این متغیرها بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را بر آینده زیست پذیری شهر زابل دارند وشامل عوامل " محرومیت زدایی، سرمایه گذاری، تمایل ساکنان به سکونت، دسترسی به زیرساخت ها، وضعیت مسکن و معابر، مبلمان شهری و کیفیت سیما و منظر، تعاملات اجتماعی، نهادهای مدنی و جمعی " می باشند. با توجه به ارتباط و تأثیرگذاری درونی این عوامل با یکدیگر، باید کیفیت هر کدام از این عوامل به ترتیب در قالب برنامه های میان مدت و بلندمدت، ارتقا یابند.
تحلیل ساختاری عوامل و پیشران های مؤثر بر زیست پذیری شهر مرزی سراوان با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
89 - 122
حوزههای تخصصی:
شهرهای مرزی به عنوان نقاط مهم و استراتژیک برای هر کشور از اهمیت خاصی برخوردارند و همواره دولت ها برای بهبود شرایط زندگی و حفظ امنیت پایدار در آن ها در تلاش بوده اند. زیست پذیری یکی از جنبه های مهم و حیاتی شهرنشینی است که در ارتقای کیفیت زندگی، توسعه شهری و حفظ امنیت نقش بسزایی دارد؛ ازاین رو شناسایی عوامل و پیشران های مؤثر بر زیست پذیری این گونه شهرها در زمان حال و به خصوص آینده همواره از موضوعات مهم برنامه ریزان شهری بوده است. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل ساختاری عوامل و پیشران های مؤثر بر زیست پذیری شهر مرزی سراوان است که با بهره گیری از ادبیات نظری و روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی عوامل و پیشران های مؤثر در قالب پرسشنامه ماتریسی استخراج شده است. جامعه آماری این پژوهش 25 نفر از خبرگان و متخصصان شهری و دانشگاهی بوده اند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. درمجموع ۳۰ عامل و نیروی پیشران در 5 بُعد زیست پذیری طبقه بندی و امتیازدهی و سپس نتایج در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. در بین عوامل و پیشران های مؤثر بر زیست پذیری، 11 عامل و پیشران کلیدی که بیشترین تأثیر را بر زیست پذیری شهر سراوان دارند، شناسایی شده اند که عبارت اند از: تأثیر تصمیمات سیاسی دولت، سرمایه گذاری های بخش خصوصی، اعتبارات دولتی، اشتغال، آموزش و تحصیل، روابط اجتماعی و برابری، زیرساخت های شهری، ارتباطات با همسایگان مرزی، محرومیت زدایی، تاب آوری در برابر بلایای انسان ساخت و استطاعت مالی. این عوامل و پیشران ها نقش اثرگذاری بالا و اثرپذیری اندک دارند؛ بنابراین کنترل و برنامه ریزی زیست پذیری شهر سراوان در گرو تغییرات این عوامل و پیشران ها قرار دارد.
تاثیر موقعیت و ساختار شهر های مرزی بر حس قلمروخواهی حکومت ها (مورد مطالعه: شهر نصیبین در دوره ساسانیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
1 - 26
حوزههای تخصصی:
به دنبال انقراض تدریجی سلسله سلوکی که قلمرو آن در دو قدرت اشکانیان در شرق و رومی ها در غرب، به تحلیل رفت؛ اشکانیان با رومی ها هم مرز شدند. مرزهای مشترک این دو قدرت، باعث به وجود آمدن درگیرهایی بین آن ها شد؛ رومی ها با توجه به مشکلات داخلی اشکانیان توانستند بر مناطق ژئوپلیتیک مانند بین النهرین دست پیدا کنند. پس از انقراض اشکانیان، قلمرو آن ها به همراه مرده ریگ درگیرهایشان با روم به ساسانیان انتقال پیدا کرد. ساسانیان از همان ابتدا چون خواهان تسلط بر سرزمین های شرق فرات و بیرون راندن رومی ها ازآنجا بودند، سیاست تهاجمی را در پیش گرفته و به فتح این سرزمین ها در مقاطع مختلف پرداختند. ازجمله شهرهای مهمی که در شمال بین النهرین قرارگرفته بودند، باید به شهر نصیبین اشاره کرد، این شهر باستانی در بین النهرین علیا و در منطقه ای که بعد از ورود مسلمانان به نام جزیره(منطقه میان دجله و فرات) معروف گشت، قرارگرفته است. بر همین اساس، پژوهش حاضر در تلاش است تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی به بررسی و تحلیل جغرافیای تاریخی شهر نصیبین از منظر کارکردهای سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی بپردازد. نتایج به دست آمده از پژوهش حاکی از آن است که شهر نصیبین یکی از کانون های اصلی جنگ های ایران و روم در دوره ساسانی بود؛ چنان که این شهر از سویی دسترسی به آن به منزله در دست داشتن بین النهرین و آسیای صغیر بود و از دیگر سو نصیبین در مرزهای ایران و بیزانس واقع شده و جزو نقاطی به شمار می آمد که ترانزیت کالا در آنجا انجام می شد، بنابراین هم ایران و هم بیزانس ازلحاظ سیاسی، اقتصادی و حتی مذهبی نمی خواستند تسلطشان را بر این شهر از دست بدهند؛ بنابراین از دست دادن چنین شهری به عنوان تغییری عمده در توازن قدرت در بین النهرین محسوب می شد، چنان که ایران و بیزانس حاضر به از دست دادن این شهر نبودند و به همین خاطر درگیری های ممتدی میان آن ها به وجود آمد که به مرور تحلیل قدرت دو امپراتوری را به دنبال داشت.