فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۸۱ تا ۵٬۰۰۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
The formation of Imam Khomeini's movement and the Islamic Revolution's victory in 1979 caused the monarchical regime's fall in Iran. More importantly, it led to a significant change in the Westphalian system. This revolution, unlike the processes of the contemporary era, was not formed in the framework of the domination system, especially the bipolar system after the Second World War; instead, it succeeded by confronting the international ruling system, negating it, and relying on the principle "Nither East Nor West." In this article, we want to prove that before the collapse of the Soviet Union and consequently the collapse of the bipolar system, the formation of Imam Khomeini's movement and the Islamic Revolution's victory had challenged the domination system. In other words, the domination system had come to the end of its hegemony with the Islamic Revolution. Therefore, the world has witnessed forming a new system fundamentally different from previous actors, interactions, and international conflicts.
کووید-۱۹ و نیروهای حافظ صلح ملل متحد: چالش های جدید، محدودیت های قدیمی
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
253-285
حوزههای تخصصی:
نیروهای حافظ صلح به عنوان ابزار عملی شورای امنیت سازمان ملل متحد بیش از هفتاد سال است که با سلسله ای از وظایف نظامی، مدنی، اداری و انتظامی در مناطق مختلف جهان جهت تأمین صلح و امنیت بین المللی خدمت می کنند. فعالیت این نیروها، تجربیات و درس های آموخته گسترده ای را ناشی از چالش های خود برای انجام وظایفشان در بحران ها دارد. بیماری کووید-۱۹ که در سال ۲۰۲۰ در جهان شیوع پیدا کرد، آثار و عواقبی بر جنبه های مختلف حیات بشریِ سراسر جهان داشته است؛ که از آن می توان به عنوان یک بحران نام برد. نیروهای حافظ صلح نیز در پی آن با یکی از مهم ترین چالش ها از زمان تشکیل روبه رو شده اند. ازآنجایی که معمولاً آغاز و پایان بحران ها، با محدودیت ها، تغییرات و همچنین فرصت هایی برای فعالیت هر نهاد همراه است، هدف از این مقاله، بررسی و پاسخ به پرسش های پیرامون آثار شرایط حاضر بر فعالیت این نیروها می باشد. آثار کوتاه مدت و بلندمدت همه گیری بر این نیروها برای انجام وظایف، موجب ضرورت تطبیق با شرایط درحال حاضر و آمادگی برای محدودیت ها در فعالیت های آینده است.
آینده اندیشی ازمنظر اشاعره و مقایسه آن با تشیع
حوزههای تخصصی:
اشاعره به عنوان یکی از مکاتب کلامی دین اسلام و اهل سنت است که توسط ابولحسن علی بن اسماعیل اشعری پایه گذاری شده و در میان مکاتب اسلامی، یکی از پرطرف دارترین مکاتب ازحیث کمّیت است، باتوجه به اهمیت آینده اندیشی و تأثیر آن بر ساخت آینده میان تفکرات حاکم بر مکاتب اسلامی، بررسی این مکتب ازاین منظر و مقایسه آن با مکتب تشیع از اولویت برای درک مسیر فکری پیروان این کتب در آینده و فهم آینده جهان اسلام مؤثر خواهد بود. هدف این تحقیق، بررسی ویژگی های اصلی و اصول فکری مکاتب فکری اشاعره و تشیع و تأثیر این اصول بر آینده اندیشی این دو مکتب و فهم چهارچوب فکری این دو مکتب فکری در نگاه به آینده همراه با درک تفاوت ها و ریشه های تفاوت در اینده نگری خواهد بود، در این تحقیق، با روش تحلیل محتوا، ضمن بررسی بسترهای اجتماعی و تاریخی شکل گیری اشاعره، عمده ترین اصول اعتقادی این مکتب ازمنظر متفکران این مکتب فکری و تفاوت های عمده با مذهب تشیع بررسی و نتیجه این اصول اعتقادی بر آینده اندیشی اشاعره نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
واکاوی عوامل رکودآفرین و موانع اعتباری ایجاد تمدن نوین اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نظریه تمدن نوین اسلامی مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری، یکی از محورهای اساسی مورد تأکید در اندیشه ایشان، موانع اعتباری ایجاد تمدن نوین اسلامی است که تا کنون پژوهش مستقلی با این موضوع انجام نشده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر مبنای نظریه اعتباریات علامه طباطبایی و با هدف شناسایی و ارائه راه کار رفع عوامل رکود در ایجاد تمدن نوین اسلامی با تکیه بر قرآن و منابع اسلامی است و به این سؤال پاسخ می دهد که مقام معظم رهبری برای دست یابی به تمدن نوین اسلامی چه عواملی را به عنوان موانع اعتباری معرفی کرده است. یافته پژوهش حاضر این است که بی توجهی به اعتباریات هویتی و کثرت انقسامات اعتباری و نیازهای ثابت و متغیر که نتیجه آن نفوذ، وابستگی، نا امنی، خودکم بینی و تقلید گرایی است و نیز بی توجهی به نیازهای پیش از اجتماع و پس از اجتماع و بی توجهی به چگونگی ارتباط علوم اعتباری با واقعیت های اجتماعی و مواجهه با غیریت های تمدن نوین اسلامی در اعتبارزدایی از اصول انقلاب اسلامی، خط امام و نیز سبک زندگی اسلامی و هم چنین اعتبارزدایی از ضرورت مقابله با تهدیدات دشمن، از عوامل اصلی رکود در تمدن نوین اسلامی هستند.
Investigating the Impact of Social Capital on the Promotion of Soft Power in the Sacred Defense(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Simultaneously with the Islamic Revolution victory, the Iranian people, by denying the previous value system, sought the Islamic culture themes as the new social capital of the country and its expansion from personality systems to various structures of society. The richness of this capital will give the community additional soft power that its importance is equal to hard power. The present study aimed to explain social capital and its impact on soft power and evaluate the country's situation during the holy defense to use social capital resources as a powerful defense against enemies. The descriptive method uses a documentary (library) study on the indicators of productive resources and conservation elements and dissemination of social capital. It then collected data and comparative evaluation of these indicators' status in the holy defense. The mechanism of social capital's impact on the soft power amount depends on the resources such as education and science, religion and ideology, civic institutions, and the media. After the Islamic Revolution, the data show their quantitative and qualitative growth to promote soft power during the holy defense. The results indicated that after the Islamic Revolution, despite the significant dependence on software and hardware resources of Western countries, Iranian society, by using the factor of religious ideological’s beliefs to promote its power against foreigners in the holy defense to gain a lot. These beliefs enlightened the people and fought against the corruption of the Pahlavi regime. It used from its progressive basis to respect science and education, religious value resources, and cooperation of the ummah to reform society and spread it, use the best communication methods, and convey meanings to people.
Comparing the Role of the Ruler in the Political Thought of Khajeh Nezam Al-Mulk Tusi and Thomas Hobbes
حوزههای تخصصی:
The Concept of Defense in Imam Khomeini's Thought
حوزههای تخصصی:
حرکت از چندجانبه گرایی1 به چندجانبه گرایی2 در بستر اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود بازیگران غیردولتی همانند اتحادیه اروپا در عرصه روابط بین الملل سبب تحول در ماهیت چندجانبه گرایی شده است. این تحول سبب ظهور نوع جدیدی از چندجانبه گرایی تحت عنوان چندجانبه گرایی2 یا چندجانبه گرایی نوین شده است. این مفهوم به استعاره گرفته شده از وب2 بوده که از اصلی ترین ویژگی های آن تنوع سازمان های چندجانبه گرایانه، اهمیت روزافزون بازیگران غیردولتی مانند سازمان های منطقه ای، نظم چندقطبی و سیستمی باز است. از اینرو نگارندگان در تلاشند تا مفهوم چندجانبه گرایی2 را به عنوان یک استعاره برای درک نقش اتحادیه اروپا در بافت بین المللی در حال تحول روابط بین الملل معرفی کنند. این مقاله بدنبال پاسخ به این پرسش بوده که اتحادیه اروپا چگونه در این نوع چندجانبه گرایی پیشرو بوده است؟ در مقام پاسخ به این مهم اشاره می شود که برای ورود به سیستم چندجانبه گرایی2 نیاز به ایفای نقش بایگران منطقه ای است، اتحادیه اروپا به عنوان بازیگر منطقه ای با عضویت در سازمان ملل و گروه8 توانسته پیشرو در حالت2 چندجانبه گرایی باشد. در واقع اتحادیه اروپا بدنبال سازگاری خود با این تحولات بوده تا خود را بر اساس بافت و شرایط در حال تحول، دوباره باز تعریف و معرفی کند. نگارندگان در این مقاله سعی کردند به شیوه توصیفی-تحلیلی سوال و فرضیه مقاله را مورد ارزیابی قرار دهند.
The Statusology of the Revolutionary Government in the Second Phase of the Islamic Revolution Emphasizing the Intellectual System of the Supreme Leader(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Islamic Revolution of Iran is the producer of a fundamentally different system from other systems in the world. While the Islamic Revolution has begun to move in the second phase, explaining the nature of the revolutionary government and studying its status in the current situation is necessary. To achieve this, we should focus on the intellectual thinking of the leadership as a guide for continuing this process. The purpose of the present study is to realize this critical question and answer the fundamental question of the nature of the revolutionary government and the situation it exists? And is it possible to preserve it? The results are obtained by qualitative content analysis method, focusing on the intellectual thinking of the Supreme Leader. The results indicated, with qualitative content analysis and concentrate on the leadership thought system, the nature of the revolutionary government is monotheistic and in historical and comparative approach has similarities with the community in the Prophet era at the beginning of the formation and continuation of the path. However, in the current situation, despite moving forward, it has been exposed to reactionary damage; to prevent the occurrence of restitution, it must protect its nature by educating a revolutionary man.
فرآیند الحاق چین به سازمان تجارت جهانی
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
679-710
حوزههای تخصصی:
کشور چین با اتخاذ سیاست درهای باز در دهه 1970 میلادی رفته رفته با افزایش قدرت اقتصادی خود، تبدیل به قدرتی نوظهور در عرصه بین المللی شد و در حال حاضر به بازیگری اصلی در معادلات سیاسی تبدیل شده است و منافع قدرت های بزرگ را به چالش می کشد. فرایند اصلاحات اقتصادی در چین از اواسط دهه 1980 (قبل از عضویت در سازمان تجارت جهانی) تحول جدی یافت. این تحول را به خوبی می توان در عملکرد تجاری این کشور مشاهده کرد. در حال حاضر چین چه از نظر واردات و چه از نظر صادرات به بازیگری مهم در تجارت بین الملل بدل گشته است. حرکت از روش های قدیمی تر به سمت برنامه ریزی واردات با روش صدور مجوزهای وارداتی و استفاده از تعرفه های گمرکی، موجب شده است سازوکار بازار و قیمت به عنوان مهم ترین عوامل تعیین کننده در روابط آتی چین با بقیه دنیا از جایگاه خاصی برخوردار شود. بر این اساس این نوشتار درصدد پاسخ به چرایی این پرسش راهبردی برآمده است که «جمهوری خلق چین از رهگذر الحاق به سازمان تجارت جهانی چه اهداف پیدا و پنهانی را دنبال می کند؟» فرضیه مطرح در مقابل پرسش مذکور ناظر است بر اینکه الحاق چین به سازمان تجارت جهانی به عنوان بخشی از فرایند اصلاحات اقتصادی چین به این کشور امکان داد تا منافع حاصل از فرایند اصلاحات تجاری دولت چین را که طی دو دهه قبل از الحاق به عمل آورده بود تثبیت کند و مبنای ادامه اصلاحات آتی قرار دهد.
رقابت های مذهبی، هژمونی لیبرالیسم و نهادینگی سکولاریسم مطالعه موردی آمریکا (1980 1776)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
109 - 138
حوزههای تخصصی:
رسمیت زدایی از دین و تضمین آزادی مذهبی از طریق گنجاندن بندهایی در قانون اساسی و متمم اول، نبود آموزش دینی در مدارس عمومی، آزادی آموزش مذهبی خصوصی، عدم کمک مالی به مدارس مذهبی خصوصی، بی طرفی دولت نسبت به پیروان ادیان و مذاهب مختلف، عدم مخالفت با حضور و بیان نمادهای دینی در حوزه عمومی از جمله سیاست های دینی در مدل سکولاریسم آمریکایی است. تحقق عملی برخی از این سیاست ها، نتیجه یک پروسه تاریخی بوده است. مقاله حاضر نه تنها فراز و فرودهای سکولاریسم در آمریکا را از سال 1776 تا 1980 مورد بررسی قرار می دهد؛ بلکه در راستای پاسخ به پرسش اصلی مقاله، به بحث از نقش عوامل تکثر و رقابت مذهبی، محاسبات عقلایی و گرایشات لیبرالی رهبران سیاسی آمریکا می پردازد که در شکل گیری و تقویت سکولاریسم، مهمترین نقش را داشته اند. شبه رسمی بودن پروتستانیسم در اثر بیداری بزرگ دوم و هژمونی آن در حوزه عمومی، از چالش های جدی فرآیند تحکیم سکولاریسم آمریکایی در قرن نوزدهم بود؛ اما با افزایش جمعیت اقلیت های کاتولیک و یهودی، رقابت های مذهبی بین آنها و فعالیت سازمان ها و جنبش های سکولار، نفوذ فزاینده سیاسی و نهادی اوانجلیست های پروتستان و محافظه کاران مذهبی کاهش یافت و راه برای گسترش روند سکولاریزاسیون در قرن بیستم هموار گردید.
ساخت سیاسی و اجتماعی دولت های بومی فلات ایران و منطقه میان رودان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
139 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش روحول محور این مسأله قرار دارد که «چارچوب ساخت و ماهیت حکومت های بومی فلات ایران از منظر میزان قدرت و نفوذ بنیادهای اجتماعی آن در ساختار قدرت چگونه است و چه نسبتی با حکومت های میان رودان دارد؟». هدف، توصیف ساختار قدرت سیاسی و ارتباط آن با گروه های اجتماعی در تمدن های پیشا آریایی و بین النهرین است. چارچوب تحلیل بر مبنای معیار نحوه اعمال قدرت دولت بر جامعه است که شامل دو نوع ساخت قدرت یک جانبه (یا افقی) و ساختار قدرت دوجانبه (یا افقی) می باشد. روش تحقیق از نوع تطبیقی است که با مقایسه واحدهای اجتماعی کلان به کشف تفاوت ها و شباهت های بین جوامع می پردازد و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی دست اول و دست دوم استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از این است که تمام تمدن های بومی فلات ایران از ساختار سیاسی افقی برخوردار بودند و تنها در جیرفت است که می توان با وضوح کم از احتمال یک دولت متمرکز سخن گفت. در حوزه بین النهرین، تمدن های اکد و آشور از ساختار سیاسی عمودی برخوردار بودند و تمدن های سومر و بابل در دوره نخست ساختار افقی داشتند که به ساختار عمودی در دوره دوم تغییر ماهیت دادند. نتیجه پژوهش این است که می توان از وجود دو سنت سیاسی متفاوت در دو حوزه تمدنی فلات ایران و بین النهرین سخن گفت که اولی مبتنی بر تقسیم قدرت و دومی مبتنی بر تمرکز قدرت بود.
ایران و عربستان؛ بلوغ منازعه و دوگانه مذاکره - فاجعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کنه تنش دامنه دار و مستمر ایران و عربستان به عنوان جنگ سرد خاورمیانه مؤلفه های گوناگونی ریشه دارد. این منازعه را می توان در چارچوب تحولات عمیق خاورمیانه و با توجه به سلسله رویدادهای دهه اخیر تا ۲۰۲۱ تبیین نمود. پیش تر در راهبردهایی چون امنیت منطقه ای ۱۹۸۶، مجمع گفت وگوی منطقه ای ۲۰۱۶، و ۲۰۱۹در ابتکار صلح هرمز در کنار اقداماتی میانجیگرانه گام هایی در راستای حل منازعه برداشته شده اما اوج گیری تنش تا سر حد جنگ نظامی در ۲۰۲۰نشان از نافرجامی آن ها دارد. حال پرسشی که به ذهن متبادر می شود این است که «تداوم و تعمیق منازعه میان ج.ا.ایران و عربستان در پرتو تحولات دهه اخیر خاورمیانه چگونه قابل تحلیل است؟» در پاسخ می توان مطرح کرد که «با توجه به تحولات دهه اخیر خاورمیانه ج.ا.ایران و عربستان در وضعیت بن بست آزاردهنده متقابل قرارگرفته و سیر آتی روابط طرفین مبتنی بر دوگانه مذاکره، فاجعه خواهد بود»با بهره از روش تحلیلی توصیفی و ابزار کتابخانه ای،نظریه بلوغ منازعه می تواند در کنار بررسی تحولات اخیر منطقه تنش و بن بست آزاردهنده متقابل را تبیین و به آزمون فرضیه کمک کند.هدف این نوشتار،تبیین شرایطی است که می تواند بهترین زمان جهت تحقق مذاکره و رسیدن به صلحی میان دو قطب قدرت منطقه باشد؛تبیینی که بر ساختاربندی تئوری بلوغ منازعه مبتنی است.
درآمدی بر مؤلفه های حقوقی دولت؛ بررسی الگوی مدرن غربی و نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
153 - 188
حوزههای تخصصی:
تجدّد در عرصه حاکمیتی و نیل به شور و مشارکت جمعی در تصمیم گیری های سیاسی مساله ای است که قصد و آهنگ آن از میل به تغییرات بنیادین از حکمرانی سلطان محور[1] به مردم محور[2] شروع شد. دولت مدرن[3] بعنوان پسایند گونه های کهن پیشه حکمرانی، مبنای حاکمیت خود را نه بر پایه منابع روحانی بلکه بر بنیان خِرد بشری تعریف کرده و نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان مدعی اعمال حاکمیت الهی و مردمی، طبق قانون اساسی، چارچوب سیاسی حقوقی خود را بر پایه وحی و فقه بازشناسی کرده است؛ اما بعنوان یک موجود سیاسی در سرزمین سیاست و تعامل بین المللی، نمی تواند نسبت به اقتضائات دنیای مدرن بالاخص در نظام سازی سیاسی و حقوقی بی تفاوت باشد. در همین راستا برای به سامانی حقوقی و سیاسی و همچنین تمشیت امور عمومی از ابزارهای مدرن در حکمرانی نیز بهره برده است؛ لکن از آنجایی که دولت و مدرنیته پدیده های متکثر در نظامات فکری و سیاسی هستند، تفاوت هایی در بازشناسی مؤلفه های مدرن وجود دارد که موضوع مطالعه این مقاله است. این مرقومه با رویکردی توصیفی[4] تبیینی و تجویزی[5] با استفاده از داده های کتابخانه ای، پس از بررسی مؤلفه های برسازنده دولت / حکومت، یافته اصلی خود را تفاوت در «مبنا و منشا هنجارساز» دو نظام حقوقی می بیند. [1]. Governor Oriented [2]. People Oriented [3]. Modern State [4]. Descriptive [5]. Perspective
گفتمان انقلاب اسلامی و مواجه با چالش بدیل سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۹
7 - 29
حوزههای تخصصی:
گفتمان انقلاب اسلامی با اتکای بر نقطه قوّت ماهیت اسلامی به پیروزی رسید و نظم های سکولار را به چالش کشید. اما از بُرهه ای به بعد، این نقطه قوّت به آنتی تز این گفتمان تبدیل گردید و آن را با چالش مواجه ساخت. حال، این سؤال مطرح است که اسلام سیاسی به عنوان نقطه قوّت گفتمان انقلاب اسلامی در ایجاد انقلاب و نظام سازی، چگونه به عنوان عاملی تهدیدگر و تضعیف کننده آن در جهان اسلام تبلور یافت؟(مسئله). با روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از نظریه گفتمان لاکلا و موف (روش)، این فرضیه به بحث گذاشته شده که گفتمان سلفی تکفیری، با وجود وحدت پارادایمی، اثبات هویت خود را در نفی گفتمان انقلاب اسلامی تعریف نمود و با معنادهیِ متغایر به دالّ های مشابه و مفصل بندی آنها حول حکومت/خلافت اسلامی و در سایه حمایت و هدایت نظام سلطه، توانست الگویی از مسلمانِ اصیل تر، متشرع تر به سنّت نبوی و متخاصم تر در برابر کفار را به نیروهای اجتماعی مسلمانِ معترض القا نماید و گفتمان انقلاب اسلامی را به عنوان «غیرِ» واجب الجهاد جایگزین «غیر»های صلیبی و یهود نماید(فرضیه). فرجام آن، تبدیل نقطه قوّت گفتمان انقلاب اسلامی به آنتی تز و تضعیف کننده آن است که جهان اسلام را به تقابل بین مسلمانیِ خشونت بار مبتلا ساخته است(یافته).
استراتژی دو قدرت بزرگ منطقه ای (جمهوری اسلامی و عربستان سعودی) در حوزه سیاست گذاری خارجی و تروریسم در منطقه تحت نفوذ خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۹
77 - 101
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی اخیر ایران وعربستان بعنوان دوقدرت منطقه ای دچار تعارضات ایدئولوژیکی- ژئوپلتیکی(در حوزه مشترک تحت نفوذ) باهم بوده اند. (مسئله) به نظرمی رسد با توجه به تحولات شکل گرفته و همچنین موقعیت و منافع استراتژیکی-راهبردی این دو قدرت هر کدام با اتخاذ سیاست های مورد نظر در پی حذف رقیب و نائل شدن به هدف مورد نظر(هژمون منطقه) می باشند.(فرضیه) درپژوهش حاضر از روش کیفی- تفسیری با رویکرد توصیفی تحلیلی استفاده شده است. (روش) جمهوری اسلامی در پی حفظ آرمان های انقلاب اسلامی و افزایش قدرت خود در تمامی ابعاد و گسترش حوزه ی نفوذ ایدئولوژیک خود (محور مقاومت - شرق و تشیع گرایی) و گسترش قدرت نرم خود با بالا بردن افزایش ضریب تاثیر گذاری خود در برهم زدن معادلات منطقه است. اما عربستان بعنوان رقیب در پی حفظ بقاء سیاسی قدرت سنی - وهابیت و (محور غربی – عربی) و همچنین گسترش آموزه های وهابیت و افزایش قدرت نسبی خود در مقابله با حوزه نفوذ ایران است. لذا واکاوی معادلات منطقه ی تحت نفوذ و اینده ی ان، با استفاده ازرویکردهای دوگانه ای که دو قدرت منطقه ای (ایران، عربستان) اتخاذ نموده اند، را شکل می دهند .(یافته ها)
شبیه سازی یک مذاکره بین دو کشور به کمک نظریه بازی ها و حل موضوع تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
37 - 67
حوزههای تخصصی:
مسئله تصمیم گیری در یک مذاکره بین المللی همواره یکی از دغدغه های دولتمردان، مسئولان و دیپلمات ها می باشد، زیرا تصمیم نادرست یک دیپلمات موجب شکست در مذاکره می شود. نظریه بازی ها که توجه متخصصان علوم مختلف از جمله علوم سیاسی را به خود جلب کرده است، در تلاش است که ضمن ارایه بهترین راهبرد در چرخه تصمیم گیری و سیاست گذاری در مسائل کلان تصمیم های اتخاذ شده را عقلانی تر و مفیدتر کند. بویژه، مذاکراتی که امروزه در حوزه ی روابط بین الملل اتفاق می افتد را می توان بر اساس نظریه بازی ها بررسی کرد و به توافق دست یافت. در این پژوهش روند کلی یک مذاکره بین دو کشور را به کمک نظریه بازی ها شبیه سازی می کنیم. به بیان ساده تر، فرایند واقعی یک مذاکره را به کمک مجموعه ای از روش ها، مدل ها و ابزارهای ریاضی مشابه سازی می کنیم. در این راستا مذاکره را در چهار مرحله آماده شدن برای مذاکره، تبادل پیشنهادات، دستیابی به توافق و پایان مذاکره طبقه بندی می کنیم. مرحله آماده شدن برای مذاکره را با استفاده از مدل بازی های متناهی مدلسازی می کنیم و روش هایی جبری برای محاسبه عملکرد غالب، نمایه غالب و تعادل نش ارایه می دهیم. با توجه به نتایج گام اول، تبادل پیشنهادات را به کمک نمایش درختی بازی های پویا مدلسازی می کنیم. در مرحله سوم با حل مدل های درختی با فرایند برگشت به عقب راهبردهای بهینه بازیکنان را بدست می آوریم. در مرحله پایان مذاکره شرایط دستیابی به توافق را بررسی خواهیم کرد. در نهایت فرایندی برای تصمیم گیری در یک مذاکره ارایه می شود.
مطالعه نقش لجستیک نظامی در مدیریت بحران های زیستی ویروسی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
85 - 119
حوزههای تخصصی:
کارشناسان پیش بینی نموده اند با روند فعلی، کووید-19 آخرین همه گیری یک بیماری واگیردار ویروسی نخواهد بود، بلکه زنگ خطری برای بحران های همه گیری خطرناک آینده است. از مهمترین امکانات هر کشور جهت مقابله با انواع بحران ها ازجمله بحران های زیستی، نیروهای مسلح است. براین اساس، هدف تحقیق حاضر مطالعه نقش لجستیک نظامی در مدیریت بحران های زیستی ویروسی آینده و استخراج عوامل بهبود آن در یک رویکرد اکتشافی است. تحقیق به لحاظ روش، ترکیبی (فراترکیب-پیمایشی (از نوع دلفی فازی)) است. جامعه آماری در مرحله اول مقالات مرتبط با موضوع تحقیق بودند که با غربالگری 16 مقاله معتبر به عنوان نمونه انتخاب شد و در مرحله دوم نیز خبرگان در دسترس بودند که با روش نمونه گیری هدفمند 20 نفر انتخاب شدند. بر اساس نتایج مرحله فراترکیب، عوامل بهبود عملکرد لجستیک نظامی در مدیریت بحران همه گیری ویروسی، در چهار مؤلفه شامل توسعه تشکیلات لجستیکی، تقویت پتانسیل زنجیره تأمین، توسعه علمی تخصصی و تبیین جایگاه حاکمیتی دفاع غیرنظامی در مدیریت زنجیره تأمین، کاربردهای لجستیک نظامی در مدیریت بحران نیز در دو مؤلفه شامل حمایت از دولت در مدیریت بحران و کمک های اضطراری بشردوستانه و همچنین ضرورت به کارگیری لجستیک نظامی در مدیریت بحران در دو مؤلفه شامل چابکی عملیات امداد و نجات و پتانسیل لجستیکی استخراج گردید. در مرحله دلفی فازی نیز بر طبق نظرات خبرگان ضمن حذف پنج مفهوم و مولفه «تبیین جایگاه حاکمیتی دفاع غیرنظامی»، پنج مفهوم و یک مؤلفه جدید تحت عنوان «طرح عملیات دفاع زیستی منطقه ای» به «عوامل بهبود عملکرد لجستیک در مدیریت بحران های زیستی» اضافه گردید.
جنگ ترکیبی روسیه-آمریکا و روابط امنیتی اتحادیه اروپا-روسیه (2019-2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده پس از پایان جنگ سرد، به ویژه در دوره اوباما و ترامپ، نقش پیچیده و مبهمی در روابط امنیتی اتحادیه اروپا و روسیه داشته است. آمریکا، به گونه ای ناملموس در روابط امنیتی اتحادیه اروپا روسیه دخالت می کند و تنش و همکاری میان این کشور و روسیه، بر چالش های امنیتی روسیه و اتحادیه اروپا بسیار تأثیرگذار است. پرسش اصلی پژوهش پیش رو این است که «ایالات متحده، در دو دهه اخیر، چگونه و با چه سازوکاری بر چالش های امنیتی روسیه و اتحادیه اروپا تأثیر گذاشته است؟» پاسخ، این است که «ایالات متحده با روسیه درگیر جنگی ترکیبی است و با ابزارهای جنگ ترکیبی بر تداوم و تعمیق چالش های امنیتی روسیه و اتحادیه اروپا (بحران اکراین، گسترش اتحادیه اروپا، و گسترش ناتو) تأثیر گذاشته است». روش پژوهش حاضر، اسنادی است و داده ها از مقاله ها و کتاب های مرتبط با موضوع، گردآوری شده اند و نقش ایالات متحده در چالش های امنیتی روسیه و اتحادیه اروپا را نیز با استفاده از چارچوب نظری جنگ ترکیبی جی. کولین و جننیرود.ای، بررسی و تحلیل کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ایالات متحده، به منظور مهار روسیه، از ابزارهای جنگ ترکیبی (اطلاعاتی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، و مدنی) برای تداوم و تعمیق چالش های امنیتی روسیه و اتحادیه اروپا (بحران اکراین، گسترش اتحادیه اروپا و گسترش ناتو) استفاده کرده است. مهم ترین ابزار ایالات متحده در جنگ ترکیبی با روسیه، ابزار اطلاعاتی، سیاسی، و اقتصادی است.
تحلیل «اقتصاد سیاسی مقاومتی» در چارچوب نظریه «اقتصاد ملی فردریک لیست»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
714 - 693
حوزههای تخصصی:
«اقتصاد سیاسی مقاومتی» که ریشه در اندیشه های اقتصادی رهبران انقلاب اسلامی و قانون اساسی ایران دارد، توجه تحلیلگران اقتصاد سیاسی را جلب کرده است. یکی از اهداف این پژوهش پاسخگویی به دو پرسش است: 1. مهم ترین مؤلفه و ویژگی های اقتصاد سیاسی مقاومتی ایران در چارچوب نظریه اقتصاد ملی فردریک لیست کدام است؟ 2. چگونه توسعه مبتنی بر اقتصاد مقاومتی بر قدرت ملی و رفاه عمومی تأثیرگذار خواهد بود؟ در چارچوب نظریه اقتصاد ملی، مؤلفه های مهم اقتصاد مقاومتی شامل آداب و رسوم اجتماعی، شرایط خاص تاریخی کشور و ملت، قوانین، کارکرد و تکامل نهادهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی اند. در فرضیه استدلال می شود که ارتقای بنیه تولید ملی برای افزایش کیفیت زندگی مردم، و توان رقابت اقتصادی به عنوان دو هدف مهم سیاست های توسعه مبتنی بر اقتصاد سیاسی مقاومتی به افزایش رفاه عمومی و قدرت ملی منجر می شود. این مطالعه کیفی با رویکردی نهادی در چارچوب نظریه اقتصاد لیست، و با استفاده از ارزیابی یافته های سایر پژوهشگران در زمینه تحلیل مفهومی پایداری اقتصاد، تاب آوری اقتصادی، توسعه پایدار و نیز پیامدهای سیاست های اقتصادی موفق در سایر کشورها، و تحلیل کیفی مواضع و دیدگاه های اقتصادی رهبران ایرانی به این نتیجه می رسد که در فرایند نهادسازی اقتصاد مقاومتی، تأکید بر دو سیاست (الف، درون زایی و خوداتکایی اقتصادی با استفاده از ظرفیت های بومی و ملی برای تولید، به موازات توجه به فرهنگ اقتصادی اسلامی، و ب، برون گرایی تعاملی همگرایانه اقتصادی برای رونق تجارت و صادرات تولید داخلی)، به افزایش رفاه ملی و ارتقای قدرت ملی در عرصه بین المللی می انجامد.