فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۶۱ تا ۴٬۹۸۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
35 - 50
حوزههای تخصصی:
آمریکا ازدهه هفتاد(1990 )و بعد از خروج یک جانبه از توافق هسته ای تحریم های یک جانبه را علیه ایران اعمال کرده که نظام سلامت و حقوق بیماران را از نظر دسترسی به داروهای اساسی با توجه به تحریمهای بانکی و اقتصادی با تهدید جدی روبرو کرده است. با توجه به رأی موقت دیوان بین المللی دادگستری مبنی بر کاهش میزان تحریمها از سوی آمریکا علیه ایران چالشهای حقوقی متعددی را می توان متصور شد. لذا سوال اصلی پژوهش این است که چه چالشهای حقوقی تحریم های یک جانبه آمریکا بر حق سلامت بیماران در پرتو رأی موقت دیوان بین المللی گذاشته است؟ در پاسخ به آن فرضیه پژوهش است که چالشهای حقوقی تحریم های یک جانبه آمریکا را در غالب چالشهای حقوق بشری و چالشهای نقض قوانین بین المللی بررسی می کند.روش مطالعه پژوهش تبیینی- علی با بررسی و مطالعه اسنادمربوط به حوزه سلامت در ایران بدست می آید.
Review and Analysis of INTOSAI Standards for Good Governance
حوزههای تخصصی:
لزوم توجه به نگرش صحیح کارگزاران در تحقّق تمدّن اسلامی از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع نگرش و اعتقاد انسان، زیربنایی ترین موضوعی است که رفتار انسان را تحت تأثیر قرار می دهد. ازآنجاکه براساس آموزه های قرآنی، دین اسلام کامل ترین دینی است که خداوند متعال برای هدایت انسان پسندیده است که به تمام عرصه ها و نیازهای انسان و جامعه توجه کرده، این سؤال مطرح می شود که به منظور تحقّق تمدّن اسلامی، چه نگرش هایی لازم است در کارگزاران چنین تمدّنی وجود داشته باشد تا به سرمنزل مقصود برسد؟ پژوهش حاضر که با روش توصیفی – تحلیلی و رویکردی قرآنی تهیه گردیده، درصدد است نگرش های بنیادی تأثیرگذار در ایجاد تمدّن اسلامی را استخراج و تحلیل کند. براساس یافته های پژوهش، نگرش انسان به خداوند، دنیا، انسان و دین، از زیربنایی ترین موضوعاتی است که در انتخاب کارگزاران تمدّن ساز تأثیر به سزایی دارند. ازاین رو، تأثیر آن ها در تحقّق تمدّن اسلامی به اختصار تبیین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد اعتقاد به علم، قدرت و حکمت بی پایان خداوند، اعتقاد به ربوبیت خداوند متعال، اعتقا د به نصرت و یاری خداوند و طلب خیر از او، توکّل و واگذاری امور به خداوند، نظام احسن آفرینش، ماهیت زندگی دنیا، آمیختگی دنیا با رنج و سختی، کرامت ذاتی انسان، اراده و اختیار انسان، ذوابعاد بودن وجود انسان، هدفمندی آفرینش انسان، آسانی دین، پذیرش اختیاری دین، تفاوت نهادن بین دین و دین داران و اعتقاد به سیاست دینی، مهم ترین موضوعاتی است که جهت دست یابی به تمدّن اسلامی، لازم است در نگرش کارگزارانی که درصدد ایجاد تمدّن اسلامی هستند، نهادینه و تقویت گردد.
تحقّق ماهیّاتِ امکانی در آینده با ابتناءِ بر امکان استقبالی
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با بررسی دقیق معانی مختلف امکان، کاربست امکان استقبالی در نسبت با مطالعات آینده پژوهی موردمطالعه قرار می گیرد. واژه امکان در فلسفه، هنگامی که بدون قید خاصی به کار می رود، به معنای سلب ضرورت وجود و عدم از ماهیت است. امکان استقبالی اخصّ از دیگر امکان هاست. این نام گذاری به این دلیل است که این امکان تنها در مورد وقایعی که در آینده رخ می دهد معنا دارد؛ زیرا وقایع آینده، به طور قطعی معلوم نیستند؛ لذا وجود یا عدم محمولاتی که در آینده می آیند معلوم نیست، تا با قید قراردادن وجود یا عدم آن ها برای موضوع شان، ثبوت یا سلب آن ها ضرورت به شرط محمول داشته باشد. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای است که گردآوری اطلاعات با رجوع به آثار دست اول و معتبر به دست می آید. روش تحلیل اسناد، با روش استدلال قیاسی منطقی انجام می گردد. از نتایج بحث می توان به این موارد اشاره نمود که از آنجایی که امکان استقبالی، ویژه اموری است که در آینده تحقق می یابند و هنوز واقع نشده اند، ثبوت این امکان درواقع با نوعی گمان و غفلت همراه است؛ ازطرفی محور همه تلاش های علمی را اصل علیت بین پدیده ها تشکیل می دهد، لذا معلول هایی که در خارج وجود دارند نیازمند علت می باشند. بنابراین، امکان استقبالی اختصاص به امور آینده دارد که چون ایجاب یا سلب در آن ها هنوز تعیّن نیافته است؛ لذا تمام اقسام ضرورت از آن ها سلب می شود و معلوم نیست که یک پدیده یا امری، بعداً چه وضعیتی دارد. بنابراین باید با شناخت علت ها برای رخدادهای احتمالی، چاره اندیشی نموده یا آینده را ساخت.
حق برخورداری از وکیل در فرایند کیفری از نقطه نظر الگوهای سیاست جنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بارزترین دستاوردهای حقوق متهم، حقوق بشر و حمایت و ضمانت از آن در جمیع مراحل دادرسی در راستای فراهم نمودن اسباب قانونی لازم به جهت بهره مندی از دادرسی عادلانه و حقوق شهروندی، کمک و حمایت وکیل مدافع در جریان دادرسی کیفری میباشد. محقق شدن حقوق اساسی و ضروری متهم در بهره مندی از وکلای رایگان، قابل گزینش و منتخب از آثار اساسی حقوق شهروندی و جزء طبیعیترین خصلتهای دادرسی عادلانه است. در الگوهای سیاست جنایی مختلف و اسناد بینالمللی متعدد متولیان سیاست جنایی به طور معمول مقررات فراتقنینی، تقنینی و فروتقنینی حق شخص در مظان اتهام در دستیابی به وکیل دادگستری و پشتیبانی از آن را مورد شناسایی قرار دادهاند، اما در هنگام اجرا حق مطروحه با معضلات کثیری مواجه میباشد. به این صورت این پژوهش به بررسی جایگاه و اسباب فراهم شده در راستای حمایت از این حق والای انسانی به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در حقوق شهروندی در تضمین دادرسی عادلانه در امر کیفری از منظر الگوهای سیاست جنایی با تاکید بر الگوی لیبرال و اقتدارگرا به انضمام بررسی تقابل دو دیدگاه و نگاه متضاد نسبت به معیارهای برخوداری از وکیل در راستای دادرسی عادلانه در نهایت با تامل و واکاوی چالش های برخورداری از وکیل مدافع و به طور کلی تمامی تضییقاتی که ممکن است به بهانه رعایت اصل محرمانه بودن تحقیقات و یا مراعات امنیت و..سبب لطمه به حقوق بنیادی شخص تحت نظر یا در مظان اتهام در الگوهای سیاست جنایی علی الخصوص الگوی سیاست جنایی قدرتمدار در جریان دادرسی خواهد پرداخت.
بررسی و تحلیل انگیزه های حافظ از خلق شخصیت رند در دیوان غزلیات با رویکرد به مبانی اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ در آیینه دیوان غزلیات، ضمن پرداختن به مسائل غنایی، عاشقانه، عرفانی و ... از موضوعات سیاسی و اجتماعی، خاصه حقوق بشری هم سخن گفته است. او در ابیات مختلف، بارها به کاستی های حقوق انسان ها اعتراض کرده و مخاطبان خود را به صورت مستقیم و غیرمستقیم به رعایت آن فراخوانده است. حافظ برای تحقق این هدف نوآوری هایی انجام داده که پرورش شخصیت رند از آن جمله است. مسأله اصلی پژوهش حاضر که مبتنی بر منابع کتابخانه ای و روش مقایسه ای است، بررسی انگیزه های حقوق بشری حافظ از پرداختن به شخصیت رند است تا به این پرسش پاسخ داده شود که شاعر از این طریق به چه حقوق انسانی اشاره کرده است؟ فرضیه اصلی تحقیق بر این اصل استوار است که تمرکز حافظ بر مفاهیم مهمی چون: برابری و عدالت اجتماعی؛ امنیت فردی و اجتماعی؛ آزادی های سیاسی، عمومی و روانی؛ کرامت و شأن انسانی؛ حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از طریق بازنمایی کنش های گفتاری و عملی شخصیت رند، قابل تأمل بوده است. در مجموع رندآفرینی حافظ در دیوان غزلیات، تلاشی انتقادی و اعتراضی برای برجسته کردن محرومیت های مرتبط با حقوق بشر در جامعه ایرانی و افزودن بر گستره شناخت و بینش مردم تحت ستم بوده است. همچنین، از این طریق، دوگانه «خودی/ بیگانه» در کلیت ساختار سیاسی جامعه ایرانی تشریح و برجسته سازی شده است.
نگاه اسلامی به جایگاه اطفال در دادرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهادت شاهد شرعی، یک دلیل محکم برای اثبات دعاوی در محاکم قضایی می باشد که دارای شروط خاصی همچون بلوغ است. در قانون مجازات اسلامی، شاهدی که واجد شرایط شهادت شرعی نباشد، اظهارات او در حدود اماره قضایی استماع می گردد. در فقه، شهادت اطفال را طبق سن به دو دسته تقسیم می کنند: ابراز شهادت توسط اطفال غیرممیز و ابراز شهادت توسط اطفال ممیز. تنها در یک مورد شهادت اطفال ممیز آن هم با شروطی پذیرفته می شود که عبارتند از: شهادت ایشان تنها علیه یکدیگر باشد، برای جرم خاصی بین خودشان باشد، جمع شدن اطفال برای امر مباحی باشد، قبل از شهادت متفرق نشده باشند و تنها قول اول ایشان، پذیرفته است. مورد بعدی که در قانون مجازات اسلامی نیز به آن تصریح شده است، تحمل شهادت در طفولیت و ابراز در بزرگسالی است. در این دو مورد، می توان بیان داشت که شهادت اطفال، قابلیت دلیل بودن را دارد و در باقی موارد، شهادت اطفال تنها قابلیت اماره قضایی بودن را دارد.
تحول امریکاستیزی در اروپای پساسپتامبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
563 - 537
حوزههای تخصصی:
روابط فراآتلانتیک، همواره تداعی بخش همکاری میان اروپا و آمریکا به ویژه در حوزه اشتراک در منافع امنیتی و سیاسی بوده است. از سوی دیگر، نشانه های آشکاری از زمینه ها و عوامل اختلاف آفرین و تنش زا در چارچوب روابط یادشده (به ویژه از زاویه طرف اروپایی) نیز وجود دارد، که تمرکز بر آن، جهت گیری تحلیلی این نوشتار را شکل می دهد. در واقع، وجه تأکید این مقاله بر مفهوم «امریکاستیزی» و پی جویی شاخص ها و روند تحولی آن در منطقه اروپاست؛ جهت گیری که پیشینه آن به مقطع پیدایش جمهوری امریکا بازمی گردد. این نوشتار برای پاسخ گویی به این پرسش اصلی سازماندهی شده است که: جریان امریکاستیزی اروپایی در فضای پساسپتامبر 2001 تا پایان دوره ترامپ با چه تحولاتی مواجه شد؟ با هدف تبیین روند تاریخی و فرایندهای تحول در امریکاستیزی در اروپا، و واکاوی الگوی تاثیرگذاری متغیرهای دخیل با بهره گیری از روش تحلیل مفهومی بر اساس تعاریف، متغیرها و شاخص های مهم ارائه شده برای سنجش ابعاد مختلف مفهوم امریکاستیزی در مطالعات پیشین، فرضیه زیر آزمون می شود که بیان می کند، امریکاستیزی اروپایی در فضای پساسپتامبر و تحت تأثیر ویژگی های امنیت بین الملل، جهت گیری مسلط بر نظام تصمیم گیری خارجی امریکا، هویت بین الملل اروپایی و روند حمایت گرایی (داخلی) اروپا، با چهار تحول مواجه شد: امریکاستیزی اروپایی لیبرال (ضدیکجانبه گرایی)، امریکاستیزی اروپایی تعدیل شده (متأثر از چندجانبه گرایی در روابط فراآتلانتیک)، امریکاستیزی جدا از شک گرایی اروپایی، و امریکاستیزی اروپایی ضدترامپیسم. مهم ترین دستاورد این پژوهش مشخص می کند که امریکاستیزی اروپایی در فضای پساسپتامبر و به ویژه در دوره ترامپ، با چالش جدیدی به نام «ضرورت بازسازی ژئوپلیتیک احساسات اروپایی» همراه شده است؛ و بر این پایه، اروپا به بازسازی روابط فراآتلانتیک، بر مبنای طراحی و کاربست تدابیر اعتمادآفرین نافذتری تأکید دارد.
حمایت از فعالیت اقتصادی در دریای آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برپایه قوانین معاهدات سرمایه گذاری، یکی از الزامات فعالیت اقتصادی در دریا، وجود پیوند میان فعالیت یادشده و مناطق دریایی دولت میزبان است؛ بنابراین، فعالیتی از حمایت معاهدات برخوردار است که در صلاحیت ملی طرف های معاهده باشد. براین اساس، امکان توسعه حمایت معاهداتی در دریای آزاد با دشواری هایی روبه رو است. افزون براین، نبود قانون مشخصی در این زمینه، فعالیت های اقتصادی در آینده را با چالش همراه می کند؛ ازاین رو، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که «چگونه می توان فراتر از مناطق دریایی دولت ها، از حمایت موافقت نامه های سرمایه گذاری برخوردار بود؟» جستار حاضر با استفاده از دو روش کمی و کیفی در راستای حل و فصل چالش موجود، گام برداشته و به نتایجی دست یافته است. نخست، با واکاوی 152 موافقتنامه سرمایه گذاری دریافتیم که ایران و اتحادیه اروپا برای تعیین محدوده قلمرو خود از سه رویکرد صریح، ضمنی، و سکوت استفاده کرده اند و دراین راستا در «معاهده منشور انرژی (1994)» و «معاهده اتحادیه اروپا و کانادا (2016)» که رویکرد صریحی در مورد سرزمین داشته اند، در پاسخ به چالش موجود به «ماهیت فعالیت اقتصادی و سرمایه گذاری»، که همانا راه حل این چالش است، اشاره شده است. دوم، این اصل، هر نوع ماهیتی را دربر نمی گیرد، بلکه تنها دربرگیرنده «ماهیت فعالیت اقتصادی و سرمایه گذاری با رویکرد جهانی» است که می توان اعمال آن را به گونه ای دقیق تر در «سرمایه گذاری یا فعالیت اقتصادی بر کابل ها و خطوط لوله» مشاهده کرد، زیرا دارای ماهیتی جهانی هستند و در حال حاضر تنها مصداق از فعالیت های اقتصادی به شمار می آیند که به لحاظ ماهیتی، قلمرو جغرافیایی سرمایه گذاری آن در دریای آزاد نیز امتداد یافته است؛ ازاین رو، نوشتار حاضر با استنباط از دعوی «دویچ بانک علیه سریلانکا» و اعمال استدلال های آن در مورد فعالیت اقتصادی و سرمایه گذاری بر کابل ها و خطوط لوله با ماهیتی جهانی، لزوم توسعه حمایت معاهداتی به دریای آزاد را اثبات کرده است
مطالعه رفتار امنیتی کره شمالی در سیاست خارجی از منظر “نظریه پیوستگی“ جیمز روزنا
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷
192-229
حوزههای تخصصی:
آزمایش هسته ای کره شمالی در نهم اکتبر سال2006 از جمله تحولات مهم شرق آسیا بود که تأثیرات مهمی را به لحاظ امنیتی بر منطقه شرق آسیا و سیاست بین الملل در آستانه ورود به قرن 21 در پی داشته است. این مقاله با استفاده از نظریه پیوستگی جمیز روزنا در قالب روش تاریخی - توصیفی درپی پاسخ به این سوال است که چه عواملی منجر به اتخاذ رویکرد امنیتی در سیاست خارجی از سوی کره شمالی شد؟ یافته پژوهش نشان میدهد بر اساس نظریه پیوستگی جیمز روزنا مجموعه عوامل داخلی و محیطی به ترتیب (ویژگی شخصیتی رهبران، سیستمی، نقش، حکومتی، جامعه) در روند شکل گیری سیاست امنیتی کره شمالی باعث شده که کشور مذکور به سمت سیاست خودیاری در شکل آزمایش هسته ای حرکت کند. دومین پرسش نیز به پیامدهای سیاست امنیتی کره شمالی مربوط است و نتایج پژوهش بیانگر آن است که سیاست هسته ای کره شمالی پیامدهای مختلفی در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی به همراه داشته است که اهم آنها عبارت هستند از: حل مسئله بقاء نظام سیاسی کره شمالی، افزایش تعداد قدرت های دارنده سلاح هسته ای در نظام بین الملل، افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه، تضعیف رژیم بین المللی عدم اشاعه و در نهایت تغییر موازنه قوا به نفع محور چین - روسیه.
دامنه شهروندی در جمهوری اسلامی ایران بر پایه نظریه شانتال موف
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷
81-107
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی دامنه شهروندی در جمهوری اسلامی ایران برپایه نظریه شانتال موف است .پرسش اساسی این مقاله این است که در بررسی دامنه شهروندی در ایران بعد از انقلاب اسلامی با معیارهای شهروندی از منظر شانتال موف چه وجوه همخوانی ها و تفاوت هایی قابل شناسایی است ؟ بدین جهت با بهره گیری از رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش اسنادی و با گرداوری اطلاعات کتابخانه ای به این پرسش پاسخ داده شده است یافته های مقاله نشان می دهد، شهروندی در جمهوری اسلامی ایران گسترده شده است وبا اقداماتی که در حوزه رفع تبعیض صورت گرفته، دامنه شهروندی وسیع تر شده است، ولی همچنان با دامنه شهروندی شاناتال موف که در قالب دموکراسی رادیکال جای می گیرد، فاصله دارد. جایگاه زنان، اقلیت های مذهبی و قومی، مهاجران، کارگران، مطرودان اجتماعی و آوارگان ازنظر حقوق در قانون اساسی با مبانی شهروندی اسلامی ارتقا پیدا کرده ولی با معنای شهروندی موف که هویت یاب، چندسوژه و برساخته است، متفاوت است. تحقق شهروندی فرهنگی کامل در ایران به ترتیبات و پیش نیازهای اساسی نیاز دارد که یکی از مهم ترین آن ها تعمیق شهروندی در فرهنگ عمومی است.
نقش عوامل غیرمادی در الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر هویتی و فرهنگی از مؤلفه های اصلی شکل دهنده مناسبات کنشگران سیاست بین الملل محسوب می شوند . بر همین اساس، بحران اوکراین که با تصمیم دولت یانوکوویچ مبتنی بر خودداری از پیوستن به موافقت نامه تجارت آزاد با اتحادیه اروپا آغاز شده بود، باعث تغییر روابط روسیه و اوکراین شد. به طوری که پس از خلع وی و روی کار آمدن دولت جدید، روابط دو کشور از حالتی دوستانه و همکاری جویانه به خصمانه تبدیل و در اشغال شبه جزیره کریمه توسط روسیه نمود عینی یافت. مسکو پس از اشغال، تصمیم به الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه گرفت و با برگزاری یک همه پرسی در کریمه و با موافقت 96 درصدی مردم آن، در تاریخ 21 مارس 2014 به طور رسمی این شبه جزیره را به روسیه ملحق کرد. از این رو ، این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای چارچوب نظری سازه انگاری، در پی پاسخ به این سؤال است که عوامل غیرمادی چه نقشی در الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه داشته اند؟ نتایج حاصل از این مقاله ، حاکی از آن است که تغییرات به وجود آمده در ارزش ها و هنجارهای مشترک میان اوکراین و روسیه در طول بحران و همچنین اشتراکات تاریخی، فرهنگی، مذهبی، زبانی و قومی - نژادی میان دو جامعه روسیه و شبه جزیره کریمه از جمله عوامل غیرمادی بوده اند که نقشی مهم در گسترش بحران و موفقیت الحاق کریمه به روسیه داشته اند .
مؤلفه های برابری سیاسی در تحقق عدالت از منظر تساوی گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
597 - 624
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که از دیدگاه تساوی گرایان برای رسیدن به یک وضعیت عادلانه در جامعه، چه نسبتی بین برابری سیاسی و عدالت برقرار است؟ بعد از تبیین مؤلفه های برابری سیاسی بر اساس نظریه «جیمز کلمن» و طراحی الگوی تحلیل مبتنی بر آراء «آدام سویفت» و «جان کیکس»، به بررسی نقش مؤلفه های برابری سیاسی در تحقق عدالت با روش توصیفی تحلیلی و راهبرد «پس کاوی» پرداخته شد. مؤلفه های برابری سیاسی که شامل برابری مشارکت، برابری توزیعی، برابری قانونی و برابری فرصت است، در سه سطح از روابط بین برابری سیاسی و عدالت دسته بندی می شود: سطح کمینه، متعارف و بنیادستیز. یافته های پژوهشی این مقاله مدلی را نشان می دهد که در آن رابطه مستقیمی بین مؤلفه های «برابری مشارکت» و «برابری قانونی» در «وضعیت عدم تعارض برابری سیاسی با سایر ارزش ها» جهت تحقق عدالت وجود دارد. در خصوص مؤلفه «برابری توزیعی» نیز تنها بر اساس مشخص شدن اصول توزیع و میزان منابع در «تئوری عدالت توزیعی» موردپذیرش، می توان وضعیت و رابطه این مؤلفه را با عدالت تعیین کرد. و نهایتاً در وضعیت «تعارض برابری با سایر ارزش های اساسی» صرفاً زمانی می توان مؤلفه «برابری فرصت» را عاملی برای تحقق عدالت دانست که سطح برابری ایجاد شده در «شرایط»، مانع از حقوق فردی افراد و کارایی کلی جامعه نگردد.
قدرت های نوظهور و نظم هژمونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
183 - 209
حوزههای تخصصی:
دولت هژمون معمولاً نظم هژمونیکی را در راستای دستیابی به منافع خود ایجاد و سعی در حفظ آن دارد. بنابراین، ممانعت از وقوع جنگ های اصلی و مرکزی تبدیل به مهم ترین هدف دولت هژمون در نظم هژمونیک می شود. در تقابل با دولت هژمون، قدرت های نوظهوری قرار دارند که با توجه به متغیر رضایت، نقش، ایدئولوژی و تحولات قدرتی و نقشی که تجربه می کنند، سعی در ایجاد نظم های منطقه ای منطبق با اصول و قواعد مورد نظر خود دارند و چالشی برای نظم هژمونیک هستند. سوال این مقاله عبارت از این است که راهبردهای قدرت های نوظهور در نظم هژمونیک مبتنی بر چه اصول و مبنایی است؟ در پاسخ به این سوال و با توجه به مفروض پویایی قدرت و تأثیر متغیر نقش و رضایت بر طراحی راهبردهای بازیگران در نظام بین الملل، این فرضیه مطرح می شود که نزدیکی قدرت های نوظهور با هژمون منجر به تغییرات نقشی در رفتارهای بازیگران و این خود منجر به الگوهای رفتاری تعارضی در روابط با هژمون و کم شدن شکاف قدرتی منجر به اتخاذ سیاست های تجاوزگری و چالش گری بازیگر نوظهور ناراضی می شود. این پژوهش با تمرکز بر نظریه های چرخه قدرت، ثبات هژمونیک و گذار قدرت، سعی در تبیین راهبردهای قدرت های نوظهور در نظم هژمونیک دارد.
رابطه روش حکومتی با فرایند دموکراسی سازی و تحکیم دموکراسی (مطالعه موردی: جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
135-164
حوزههای تخصصی:
علی رغم مخالفت برخی از فیلسوفان و نظریه پردازان با مدل حکومتی دموکراسی، اساساً یکی از دغدغه های اصلی جامعه بشری به ویژه برخی ازروشن-فکران و فیلسوفان مهم عصر جدید، مسئله دموکراسی سازی و تحکیم دموکراسی بوده است؛ زیرا نخست اینکه دموکراسی مؤثرترین سیستم رسیدن به تعادل و تنها نظمِ متضمنِ کمترین بدی است و دوم اینکه به تعبیر آلفرد اسمیت، «همه نارسایی های دموکراسی را می توان با دموکراسی بیشتر درمان کرد». با این حال میزان و درصد نارسایی ها و نقص ها در همه کشورها یکسان نیست؛ به همین دلیل می باید به لحاظ تحلیلی میان نظام هایی که همه شروط دموکراسی را به میزان زیادی محقق ساخته اند، نظام هایی که برخی از شروط دموکراسی را تحقق بخشیده اند و نظام هایی که گاهی حتی واجد شروط حداقلی دموکراسی نیستند، تمایز قائل شد. معمولاً نظام های با ویژگی های نخست، «دموکراتیک»، نظام های دارای ویژگی های دوم، «هیبریدی» و نظام های با ویژگی های سوم، «غیردموکراتیک» نا م گذاری می شوند. هر یک از این روش های حکومتی، رابطه ای مستقیم و یا غیرمستقیم با فرایند دموکراتیزاسیون و تحکیم دموکراسی دارند. در اصل، مسئله و پرسش اصلی در این پژوهش هم به تبیین و توضیح رابطه «روش حکومتی» با «فرایند دموکراسی سازی و تحکیم دموکراسی» بر می گردد (مسئله و پرسش). نیل به این هدف، به کمک روش «توصیفی- تحلیلی» و با استفاده از منابع کتابخانه ای و دیجیتالی دنبال می شود (روش). به نظر می رسد که از میان مدل های مختلف دموکراسی، «دموکراسی حداقلی» قرابت بیشتری با دوره های حکومتی نظام جمهوری اسلامی ایران و «دموکراسی حداکثری» بیشترین تأثیرگذاری مثبت در «فرایند دموکراسی سازی و تحکیم» دارد (یافته).
رابطه سوژه لکانی و شکل گیری نظریه های شکستِ جنبش مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
69-94
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، نهضت ها و جنبش های متعددی در جوامع گوناگون شکل گرفته است و تقریباً پس از وقوع تمامی آنها، اندیشمندانی ظهور کرده اند که به شکست آن جنبش و یا نهضت حکم داده و آن را تئوریزه کرده اند. مسئله پژوهش پیشِ رو حول این موضوع شکل گرفته است که چرا علی رغم تأثیرگذاری جنبش ها و نهضت ها، سوژه به شکست و ناکامی آنها مجاب می شود؟ برای یافتن پاسخ، از نظریه های روان شناسیِ اجتماعی- سیاسیِ ژاک لکان که دارای زمینه ای پساساختارگرایانه است، به عنوان روش بهره برداری شده است. همچنین جنبش مشروطه به عنوان نمونه، جهت کاربست نظریه های لکان به عنوان روش انتخاب شده است. پاسخ احتمالی به پرسش یادشده بر اساس نظریه های لکان بازمی گردد به اهمیتِ وجود میل و فانتزیِ سوژه در پویایی و حرکت انسان. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که باور سوژه به شکست، امری محتوم و ضروری است. اما این باور، به امر واقع مرتبط نیست، بلکه ریشه در شکاف همیشگی و هستی شناختیِ میان سوژه و دیگری دارد.
علل واگرایی کُردهای خاورمیانه در عصر داعش (عراق و سوریه)
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
1 - 23
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی علل واگرایی کُردهای خاورمیانه درعصر داعش پرداخته است. تحرکات داعش در عراق و سوریه فرصت بی نظیری برای استقلال خواهی کُردها فراهم کرد، اما حوادث مطابق خواست کُردها پیش نرفت. سوال اساسی این تحقیق علل واگرایی کُردها در فضای داعش و پس از آن است؟ یافته های تحقیق بیانگر این است که کُردهای سوریه در فرصت داعش ، به صورت خودمختار اداره مناطق کُردنشین را در دست گرفتند. در عراق نیز حکومت اقلیم کردستان عراق توانست به خواست خود مبنی بر کنترل کرکوک جامعه عمل پوشانده و همچنین طرح «استقلال کردستان عراق» را پیاده کنند. اما این اقدام با عقب نشینی نیروهای کُرد از کرکوک و از نتایج همه پرسی بی نتیجه ماند. در سوریه نیز با اشغال بخشی از مناطق کُردنشین توسط ترکیه ، طرح خودمختاری کُردی در وضعیت مبهمی قرار دارد. فرضیه این پژوهش بر این استوار است که مهم ترین دلایل شکست کُردها در همگرایی را باید در اختلافات داخلی میان احزاب و نخبگان حزبی از یک سو و مخالفت کشورهای منطقه با استقلال خواهی کُردها جستجو کرد. ضمن اینکه مخالفت آمریکا و دیگر قدرت های جهانی را نیز باید به دلایل فوق افزود. تحقیق حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و در چارچوب واقع گرایی نئوکلاسیک به بررسی این موضوع پرداخته است.
تحلیل جنبش مشروطه در چارچوب نظریه های گذار به دموکراسی: نخبگان مصالحه جو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
127 - 151
حوزههای تخصصی:
جنبش مشروطه، زمینه ورود ایران به مناسبات نوین سیاست در دورانی جدید را فراهم نمود، که می توانست به شکل گیری یک حکومت دموکراتیک بیانجامد؛ اما این جنبش از همان ابتدا با مشکلات و موانعی اساسی در دستیابی به دمکراسی مواجه گردید. بر این اساس، این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش بوده است که «در چارچوب نظریه های گذار به دموکراسی، چگونه فقدان نخبگان مصالحه جو در دوران جنبش مشروطه، به برقراری مجدد استبداد و عدم نهادینه شدن توسعه سیاسی، منجر شده است؟» در پی پاسخ یابی به این سئوال اساسی، این فرضیه مطرح گردید که «فقدان نخبگان مصالحه جو در حل منازعات سیاسی در هنگامه جنبش مشروطه، زمینه غلبه رویکردهای حذف و طرد در فرهنگ سیاسی نخبگان را فراهم نموده و در نتیجه منجر به بازتولید استبداد و مانع نهادینه شدن توسعه سیاسی شده است.» پژوهش حاضر با بهره گیری از نظریه های گذار به دموکراسی، به ویژه نسل سوم این نظریه ها، یعنی نظریه ی نخبگان مصالحه گرای اشمیتر و اودانل، تحولات سیاسی و اجتماعی دوران مشروطه را توصیف و تحلیل نموده است. نظریه ی یادشده، اصلی ترین نقش را در فرایند دست یابی به توسعه سیاسی، به نخبگان سیاسی می دهد و مهم ترین تاکتیک را بسط مصالحه میان تمام نخبگان سیاسی حاکم و اپوزیسیون می داند. از این بررسی، این نتیجه گیری حاصل می شود که، به دلیل فقدان رویکرد مصالحه گرایانه میان نخبگان سیاسی حاکم و اپوزیسیون، جنبش مشروطه به استقرار و تثبیت نظم سیاسی مطلوب نیانجامیده است.
اندیشه حکومت در سیاست نامه خواجه نظام الملک بر اساس تحلیل رویکرد سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
153 - 177
حوزههای تخصصی:
نظام سیاسی طراحی شده در "سیاست نامه" خواجه نظام الملک دارای ساختارها و کارکردها و اصولی مانند؛ به مظالم نشستن و تدبیر پادشاه، احوال عّمال و وزرا، باب قاضیان و خطیبان و محتسب، پژوهش و بر رسیدن از کار دین وشریعت، فرستادن نظام جاسوسی و تدبیر کردن بر صلاح مملکت و رعیت، مشاورت کردن پادشاهان در کارها با دانایان و پیران، لشکر داشتن، شایسته سالاری و مقام دادن به مردان پاک و اصیل و خزانه داشتن است. که می توان آن را در قالب رویکرد تحلیل سیستمی ردیابی نمود. این مدل تحلیلی از چند متغیر مهم تشکیل شده است: درونداد(حمایت و تقاضا)، برونداد، اجرا شامل(تصمیم گیری، کنش و نظام سیاسی ، ساختارها و بازیگران اجرائی) و بازخوران این فرایند در محیط اجتماعی است. با وجود تطبیق بالای اندیشه حکومت خواجه با این رویکرد، در نظام طراحی شده توسط او؛ هم طراح و هم مجری و حتی ارزیابی بازخوران تصمیات متخذه توسط نظام به یک جایگاه و فرد یعنی پادشاه مقتدر بر می گردد. و به نوعی تفکیک ساختاری و کارکردی توسط خواجه انجام نگرفته است هرچند خواجه تلاش کرد با تعبیه نهاد وزارت در چنین سیستمی بین حوزه اجرا و طراحی تفکیک ایجاد نماید. اما به دلایل متعددی همچون سنت های قدرتمند پادشاهی-عرفی -مذهبی، رقابت های نخبگانی، عقب ماندگی های تاریخی در حوزه سیاسی و فرهنگی و امنیتی و... این کار عقیم ماند.
Quiddity and Position of Religion Inspiration in Theories of International Relations With Emphasis on the Islamic Revolution(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Theories of international relations can be divided according to objective and non-objective matters in understanding international relations. Fundamental theories such as realism and liberalism consider affairs neutral in understanding international politics, independent of intangible values' role. They do not place intangibles such as religion, culture, and norms in understanding global affairs. In contrast, non-fundamental or constructive theories such as normative and critical see things as value-oriented in international relations and do not consider international realities as separate from intangible values and affairs. In contrast to the fundamental theories that focus only on beings and non-beings, these theories emphasize the do's and don'ts and reasons in international relations, which are not presumed but can be changed. Thirdly, some views ignore the role of religion in international relations, becoming more prominent with the Islamic Revolution. They seek to return to the lost turning point, called the "Inspiration of Religion." In this inspiration, in addition to the "Do's" and "Don'ts," the "Beings" and "Non-Beings" are emphasized. The present study aimed to examine the nature and the place of religion in theories of international relations. In this regard, religion's inspiration started with the Islamic Revolution and emphasized issues such as; religious identity, religious value, religious norm, religion, political system, human nature, and the human condition in the society optimism. The research method is descriptive-analytical, and its theoretical framework is trans-theoretical.