فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۸۱ تا ۴٬۷۰۰ مورد از کل ۸۰٬۰۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
طی سال های گذشته، رویدادهای گوناگونی در خاورمیانه منجر به افزایش نقش و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه شده است، به طوری که برخی کشورهای منطقه و نیز قدرت های فرامنطقه ای در خصوص افزایش اقتدار شیعیان و «طرح هلال شیعی» ابراز نگرانی کرده اند. از نگاه آنان ایران تلاش دارد با ایجاد یک بلوک شیعی در منطقه، بر قدرت خود بیفزاید و آن را علیه منافع کشورهای سنی و نیز منافع منطقه ای ایالات متحده امریکا و رژیم صهیونیستی به کار گیرد؛ اما واقعیت این است که با در نظر گرفتن موانع جدی بر سر راه ایجاد این بلوک و نیز تهدیدهای ناشی از ایجاد و پیگیری احتمالی طرح هلال شیعی، ادعاشده از سوی برخی عناصر منطقه ای و فرامنطقه ای، در پشت طرح تهدید هلال شیعی، اهداف و سیاست های دیگر کشورهای مخالف جمهوری اسلامی ایران نهفته است.
اهداف امریکا و کشورهای عربی از طرح تهدید هلال شیعی چیست؟ این طرح با چه موانع و چالش هایی روبروست؟ در این مقاله ادعای طرح هلال شیعی، موانع ایجاد احتمالی هلال شیعی، اهداف امریکا، اسراییل و عربستان سعودی از طرح هلال شیعی و چالش های ایران در صورت ایجاد احتمالی هلال شیعی، مورد بررسی قرار می گیرد.
تاملی فقهی – حقوقی بر ماده 575 قانون مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند به طور اصولی باید سود و زیان ناشی از شرکت، در روابط خصوصی شرکا به نسبت سهم افراد در نظر گرفته شود، ولی با توجه به ضرورتهای موجود و نیاز به جلب مشارکت حداکثری، پیش بینی شرط تعلق سود بیشتر یا معافیت از تمام یا قسمتی از زیان در قراردادهای شرکت، امری متداول است. در حالی که ظاهر ماده 575 قانونی مدنی پذیرش تمام این شروط را برنمی تابد، بلکه مفهوم مخالف آن، بر بطلان شرط زیادت سود بدون عمل اضافه و شرط زیان بیشتر برای برخی از شرکا دلالت دارد. به همین جهت، ضروری است برای شناخت بهتر ماده 575، مبانی استدلالی آن بازخوانی شده و مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
در همین راستا، با بررسی ابعاد مختلف فقهی و حقوقی موضوع مورد نظر و تدقیق در مبانی ارائه شده توسط فقیهان و حقوقدانان، می توان به این نتیجه رسید که مانعی برای پذیرش شروط مذکور وجود نداشته و شایسته است قانون گذار با اصلاح ماده 575 قانون مدنی، امکان پیش بینی شرط زیادت سود بدون مقابله آن با عمل و امکان اشتراط زیادت زیان را فراهم آورد.
حیوانات در قرآن(قسمت اول)
منبع:
بشارت ۱۳۸۲ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
دین و تربیت
شرایط معجزه
کاوشی در حکمت 289 نهج البلاغه (سیمای برادر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از حکمت های بسیار زیبای نهج البلاغه به لحاظ ساختاری و محتوایی، حکمت 289 است. امام علی (ع) در این حکمت، ویژگی های انسانی را برمی شمرند که شایستگی برادری امیرالمومنین (ع) را داراست. این حکمت دربردارنده نکاتی است که درباره آن ها بین مترجمان و شارحان نهج البلاغه اختلاف نظر وجود دارد. از این رو، بررسی این اختلافات نکات جدیدی را از فهم کلام امام (ع) نمایان می کند؛ البته درباره بعضی از آن ها هیچ گونه مطلبی بیان نشده است. اولین نکته ابهام آمیز در این حکمت، گوینده آن است؛ زیرا در بعضی از کتب روایی، ازجمله کافی و کتب تاریخی مانند البدایه و النهایه، گوینده امام حسن مجتبی (ع) معرفی شده است. دومین نکته، مخاطب حکمت است؛ یعنی اینکه این حکمت خطاب به چه کسی گفته شده و وصف چه کسی است. سومین نکته، مفهوم عبارت «وَ کَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً» است و چهارمین نکته، جایگاه ساختاری و محتوایی در عبارت «لَا یُدْلِی بِحُجَّه حَتَّی یَاْتِیَ قَاضِیاً» است. در این پژوهش، سعی شده است به تحلیل این مسائل پرداخته و جوابی اطمینان بخش داده شود. به نظر نگارندگان، گوینده حکمت امام علی (ع) است. مخاطب نامه تمام انسان هایی هستند که می خواهند خود را در جایگاه برادری امیرالمؤمنین (ع) پیدا کنند؛ گرچه مخاطب خاصی مثل ابوذر غفاری دور از نظر نیست. مفهوم عبارت «وَ کَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً» این است که او فردی بدون قدرت اجتماعی بود و مردم نیز او را ضعیف می انگاشتند و عبارت «لَا یُدْلِی بِحُجَّه حَتَّی یَاْتِیَ قَاضِیاً» توصیف عبارت «فَهُوَ لَیْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ» است. کلیدواژه ها: امام علی (ع)، نهج البلاغه، حکمت و موعظه، کلمات قصار، حکمت 289، برادری، اخوّت، تربیت.
بومی سازی نهادهای حقوقی با رویکرد اسلامی
منبع:
فقه و حقوق ۱۳۸۴ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
فرایند عالمانة اخذ و تحلیل یک نهاد حقوقی از نظام حقوقی معیّن (عاریه دهنده) و درج آن در نظام حقوقی دیگر (گیرندة نهاد) را بومی سازی حقوقی میخوانیم. در این مقاله با مفروض انگاشتن اصل بهرهبرداری از نهادهای حقوقی دیگر نظامهای حقوقی، تلاش میکنیم روش بومی سازی را به خصوص با توجه به نظام حقوقی اسلام بررسی و تحلیل نماییم. در این جریان سه مرحلة مهم مورد بررسی قرار میگیرد: اخذ نهاد، تحلیل نهاد و درج نهاد اخذ شده در نظام حقوق اسلامی.
ابوالعلا مودودی و جنبش احیای اسلامی
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ تیر شماره ۸
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی و تفسیر قرآن به قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده پس از بیان مقدماتی در مورد تفسیر قرآن و فرآیند فهم متون، برای تبیین روش تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه سید محمدحسین طباطبایی بر اساس دو کتاب او، المیزان و قرآن در اسلام، رویکرد تفسیری او را بر این مبنا میداند که قرآن در دلالت خود، تامّ و مستقلّ و بینیاز از هر توضیح دیگری حتی روایات است، ولی ما در مرحله فهم قرآن به دلالت اهل بیت نیاز داریم. و این به دلیل علوّ شأن و بلندی معانی آن و ناتوانی ادراک ما از فهم آن است. جنایات دشمنان اهل بیت در ممانعت امت از دسترسی به سخنان تفسیری اهل بیت، ضوابط بهرهگیری از روایات تفسیری، و توضیح جایگاه مخالفان رویکرد طباطبایی عناوین فرعی دیگر مقاله اند.
هنجارهای اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنجارها و ناهنجارهای اجتماعی از موضوعات مورد بحث در علم جامعه شناسی است. در جامعه شناسی، «هنجار» قاعده و معیاری است برای رفتار و تنظیم روابط که اکثریت از آن پیروی می کنند و عدم پیروی از آن مجازات در پی دارد. از طرفی، هنجارها رفتارهای معینی اند که بر اساس ارزش های اجتماعی قرار دارند و با رعایت آن ها جامعه انتظام پیدا می کند. مام علی (ع) ربع قرن پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و با مشکلاتی که در جامعه اسلامی به وجود آمد، به عنوان رهبر حکومت اسلامی زمام امور را در دست گرفته، به اصلاح امور جامعه پرداختند. کلام علوی در نهج البلاغه به خصوص بخش های عمده ای از آن که در زمان حکومت و مسئولیت مستقیم ایشان در اداره امور جامعه، ایراد گردیده در این زمینه از اهمیت خاصی برخوردار است. ین مقاله در پی بیان دیدگاه نهج البلاغه و تجزیه و تحلیل هنجارها و ارزش هاست تا از این طریق بتوان به راهکارهایی مطمئن جهت تقویت هنجارهای مفید، کنترل ناهنجاری، و تبدیل ارزش ها به هنجارهای اجتماعی دست یافت. معارف نهج البلاغه در این زمینه حاکی از آن است که امام علی (ع) علاوه بر تشویق مردم و ایجاد عوامل و شرایط برای پیروی از هنجارهای دینی، برای حفظ نظم و وحدت در جامعه، به پیروی از هنجارهای مفید اجتماعی توصیه و بر عدم پیروی از هنجارهای مضر و جاهلی آن تاکید داشتند.
مفهوم شناسی اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «اقتصاد مقاومتی» اولین بار از سوی مقام معظم رهبری در شهریور سال 1389 به ادبیات اقتصادی کشور وارد شده است.. هرچند ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی در اواخر سال 1392و سخنرانی های بعدی مقام معظم رهبری این مفهوم را روشن تر کرد، ولی هنوز چارچوب مدونی برای تفسیر «اقتصاد مقاومتی» ارائه نشده است. این مقاله کوشیده است با بیان تقسیم بندی های رایج در علم اقتصاد، مفهوم «اقتصاد مقاومتی» را از طریق تعیین جایگاه آن در پاردایم علم اقتصاد با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان سخنان مقام معظم رهبری و تحلیل منطقی روشن تر نماید. با عنایت به اینکه حیثیت های متنوعی به منظور تقسیم بندی در علم اقتصاد به کار گرفته شده، تنها به آن دسته بندی ها و تقسیم بندی هایی توجه گردیده است که همخوانی بیشتری با تبادر اولیة مفهوم اقتصاد مقاومتی دارند. بنابه، فرضیة مقاله، اقتصاد مقاومتی یک راهبرد اقتصادی متناظر با مفهوم «تاب آوری اقتصادی» در ادبیات متعارف است که به «مقاوم سازی» فعالانه اقتصاد توجه دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بر اساس بیانات مقام معظم رهبری، اقتصاد مقاومتی بهترین تفسیر را در قالب یک راهبرد اقتصادی به خود می گیرد؛ راهبردی که مقطعی و منفعلانه نیست.
آخرین توسعه و مرمت کعبه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج ۱۳۸۰ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
تحلیل و نقد شبهه ابن کمونه از منظر تقریرات شرح منظومه امام خمینی (س)
حوزههای تخصصی:
"ابن کمونه و شبهه او از مواردی است که بخشی از الهیات را به چالش کشیده است. در این میان متفکران بسیاری به این حوزه وارد شده و تلاش وسیعی را نسبت به حل این شبهه معطوف داشته اند. در زمره این متألهین می توان از آنچه در تقریرات فلسفه امام آمده است یاد کرد که ضمن تشریح راه حلهای قدمای فلسفه اسلامی، راهکار منحصر به فردی را نیز ارائه کرده است.
در این مقاله ضمن شرح و بسط متن منظومه و شرح آن، که از متون اساسی فلسفه صدرایی است، و تقریرات فلسفه امام خمینی(س) نیز به نوعی در راستای مطالب آن کتاب می باشد، سعی می نماییم تا با ابن کمونه و شبهه او و جوابهای داده شده به آن، و در پایان، با پاسخ اصلی امام راحل عظیم الشأن در مورد آن آشنا شویم"
حماسه حسینی و انقلاب اسلامی
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۷ شماره ۷۳
حوزههای تخصصی:
معناشناسى ایمان در تفسیر المیزان و مفاتیح الغیب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار نگاهى مقایسه اى به معناشناسى، «ایمان»، در نظرگاه فخررازى و علامه طباطبایى دارد. در نگاه فخررازى، «ایمان» تصدیق قلبى است و عمل و اقرار تمام یا جزء ایمان نیست، زیرا مراد از این «الکبیر» تعریف ایمان به معرفت شایسته نیست، زیرا مراد از این معرفت همان تصدیق منطقى است نه قلبى. در برابر فخر رازى، علامه «ایمان» را تصدیق مى شناسد و مراد ایشان از تصدیق همان اعتقاد و علم است که در اصطلاح تصدیق منطقى خوانده مى شود. افزون بر این، در نظر گاه علامه طباطبایى لحاظ قید «التزام عملى» در تعریف «ایمان» ضرورى است و آیاتى از قرآن نیز حکایت از این ضرورت دارد. اما عمل، خود ایمان یا حقیقت آنها نیست، بلکه اثر ایمان شناخته مى شود.
فلسفه انتظار
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، برآنیم تا فلسفه انتظار را در نگاه شیعه تبیین کنیم. اصل »انتظار فرج«از یک اصل کلی اسلامی مایه میگیرد و آن، اصل ضرورت امیدواری به لطف ورحمت خدا و حرمت یأس و ناامیدی از لطف و رحمت اوست. انتظار به معنای امیدبه ظهور حتمی حضرت ولیعصر(عج) در آخرالزمان به عنوان آخرین امام ووحی پیامبرصلی الله علیه وآله است. چنین امید و انتظاری، انسان های مؤمن منتظر را تنگناهایزندگی را در پرتو قیام جهانی حضرت مهدی(عج) نوید میدهد. انتظار در تفکر ناب اسلامی شیعه به منتظران راستین، امید، عشق و نشاطمیبخشد. فلسفه چنین انتظاری، صبر و پایداری در راه هدف و زندگی، کسب آمادگی همه جانبه برای پذیرش ظهور حضرت مهدی(عج) و امیدواری به آینده ای روشن و نجات بخش است.
رابطة صفات با ذات الهی در اندیشة صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة رابطة صفات با ذات الهی از مسائل بسیار مهم خداشناسی در علم کلام و فلسفه است. پرسش این است که آیا صفات حقیقی خداوند عین ذات اویند یا زاید بر ذات او؟ در میان اهل سنت، اشاعره معتقدند صفات خداوند زاید بر ذات اوست، در حالی که معتزله، ذات را نایب صفات، و آثار صفات کمالی را برای ذات ثابت می دانند. طرح این دو دیدگاه ناشی از ناتوانی در تصور صحیح دیدگاه عینیت است و از مهم ترین لوازم فاسد آنها می توان به لزوم خلو ذات الهی از صفات کمالی، محدودیت، امکان، تعدد قدما و... اشاره کرد. شیعیان امامی، فلاسفه، ماتریدیه و برخی از معتزله با رد دیدگاه زیادت و نیابت، به عینیت صفات کمالی حقیقی با ذات الهی معتقدند. صدرالمتألهین با الهام از آیات و روایات، ضمن تفسیر و اثبات عقلی دیدگاه عینیت، به نقد مهم ترین ادلة فلاسفه نیز پرداخته است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین رابطة صفات با ذات الهی با محوریت اندیشه های صدرالمتألهین می پردازد.
نسبت میان نظر و عمل از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا، که در ابعاد نظری و عملی، نگاهی جامع به هستی و انسان دارد، نه مانند فارابی و ابن سینا است که علم به فعل را برای تحقق آن کافی بداند و نه مانند سهروردی است تا معتقد شود علم فعلی برای تحقق فعل کافی است. از نظر او نه اراده و فعل، اولی و ذاتی، و عقل و نظر، ثانوی و تبعی است ـ آنطور که اشاعره بر آن بودند ـ و نه عقل و نظر، اولی و ذاتی، و اراده و فعل، ثانوی و تبعی است ـ آنطور که معتزله میگفتند . براساس چنین نگرشی است که ملاصدرا به بحث از رابطه میان نظر و عمل میپردازد و نظریاتی متفاوت با فیلسوفان قبل از خود در تبیین «عقل عملی» و مباحث فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست و همچنین صفات رئیس اول مدینه ارائه میدهد.
تبیین نظریه ملاصدرا در این باب، یعنی در باب نسبت میان نظر و عمل و نشان دادن نتایج فلسفی آن در حوزه حکمت عملی بعنوان نظریهیی که در آن عقلانیت، معنویت و نظام ارزشی و قانونی مبتنی بر شریعت، تفسیر واحد و هماهنگی پیدا میکند، هدف این مقاله است. این مقاله همچنین به تحلیل ابعاد مختلف نظر ملاصدرا در مقایسه با نظر پیشینیان و نقد آن در مواجهه با مسائل و مشکلات جدید در حوزه عمل میپردازد. در اینکه ملاصدرا به این بخش، کمتر اعتنا کرده است یا بطور مستوفا در همه زمینه های آن بحث نکرده است، یا بیشتر به جانب اخلاق فردی با صبغه عرفانی و باطنی رفته است و برای آن در برابر امور نظری، حقیقتی مشابه قائل نشده است، جای سؤال و تأمل دارد. چنانچه به خوداجازه دهیم در تقسیم بندی ارسطویی حکمت به حکمت نظری و عملی تجدید نظر کنیم و در باب نسبت میان فکر و اراده و در نتیجه نسبت میان نظر و عمل دیدگاهی متفاوت با دیدگاه فارابی و ابن سینا و حتی ملاصدرا ارائه کنیم، چنانکه علامه طباطبایی چنین کرده است، میتوانیم حکمت عملی را جایگاه رفیعی بخشیم.