فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ، بررسی تأثیر کم شنوایی بر برخی ویژگی های اکوستیکی صوت در دو گروه کودکان کم شنوا و کودکان طبیعی همتا شده با آنها از نظر سن و جنس می باشد. این مطالعه مقطعی ، توصیفی - تحلیلی بر روی دانش آموزان کم شنوای مقطع ابتدایی با افت شنوایی شدید تا عمیق و همتایان طبیعی آن ها انجام شده است. داده های مربوط به ویژگی های اکوستیکی صوت از طریق نرم افزار Speech Studio و دستگاه حنجره نگار جمع آوری شد. از آزمون T جهت مقایسه میانگین هر کدام از پارامترهای مورد نظر بین دو گروه استفاده شده است. در کودکان کم شنوا میانگین فرکانس پایه 04/323 در برابر گروه کنترل 53/267، تغییر بسامد 5/10 درصد در برابر 52/1 درصد، مدت زمان سکوت 40/29 درصد در برابر 02/17 درصد، مدت زمان سایش 55/17 درصد در برابر 52/34 درصد و مدت زمان صداسازی 71/14 درصد در برابر 65/28 درصد به دست آمد. بین میانگین بسامد پایه ، تغییرات دوره به دوره ی بسامد ارتعاش تارهای صوتی ، مدت زمان سکوت، مدت زمان سایش و مدت زمان صداسازی در دو گروه مورد بررسی تفاوت معناداری (P<0/0001) وجود داشت .
مقایسه ی حافظه ی کاذب و اطمینان به حافظه در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی و زنان بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرضیه ی نقص حافظه در بیماران مبتلا به اختلال وسواس/ فکری عملی برای تبیین پایداری رفتارهای تکراری این بیماران مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال اغلب مطالعات انجام شده در این زمینه نتایج متناقضی به دست آورده اند. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی حافظه ی کاذب و میزان اعتماد به حافظه در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی و زنان بهنجار بود.
مواد و روش ها: با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود در قالب یک طرح علی/ مقایسه ای 26 نفر از زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی شهر زنجان انتخاب شدند و پس از همتاسازی با 26 نفر از زنان بهنجار بر اساس متغیرهای سن و سطح تحصیلات، توسط تکلیف حافظه ی کاذب و اعتماد به حافظه مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج آزمونT مستقل نشان داد که زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی در مقایسه با زنان بهنجار حافظه ی کاذب بیشتری در ارتباط با کلمات مرتبط با تهدید نشان می دهند و از میزان اطمینان به حافظه ی کمتری برخوردار هستند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود حافظه ی کاذب مبتنی بر تهدید در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی است و به نظر می رسد رفتارهای تکراری این افراد نتیجه ی عدم اطمینان به حافظه ی خود می باشد.
مقایسه ی اثر بخشی گروه درمانی به شیوهی شناختی– رفتاری با درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر خودکارآمدی افراد معتاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های موجود در حوزه اعتیاد عموماً معطوف به بررسی و اتخاذ تدابیری است برای ترک! نه کیفیت زندگی فرد قربانی اعتیاد. به همین خاطر در این پژوهش ضمن آموزش افراد معتاد در جهت افزایش یا بهبود کیفیت زندگی، اصلاح و رشد آموزه های شناختی- رفتاری، تاثیر این پیشرفت ها بر عامل مهمی همچون خودکارآمدی مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با گروه آزمایش و کنترل، با پیگیری (45 روزه) می باشد. جهت تعیین حجم نمونه ابتدا به شیوه تصادفی دو درمانگاه ترک اعتیاد (رها بخش و فردای روشن) در سال 1390، انتخاب شده اند. 36 نفر از افراد متقاضی شرکت در پژوهش به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (گروه درمانی به شیوه ی شناختی– رفتاری و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی) و کنترل تقسیم شده اند. در پایان جلسات از هر سه گروه پس آزمون و پیگیری 45 روزه، به عمل آمد. به دلیل کنترل متغیرهای مداخله گر علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش، بیانگر آن است که درمان شناختی– رفتاری و درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی توانسته اند در مرحله ی پس آزمون به طور معناداری نمرات خودکارآمدی معتادان را نسبت به گروه کنترل افزایش دهد؛ البته نکته قابل ذکر اثر بخشی بیشتر درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر خودکارآمدی معتادان در مرحله پیگیری بود (001/0 P=).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش اهمیت استفاده از تکنیک های افزایش خودکارآمدی را مشخص و نشان داد هنگامی که این تکنیک ها را به طور سازمان یافته در حوزه های مهم زندگی به کار ببریم؛ تأثیر بهتری خواهیم گرفت.
نظریه کلیشه های جنسی و سازه های ازدواج به وصال نرسیده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ازدواج به وصال نرسیده از مشکلات جنسی پیچیده محسوب می شود که عوارض آن در جوامع محافظه کار جنسی ابعاد وسیعتری می یابد. در جوامع علمی توافق جمعی بر این است که این پدیده فراتر از مشکل فردی و یا اختلال جسمی و روانی است و باید علل آن در بستر فرهنگی هر جامعه ایی تبیین گردد. هدف از این مقاله، پاسخ دادن به این سوال است که بر اساس نظریه کلیشه های جنسی سایمون و گاگنون، مشکل ازدواج به وصال نرسیده در زوجین ماحصل چه کلیشه های جنسی است؟
مواد و روشها: این مقاله مروری بر33 مطالعه پزشکی و بالینی منتشر شده در طی سالهای 1956 تا 2011 است، در مورد این پدیده وکلیشه های مربوط به ازدواج، شب اول عروسی، دخول و بکارت که در مطالعات کیفی مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته ها: اغلب مطالعات بالینی جدیدتر منتشر شده به مطالعه این اختلال در فرهنگ های محافظه کار مذهبی پرداخته اند و بر حسب تخصص پژوهشگران و کلینیک محل انجام مطالعه، علل گزارش شده برای این پدیده، متفاوت بوده است. مقالاتی نیز که به کلیشه های ازدواج پرداخته اند بر نقش های زنانگی و مردانگی و لزوم دخول به عنوان ""رفتار صحیح جنسی"" در سناریوی شب اول عروسی ویا زمانی نزدیک پس از برگزاری آیین های ازدواج تاکید کرده اند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد در ازدواج به وصال نرسیده، افراد مبتلا در فرایند رسیدن به یک نتیجه واحد و قابل قبول با کلیشه های فرهنگی جامعه خود در مورد انجام دخول برای تحقق ازدواج و احساس کامل شدن، دچار اختلال شده و به دلیل عدم دخول، احساس متفاوت بودن می کنند،که در نهایت منجر به عدم آشکارسازی مشکل و طولانی شدن این اختلال می شود. آموزش جنسی زوج ها توسط کارکنان بهداشتی می تواند از شیوع این پدیده و رنج زوج های مبتلا بکاهد.
پیش بینی سطح کیفیت زندگی بیماران همودیالیز بر اساس متغیرهای روان شناختی مثبت و آسیب شناسی روانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: بیماران تحت همودیالیز مشکلات مختلفی را در ارتباط با عوارض بیماری مانند مشکلات جسمانی، اقتصادی، اجتماعی و واکنش های عاطفی تجربه می کنند. این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین متغیرهای روان شناختی مثبت (امید و معنویت)،آسیب شناسی روانی (استرس، افسردگی، اضطراب) و کیفیت زندگی بیماران همودیالیز بود.
مواد روش ها: این پژوهش یک پژوهش توصیفی (همبستگی) است که روی 96 نفر از بیماران همودیالیز مراجعه کننده به بیمارستان حضرت علی اصغر )ع) اصفهان در سال 1391 انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های دموگرافیک، کیفیت زندگی (SF-36)، مقیاس سنجش اضطراب، افسردگی و استرس (DASS-42)، امید به زندگی (اشنایدر) و مقیاس معنویت ""پولوتزین و الیسون"" استفاده شد و داده ها با نرم افزار SPSS- 16 با روش های تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد، بین کیفیت زندگی با معنویت و امید بیماران همودیالیز رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد (001/0p<)، بین کیفیت زندگی با افسردگی، اضطراب، استرس بیماران همودیالیز رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد (001/0p< ).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه دلالت بر ارتباط مستقیم بین ویژگی های مثبت نظیر امید و معنویت از یک سو و متغیرهای آسیب شناسی روانی با کیفیت زندگی بیماران همودیالیز دارد. این ارتباط به گونه ای است که می توان کیفیت زندگی بیماران همودیالیز را توسط متغیرهای مثبت معنویت و امید و متغیرهای پاتولوژیک افسردگی، اضطراب و استرس پیش بینی نمود.
مقایسه تصمیم گیری مخاطره آمیز در افراد مصرف کننده اوپیوم و همتایان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تصمیم گیری مخاطره آمیز را می توان یکی از اساسی ترین مکانیزم های زیربنایی رفتارهای تکانشی و اعتیاد دانست. هدف این مطالعه مقایسه تصمیم گیری مخاطره آمیز در افراد مصرف کننده اوپیوم و همتایان سالم بود. روش: در این پژوهش مقطعی علی-مقایسه ای، 50 مصرف کننده اوپیوم و50 غیر مصرف کننده که از نظر سن و جنس با گروه مصرف کننده همتا شده بودند، شرکت داده شدند. آزمون عصب شناختی خطرپذیری بادکنکی برای سنجش تصمیم گیری مخاطره آمیز استفاده شد. یافته ها: بین دو گروه افراد مصرف کننده و غیر مصرف کننده از نظر میانگین دفعات باد شدن بادکنک هایی که ترکیده اند، میانگین تعداد دفعات باد شدن کل بادکنک ها و حداقل دفعات باد کردن یک بادکنک تفاوت معنا داری به دست آمد. نتیجه گیری: افراد مصرف کننده اپیوم نسبت به افراد سالم از تصمیم گیری مخاطره آمیز بیشتری برخوردارند.
بررسی مقایسه ای دینداری و رابطه آن با پرخاشگری در معتادین به مواد مخدر، معتادین در حال ترک و افراد غیر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه دینداری و رابطه آن با پرخاشگری در معتادین، معتادین در حال ترک و غیر معتادین به مواد مخدر است.
روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای و همبستگی، تعداد 64 نفر معتاد، 51 نفر معتاد درحال ترک و 99 نفر غیر معتاد به روش در دسترس انتخاب شدند و به وسیله پرسشنامه دینداری خدایاری فرد(1385) و پرسشنامه پرخاشگری اهواز (زاهدی فرد،1379) مورد ازمون قرار گرفتند.
یافته ها: تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین میانگین نمرات افراد معتاد در حال ترک و غیر معتاد در زیر مقیاس شناخت دینی (006/. P)
رابطه ارزش تکلیف و اضطراب امتحان: بررسی نقش واسطه ای جهت گیری هدفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب امتحان مسئله ای است که با عملکرد تحصیلی ارتباط دارد و شدت آن به عملکرد فرد آسیب زده و منجر به افت تحصیلی می شود و ارزش تکلیف به عنوان یک عامل مهم در رشد تحصیلی می تواند به واسطه جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان اثر داشته باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثر مستقیم و غیر مستقیم ارزش تکلیف از طریق جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان انجام شد. روش: این مطالعه در سال 91 روی 350 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر کرمان که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند انجام شد. واحدهای پژوهش به پرسشنامه های ارزش تکلیف پینتریچ و دی گروت، جهت گیری هدفی الیوت و مک گریگور و اضطراب امتحان فریدبن پاسخ دادند. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازه گیری شده در مدل پیشنهادی، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و داده ها با نرم افزار لیزرل8.7 تحلیل شد. یافته ها: مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. متغیر مکنون ارزش تکلیف به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان اثرگذار بود. جهت گیری هدفی نیز بر اضطراب امتحان اثر مستقیم داشت. همچنین در این الگو، تمام وزن های رگرسیونی از نظر آماری در سطح 0.05 معنی دار هستند. نتیجه گیری:ارزش تکلیف بر اضطراب امتحان اثر مستقیم و غیر مستقیم دارد. نتایج همچنین اثر مستقیم جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان را نشان می دهد.
بررسی رابطة خودکارآمدی تصوری و هوش هیجانی با سبک های مقابله با استرس در بین دانش آموزان دختر دبیرستانی تیزهوش استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین خودکارآمدی تصوری و هوش هیجانی با سبک های مقابله با استرس در بین دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی دختر استان قم انجام شده است. این تحقیق از نوع پس رویدادی و توصیفی است که در 120 نفر از دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی دختر استان قم گروه نمونه را تشکیل دادند. سه پرسش نامة خودکارآمدی تصوری مورگان و جلینگ و هوش هیجانی شوت و سبک های مقابله با استرس موس و بلینگز دربارة آن ها اجرا شد. پس از نمره گذاری، داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سطوح مختلف خودکارآمدی تصوری و سبک مقابله با استرس «حل مسئله» رابطة معنا داری وجود دارد. همچنین بین هوش هیجانی و سبک مقابله با استرس «حل مسئله» و سبک های «حمایتی» و «شناختی» رابطة معنا داری وجود دارد
رابطه بین شیوه های مقابله با استرس و ابراز وجود با استرس ادراک شده زنان در معرض خطر ابتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور رابطه بین شیوه مقابله با استرس (مسئله مدار، هیجان مدار) و ابراز وجود با استرس ادراک شده زنان در معرض خطر ابتلا به سرطان سینه انجام پذیرفت.
روش: روش تحقیق از نوع همبستگی و نمونه این پژوهش، 60 نفر از زنان در معرض خطر ابتلا به سرطان سینه بودند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق عبارت بودند از: پرسشنامه شیوه های مقابله با موقعیت های استرس زا، ابراز وجود شرینگ و پرسشنامه استرس ادراک شده مارکهام.
یافتهها: تحلیل رگرسیون چند متغیری با روش گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، ابراز وجود 80/24%، مقابله هیجان مدار 52/15% و مقابله مسئله مدار 38/9% از واریانس مشترک (R2) استرس ادراک شده را تبیین نمودند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد، ابراز وجود پایین، مقابله هیجان مدار بالا و مقابله مسئله مدار پایین به ترتیب در میزان استرس ادراک شده زنان در معرض خطر ابتلا به سرطان سینه نقش اساسی و تعیین کننده دارند.
اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس بر افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فشار خون یکی از مهمترین مسائل مربوط به سلامت عمومی است هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس بر افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون بود.
روش : به منظور انجام این پژوهش، 30 بیمار زن مبتلا به فشار خون که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند در 2 گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. ابزارهای مورد استفاده عبارت بود از پرسشنامه افسردگی بک و دستگاه فشار سنج جیوه ای. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت درمان گروهی مدیریت استرس قرار گرفتند .
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که درمان گروهی مدیریت استرس می تواند افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون را کاهش دهد(Pنتیجه گیری: بنابراین می توان در کنار درمانهای دارویی از مداخلات شناختی رفتاری مدیریت استرس جهت بهبود بیماران مبتلا به فشار خون استفاده نمود.
ارزیابی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت نشانه های زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانه های آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
مواد و روش ها: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. سه نفر زن مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختاریافته براساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی DSM-IV برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند در سال 1390 از بین بیماران دو مرکز خدمات مشاوره ای و روان پزشکی شهر تبریز انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان، وارد فرایند درمان شدند. کارآیی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه در طی در سه مرحله مداخله (خط پایه، درمان 12 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا PSWQ ، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر GADQ-V و مقیاس کلی شدت و آسیب اضطراب (OASIS) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا(RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان دادند که تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت آماج های درمان )نگرانی، نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و شدت اضطراب و آسیب عملکرد) در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هم از نظر آماری در سطح (05/0 >p) و هم از نظر بالینی معنی دار است.
نتیجه گیری: روش درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانه ها و بهبود علایم بالینی اختلال اضطراب فراگیر از کارآیی لازم برخوردار است.
اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال وسواسی- اجباری دارای سیری مزمن است که با تداوم و افزایش علائم، ابعاد مختلف سلامت روان را کاهش می دهد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اجرا شد.
روش: در یک طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با پیگیری با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل، از میان بیماران مراجعه کننده به مرکز درمان و توانبخشی روان سبز، 20 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. در ابتدا، همه شرکت کنندگان پرسشنامه جمعیت شناختی را تکمیل و توسط مصاحبه بالینی ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. سپس، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط پرسشنامه سلامت روان مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 16 جلسه هفتگی تحت درمان شناختی- تحلیلی قرار گرفتند. داده ها به کمک تحلیل واریانس آمیخته تحلیل گردید.
یافته ها: بعد از اجرای درمان شناختی- تحلیلی، بین گروه آزمایش و کنترل در بهبود سلامت روان و زیر مقیاس های آن در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت آماری معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: درمان شناختی- تحلیلی به شیوه گروهی راهبرد مؤثری برای بهبود سلامت روان مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری است. این یافته ها دارای دستاوردهای کاربردی برای مسیرهای پژوهش در آینده و نیز کار بالینی در این اختلال است.
نگاهی به اختلال نافرمانی مقابله ای، اختلال سلوک و ویژگی های جامعه ستیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله مطالبی را در مورد اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) ، اختلال سلوک (CD) و شکل های زودرس جامعه ستیزی ارائه می دهد. تغییرات و ثبات رشدی هر یک، ارتباط و همبستگی درونی بین آنها، و همچنین مداخلات درمانی مؤثر برای هر یک از این سه وضعیت را بررسی می کند و برای پژوهش های آینده پیشنهاداتی ارائه می دهد.
اثربخشی درمان گروهی بر پایه الگو فراشناختی ذهن آگاهی انفصالی بر افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان گروهی بر پایه الگو فراشناختی ذهن آگاهی انفصالی بر افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون بود. روش پژوهش تجربی با گروه آزمایش و کنترل بود. به منظور انجام این پژوهش، ۳۰ بیمار زن مبتلا به فشار خون که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و بصورت تصادفی در ۲ گروه آزمایشی (۱۵ نفر) وکنترل (۱۵ نفر) قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بود از پرسشنامه افسردگی بک و دستگاه فشار سنج جیوه ای. آزمودنی های گروه آزمایش ۸ جلسه (۶۰ دقیقه ای) تحت درمان گروهی مبتنی بر مدل فراشناختی ذهن آگاهی انفصالی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد: درمان گروهی مبتنی بر مدل فراشناختی ذهن آگاهی انفصالی؛ افسردگی و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک بیماران زن مبتلا به فشارخون را کاهش می دهد.
بررسی میزان انطباق درمان بیماران اسکیزوفرنی بستری شده در اپیزود اول با راهنماهای درمانی معتبر در بیمارستان نور اصفهان بین سال های 1384 تا 1389(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: استفاده از راهنماهای درمانی معتبر که بر اساس روش پزشکی مبتنی بر شواهد نگاشته شده باشند امروزه جایگاه تثبیت شده ای در روان پزشکی دارد. پژوهش حاضر به بررسی میزان انطباق درمان های انجام شده برای بیماران اسکیزوفرنی با روش درمان پیشنهادی در راهنماهای معتبر درمانی پرداخته است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی، مقطعی و گذشته نگر بر روی کلیه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در اپیزود اول که بین سال های 84 تا 89 در بخش روان پزشکی مرکز آموزشی درمانی نور شهر اصفهان بستری بوده اند انجام شده است. اخذ نمونه به صورت سرشماری انجام شده است و داده ها از طریق پایگاه داده های بیمارستان نور و پرونده های بیمارستانی توسط پرسش نامه خودساخته جمع آوری شده و سپس شاخص های آماری نظیر میانگین ها و فراوانی نسبی متغیرها به دست آمد. از راهنمای درمان انجمن روان پزشکی آمریکا به عنوان مرجع اصلی برای مقایسه استفاده شد.
یافته ها: در مجموع 113 بیمار (37 درصد زن و 63 درصد مرد) در این مطالعه وارد شدند. میانگین سنی بیماران 79/8 ± 91/28 با دامنه سنی 14 تا 64 سال بود. از میان بیماران 5/26 درصد بی سواد و 2/52 درصد بیکار بوده اند. 3/5 درصد از بیماران در این مطالعه اقدام به خودکشی و 6/10 درصد بیماران افکار دیگرکشی داشته اند. تعداد 38 نفر (6/33 درصد) از بیماران درمان خود را منطبق با راهنمای معتبر شروع کرده بودند و نوع داروی تجویز شده در 6/79 درصد با راهنما مطابقت داشت. در همه مراحل درمان میزان مطابقت با راهنما 24/45 درصد بوده است. بیماران در 74/87 درصد از موارد داروهای خود را در تمام مراحل درمان در دامنه دوز پیشنهادی راهنما دریافت کرده بودند.
نتیجه گیری: میزان مطابقت در زمینه انتخاب داروی خط اول درمان پایین بوده است. هم چنین بیشترین خطا در انتخاب نوع دارو و تجویز بی مورد چند داروی هم زمان ارزیابی شده است. علی رغم این که توصیه های این راهنما در انتخاب دوز داروهای تجویز شده برای اکثر بیماران رعایت شده است اما مدت زمان تجویز یک دارو قبل ازانتقال بیمار به مرحله بعدی درمان به خوبی رعایت نشده است.
نقش ویژگی های شخصیت و راهبردهای مقابله ای در خود- مراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت به عنوان یک بیماری مزمن به رفتارهای خود- مراقبتی ویژه ای تا پایان عمر نیاز دارد. عوامل روان شناختی نقش مهمی در پیروی از برنامه های خود- مراقبتی در بین بیماران مبتلا به دیابت دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش ویژگی های شخصیت و راهبردهای مقابله ای در خود- مراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
روش: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 320 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 با روش نمونه گیری در دسترس از انجمن دیابت و بیمارستان سینای شهر تبریز انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو، پرسشنامه مقابله لازاروس- فولکمن و مقیاس رفتارهای خود- مراقبتی دیابت مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که روان رنجوری، برون گرایی و وظیفه شناسی توانستند رفتارهای خود- مراقبتی را در بین بیماران دیابتی نوع 2 پیش بینی کنند و هر دو راهبرد مقابله ای هیجان- مدار و مسأله- مدار قادر به تعدیل روابط بین ویژگی های شخصیت و رفتارهای خود- مراقبتی بودند.
نتیجه گیری: راهبردهای مقابله ای رابطه بین ویژگی های شخصیت و خود- مراقبتی را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت تأثیر قرار می دهند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های پیشگیرانه و شناسایی بیماران در معرض خطر بالا در تبعیت ضعیف از برنامه های خود- مراقبتی و طراحی مداخله های روان شناختی مفید باشد.