فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۵٬۲۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
آیه 55 سوره غافر از جمله آیاتی است که در چالش با عصمت پیامبر خاتم(ص) تلقی می شود که در آن به رسول خدا(ص) دستور داد شده تا نسبت به گناهش استغفار نماید. مفسران تلاش کرده اند با ارائه تفسیری از این آیه ساحت پیامبر را از گناه منزه شمرند، اما در این راه همه آنان به یک اندازه موفق نبوده اند. در این مقاله ضمن گزارش و نقد ده دیدگاه در تفسیر این آیه، با تکیه بر سیاق، زمان و فضای نزول آیه، مقصود از ذنب پیامبر آن خطورات ذهنی ای دانسته شده که گاهی به طور ناخودآگاه و به مقتضای طبیعت بشری پیامبر، در آن شرایط سخت مکه، نسبت به کند شمردن تحقق وعده خداوند در یاری پیامبر و مؤمنان به ذهن آن حضرت آمده است. از شیوه تفسیر مفسران دانسته می شود که همه آنان در باره این آیه بر عصمت پیامبر اجماع دارند، حتی قائلان به ارتکاب گناه صغیره یا گناه قبل از بعثت به دنبال جمع میان آیاتی نظیر آیه مذکور و اثبات عصمت پیامبر بوده اند، اما به درستی نتوانسته اند از عهده آن برآیند.
حرکت کوه ها از منظر قرآن کریم و علم زمین شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن، به عنوان کتاب هدایت انسان گاهی گذرا به برخی موضوعات علمی نیز اشاره کرده است که در این راستا مفسران به ویژه در قرن اخیر با رویکردی علمی به تفسیر آیات قرآنی پرداخته اند. در این مقاله با روش تحلیلی و تطبیقی آرای مفسران و دانشمندان علوم تجربی درباره حرکت «کوه ها در قرآن»، تبیین، مقایسه و مورد بررسی قرار گرفته است. محور اصلی نوشتار، آیه 88 سوره نمل است. با مطالعه و بررسی آرای تفسیری در خصوص ارتباط حرکت کوه ها با وقایع روز قیامت و حرکت درهمین دنیا، ضمن پذیرش نظریه دوم، دلالت آیه بر حرکت کوه ها به صورت مستقل از حرکت زمین به اثبات رسیده است که بیش ترین میزان انطباق را با نظریه زمین ساخت صفحه ای دارد. و در خصوص وجه شبه حرکت کوه با حرکت ابر می توان به مواردی از قبیل فرایند دائمی پیدایش و نابودی، ذاتی نبودن حرکت، بزرگی جرم، تراکم وگستردگی جوانب، و دخیل بودن جاذبه و حرکت زمین اشاره کرد.
تأثیر قرآن و حدیث در دیوان مولانا حسن کاشی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران ایرانی از آغاز پیدایش زبان فارسی، کم و بیش به قرآن کریم و احادیث توجّه داشته اند. این توجّه در سده های هفتم و هشتم با گسترش معارف اسلامی و اندیشه های عارفانه به اوج خود می رسد. مولانا حسن کاشی، شاعر پارسی گوی شیعی سده ی 7 - 8 ه . ق به اقتضای تربیت خانوادگی، علاقه ی شخصی، ذهنیّت مذهبی و سنّت انعکاس معارف اسلامی در شعر پارسی با این منابع معرفتی آشنایی عمیق داشته و در اشعار خود به ویژه در قصاید به مناسبت های مختلف از آن ها بهره گرفته است. موضوع پژوهش حاضر بررسی تأثیر قرآن و حدیث در شعر اوست و پس از اشاره ای به احوال شاعر، به شیوه های مختلف استفاده ی وی از قرآن و حدیث از جمله تلمیح، تصویر، اقتباس، ترجمه، تأویل و تفسیر و حلّ پرداخته شده است. هم چنین ترکیباتی که شاعر در به کارگیری آن ها وامدار قرآن و حدیث است، بررسی شده؛ در نهایت اهداف شاعر از کاربرد قرآن و حدیث از جمله استشهاد و استناد، تشبیه و تمثیل، تعلیل و توجیه، برهان و استدلال، تبرّک و تیمّن، توصیف و بررسی گردیده است. این پژوهش بیانگر تأثیرپذیری گسترده ی شاعر از قرآن کریم و به میزان کمتر از احادیث است. شیوه ی غالب اثرپذیری او تصویری و بیشتر با هدف توصیف به ویژه توصیف و منقبت حضرت علی (ع) است.
جایگاه موعظه و تذکر در تربیت دینی از منظر علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
از روش های تربیت دینی «تذکر» و «موعظه» است. موعظه دعوت به نیکی توأم با خیرخواهی و رقت قلب است. واژه هم معنای آن، «نصیحت» و «تذکر» است که به معنای پند و اندرز مشفقانه به انگیزه اصلاح و تربیت می باشد. موعظه حسنه در قرآن به عنوان روش تربیت دینی در موضوعات اعتقادی و مسائل اخلاقی و اعمال و آداب عبادی به کار رفته است. علّامه طباطبائی با توجه به آیات قرآن، بر این باور است که اگر واعظ و متعظ از شرایط علمی و اخلاقی و اعتقادی مناسبی برخوردار باشند، و نیز محتوای وعظ و اندرز دعوت به خدا باشد، سبب بیداری دل ها و تربیت و تهذیب نفوس انسان ها می شود. یادآوری نعمت ها و حوادث تاریخی در قرآن برای غفلت زدایی و رشد تربیت دینی آمده است. در این پژوهش، تفسیر و تحلیل آیات موعظه و واژه های مرتبط آن، با توجه به دیدگاه تفسیری علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان مورد تحقیق و ارزیابی قرار گرفته است.
گفتگوی تربیتی و اصول و روشهای آن: واکاوی گفتگوهای تربیتی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به اصول و روشهای حاکم بر گفتگوی تربیتی به واکاوی گفتگوهای تربیتی قرآن پرداخته است. این پژوهش در زمره پژوهشهای بنیادی، و بر روش تحلیلی تفسیری مبتنی است. پژوهشگران درگام اول با بررسی همه آیات قرآن کریم و مبتنی بر ملاکهای گفتگوی تربیتی، 37 مورد گفتگوی تربیتی را از قرآن کریم استخراج نموده، و در گام بعدی این موارد را به کمک تفاسیر، مورد تحلیل و بررسی روشمند قرار داده اند. حاصل این بررسی، استخراج مجموعه روشهای این گفتگوها است. در گام پایانی از طریق تحلیل و دسته بندی روشها، اصول حاکم بر گفتگو به دست آمده است. یافته های پژوهش شامل هفت اصل به همراه روشهای متناظر با هر کدام است که این اصول عبارت است از: رویارویی استدلالی و منطقی، ارتقای سطح معرفتی متربی، ایجاد مشارکت، توجه به انگیزه، رویارویی واقع بینانه، به کارگیری انگیزه صیانت از نفس و یادآوری (تذکار).
حکم ازدواج با زنان اهل کتاب در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله فقط از منظر قرآنی و فارغ از روایاتی که در این موضوع از ائمه اطهار س وارد شده است، به بررسی حکم ازدواج با زنان اهل کتاب می پردازد. البته روایاتی که در آنها به آیات قرآن کریم اشاره شده است، در موارد نیاز مطرح می شود. از مجموع این بررسی ها مشخص می شود که از میان آیات حلیت، فقط دلالت آیه پنجم سوره مائده «وَالْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذینَ أُوتُواالْکتابَ مِنْ قَبْلِکمْ» بر جواز ازدواج با زنان اهل کتاب تام است؛ ولی در دلالت تمامی آیات دالّ بر حرمت خدشه وجود دارد.
اما فارغ از اشکالاتی که بر استناد به تک تک آیات دالّ بر حرمت وارد می شود، آنچه مشکل را حل می کند اینکه همه این آیات عام اند و آیه سوره مائده خاص است. از سوی دیگر، در عموم و خصوص مطلق، جمع عرفی بر تقدیم خاص بر عام است؛ بنابراین عمومات نهی از ازدواج با مطلق کفار به وسیله آیه «والمحصنات» که ازدواج با گروهی از کفار (اهل کتاب) را جایز دانسته است، تخصیص می خورد و با وجود جمع عرفی، نوبت به نسخ آیات و یا تعارض آنها نمی رسد و بی هیچ اشکالی حلیت ازدواج با اهل کتاب از قرآن کریم استفاده می شود.
مؤلفه های کاربردشناختی انذار در داستان حضرت شعیب علیه السّلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کاربردشناسی علاوه بر ساختار زبانی،بافت پیرامونی و عناصر و اطلاعات غیر ملفوظ (غیر مکتوب)را نیز باید در نظر گرفت. بافت پیرامونی انذار در یک مخاطبه نیز دارای مؤلفه هایی است که باعث تمایز این کار گفت از دیگر کارگفت ها می شود. خداوند در آیات زیادی در قرآن به انسان ها وعید به عذاب می دهد و از طرف دیگر به منظور پیشگیری از دچار شدن به عذاب وعده داده شده، فعل انذار و هشدار را کاربری می کند. به دنبال انذار، گروهی از انسان ها خائف گشته و با انجام اوامر و دوری از نواهی خداوند خود را از ابتلا به عذاب دور می کنند. بر مبنای تحلیل کاربردشناختی، انذار الهی بیان شده توسط شعیب (علیه السّلام) دارای ساختار دقیق و منظمی است که با دقت و ظرافت خاصی از جانب منذِر کاربری می شود. براین اساس حضرت شعیب در ابلاغ و اعلان انذار با اشاره به امری مخوف و ترسناک همراه با دلسوزی و محبت قوم خود را به روشنی و وضوح، بیم می دهد و با تکیه بر عقلانیت و دانایی و بدور از هرگونه اجبار و تحمیل عقیده و با بهره گیری از مکانیزم بازدارندگی انذار و بدون ایجاد رعب و وحشت و رعایت مرز انزجار و نفرت مخاطبان خود را آگاهی می دهد.
بررسی و تحلیل رویکردهای فلسفی، عرفانی و قرآنی براهین اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون فلسفی تمرکز اصلی بر اثبات واجب است و توحید، از متفرعات اثبات واجب به شمار می آید. درحالی که متون عرفانی تمرکز خود را بر مسئله توحید قرار می دهد. قرآن نیز بیشتر بر توحید تأکید دارد تا بر اثبات وجود خدا. فیلسوف اولاً خدا را با علم حصولی و کلی می شناسد و ثانیاً در فلسفه هم خدا و هم مخلوقات از سنخ وجود هستند، اما هرکدام مرتبه ای از وجود؛ درحالی که عارف به خدای خویش علم حضوری دارد و فقط او را موجود می داند و غیر از خدا نه خود و نه هیچ چیز دیگر را موجود نمی داند. قرآن نیز زمانی که دربارة خدا سخن می گوید به وضوح از خدایی شخصی یاد می کند. در این نوشتار تلاش کرده ایم با تمرکز بر سه دستة از متون اسلامی (متن قرآن، متون عرفانی و متون فلسفی) نحوه نگرش هریک از این متون را نسبت به «براهین اثبات وجود خدا» تحلیل و بررسی کنیم. و با نگاهی درجه دو، نقاط تشابه و تمایز این سه رویکرد را نشان دهیم.
اختلاف سطوح روایات تفسیری واشارات اهل بیت علیهم السلام
حوزههای تخصصی:
احادیثی که در زمینه تفسیر قرآن کریم از معصومین علیهم السلام رسیده اند همه در یک سطح و جهت معنایی نیستند و از وجوه و سویه های معنایی مختلفی برخوردارند، به طوری که بعضی از روایات تفسیری (حتی در ذیل یک آیه) دارای تعابییر مختلف و حتی مضامینی به ظاهر متعارض با روایات دیگر در همین زمینه است و هر یک توضیحی از آیه ارائه نموده که گاهی با توضیح روایت دیگر در مورد آیه قابل جمع و یا سازگار نیست؛ اما ائمه علیه السلام خود به گوناگونی روایات خویش اشاره و تایید نموده اند که روایات آنها دارای معاریض کلام و بطن پذیرند و دارای سطوح مختلف معنایی هستند که به اقتضاء، سطوحی از بطون قرآن که به تناسب درک مخاطب، نوع سؤال و ... بیان شده است. روایات متعدد از ائمه علیهم السلام بر اهمیت شناخت سویه های مخفی سخنان اهل بیت علیهم السلام و ارزش فهم عمیق و درایت مراد روایات تاکید دارند. بنابراین شایسته نیست به محض بر خورد با روایات به ظاهر متعارضی در زمینه روایات تفسیری به دیده انکارو یا غلو به آن نگریست، بلکه باید با دقت و درایت به جهت فهم و درک روایت اقدام نمود. این تحلیل (اتهام غلوو جعل در بعضی از روایات صحیح) ناشی از عدم تفکیک آنها از حیث مراتب و حوزه های مختلف معنایی در قرآن و روایات است. قطعا دسته بندی و گونه شناسی روایات تفسیری و تقسیم این روایت به ظاهر و باطن یکی از راههای درک بهتر و صحیح تر روایات تفسیری معصومان علیهم السلام است.
وسوسة شیطان و راهکارهای مقابله با آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشمنی کردن در قالب دوستی و خیانت کردن با ابراز خیرخواهی، موفّقیّت بیشتری برای دشمنان به ارمغان می آورد، بی آنکه هزینة مالی و جانی در این مسیر صرف شود. نخستین موجودی که از این شیوه بهره جست، ابلیس بود. دشمنی او از روی حسادت نسبت به مقام والای آدم سرچشمه می گیرد. گرچه شیطان بر انسان سلطه ندارد، امّا از ابزارهایی مانند نفس امّاره و اختیار انسان استفاده کرده است و با شیوه هایی همچون وسوسه، وعده های دروغ، تفرقه افکنی، اغفال، فسادانگیزی و مانند آن، آدمیان را به سوی گمراهی سوق می دهد. امّا اگر انسان مؤمن و باتقوا به خدا پناهنده شود و بر او توکّل نماید، از شرّ شیطان ایمن خواهد بود. در این نوشتار، ابتدا به معرّفی ابلیس و شیطان پرداخته شده است و آنگاه اهداف آنان از منظر قرآن تبیین شده است. در ادامه نیز روش ها و ابزارهای تهدید شیطان معرّفی، و در پایان، راهکارهای قرآن برای رهایی از این خطر برشمرده شده است.
تحلیل ساختار کارگفت انذار در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد کاربردشناسی به قرآن، بیش از آنکه به واژگان، معانی آنها و نوع ارتباطات نحوی بین آنها پرداخته شود، بر روی ویژگیهای متکلم و مخاطب، شرایط گفتگو و بافت حاکم بر آن تأکید می شود. در تبیین بافت پیرامون تحقق کارگفت انذار باید گفت که منذِر اصلی در قرآن خداوند است و پیامبران به عنوان رسول و فرستاده خداوند و فقیهان نیز با تفقه در دین به عنوان جانشینان پس از ایشان در راستای انذار الهی و در طول انذار خداوند ایفای نقش می کنند. در این مقاله بر آنیم تا علاوه بر ترسیم بافت پیرامونی کارگفت انذار، شرایط لازم برای تحقق کارگفت انذار را تبیین نماییم و نشان دهیم که چگونه گوینده متن، یعنی خداوند متعال، مخاطب و دیگر شنوندگان مخاطبه، همگی در فهم این شرایط متفق اند و در پس این مخاطبه نیّت گوینده که همان انذار است، چگونه تحقق مییابد و چگونه خوانندگان آیات قرآنی برداشت کارگفت دیگری همچون کارگفتهای تبشیر، تشویق، توبیخ، تهدید و غیر آن را ندارند.
بررسی و تحلیل آیه شریفه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 34 سوره نساء از جمله آیاتی است که مورد استفاده مخالفین جهت شبهه پراکنی قرار می گیرد. آنان با برداشت نادرست از آیه، ضمن استنباط برتری مرد بر زن و حاکمیت مطلق مرد بر زن، آن را بر بی عدالتی و ظلم خداوند حمل می کنند. بر اساس تحقیق انجام شده در این زمینه می توان گفت آیه مذکور، با توجه به سیاق آیات قبل و بعد و حتی صدر و ذیل آیه، مربوط به روابط زن و مرد در خانواده است و جایگاه زوج و زوجه را در خانواده مشخص می سازد و بیانگر حکم مسئولیت و سرپرستی مرد در خانواده و حمایت و حفاظت از آن و تدبیر امور اقتصادی خانواده است. آیه شریفه در مقام بیان برتری مردان بر زنان نیست، بلکه بیان وظیفه و ریاست امور خانواده است. این مقاله درصدد پاسخگویی به موارد مزبور و شبهات پیش رو و ارائه نظر برگزیده است.
ویژگی ها و مصداق روح القدس در قرآن و حدیث(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی وحی و نبوت و امامت در روایات
در قرآن کریم و روایات اهل بیت: از حقیقتی به نام «روح القدس» سخن رفته است. مفسّران و شارحان حدیث، هرکدام بر اساس استدلال های مختلف، دیدگاه های متعددی پیرامون ویژگی ها و مصادیق آن بیان داشته اند. مقاله حاضر با هدف بررسی این دیدگاه ها و نمایاندن دیدگاه جامع پیرامون مصداق روح القدس در آیات و روایات و آثار بهره مندی از آن به نگارش درآمده و به این نتیجه دست یافته است که روح القدس در آیات و روایات بر دو مصداق: جبرئیل امین7 و روح قدسی انبیا و معصومان: اطلاق شده است که در صورت مصداق اول، فرشته اعظم خدای متعال و نازل کننده قرآن بر پیامبر اکرم 9است و در صورت دوم، مرتبه ای از مراتب روح انسانی است که مبدأ علم، عصمت و انجام معجزات در انبیا و معصومان7 است.
روش تربیتی موعظه؛ چالش ها و آسیب ها با تأکید بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برایشناختدقیقمفهومموعظه به عنوان یک روش تربیتی،می توانازروش هایتحلیلمفهومیبهرهبرد. باتأمّل درآیاتوروایاتمربوطبهموعظهیکنوعتمایزنسبیآن راباحکمت مشخّصنموده ایمکهموعظهبرخلافحکمتکهبهلحاظشناختیممتازتراست،بیشتربارعاطفیوگرایشیبههمراهدارد. همچنینباتأمّل درنوعمخاطبیکهقرآنآن راموردموعظةخویشقرارداده،می توان نتیجهگرفتکه بیشتر مواردموعظه،پسازایماناست. ازاین رو،درابتدایدعوتبهتربیتاسلامیبهتراستازروش هایمبتنیبرحکمتبهرهگرفت .درنهایت،بهآسیب شناسیاینروشپرداخته ایمویکیازچالش هایاساسیفرا رویتربیت اسلامی را ذکر کرده ایم کهبه ویژهفیلسوفان لیبرال (آزادیخواه)،تحلیلیبررویکردهایتربیتدینی مبتنیبر بهره گیریازعواطف و تلقین گریبهآنارائهکرده اند.
مسئله شر و انتساب آن به خداوند با تکیه بر آیه 79 78 نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله شر یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهی به شمار می آید. این مسئله با رویکردهای گوناگون مورد توجه اندیشمندان مسلمان واقع شده است. رهیافت درون دینی یکی از رویکردهای مهم مسئله شر است. مسئله شر در قرآن کریم از ابعاد مختلف مورد اهتمام بوده است. مسئله شر و انتساب آن به خدا از جمله مسائلی است که در آیات قرآن به ویژه در آیه 79 78 سوره نساء بدان اشاره شده است. قرآن کریم در این آیه با بیان «قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» خیرات و شرور عالم را به یک منبع و آن هم خداوند نسبت می دهد و در ادامه با بیان «وَ ما أ َصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ» به عوامل و زمینه های انسانی که به نوعی در تحقق شرور دخالت دارند، اشاره می نماید. این مسئله موجب تناقض ظاهری آیه شریفه شده است. مفسران در پاسخ به این تناقض، راه حل هایی را مطرح کرده اند. این تحقیق ابتدا به نقل و نقد چهار رهیافت تفسیری پرداخته و در ادامه به بازسازی راه حل علامه طباطبایی بر اساس دیدگاه نیستی انگاری شر می پردازد و آن را پاسخ موفق ارزیابی می نماید.
بررسى تبیین علّامه طباطبائى از شعور همگانى موجودات در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن جهان و طبیعت در قرآن
علّامه طباطبائى، از فیلسوفان و مفسران برجسته شیعه، شعور همگانى موجودات را بر اساس ادله نقلى و عقلى پذیرفته و درصدد تبیین آن برآمده است. نویسنده با مراجعه به آثار علّامه طباطبائى و با محوریت تفسیر المیزان، همراه با توصیف و تحلیل دیدگاه ایشان درباره سریان ادراک در همه موجودات، بر اساس ادله نقلى و عقلى، به بررسى این دیدگاه پرداخته است. به نظر مى رسد هرچند بر اساس آیات و روایاتى که مرحوم علّامه بدانها استناد کرده، مى توان شعور همگانى موجودات را اثبات کرد، درستى تبیین و دلیل عقلى ایشان بر مسئله، کانون تردید است؛ علاوه بر اینکه به نظر مى رسد مدعاى ادله نقلى در مسئله شعور مادیات بیش از آن چیزى است که علّامه طباطبائى بر اساس مبانىِ فلسفىِ خویش پذیرفته است. بنابراین ادله اصلى در این بحث، ادله نقلى اند که با توجه به تواتر معنوى نیاز به بررسى سندى مستقل ندارند.
پندار خطای تاریخی قرآن در داستان ایکه و مدین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در آیاتی از قرآن کریم دربارة رویدادهای گذشته، سرنوشت پیامبران، اقوام و شخصیت های پیشین و دیگر امور تاریخی سخن گفته شده است. برخی خاور شناسان بر تعارض اخبار تاریخی قرآن با گزاره های تاریخی کتب دیگر، از جمله کتاب مقدس تأکید می ورزند. یکی از این موارد، ادعای خطای تاریخی دربارة اصحاب ایکه، اهل مدین و پیامبر آنان حضرت شعیب علیه السلام است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، ادعای خاور شناسان را در این باره نقد و بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که ادعای خطای قرآن به ادلة متقن مردود است و قصة قرآنی مدین با کتاب مقدس همخوانی دارد. ادله و شواهد، از تعدد مکانی مدین و ایکه حکایت دارند و حضرت شعیب از اهالی مدین بوده، ولی در هر دوجا به نبوت مبعوث شده است. مدین و ایکه در جهت شمال غربی جزیرةالعرب در کنار بزرگ راه حجاز به شام بوده اند.
اصول و ارزش های اخلاقی در نهاد خانواده بر اساس آموزه های وحیانی و سیره اهل بیت(ع)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقوله اخلاق یکی از بدیهی ترین و مهم ترین و کاربردی ترین مقولات، در مباحث مرتبط باعلوم انسانی به شمار می رود. دین اسلام به مقوله اخلاق نگاه بنیادی و سیستمی دارد و ارزش های اخلاقی پیوندی ناگسستنی با دین دارند. در نظام اخلاقی اسلام، آموزه های وحیانی غایتمند و مبتنی برعمل گرایی و واقع نگری هستند؛ چون نقش سازنده ای در تزکیه و تربیت انسانی دارند. همچنین این آموزه ها مدعی یک نظام وارده معرفتی و اخلاقی هستند که در موضوع و روش و غایت بی بدیل و یکتاست. مقوله اخلاق در اندیشه اسلامی، ازدواج و نهاد خانواده را تابع نیازها و استعدادها و غایات خلقت و امری ضروری و مبتنی بر اراده و خواست الهی می داند؛ همچنین جایگاه حیاتی آن را در فرایند تکوینی و تربیتی بشری به رسمیت می شناسد. در اسلام، ارزش های اخلاقی دارای مراتب و اولویت هستند. این مهم، به ویژه در حیطه ارزش های اخلاقی خانواده، از بزرگ ترین وجوه تمایز نظام اخلاقی اسلام به شمار می رود. اصول اخلاقی خانواده همسو با نظام معرفتی و گزاره های دینی و فقهی بوده و ضامن اجرا و تحقق اهداف شریعت است. خانواده کانون عواطف و تربیت بوده و بهترین ابزار تحقق رسالت آن اخلاق است. از این منظر، اصول و گزاره های اخلاقی در طیف فرایندی دوسویه و پویا، سبب نهادینه کردن ارزش ها و رشد اخلاقی می شوند. در آموزه های اسلامی، توصیه های اخلاقی به بهترشدن روابط و استحکام خانواده کمک می کند و مقوّم و مصلح آن خواهد بود. حال این مقاله برآن است تا با استفاده از معارف الهی که در آموزه های وحیانی و سیره اهل بیت(ع) آمده است، این موضوع را بررسی کند. واژه های کلیدی اخلاق، خانواده، حقوق، آموزه های وحیانی، سیره اهل بیت(ع).