فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۵٬۲۱۰ مورد.
برابریابی فارسی دو ساخت نحوی «ماکان له اَن یَفعَل» و «کان + ماده فَعَلَ» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
حوزههای تخصصی:
برای ترجمه یک متن، نخست باید پیام متن مبدأ بر پایه تمامی عوامل شکل دهنده پیام آن متن در زبان مبدأ به درستی دریافت شود. از مهمترین عوامل سازنده پیام، ساخت های نحوی متن مبدأ است. این ساخت ها در تحلیل های بین زبانی و ترجمه، نقش بنیادی در شکل دهی معنای متن دارد. در این مقال به تحلیل دو ساخت نحوی ""ماکان له اَن یَفعَل"" و ""کان+ماده فَعَلَ"" پرداخته و پس از تحلیل برابرهای این دو ساخت در فارسی و بررسی برخی از ترجمه های این دو عبارت، به ارائه ترجمه ای همسان و مبتنی بر تحلیل های انجام یافته از این ساخت ها با توجه به دیدگاه های نحویان، اعراب پژوهان و مفسران و دستور زبان فارسی، همت گمارده می شود.
در بخش تحلیل نحوی ""ماکان له اَن یفعل"" روشن می گردد که خبر این ساخت در جمله موجود و همان اسم مصدّر به لام جر است و دلیلی بر تقدیر آن وجود ندارد و غرض در این ساخت نفی توان یا سلب حقی از سود خداوند است و در ساخت ""شرط+کان+اسم فاعل ماده فعل"" مراد قصد بر انجام کار است.
احیا و انگیزش تلمیحات قرآنی در غزل امروز بر پایه نظریه انگیزش فرمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان ها و آیات قرآن همواره مورد عنایت شاعران و نویسندگان قرار گرفته و می گیرند. شاعر به تبع اطلاع از روایات قرآنی و به فراخور مضمون و محتوای اثرش از این داستان ها و آیات در جهت تفهیم و تایید سخن خود بهره می گیرد. بنابراین تلمیح به عنوان یکی از صنایع ادبی، نمایان گر میزان آگاهی شاعر از مضامین و رویدادهای مختلف دینی، تاریخی و ... است. در نگاه نخست و از آنجایی که این صنعت ادبی ارائه دهنده اطلاعاتی قدیمی و مسبوق به سابقه است به سختی می توان نوآوری و انگیزش را در آن پذیرفت؛ این در حالی است که به استناد نظریه انگیزش در مکتب فرمالیسم، توانایی، ذوق و قدرت تصویرگری و بیان شاعر می تواند از کهنه ترین مضامین و مایه های معنایی و زبانی، تصاویری بدیع و نو بسازد. به گونه ای که خواننده خود را با فضایی تازه مواجه ببیند. این مقاله سعی دارد به بررسی مقوله انگیزش مضامین و داستان های مشهور قرآنی در غزل شاعران دو دهه اخیر بپردازد و با بیان نمونه هایی چند بر این فرضیه صحّه بگذارد که اگر چه تلمیحات قرآنی ریشه در داستان ها و آیاتی دارند که تحریف ناپذیرند، اما همواره می توان با شیوه هایی مبتکرانه در بیان و زبان، تصاویری بدیع و جدید از آنها ارائه کرد.
دریا از منظر قرآن کریم و علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم اهمیت دریا را بیان فرموده است. نظر به اینکه بیش از 2500 کیلومتر از مرزهای کشور را آب دریاها فراگرفته است، لزوم توجه به هدایت های قرآن درباره دریا، وظیفه ای مهم تلقی می گردد، ضمن آنکه حیات بشر بستگی تام به شناخت و بهره گیری صحیح از این منبع خدادادی دارد. واژه «بحر» به معنای دریا به صورت صیغه مفرد در 32 آیه از قرآن آمده است. واژه «بر» به معنای خشکی نیز به صورت صیغه مفرد در 12 آیه از قرآن باز آمده است. در این مقاله ابتدا نسبت این آیات با تناسب خشکی به دریا اثبات می گردد، سپس سایر یافته های جدید در علم مهندسی دریا با آیات قرآن کریم تطبیق داده شده و شواهد لازم برای حمایت این نظریه که حقایقی در قرآن درباره علوم جدید به ویژه شگفتی های دریاها و اقیانوس ها موجود است، ارائه می گردد. همچنین امکان علمی آتش گرفتن دریاها، چگونگی یکی شدن دریاها، مانع بین دو دریا، تاریکی در اعماق دریا، جریانات جزر و مدی و سایر جریان ها و امواج دریایی مورد بحث قرار گرفته است.
ابتکار علامه طباطبائی در حل مسئله روح در قرآن با استفاده از آیه «خزائن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روح و نسبت آن با سایر مفاهیم قرآنی مرتبط با آن همانند روح القدس، روح الامین و روحنا از جمله مسائل اختلافی در میان مفسران است. اما نوع این نظریات در عدم ارائه یک راهکار روشمند برای تبیین روح و نیز نداشتن جمع بندی مناسب برای مفاهیم مرتبط با روح، هم داستانند. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی به تبیین نظریه علّامه طباطبائی درباره روح در قرآن پرداخته است. ایشان از رهگذر یک تفسیر روشمند، به جمع بندی آیات مرتبط با روح پرداخته است. ایشان در این زمینه، تبیینی متفاوت و دقیق از آیه «خزائن» (حجر: 21) را نقطه عزیمت خویش قرار داده و بدین سان، در تبیین روح و مفاهیم مرتبط با آن در قرآن، موفق بوده است. طبق نظر ایشان، با توجه به آیه «خزائن»، روح یک حقیقت مقول به تشکیک است و مفاهیم مرتبط، از جمله نفس (روح) انسان، مراتب و درجات گوناگون آن حقیقت واحد است.
بازخوانى دیدگاه آیت اللّه مصباح در تبیین شناخت عقلى خدا در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امکان شناخت عقلى خدا و میزان آن، اثبات وجود خدا و استدلال بر توحید الوهى از مباحث مهم خداشناسى است. این مقاله به روش توصیفى تحلیلى و با هدف بازخوانى دیدگاه آیت اللّه مصباح در تبیین عنوان هاى یادشده در معارف قرآن است. از دیدگاه آیت اللّه مصباح، شناخت عقلى خداوند ممکن است و انسان مى تواند از اوصاف خداوند که در آیات و سخنان معصومان آمده، در حد سطح درک خود آگاه گردد. قرآن اصل وجود خدا را بى نیاز از استدلال مى داند و آن را به عنوان مسئله مطرح نکرده است، اما استدلال ضمنى بر اثبات وجود خدا در قرآن وجود دارد. استدلال بر توحید اله مکرر در قرآن آمده که ازجمله آنها، مى توان به برهان موجود در آیه 22 انبیاء اشاره کرد. این برهان ارتباطى به برهان معروف تمانع نداشته و نتیجه آن، اثبات وحدت اله از راه استوارى و عدم فروپاشى جهان موجود است.
بررسی سیر اندیشه مفسران در تفسیر آیه « وَ ما تَشاؤُونَ إ ِلاَّ أ َنْ یَشاءَ اللَّهُ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آیات قرآن کریم که در ادوار مختلف تفسیری و کلامی مورد بحث و بررسی قرار داشته، آیه «وَ ما تَشاؤُونَ إ ِلاَّ أ َنْ یَشاءَ اللَّهُ» است. برخی از مفسران و متکلمان، این آیه را ناظر بر «جبر» و برخی آن را شاهدی بر «اختیار انسان در پرتو اراده الهی» دانسته اند. بررسی معنایی آیه با تکیه بر تفاسیر نشان می دهد که فهم و برداشت مفسران از این آیه، در ادوار مختلف تفاوت داشته و متأثّر از مباحثات کلامی و فلسفی مطرح در محافل دینی بوده است. در قرون نخست، به دلیل محدودیت مباحث کلامی و پرسش های اعتقادی مفسران به تکرار مضمون ظاهر آیه بسنده کرده اند و در ادوار میانی مفسران عامه تحت تأثیر جریان کلامی غالب، با گرایش جبری به آیه نگریسته اند، هرچند تلاش داشته اند منطقی برای مکلف شمرده شدن انسان جستجو کنند. شفاف ترین نگاه تفسیری به آیه که اوج بلوغ اندیشه تفسیری در آیه به حساب می آید در تفاسیر قرن چهاردهم به ظهور رسیده که با الهام از مکتب اهل بیت^ به بیان روشنی از «امر بین امرین» نایل آمده اند.
بازتاب موضوعی قرآن کریم در آثار مصطفی لطفی منفلوطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم این وحی الهی با ادبیات غنی خود، همواره در طول تاریخ، ادیبان و شاعران را مسحور خود کرده و مضامین بلند و عمیق آن همواره الهام بخش شاعران و نویسندگان بزرگ بوده است. این امر در آثار ادبای معاصر عرب نیز بسیار مشهود است. آثار اکثر ادبای این دوره، سرشار از واژه های دینی و قرآنی بوده و تجلی بخش بسیاری از مضامین اعتقادی و اخلاقی قرآن کریم است و بهترین شاهد و مصداق برای اثبات اثرپذیری ادبای عرب از قرآن کریم در همه ادوار به شمار می رود. مصطفی لطفی منفلوطی یکی از نویسندگان بنام و مشهور مصری است که با داستان های زیبا و دل انگیزش بویژه «العبرات و النظرات» خاطری بس نیکو در میان مردم به جای گذاشت. وی در نویسندگی و ادبیات نابغه و در مقالات و کتبش، سبک و روشی منحصر به فرد داشت و از جمله ادیبانی بود که از مفاهیم والای قرآنی معرفت و شناخت جامعی داشت. او به عنوان یک مصلح اجتماعی با تکیه بر معانی و مضامین قرآنی در تلاش بود تا جامعه فاسد و عقب مانده مصر را که زیر یوغ بردگی غربیان بود برهاند و به آرمان های والا و شامخ مصر برساند. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی به بررسی بازتاب موضوعی قرآن کریم بر روی آثار منفلوطی پرداخته و به این نکته دست یافته است که قرآن کریم در تهذیب و تزکیه نفس منفلوطی، پیشبرد اهداف و بالابردن سطح ادبی آثار وی تاثیر بسزایی داشت.
حقیقت و چگونگی سلوک باطنی در قرآن از منظر علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
حقیقت سلوک، نوعی حرکت باطنی است که از عالم ماده آغاز، و به لقای حق تعالی منتهی می شود. علامه طباطبایی وجود چنین حرکت باطنی ای را در انسان با استناد به کلماتی همچون صراط، طریق، سبیل، باب سما، صعود و عروج به سوی خدا، سبقت، ضلال و اهتدا، کدح الی رب، لقاء الله و رجعت و مباحثی همچون ذومراتب بودن اسلام و ایمان، ذودرجات بودن مؤمنان، نکوهش توقف در مرتبة ظاهر، غایت داشتن حیات آدمی و لزوم حرکت به سوی غایت، از نگاه قرآن تثبیت می کند. ایشان این حرکت باطنی را در مسیر نفس می داند. انسان در این راه، ناچار به شناخت درست نفس است. شناخت حقیقی نفس متوقف بر توجه به خداوند به منزلة غایت و نهایت این مسیر است. دین الهی با تشریع عبادات، کیفیت سلوک را در این مسیر بیان کرده است و البته تنها کسانی که به مرتبة عبادت احرار رسیده اند، توان چنین سلوکی دارند.
تسبیح موجودات غیر ذی شعور از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تسبیح» به معنای تنزیهی است که توأم با علم و آگاهی باشد و از روی قصد صورت گیرد و تسبیح خداوند به معنای منزّه دانستن او از عیوب و نقایص امکانی است. «حمد» نیز به معنای ستایش فعل جمیل اختیاری است. وجه تقارن «حمد» و «تسبیح» در آیات مورد نظر این است که موجودات، با صفاتی خدا را حمد می گویند که محدود به حدود خود آنان است، ولی ذات خداوند منزّه از هر محدودیّت است. بنابراین، آمدن «حمد» و «تسبیح» در کنار هم، برای اِشعار به این است که خداوند از حمد حامدان منزّه است. در این مقاله، محدودة بررسی تسبیح موجودات، تنها موجودات غیر ذی شعور، یعنی جمادات، نباتات و حیوانات است که در ظاهر امر این گونه به نظر می رسد که این سه دسته از موجودات، فاقد علم و ادراک می باشند، چراکه تسبیح و عبادت موجودات صاحب عقل، یعنی انسان، جن و فرشته نیاز به توضیح ندارد و برای همه قابل پذیرش است. بر این اساس، به سه دیدگاه اصلی در باب تسبیح این موجودات پرداخته شده که از میان این سه دیدگاه، دیدگاه سوم برگزیده می شود که به ارادی، آگاهانه و حقیقی بودن تسبیح این موجودات اعتقاد دارد و فهم و نطق که در آیات قرآن به آن اشاره شده، دلیل بر این مطلب گرفته می شود.
اصول و روشهای نقد از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقّادی و نقدپذیری در جامعة اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. انتقاد صحیح موجب شناخت نقاط قوّت و ضعف می شود و از این طریق به پیشرفت و اصلاح امور می انجامد. برای اینکه هدف اصلی نقد که تکامل و اصلاح فرد و جامعه است و مورد تأکید دین اسلام نیز می باشد، محقّق شود، لازم است نقد مبتنی بر اصول و روش های صحیح انجام شود. بهترین راه برای دست یافتن به اصول و روش های صحیح نقد که مورد پذیرش دین اسلام نیز باشد، استفاده از متون دینی یعنی قرآن مجید و کلام معصومان، علیهم السّلام، است. با بررسی انتقادهایی که در قرآن مجید و نهج البلاغه صورت گرفته، می توانیم به اصول و روشهای نقد صحیح و سازنده پی ببریم.
واقعة غدیر خُم و عوامل تغییر مسیر اصلی آن با تکیه بر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر روایات و عترت
حرکت و پویایی هر جامعه پیوسته متأثّر از مردمان آن جامعه می باشد. جامعة اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. مسلمانان در طلیعه اسلام از دو گروه تشکیل شدند: گروهی برای رشد و کمال، راه مسلمانی را در پیش گرفتند و گروهی دیگر، برای اهداف و اغراضی غیر از آن به اسلام پیوستند. با توجّه به تاریخ صدر اسلام درمی یابیم که یک دگرگونی عظیم در مسیر و جهت آن واقع گردیده که باعث بروز اختلاف و چنددستگی در امّت اسلامی شد، لذا در این جستار، برای پیدا کردن راه صواب از خطا، اهداف ایشان برسی شده است. در این راه، حقایق روشنی به دست آمد؛ حقایقی که دانستن آن برای هر مسلمان لازم و ضروری است. اینکه چگونه افراد ظاهراً مسلمان با چه آمال و آرزوهایی اهداف خطرناکی را برای خود رقم زدند و برای نیل به آنها چگونه مسیر اسلام را دچار انحراف و امّت اسلامی را دچار اختلاف و انشقاق کردند. تحقیق پیش رو، به وضوح حال و عملکرد این افراد را شرح و تبیین می نماید.
دگردیسی انسان در خوانش صاحب المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة اصلی پژوهش پیش رو، بیان چیستی و چگونگی دگرگونی انسان در کلام وحی با خوانش و رهیافت خِرَد و ساختار اندیشة صاحب «المیزان» می باشد. همچنین این مقاله کوشیده است پرسش های پیرامون این مسئله بر اساس مبنای علاّمه طباطبائی(ره) را تبیین نماید و بر اساس داده های کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی نوشته یافته است. فرایند این برآیند رسیدن به سه دیدگاه اصلی در چگونگی دگرگونی انسان یعنی دگردیسیظاهری، روحی و نیز ظاهر و باطن انسان می باشد. در خوانش صاحب المیزان، علاوه بر تحقّق تنزّل روحی (دگردیسی اخلاقی)، مرحله ای پس از این امر یعنی دگردیسی جسمانی (دگرگونی تکوینی) نیز محقّق گردیده است. با ملاحظة این سخن که انسانیّت آنان به صورت کامل و نهایی از میان نرفته است. علاّمه تداوم این قاعده در دیگر امّت ها را ممکن دانسته است که مبنای این گفتار را در تأثیرپذیری بدن از روح در نگاه وی می توان پیگیری کرد.
دلالت یا عدم دلالت آیه «لاتعاونوا علی الإثم والعدوان» بر حرمت اعانت و تعاون بر اثم و عدوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مشهور فقیهان، آیه «لاتعاونوا علی الإثم والعدوان» را دالّ بر حرمت اعانت و تعاون بر اثم و عدوان می دانند. بر این اساس، برخی از ایشان قراردادهایی را که مصداق اعانت یا تعاون بر اثم و عدوان است، باطل می شمارند. در این مقاله اندیشه مزبور مورد نقد واقع شده است و دلالت نهی در آیه به جامع یا مجموع تحریم و کراهت، اندیشه صحیح قلمداد گردیده است.
بررسی تفسیری آیه «فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث قرآنی، کشف تناسب حقیقی و معنوی میان عبارات هر آیه از قرآن کریم است. برخی چنین تناسبی را میان صدر و ذیل آیه سوم سوره نساء «... فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ ...» انکار نموده اند و از این رهگذر شبهه تحریف به کاستی را مطرح ساخته اند. به سخن دیگر از آنجا که نتوانسته اند میان عبارات این آیه، نظم و پیوند معنوی برقرار کنند چاره ای جز ادعای وقوع تحریف در اینجا نیافته اند. در این مقاله، به این شبهه بر اساس تفاسیر قرآنی و منابع اسلامی پاسخ داده شده و در نتیجه حکمت الهی و تناسب و انسجام معنوی و منطقی در آیه مربوطه به اثبات رسیده است.
تبیین و بررسی دیدگاه علّامه طباطبائی دربارة عالم ذر در تفسیر آیة میثاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دشوارترین آیاتی که در تفسیر آن میان مفسران اختلاف پدید آمده است، آیة میثاق یا ذر است، با توجه به نقاط قوت و جامعیتی که تفسیر المیزان داراست، نظر علّامه طباطبائی در تفسیر این آیه مهم می نماید. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به تبیین و بررسی کلام علّامه می پردازد. ایشان وجود عالم ذر را بر طبق ظواهر برخی روایات نمی پذیرد و معتقد است پیمان به ربوبیت خدا از انسان ها در عالم ملکوت و به صورتی که انسان ها هیچ گونه تشخصی نداشتند، گرفته شده است. گذشته از نقاط قوت تفسیر ایشان دربارة آیه میثاق، از موارد ضعف نیز نمی توان چشم پوشی کرد.
صیانت و پیشگیری از جرم و گناه از منظر قرآن کریم و راههای نهادینه کردن آن در بین کارکنان پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ بشر، جرم، گناه، کج روی اجتماعی و عدم رعایت هنجارها و ارزشها در سطح جامعه باعث بروز مشکلات متعددی گردیده و همیشه بشر در اندیشه صیانت از فرد و پیشگیری از وقوع جرم و گناه بوده است. نیروی انتظامی با توجه به اینکه مسئول حفظ آرامش و برقراری نظم و امنیت عمومی میباشد و به دلیل مبارزه با آلودگی های اجتماعی و مجرمان و بزهکاران، مأموران نیروی انتظامی در معرض آسیبها و انحرافات قرار دارند. این مهم، مسئولان و مدیران ارشد را به اندیشه راهکارها صیانت از کارکنان ناجا و پیشگیری از وقوع جرم و گناه بین آنان واداشته است. هدف از نگارش این مقاله تبیین صیانت و پیشگیری از جرم و گناه از منظر قرآن کریم و راهکارهای نهادینه کردن آن در بین کارکنان ناجا میباشد. روش این پژوهش از نوع بنیادی بوده و به دلیل کیفی بودن بررسیها و مطالعات از روش توصیفی، کتابخانهای و مطالعات اسنادی استفاده نموده است. یافته ها و نتایج این پژوهش نشان می دهد که صیانت قرآنی نظر به پیشرفت و تعالی انسانها دارد و راهنماییهای قرآن با هدف جلوگیری از سقوط انسان به ورطه انحراف و جرم است و به همیندلیل خدای متعال در قرآن کریم با شیوههای مختلفی پیام قرآن را که شفا، رحمت، موعظه و هدایت برای مؤمنین و خسران برای زیانکاران است به انسانها ابلاغ میکند. قرآن با دستور به مجازات مجرمان پیشگیری کیفری و جزایی را مطرح می سازد. مشخص بودن مجازات برای جلوگیری از وقوع جرم بسیار موثر است چون هم رنج آور است و هم رسواکننده مجرم وقتی اینگونه قوانین وجود داشته باشد ترس از مجازات میتواند مانع عملکرد مجرمان شود. اگر مجرم از عواقب عملش آگاه باشد و بداند که برای تخطی او قانون وضع شده و این قانون بدون هیچ گونه سهلانگاری اجرا میشود، خود را آزاد در انجام هر جرمی نمیداند. پس وجود قانونهای اطلاع رسانی و در درجه بعد اجرای قاطعانه قوانین مانعی برای بروز جرم است.
وجوب وصیت از دیدگاه ساختارهای قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وصیت، یکی از موضوعاتی است که مطلوبیت آن در قرآن کریم طی ساختارهایی بیان شده است. «ثابت و مقرر بودن فعل بر مکلف»، «ثبوت عمل بر عهدة افراد» و «مدح فاعلین به پرهیزگاری» از جمله ساختارهای خبری حاکی از مطلوبیت فعل در آیة وصیت (بقره: 180) هستند. واکاوی ساختارهای مزبور با تکیه بر رویکرد عملی فقیهان، نشان می دهد که این ساختارها بر وجوب وصیت و تأکید بر این وجوب دلالت دارند و برخلاف دیدگاه مشهور، نظر برخی فقیهان مبنی بر وجوب وصیت به هنگام فرا رسیدن مرگ، مطابق با دلالت این ساختارهاست. مشهور فقیهان که وصیت را مستحب می دانند و این حکم را به شرایط مزبور در آیه نیز تعمیم داده اند، گاهی این ساختارها را بر استحباب حمل کرده و گاهی قایل به نسخ آیه یا نسخ حکم وجوبی آن شده اند. این پژوهش توصیفی-تحلیلی روشن می کند که حمل ساختارهای حاکی از مطلوبیت در آیة وصیت، بر استحباب صحیح نیست و این آیه و حکم وجوبی مستفاد از آن نسخ نشده است.