این گفتار در باب جایگاه صحابه پیامبر 9 در تبیین قرآن و حجّیّت اقوال آنان در این زمینه است. نگارنده حجّیّت مطلق سخنان صحابه را ردّ مى کند و در این مورد، از آثار دانشمندان اهل تسنّن، سند مى آورد. وى با اشاره به اختلافات صحابه با یکدیگر، عدالت مطلق آنان را نمى پذیرد و بیان مى کند که آنها خود درباره خویشتن چنین نظرى نداشته اند.
سخنان طه حسین، احمد امین، ناصرالدین البانى، از دانشمندان معاصر اهل تسنّن، و علّامه سیّد محمّدحسین طباطبایى از دانشمندان معاصر امامى، پایان بخش این گفتار است. این گفتار در نقد دیدگاههاى آیت الله شیخ محمّدهادى معرفت در باب حجّیّت آراء و اقوال تفسیرى صحابه نوشته شده است.
این نوشتار با بررسی مبانی شکل دهنده ساختار اندیشه امام خمینی رَحِمَهُ الله درباره موضوع جامعیت قرآن، در مقام پاسخگویی به چگونگی تکوین اندیشه امام خمینی رَحِمَهُ الله دراین عرصه است؛ بررسی این موضوع در چهار محور انجام گرفته است که عبارتند از: انسان شناسی، عقل، فطرت و خاتمیت. معرفت به انسان شناسی، ساختار جامعیت قرآن را در منظومه فکری امام خمینی رَحِمَهُ الله تعیین می نماید. بحث درباره خاتمیت، چرایی جامعیت قرآن را پاسخ می دهد و شناخت فطرت و عقل، بستر جامعیت قرآن را روشن می سازد.
دیگرگروی از نظریات نتیجه گرا در اخلاق هنجاری است که مبنای عمل یا قاعده اخلاقی را بیشترین خیر برای دیگران، فارغ از منافع شخصی می داند. خودگروان با تفسیر خودگروانه از سرشت انسان، امیال دیگرگروانه را انکار کرده اند و برخی دیگرگروان نیز با عدم توجه به حبّ ذاتِ انسان، صورتی نامعقول از آن ارائه داده اند. در این پژوهش می کوشیم با تبیین مناسبی از این نظریه، مبانی و اصول آن نیز با استناد به آیات قرآن کریم و همراه با استدلال عقلی، مورد بررسی و تحلیل فلسفی قرار گیرد. بر این اساس، میل انسان در خودگروی منحصر نمی شود، بلکه به لحاظ روان شناختی، به نوع دوستی گرایش دارد. در اخلاق قرآنی، انسان، هم باید به منافع شخصی و هم به منافع دیگران توجه داشته باشد؛ به همین سبب، گاهی باید از منافع خود بگذرد و به منافع دیگران بپردازد. گرچه ستایش افعال دیگرگروانه در آیات قرآن کریم، دلیلی بر امکان و حُسن این افعال است، اما نمی توان آن را دلیلی بر تطابق کامل نظریه اخلاقی قرآن کریم بر این نظریه هنجاری دانست و ارائه نظریه اخلاقی قرآن کریم، نیازمند بررسی و تحلیلی جامع است.
آیه 28 سوره توبه مهمترین مستمسک حکم منع ورود مشرکان به مساجد و اماکن مقدس از سوی مفسران و فقیهان بوده است. برخی فقیهان دلایل دیگری در اقامه این حکم نیز ارائه کردند که از سوی گروه دیگری از ایشان مورد نقد و رد واقع شده است. آیه 28توبه نیز، علاوه بر آنکه دلالتی بر نجاست ذاتی غیرمسلمانان ندارد، با آیه 2مائده که آخرین سوره نازله قرآن است و جواز سفر مشرکان به مکه و لزوم حفظ امنیت آنان را صادر نموده، در تعارض است. واکاوی در سیاق آیات هر دو سوره نشانگر آن است که در سوره توبه تنها مشرکان حربی از ورود به مسجدالحرام منع شده و در سوره مائده جواز ورود مشرکان غیرحربی صادر شده است. از دیگرسو جریان شناسیِ شکل گیری حکمِ مشهور منعِ ورود مشرکان به مساجد در فقه فریقین، نشانگر آن است که این فتوی نخستین بار توسط خلیفه دوم صادر شده که با پیروی عمربن عبدالعزیز و برخی از خلفای عباسی از فرمان او، به شروط عمریه مشهور گردیده و به تدریج در میان فقهای شیعه و سنی شهرت یافته است.