محمّد رسول الله(ص)، تحوّلاتی اساسی در جامعة عربستان پدید آورد که منجر به شکل گیری فرهنگ و تمدّن اسلامی گردید. الگوی تمدّنی رسول الله(ص) در گذار از جامعة جاهلی به جامعه ای اسلامی، نمونه ای درخشان در تاریخ بشری است. مهم ترین عناصر در این الگو عبارتند از: الف) تحوّل درونی انسان که مبتنی بر دو رکن اندیشه و اراده است. تغییر ساختارهای اجتماعی و سیاسی در اندیشة اسلامی، تابعی از تغییر در شالودة روانی انسان است که اساس همة تحوّلات بشری محسوب می شود. ب) گزینش غایت اصلی: تغییر درونی انسان سازوکاری دارد که از طریق گزینش غایت ها صورت می گیرد. غایت ها و اهداف، نیروی محرّکة تاریخ است. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی به بیان الگوی تمدّنی اسلام با استفاده از آیات قرآن کریم می پردازد. در این الگو، خدا مهم ترین غایت انسان است که برتر و مطلق است. به همین دلیل، اهداف و آرمان های انسان نیز برتر و بی نهایت بوده، او همواره مسئولیّت پذیر، متحوّل و در حرکتی مستمر خواهد بود. علاوه بر این، رویکرد جامع به توسعه، توانمندی فراگیر و اصل تسامح و تساهل، عناصر تکمیل کنندة الگوی تمدّنی اسلام اَند. در پرتو این اصول، می توان به شاخص های عمدة تمدّن اسلامی در سیرة نبوی، مانند جایگاه انسان در توسعه، تشکیل دولت و تغییر روابط اقتصادی دست یافت.
مفهوم سلطه در قرآن کریم با عبارات مختلف و واژه های گوناگونی چون ظلم، بغی، حرص، سبیل، تعدّی، کبر، علوّ آمده است و نفی سلطه گری و مذمّت سلطه پذیری و احکام آن ها، مضمون آیات زیادی از قرآن قرار گرفته که در این خصوص دلالت آیات 279 بقره، 141 نساء و 83 قصص مورد بررسی مقایسه ای قرار می گیرد و به پیامدها، اثرات سوء سلطه گری، راه رهایی از زیر بار سلطه گران و شیوه های استکبارستیزی اشاره می شود. بررسی نشان می دهد که حوزه شمول فراز آخر آیه لا تَظلِمُونَ وَلا تُظلَمُونَ (بقره/ 279) در رابطه با مفاهیم یادشده، بسیار وسیع تر از آیات دیگر و حتی آیه «نفی سبیل» است، ولی تأسیس قاعده ای با عنوان «قاعده نفی ظلم» جهت استناد و بهره گیری های لازم در این مورد، مغفول واقع شده و این نوشتار، نخست سعی در توضیح این مهم دارد. هدف بهره مندی بیشتر از رهنمودها و آموزه های قرآنی و آگاهی یافتن مسلمانان از آثار شوم نیرنگ ها و شیطنت های نظام های سلطه گر جهان و شیوه های مٶثر استکبارستیزی به خصوص برای مرتبطان و کارگزاران سیاست خارجی است. این نوشتار با بهره گیری از الهامات قرآن کریم و رهنمودهای راسخان در علم، اهل بیت عصمت و طهارت M و دیدگاه های برخی مفسران و تبیین کنندگان آیات الاحکام در حوزه های فقهی، حقوقی و سیاسی، در حد امکان به تبیین و رهیافت موضوعات فوق با بینشی تحلیلی و توصیفی می پردازد.