"امروزه وسایل ارتباط جمعی، بویژه تلویزیون، بر همه وجوه زندگی انسان سایه افکنده است. این وسایل از جمله عوامل مهم و اثرگذار بر شیوه و سبک زندگی فردی و گروهی هستند. دو نهاد مهم «خانواده» و «رسانه» دارای وظایف خاص و تعریف شدهای هستند، اما رابطة بین این دو نهاد به نوبة خود از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. تلویزیون به عنوان یکی از مهمترین وسایل ارتباط جمعی، همچون یکی از اعضای خانواده بر آن تأثیر گذارده و ساخت آن را متحول میسازد. زندگی خانوادگی آن چنان که در تلویزیون نمایش داده میشود، بر دیدگاههای کودکان دربارة زندگی خانوادگی در عالم واقع و دریافتهایشان از انگارههای زناشویی و سازگاری و ناسازگاری خانوادگی تأثیر میگذارد.
نظر به اهمیت و جایگاه رفیع خانواده، بویژه در جامعه ایران و نقشی که در تربیت فرزندان و انتقال هنجارها و ارزشها به نسل بعد ایفا میکند و با توجه به اثرات تکاملی، فراگیر و عمیقی که رسانهها، بویژه تلویزیون بر ساختار و روابط اعضای خانواده دارند، هیئت تحریریه فصلنامه «پژوهش و سنجش» پرداختن به موضوع «رسانه و خانواده» را واجد اولویت تشخیص داد و نظر به اهمیت موضوع و استقبال درخور توجه اصحاب رسانه از آن دستاندرکاران فصلنامه بر آن شدند دو شماره را به این موضوع اختصاص دهند. از همه اندیشمندان و پژوهشگران حوزههای جامعهشناسی، روانشناسی و ارتباطات که ما را در تهیه و تدارک این شماره یاری کردند صمیمانه سپاسگزاریم."
"این مقاله برگرفته از پژوهشی است که در سال 1385 در مرکز تحقیقات صداوسیما انجام شده و اثرات منفی تلویزیون را بر کودکان 7 تا 12 ساله (از نظر والدین آنها) در دو گروه «اثرات آموزشی منفی و مستقیم تلویزیون» و «اثرات رفتاری منفی و غیرمستقیم تلویزیون» مورد بررسی قرار داده است.
در گروه اثرات آموزشی منفی و مستقیم تلویزیون، آثار این رسانه بر کودکان در زمینههایی مانند خوردن مواد کم ارزش، استفاده از تکیه کلامها و اصطلاحات نامناسب، تقلید رفتارهای پرخاشگرانه، ایجاد انتظارات بیجا، بدآموزی نمایش مصرف مواد مخدر، تقلید رفتارهای بیادبانه و انجام رفتارهای خطرناک مورد توجه بوده است.
در گروه اثرات رفتاری منفی و غیرمستقیم تلویزیون نیز، اثرات تلویزیون بر دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن، کم شدن مطالعه، کم شدن تحرک و فعالیت بدنی، بیدقتی در انجام تکالیف مدرسه، دیر انجام دادن تکالیف مدرسه، کم حرف زدن با خانواده، ارتباط کم با همسالان، ترسیدن از گزارشهای مربوط به جنگ و مشکلات جسمی مورد نظر بوده است.
" "کودک، تلویزیون، اثرات آموزشی تلویزیون، اثرات رفتاری تلویزیون.
"
عملیات روانی، تلاشهای برنامه ریزی شده ای است برای تغییر ادراکات و در نهایت رفتار مخاطبان معین، اجرا و انجام موفقیت آمیز سناریوی عملیات روانی توسط رسانه ها، مستلزم درک درست آنان از مخاطبان، شگردها، روشها و ابزارهای مورد استفاده در ترغیب و متقاعد کردن مخاطبان است؛ لذا طراحان عملیات روانی رسانه ای باید به اطلاعاتی در مورد فرهنگ، شرایط و ویژگیهای اجتماعی - سیاسی مخاطبان دست یابند؛ اما این مهم خود مستلزم درک پیچیدگیهای میان رابطه ساختار آگاهی انسان و سازه های موثر در تکوین آگاهی است. به عبارتی عملیات روانی از طریق رسانه، باید به ماهیت تعاملات میان آگاهی، ساختارهای هنجاری، شناختی، ابزاری و احساسی توجه داشته باشد تا از طریق مداخله در ارزشهای حاکم بر ساختارهای مذکور یعنی صداقت، حقیقت، مفید بودن و زیبایی شناسی زمینه بر هم زدن نقطه تعادل میان عینیت و ذهنیت را فراهم ساخته و سازه های موجد سازمان آگاهی چون فضاسازی، گزینش و همگون سازی را، ساختار مجدد دهد. بدیهی است به جهت ماهیت زبان که بر بنیاد اشتراک معانی استوار است، با تغییر در ساختار آگاهی، ساخت معنایی واژگان دچار تغییر شده و این خود زمینه تغییرات زبانی (توسیع و تضییق معنایی واژگان) را فراهم خواهد آورد. این مقاله در تلاش است تا نحوه مداخله رسانه ها در زبان را از مسیر تحول در ساختار شناختی و از طریق عملیات روانی رسانه ای نشان دهد.