فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۳٬۸۰۱ تا ۲۳٬۸۲۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
از جمله عواملی که امنیت و کیفیت حیات شهرها را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد مسئله ی توجه به مدیریت بحران و راهکارهای مواجه با آن است. اهمیت این عامل در طرح های توسعه شهری، از جمله طرح تفصیلی، منجر به ارتقای کیفیت تأثیرگذاری می شود و تحقق آن ها را به همراه می آورد و در نتیجه می تواند به توسعه ی پایدار شهری کمک کند. این پژوهش با هدف تجزیه و تحلیل شاخص های مدیریت بحران در طرح تفصیلی منطقه ی 20 شهرداری تهران در زمینه ی توجه به میزان تأثیرگذاری طرح تفصیلی از دیدگاه نخبگان مدیریت بحران شهری تدوین شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل 217 نفر از کارشناسان خبره ی برنامه ریز شهری و متصدیان تهیه ی طرح تفصیلی شهر تهران بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که منطقه ی 20 از هشت مخاطره ی طبیعی و 16 کانون خطرساز انسانی تهدید می شود که، از میان آن ها، وجود بافت فرسوده و متراکم، انتقال شبکه های نیروی فشارقوی و شبکه های فاضلاب بیشترین تأثیر را در تهدید های منطقه به دنبال دارند. نتایج نهایی حاکی از آن است که از نظر آزمودنی ها به شاخص های مدیریت بحران در طرح تفصیلی با مقیاس رتبه ای خیلی کم و کم توجه می شود و این میزان توجه معنادار است. بنابراین، منطقه ی 20 شهرداری تهران به لحاظ شاخص های مدیریت بحران شهری به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و طرح تفصیلی و هدایت توسعه ی شهر کمتر به آن می پردازد
مکان یابی دفن بهداشتی زباله شهربابک به روش منطق فازی و بولین و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
شهربابک به سیستم سازمان یافته جهت دفن زباله های شهری مجهز نشده است. هدف اصلی این مطالعه بهره گیری از فنّاوری سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور مکان یابی محدوده های بهینه دفن بهداشتی زباله است. به این منظور سیستم اطلاعات جغرافیایی زباله های شهری شامل لایه های اطلاعاتی فاصله محل جمع آوری زباله تا مرکز دفن، فاصله از راه، کاربری اراضی، هیدرولوژی، لایه خاک، لایه زمین شناسی و لایه شکل زمین و همچنین پارامترهای توصیفی شامل جهت آب زیرزمینی، زیبایی و پذیرش از سوی مردم و شرایط اقلیمی شامل باد و بارش تشکیل شد. سپس با استفاده از مدل های منطق بولین و فازی لایه های اطلاعاتی با یکدیگر تلفیق شده و مکان مناسب مشخص گردید. از بین سایت های انتخابی سایت شماره یک واقع در پنج کیلومتری جنوب شرق شهر به لحاظ منطق فازی در دسته بندی عالی قرار می گیرد. همچنین نسبت به سایر سایت ها به جاده نزدیک می-باشد که مشکل حمل و نقل زباله ها را ندارد. این سایت بیش از حد به شهر نزدیک نیست و در عین حال بیش از حد دور از شهر هم نیست که مشکل حمل و زمان انتقال زباله ها را داشته باشد. این سایت در پایین دست جهت بادهای غالب و در پایین دست جهت جریان آب زیرزمینی قرار دارد که از این نظر نیز مشکل ساز نمی باشد.
رابطه ی پراکندگی فضایی بارش های سنگین و الگوهای فشار در گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه شناخت حرکت و الگوهای خوشه ای فضایی بارش های سنگین استان گیلان است. بدین منظور از داده های بارش روزانه ی سال های 1979 تا 2010 استفاده شد. با استفاده از شاخص صدک نودو پنجم بارش های سنگین فراگیر استخراج و با اعمال تحلیل عاملی و خوشه ای بر فشار تراز سطح دریای متناظر با این بارش ها سه الگو استخراج گردید. برای مطالعه ی تغییرات خوشه ای فضایی الگوها، از روش های زمین آمار کریجینگ و شاخص موران محلی، شاخص گتیس ارد و بیضی استاندارد استفاده شد. الگوی اول یک پرفشار قوی در شمال دریای سیاه با بیش ترین درصد پراش، الگوی دوم پرفشار ضعیف دریای سیاه و الگوی سوم پرفشار سیبری با کم ترین درصد پراش است.
نتایج تحقیق نشان داد که خوشه های بیشینه ی بارش هر سه الگو در منطقه ی ساحل و تا حدودی به طرف مرکز استان دیده می شوند. الگوهای پرفشارهای غربی تا حدودی به داخل استان نفوذ می کند، اما بارش های الگوی پرفشار سیبری فقط در خط ساحل و در نواحی شرقی استان مشاهده می شود. بیش تر بارش های سنگین را پرفشارهای مهاجر سبب می شود و سهم پرفشار سیبری بسیار ناچیز است. با توجه به آرایش مکانی بیضی استاندارد بیشتر بارش های سنگین در راستای شرقی غربی نایک نواختی و یا ضریب تغییر پذیری مکانی بیشتر دارند. در صورتی که در راستای برعکس بارش ها متمرکز تر و یکنواخت تر هستند. دلیل این آرایش ورود رطوبت دریای خزر به صورت جریانی نسبتاً متمرکز از طرف شرق یا شمال شرق است
سنجش مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی شهروندی در محلات نوبنیاد شهری مطالعه موردی: محله یاغچیان کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندی و سرمایه اجتماعی دو مقوله مهم و بین رشته ای هستند که امروزه در حوزه مدیریت شهری از جایگاه ویژه ای برخوردارند. در جهان امروز سرمایه اجتماعی به مثابه یک کل عبارت است از ارتباطات و شبکه های اجتماعی ای که می توانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدیدآورند. با توجه به این که سرمایه ی اجتماعی به عنوان کلید استقرار جامعه ی مدنی مطرح است، ازاین رو هدف این تحقیق سنجش مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی شهروندی در محلات نوبنیاد شهری (محله یاغچیان کلان شهر تبریز) است. درروش تحقیق مطالعه حاضر توصیفی – تحلیلی بوده که جامعه ی آماری، ساکنان محله یاغچیان می باشد که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به دست آمده است. نتایج بیانگر آن است که در سطح اطمینان 95 درصد رابطه ی معناداری بین مؤلفه های موردمطالعه وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که میزان تأثیر مستقیم سرمایه ی اجتماعی هم پیوندی بر روی سرمایه اجتماعی برابر با 733/0 بوده است که نشان می دهد به ازای یک واحد تغییر در متغیر سرمایه ی اجتماعی هم پیوندی، میزان سرمایه ی اجتماعی به میزان 733/0 واحد تغییر خواهد یافت. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون، متغیر سرمایه اجتماعی اتصالی و مربوط کننده هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم بر متغیر سرمایه اجتماعی تأثیر گذاشته است. تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم برای متغیر سرمایه اجتماعی اتصالی به ترتیب برابر با 425/0 و 932/0 است. همچنین این تأثیرات برای متغیر سرمایه اجتماعی مربوط کننده برابر با 119/0 و930/0 است.
اثرات اجتماعی - اقتصادی اعتبارات خرد کشاورزی در نواحی روستایی مورد: دهستان کرسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی با نقش پذیری اصلی در نظام اقتصادی روستا، زمینه تحول آن را در ابعاد مختلف محیطی، اجتماعی و اقتصادی را فراهم نموده است. از این رو می تواند نقش مهمی در تحقق توسعه پایدار روستایی ایفاء نماید. برای تحقق این امر، منابع سرمایه ای طبیعی، اجتماعی، انسانی و مالی از اهمیت برخوردار هستند. در این میان، سرمایه مالی دارای نقش بیشتری است. مزیت مکانی نسبتا پایین روستا به همراه منابع سرمایه مالی کم در آن، سبب شده تا جریان سرمایه به بخش کشاورزی کاهش یابد. این چالش، سبب شده تا دولت حمایت بخش کشاورزی را با توجه به نظام بهره برداری فردی در قالب طرح اعطای اعتبارات خرد مدنظر قرار دهد. اجرای این طرح، اثراتی بر ابعاد مختلف توسعه سکونتگاه های روستایی داشته است. این مقاله، سعی نموده با رویکردی پیامدگرا به تبیین اثرات اجتماعی – اقتصادی آن بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است. محدوده جغرافیایی مورد مطالعه دهستان کرسف و جامعه آماری، روستاییان و کارشناسان کشاورزی و مالی آن دهستان بوده است. با توجه به دو جامعه آماری مورد مطالعه، از کل واحدهای بهره بردار که در بین سالهای 85- 92حداقل یکبار وام دریافت کرده اند، 157 نفر با استفاده از فرمول تعیین حجم کوکران به عنوان حجم نمونه مشخص شده و نمونه گیری این جامعه آماری با روش طبقه ای و تصادفی صورت گرفته است. از جامعه کارشناسان با توجه به اهمیت معیار سطح دانش و آگاهی آنها از مسئله، با نمونه گیری هدفمند 15 نفر از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و بانک کشاورزی انتخاب شده است. برای تحلیل اطلاعات تکنیک آزمون T تک نمونه ای مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتبارات خرد کشاورزی تأثیر یکسان و یکپارچه بر شاخص های ابعاد توسعه بویژه ابعاد اجتماعی – اقتصادی ندارد و سازوکار اجرایی اعطای اعتبارات خرد کشاورزی متأثر از رویکرد سنتی (رشد اقتصادی) از کارآمدی لازم برخوردار نیست. در این ساختار، مدیریت متمرکز (از بالا به پایین) و روابط رسمی و قانونی سبب شده تا منابع مالی ماهیتی محلی و متکی بر پس اندازهای خرد مردم نبوده و از پایداری برخوردار نباشد.
واکاوی اثرات گردشگری بر توسعه نواحی روستایی مورد: روستای قوری قلعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت، از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات تحلیلی توصیفی بوده که به منظور سنجش و ارزیابی تأثیرات گردشگری بر ساکنین روستای قوری قلعه، که به عنوان یکی از مهم ترین مقاصد گردشگران در استان کرمانشاه و غرب کشور مطرح است، انجام گرفته است. جامعه آماری، کلیه سرپرستان خانوارهای واقع در روستای قوری قلعه تشکیل می دهد که جهت دستیابی به اهداف پژوهش، کلیه سرپرستان خانوار روستای مورد نظر (240=N)، به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن با کسب نظرات اساتید دانشگاهی تأیید گردید. جهت بررسی پایایی ابزار تحقیق، یک مطالعه راهنما با تعداد 30 پرسشنامه در روستای بدرآباد واقع در 20 کیلومتری روستای قوری قلعه انجام گرفته است که ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده (861 .0)، نشان دهنده قابل اعتماد بودن ابزار تحقیق بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی (فروانی، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات)، آزمون T تک نمونه ای و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج رتبه بندی متغیرهای مورد بررسی نشان داد گردشگری بیشترین اثرات را در روستای قوری قلعه بر متغیرهای ایجاد اشتغال برای ساکنین، افزایش درآمد ساکنین و تنوع فعالیت های اقتصادی به ترتیب با ضریب تغییرات 114 .0، 119 .0، 127 .0، داشته اند. گردشگری در توسعه روستای قوری قلعه با میانگین اثرگذاری 4 .3، تأثیر قابل توجهی را در توسعه این روستا داشته است. همچنین، نتایج تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد تأثیرگذاری گردشگران بر توسعه روستای قوری قلعه در شش عامل اصلی خلاصه می شود که در مجموع 6 .82 درصد از واریانس کل متغیر وابسته را تبیین کرده که به ترتیب اهمیت عبارت است از عامل اقتصادی (923 .18درصد)، عامل زیرساختی کالبدی (692 .16 درصد)، عامل اجتماعی فرهنگی (606 .15 درصد)، عامل بهداشتی زیست محیطی (774 .14 درصد)، عامل مشارکتی (403 .9 درصد)، عامل امنیتی (202 .7 درصد).
ارزیابی باززنده سازی بافت های قدیم شهری در راستای توسعه پایدار (شهر یزد)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۹
131 - 159
حوزههای تخصصی:
در اکثر شهرهای قدیمی ایران، بناها و بافت های دارای ارزش تاریخی و فرهنگی به وفور دیده می شوند که با ویژگی های مختلفی نظیر ریزدانگی، مشکلات دسترسی و ناپایداری شناخته می شوند. محلات قدیمی شهر یزد نیز نظیر دیگر بافتهای قدیمی، نیازمند به حرکتی کنترل شده در جهت ادامه زندگی خود هستندکه با درنظرگرفتن مشکلاتی ازقبیل رشد منفی جمعیت، نداشتن دسترسیهای درون محله ای لازم، گسترش روزافزون فضاهای مخروبه ومتروکه، نداشتن تسهیلات موردنیاز، باید حرکت در راستای رفع این مشکلات صورت گیرد.لذا این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی و بهره گیری از تکنیک های تحلیل عامل و شاخص ترکیبی موریس، درصدد برآمده محلات بافت تاریخی شهریزد را از نظر ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و عملکردی توسعه پایدار مورد بررسی قرار داده و راهبردی برای آینده آن در این راستا ارائه نماید. نتایج حاکی ازآنست که از 36 شاخص در نظر گرفته شده در ابعاد مختلف پایداری، عامل های کالبدی- عملکردی، اجتماعی، اقتصادی در اولویت های نخست در بررسی محلات قرار می گیرند که این امر توسط تکنیک تحلیل عامل حاصل شده است و با استفاده از شاخص ترکیبی موریس که امتیازات ناشی از تحلیل عامل را بصورت ترکیبی مورد بررسی قرار می دهد، رتبه بندی محلات از نظر ابعاد مختلف پایداری مشخص شده است. بر طبق محاسبات صورت گرفته محلات بافت قدیمی از نظر پایداری هیچ یک در سطح بالایی قرار ندارند و محله گازرگاه پایدارترین محله و محله شش بادگیر ناپایدارترین می باشد. لذا عمده توجهات باید به محلاتی صورت گیرد که در این زمینه ناپایدارترند که در همین راستا چشم انداز و راهبردهای مناسب جهت تضمین توسعه پایدار در بافت قدیمی یزد پیشنهاد می شود.
تحلیل توزیع مکانی- فضایی پارک های درون شهری آمل با رویکرد عدالت اجتماعی
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰
29 - 53
حوزههای تخصصی:
در سده های اخیر از جمله معضلات ناشی از رشد شتابان شهری می توان به پیشی گرفتن رشد جمعیت شهرها از سطوح فضاهای خدماتی از جمله فضای سبز شهری و عدم مکان گزینی صحیح آن اشاره نمود. شهر آمل در شمال کشور نیز با وجود پتانسیل محیطی بسیار از عدم تعادل و ناهماهنگی از بعد توزیع مکانی و فضایی کاربری فضای سبز با توجه به مساحت و جمعیت شهر رنج می برد. لذا این تحقیق با هدف تحلیل کمیت و توزیع مکانی- فضایی پارک های موجود و تعیین معیارهای مؤثر بر ارزیابی و مکان یابی بهینه پارک ها در شهر آمل و ارائه معیارها متناسب و فراگیر به منظور ارزیابی این نوع از کاربری ها در سطح شهرهای کشور بوده است. جامعه آماری این تحقیق 385 نفر از مراجعه کنندگان به پارک ها و 20 نفر از کارشناسان آشنا به فضای سبز شهر آمل بوده است. که ابتدا به ارزیابی مکان استقرار پارک های موجود شهری با توزیع پرسشنامه و سپس با استفاده از نرم افزارGIS اقدام گردیده است. نتایج برآمده از تحلیل پرسشنامه ها در نرم افزار SPSS و آزمون های همبستگی اسپیرمن، فی و کرامر و آنوا نشان داده است که که عدم توزیع مناسب پارک های موجود در سطح شهر موجب کاهش رضایت و نیز مراجعات مردمی به پارک ها گردیده است. تحلیل نتایج حاصل از تحلیل فضایی در نرم افزار GIS نیز نشان داد که الگوی پراکنش فضای سبز شهری شهر آمل در وضع موجود از الگوی مناسب برخوردار نمی باشد.
ارزیابی بافت های فرسوده شهری با رویکرد برنامه ریزی توسعه راهبردی (مطالعه موری: محله سلمان فارسی شهر یزد)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰
55 - 77
حوزههای تخصصی:
امروزه بافت های فرسوده شهری در اغلب شهرهای کشور به عنوان مساله ای مهم، مورد توجه اکثر برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. یکی از راهکارهای عملی در جهت ساماندهی فضایی مطلوب این بافت ها، شناخت قابلیت ها و پتانسیل های موجود آنها در راستای استفاده ی بهینه و شناخت نارسایی های موجود می باشد، عوامل منفی و نامطلوبیت هایی که این بخش از شهر بر فضای شهری وارد نموده، نظم و سازمان ف ضایی شهر را برهم زند و فرایند زوال آنها را تسریع می کند. این امر ضرورت برنامه ریزی راهبردی در این بافت را در جهت دستیابی توسعه ی پایدار آشکار می سازد. با توجه پیشینه ی تاریخی شهر یزد، برخی از محلات آن دارای بافت فرسوده بوده، که در پژوهش حاضر به ارزیابی و تحلیل پتانسیل و نارسایی های بافت فرسوده محله ی سلمان فارسی پرداخته می شود. هدف اصلی این پژوهش، شناخت ویژگی های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی این محله می باشد که پس از بررسی وضع موجود محله، در جهت برنامه ریزی و ساماندهی بافت آن گام برداشته می شود. نوع پژوهش حاضر از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش کتابخانه ای جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از مدل SWOTو نرم افزار ARC GIS مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشانگر این است که جمعیت محله سلمان فارسی بین سال های 1375- 1385 با نرخ رشد 9/0- از 6589 به 5998 نفر کاهش پیدا کرده است. این کاهش جمعیت ناشی از انتقال جمعیت به محلات جدیدتر می باشد. در نتایج آخرین سرشماری 497 مهاجر خارجی در محله زندگی می کنند، که نتایج آن حاکی از تغییرات اجتماعی در این محله می باشد. پدیده مهاجرت در این بافت ها بویژه مهاجرت افراد بدون حس تعلق باعث نارسایی هایی در ساختار کالبدی محله شده است. نتایج نهایی تحلیل سوات نشانگر این است که نقاط ضعف در محله با 11/3، بیشترین امتیاز و نقاط تهدید با 93/2 با کمترین امتیاز قرار دارند. رویکرد نهایی در این تحقیق رویکرد رشد و شناخت می باشد که در نهایت با توجه به نوع استراتژی راهکارهایی جهت تجدید حیات در بافت این محله ارائه شده است.
شناسایی پهنه های همگن جریانی بر اساس جابه جایی های فضایی و الگوهای سفر مطالعه موردی: منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
61 - 76
حوزههای تخصصی:
الگوهای مختلف جابجایی فضایی، حاصل تأثیر عوامل مختلف سکونت، اشتغال و سطح درآمدند. در واقع نسبت به درجه انحراف از میزان رضایت افراد از ارائه این قبیل عناصر، پراکندگی و جابجایی های فضایی اتفاق افتاده و الگوهای مختلف فضایی شکل می گیرد. بر این اساس، در سطح منطقه کلانشهری تهران با توجه به نحوه پراکندگی این عناصر، انواع مختلفی از جابجایی های فضایی و الگوهای سفر شکل گرفته است. شناسایی پهنه های همگن جریانی در این منطقه، علاوه بر آنکه درکی از ساختار فضایی منطقه به دست می دهد، می تواند موجب برنامه ریزی برای الگوهای بهینه جابجایی فضایی در سطح منطقه شود. از این رو، در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی _ تحلیلی و با استفاده از ابزار تحلیل شبکه، بر اساس داده های مرتبط با جریان سفر افراد در سال 1385 به عنوان در دسترس ترین و مستندترین آمار موجود تا زمان انجام پژوهش، به شناسایی پهنه های همگن جریانی و ویژگی های آنها پرداخته شده است. در این راستا چگونگی برقراری پیوندهای ارتباطی میان شهرها در سطح منطقه کلانشهری و شکل گیری سطوح مختلفی از کانون های جذب و تولید سفر، راهنمای این پژوهش بوده است. نتایج یافته های حاصل از این مطالعه، به شناسایی سه پهنه همگن در سطح منطقه کلانشهری تهران منجر شده است که در هر یک از پهنه ها جابجایی های صورت گرفته بیشتر و منسجم تر از سایر پهنه ها بوده است. پهنه نخست به مرکزیت کلانشهر تهران و کلانشهر کرج، بیشترین سطح از میزان روابط و جابجایی ها را به خود اختصاص داده و همچنین پیوندهای قوی تری را با سایر پهنه ها برقرار کرده است، اما پهنه های شرقی و غربی به دلیل فاصله زیاد از یکدیگر رابطه جریانی قوی را با همدیگر شکل نداده اند.
An Analysis on Urban Tourism by SWOT Model (Case Study :Marvdasht City)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
Since tourism causes some positive occupational movements, produces lots of job opportunities and it could have a great amount of effect on the geographical aspect and on people’s lives and society, it is believed that, it is the third and the most dynamic industry in today’s life. The cities specially in developing societies a living place for human kind face with same limitations of source and financial, social condition, it is buffer to vary the non – cultural activities such as tourism . This can be a means to increase job opportunities, decrease poverty and welfare state and social security .This study has been done in one of the scopes of Fars province, Iran. It aimed to investigate what advantages& limitations of the tourism development in Marvdasht city. it also sought to find out how the tourism in this area can be developed .This research was on the basic of descriptive – analytic nature and does have some practical goals .Required data in this field was gathered by library – based method .This study aimed to investigate some strategies to develop the tourism in Marvdasht city and it was done by determining strengths , weaknesses , opportunities and threats by SWOT model .The results of the research revealed that inner elements and outer factors of final scores are located in the ST or competitive scope . The most significant strategies of this scope are: dynamic economics and safe job opportunities by optimum use of tourism capacity.
طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل هاجهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد اجرا شده است.
روش: در این مطالعه از روش تحقیق کیفی و نظریه بنیادی (رویکرد گلیسر) استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل افراد دست اندرکار در هر کدام از بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل های کشاورزی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد بودند که به ترتیب 14، 12، 13 و 12 نفر را شامل شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است.
یافته ها: براساس نتایج حاصل از نظریه بنیادی، الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی ترسیم شده است. این الگو در بر دارنده مؤلفه های تأثیرگذار (از قبیل راهبرد مشارکت محور توسعه پایدار کشاورزی، خدمات کیفی بخش خصوصی، مشارکت محوری بهره برداران، محوریت سیستمی تشکل ها، تمرکززدایی و استفاده از قدرت های محلّی)، بازدارنده ها (از قبیل تمرکزگرایی و حاکمیت روابط در بخش دولتی، موانع و محدودیت های اجرایی و سرمایه گذاری بخش خصوصی، فقر اقتصادی و فرهنگی بهره برداران و چالش های نهادی و قانونی تشکل های بخش کشاورزی) و نیز جایگاه و نقش بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها در برقراری مشارکت متوازن و هماهنگ بوده است. همچنین، در این الگو شبکه مشارکت محور نظارتی و بانک اطلاعاتی کشاورزی پیش بینی شده است.
محدودیت ها: از محدودیت های تحقیق حاضر می توان به موارد ذیل اشاره نمود: الف) زمان بر بودن تحقیق؛ ب) عدم همکاری برخی از افراد مد نظر (مطلعان کلیدی) برای گرد آوری داده ها؛ ج) مشکل بودن ارزیابی اهمیت نسبی اجزاء و عوامل نظریه پیشنهادی.
راهکارهای عملی: با توجه به این که تحقیق های کیفی، زمینه خوبی را برای رسیدن به یافته های واقعی تر با مشارکت مردم فراهم می کند و در این فرآیند، محقق نیز جزء با ارزشی به شمار می آید که با فکر و ایده خود، هر آنچه را که از زمینه های واقعی موجود بیرون می آید سامان می دهد، شکل می بخشد و نظریه و الگو می سازد.
اصالت و ارزش: تحقیق حاضر به طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی پرداخته است تا بتواند همانگی لازم را بین بخش های مذکور برای برنامه ریزی های صحیح و اجرای آن ها به وجود بیاورد. با توجه به مسائل گفته شده، تحقیق حاضر در نوع خود نوآوری تلقی می شود.
ناحیه بندی آب و هوایی استان گیلان با روش های چندمتغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیم بندی های آب و هوایی و شناخت مهم ترین عوامل و عناصر تأثیرگذار بر هر ناحیه یکی از راه های شناخت شناسنامه اقلیمی نواحی است. لذا برای شناخت اقلیم این استان پهنه بندی اقلیمی با روش های نوین ناحیه بندی مانند: تحلیل عاملی و خوشه بندی انجام شد. بدین منظور تعداد 20 متغیر اقلیمی از 16 ایستگاه هواشناسی استان انتخاب گردید. سپس با استفاده از روش میانیابی IDW، ماتریس پهنه ای داده ها به ابعاد 20×106 بهدست آمد و مبنای ناحیه بندی قرار گرفت. بررسی اقلیم استان با روش تحلیل عاملی نشان داد که اقلیم استان ساخته 2 عامل است. در ادامه، تحلیل خوشه ای روی 2 عامل اقلیمی وجود 3 ناحیه اقلیمی را در استان نشان داد. این سه منطقه عبارتند از: الف- ناحیه معتدل و مرطوب، ب- کوهستانی، ج- نیمه مرطوب و سرد. یافته ها حاکی از آن است که دو عامل اول 44/99 درصد پراش متغیرهای اولیه را بیان می کنند. این عوامل عبارتند از: عامل رطوبتی– بارشی- بادی وعامل دما- ابرناکی که سهم هر کدام به ترتیب اهمیت 49/64، 95/34 درصد تغییرات می باشد.
بررسی تطبیقی الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی (مطالعه موردی شهر جدید سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی (متعارف) شهر جدید سهند می پردازد. این پژوهش یک مطالعه پیمایشی از نوع مقطعی و نمونه گیری آن به روش تصادفی بود. برای گردآوری اطلاعات علاوه بر مشاهده، از پرسشنامه و مصاحبه حضوری در قالب سری منظم از سوالات بسته (مقیاس لیکرت) استفاده شد. 124 نفر از ساکنان خانوارهای واجد شرایط، حجم نمونه را تشکیل می دادند. سپس با استفاده از نرم افزار کامپیوتری SPSS: 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های به دست آمده به وسیله روش های آماری توصیفی، آزمون های تفاوت میانگین و آزمون همبستگی مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بین متغیر شغل (003/0p=)، مدت اقامت (000/0p=)، ابعاد مسکن (003/0p=) و رضایت از واحد مسکونی (038/0p=) با امتیاز مربوط به الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی اختلاف معنی داری وجود داشت (024/0=p و 5/1406=Mann-Whitney U). اختلاف امتیاز کل کیفیت الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی از نظر آماری معنی دار بود و میانگین امتیاز مساکن آپارتمانی نسبت به ساکنان مساکن ویلائی (516/87±804/15 به 216/90±604) بیش تر بود. گرچه بین امتیاز مربوط به بیانیه های هدف اول یعنی سازمان کالبدی و فضائی در هر دو الگوی مساکن ویلائی و آپارتمانی تفاوت معنی دار آماری مشاهده نشد، اما بین امتیاز مربوط به پاسخ بیانیه های هدف دوم (تأسیسات و تجهیزات) و سوم (ترافیک و دسترسی) دو گروه تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (049/0=P) (03/0=P). بنابراین، اگر خواسته ها و علایق ساکنان مورد توجه قرار گیرد، در آن صورت الگوی توسعه آپارتمان ها بایستی دراولویت قرار گیرد. در عین حال در توسعه مساکن ویلائی، علاوه بر مدیریت و کنترل، بایستی مقوله تأسیسات و تجهیزات و دسترسی نیز مورد توجه قرار گیرد.
بررسی اثرات اجتماعی و زیست محیطی شهرک های صنعتی بر نواحی روستایی مطالعه موردی: شهرک صنعتی چناران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای دستیابی به اهداف توسعه ملی بی شک راهبرد صنعتی سازی روستاها نقش بسزایی را ایفا نموده و اثرات اجتماعی و زیست محیطی خاص خود را بر جای می گذارد. مطالعات مختلف توسعه اقتصادی، اهمیت فعالیت های غیرکشاورزی را در فرایند توسعه روستایی خاطر نشان کرده و بر نقش آن به عنوان یک عامل مهم در کاهش تفاوت درآمدی و فقر خانوارهای روستایی تأکید دارند. در پژوهش پیش رو هدف بررسی اثرات احداث شهرک صنعتی چناران بر روستاهای پیرامون بوده است. بدین منظور وضعیت اجتماعی تعداد 110 کارگر روستایی شاغل در شهرک صنعتی چناران که از روستاهای پیرامون به شهرک می آیند با تعداد 150 کارگر سایر شاغلین همان روستاها، به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از طریق منابع کتابخانه ای و پیمایشی اطلاعات جمع آوری شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید دانشگاه و کارشناسان و مدیران شرکت های فعال شهرک تأیید شده است و جهت پایایی با پیش آزمون و ضریب آلفای کرونباخ میزان (0.71) بدست آمده است. نتایج بدست آمده دلالت بر اثرات مثبت اجتماعی شهرک بر نواحی روستایی پیرامون بوده است و شاغلین روستایی شهرک از وضعیت بهتری نسبت به سایر شاغلین برخوردار بوده اند. نتایج آزمون تی برای تأثیرات اجتماعی شهرک برابر با میانگین2.39 که بزرگتر از میانگین نظری (ì=2.5) بدست آمده است، لذا در سطح اطمینان 95 درصد اثرات فوق تأیید می شود. اما در خصوص استنتاج اثرات زیست محیطی شهرک، وجود آلودگی های هوا، آب، مواد جامد و زباله و همچنین آلودگی های صوتی در منطقه توسط روستاییان تأیید شده است.
بررسی وضعیت بیابان زایی با مدل IMDPA در بیابان های ساحلی (مطالعه موردی: منطقه شمیل -تخت، استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین چالش های بشر در قرن حاضر در ابعاد گوناگون بیابان زایی بوده که از آن تحت عنوان تخریب اراضی نه تنها در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب بلکه در مناطق مختلف و به ویژه در کشورهای درحال توسعه یاد می شود. مناسب ترین روش برای بررسی عوامل مؤثر در تخریب اراضی و شدت بیابان زایی ازنظر متخصصان استفاده از مدل های ارزیابی بیابان زایی می باشد. به منظور ارائه یک مدل منطقه ای و ارزیابی کمی وضعیت فعلی بیابان زایی محدوده ای با وسعت 80800 هکتار در بخش شمیل -تخت استان هرمزگان در نظر گرفته شد. برای این منظور پس از بررسی و ارزیابی های اولیه، چهار معیار اقلیم، آب، خاک و فرسایش بادی با شاخص های مربوطه در نظر گرفته شد. برای هر معیار، مهم ترین شاخص های مؤثر در کیفیت آن معیار، بررسی و با شیوه IMDPA وزن دهی انجام شد و با محاسبه میانگین هندسی شاخص ها و بهره گیری از نرم افزار 9.3,Arc Gis نقشه های مربوطه به وضعیت هر معیار تهیه شد. در انتها از میانگین هندسی معیارها، نقشه شدت بیابان زایی منطقه به دست آمد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان می دهد کل منطقه ازنظر درجه بیابان زایی در کلاس متوسط قرار دارد. از بین معیارهای مورد بررسی، معیار اقلیم باارزش عددی 8/2 بالاترین درصد وزنی را به خود اختصاص داده است و از بین شاخص های مورد بررسی شاخص خشکسالی باارزش عددی 35/3، و بعدازآن شاخص خشکی، بافت خاک، درصد پوشش زنده و غیرزنده در سطح خاک، مقدار بارش سالانه، شدت فرسایش بادی و افت آب بیشترین درصد وزنی را به خود اختصاص داده اند. شدت بیابان زایی برای کل منطقه باارزش عددی 9/1 تا 3/2 برآورد شده است.
پهنه بندی خطر سیلاب در حوضه ی آبخیز آق لاقان چای با استفاده از مدل ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب، از خطرات اصلی در مناطق کوهستانی می باشد. حوضه آبخیز آق لاقان چای با داشتن چهره کوهستانی و با توجه به وضعیت زمین شناسی، لیتولوژی و اقلیمی، عمده شرایط لازم جهت شکل گیری خطر سیلاب را دارد. این پدیده همه ساله موجب خسارت به مناطق مسکونی، تخریب راه ارتباطی و رسوب زایی گسترده و پر شدن مخزن سد یامچی و بستر رودخانه از رسوب می شود. هدف این تحقیق پهنه بندی خطر وقوع سیلاب در حوضه آق لاقان چای می باشد. برای رسیدن به این هدف با بررسی های میدانی و مطالعه منابع، ابتدا 9 عامل مؤثر وقوع سیلاب منطقه شامل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، ارتفاع، فاصله از آبراهه، بارش، دما، کاربری اراضی و خاک شناسایی شدند. سپس لایه ها اطلاعاتی توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. ارزش گذاری و استانداردسازی نقشه های معیار،در نرم افزار IDRISIبه صورت توأم با استفاده از روش فازی انجام گرفت. در مرحله بعد عوامل موردبررسی به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تأثیر آن ها است، در نرم افزار Expert Choice ارائه شد. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش ویکور به عنوان یکی از روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره، انجام شد.طبق نتایج به دست آمده، عوامل شیب، ارتفاع و فاصله از شبکه آبراهه، بیشترین تأثیر را بر ایجاد سیل در حوضه ی آق لاقان چای دارند. به طور عمده مناطق بسیار پرخطر در قسمت پرشیب شمال و جنوب غربی حوضه مطالعاتی قرار دارند. به طورکلی نتایج مطالعه نشان می دهد که حوضه آق لاقان چای دارای توان بسیار بالا ازلحاظ رخداد سیلاب می باشد، لذا انجام اقدامات حفاظتی، آبخیزداری و مدیریتی در حوضه ی مطالعات ضروری می باشد.
تبیین انگیزه های مهاجران بین المللی از ارسال سرمایه های مالی با استفاده از نظریة بنیانی (مطالعه موردی: شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جذب و به کارگیری سرمایه های مالی ارسالی مهاجران بین المللی در فرایند توسعه، پیش از هر چیز نیازمند شناخت انگیزة مهاجران ارسال کنندة سرمایه هاست. پژوهش حاضر با روش تحقیق کیفی درصدد تبیین انگیزة مهاجران از ارسال سرمایه های جمعی در محدودة پژوهش است. براساس روش نمونه گیری هدفمند و نظری، 26 نفر از مهاجران ارسال کنندة سرمایه به عنوان نمونه انتخاب شدند. تکنیک های به کار گرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، بر مصاحبة نیمه ساختاریافته، مشاهدات میدانی، بررسی اسناد موجود در سازمان ها و ادارات دولتی و غیردولتی تمرکز یافتند. مصاحبه ها تا جایی پیش رفتند که مرحلة اشباع تئوریک حاصل شد. برمبنای نظریة بنیانی، داده ها در سه مرحلة کدگذاری تحلیل شدند و نتایج حاصل از آن، استخراج 7 مقولة هسته ای بود. پس از بررسی مقولات هسته ای، پدیدة «انگیزة ارسال» به عنوان پدیدة کانونی پژوهش استخراج شد. شرایط علّی این پدیده شامل احساس تعلق مکانی، نگرش دینی- مذهبی، تمایلات نوع دوستانه، رویکردهای فرهنگی، رویکردهای اقتصادی، منافع فردی و تشخص اجتماعی است. تعدد اماکن دینی مذهبی در برخی سکونتگاه ها و گاه جدایی گزینی قومی و گروهی، کمبود و مازادبودن واحدهای آموزشی در بخش های مختلف اداری سیاسی، و واردنشدن سرمایه ها به بخش های تولیدی و سرمایه گذاری به عنوان مهم ترین پیامدهای این پدیده شناسایی شدند. پرداختن به این انگیزه ها و هدایت آنها در مسیر اهداف و برنامه ریزی های توسعه، می تواند عملکرد سرمایه های ارسالی را در عرصه های جغرافیایی ارتقا و اثربخشی آن را افزایش دهد.
نقش عناصر آموزش و پرورش در توانمندسازی جوانان روستایی(مطالعة موردی: دانش آموزان روستایی مقطع دبیرستان بخش سربند شهرستان شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش و آگاهی به عنوان یکی از ارکان اصلی فرایند توانمندسازی و همچنین دستیابی به توسعة پایدار، اهمیت زیادی دارد. آموزش رسمی و عمومی که بخش مهمی از زندگی را دربرمی گیرد، به عنوان نهاد اجتماعی اثرگذار نقش بسزایی در فرایند توانمندسازی انسان ها دارد. شناسایی استعدادها و ایجاد شرایط لازم برای شکوفایی آنها در زمینه های مختلف و رشد موزون و متعادل انسان در جنبه های عقلانی، عاطفی، اجتماعی و جسمانی از مسئولیت های سنگینی است که آموزش و پرورش باید به انجام برساند. پژوهش حاضر با رویکرد تبیینی-تحلیلی در پی تبیین جایگاه و نقش آموزش و پرورش در فرایند توانمندسازی جوانان روستایی است. حجم نمونه مشتمل بر 90 تن از دانش آموزان روستایی در مقطع متوسطة بخش سربند شهرستان شازند استان مرکزی است که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، به همراه تعدادی از دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی در قالب دو گروه متمرکز. داده ها با روش میدانی و تلفیقی از روش های کمی و کیفی، به کمک پرسشنامه و مصاحبة عمیق گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاضر، نقش کلی آموزش و پرورش را در ابعاد مختلف توانمندی تأیید می کنند و نشان می دهند که دانش آموزان روستایی آموزش های فراگرفته از طریق محتوای کتاب ها و برنامه های آموزشی را ضعیف تلقی می کنند. آنها معتقدند این آموزش ها با نوع نیاز آنان برای شغل یابی هماهنگ نیست و فرد دانش آموخته برای پذیرش مسئولیت های مهم در جامعه آمادگی ندارد. از نظر آنان شکل گیری هرگونه زمینة توانمندی و ایجاد شخصیت و هویت و باورهایشان اغلب تحت تأثیر نهاد خانواده است.
مقایسه مؤلفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونیهای تولیدی و کشاورزان غیر عضو تعاونیهای تولیدی در مناطق روستایی، مطالعه موردی: شهرستان پارسآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های تولید روستایی در واقع سازمان های مردمی هستند که قادرند ناهنجاری های ناشی از وجود قطعات کوچک، پراکنده و نامتجانس زمین و هم چنین نارسایی های وسایل تولید را بر طرف ساخته و کشاورزان خرده پا را از خطر ورشکستگی و سقوط برهاند و روحیه کمک متقابل را بین آنان تقویت نماید. هدف این مقاله بررسی مقایسه تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونی های تولیدی و کشاورزان غیر عضو تعاونی در مناطق روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن، از نوع تحقیقات تحلیلی-توصیفی است. ابزار تحقیق پرسش نامه است. جامعه آماری این تحقیق در برگیرنده روستاییان عضو شرکت های تعاونی تولید و روستاییان غیر عضو ساکن در روستاهای تحت پوشش تعاونی های تولید در شهرستان پارس آباد می باشد گفتنی است که پارس آباد یکی از شهرهای استان اردبیل در شمال غربی ایران است. این شهر بزرگ ترین شهر منطقه مغان و نیز، مرکز شهرستان پارس آباد می باشد.بر اساس سرشماری جمعیت سال 1390 جمعیت این شهر 88924 نفر ذکر شده است که از این جمعیت 46 درصد ساکن شهرها و بقیه در مناطق روستایی ساکن بوده اند. جلگه پارس آباد مستعدترین خاک و مطلوب ترین شرایط آب و هوایی را برای زراعت، دامپروری و باغداری داراست. شرکت بزرگ کشت و صنعت و دامپروری مغان بزرگ ترین شرکت در نوع خود در کشور و در خاورمیانه با حجم عملیات زراعی، دامی و صنعتی در همین شهرستان دایر است هم چنین وجود کارخانه قند، کمپوت سازی، مرباسازی، پنبه پاک کنی و کارگاه تولید لبنیات رونق خاصی به این شهرستان داده است. بر اساس فرمول کوکران، تعداد نمونه مناسب برای این تحقیق 145بدست آمد، و برای بالاتر بردن میزان دقت و اعتبار یافته ها، حجم اعضای به 150 افزایش یافت. هم چنین 150 نفر از کشاورزان غیر عضو تعاونی های تولیدی انتخاب شدند. متغیرهای مستقل این تحقیق شامل مولفه های سرمایه اجتماعی و متغیر وابسته این تحقیق عضویت در تعاونی های تولید می باشد. افزون بر این در تحقیق حاضر جهت تعیین روایی پرسش نامه تهیه شده، از نظرات تنی چند از هم کاران دانشگاهی و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی در حیطه موضوع مورد مطالعه استفاده شده است. هم چنین برای تعیین پایایی کمی پرسش نامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS، استفاده شده است و در این تحقیق مقدار آلفای مذکور بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 70/0 الی 81/0 محاسبه شد. نتایج عمده این مطالعات نشان داد به جز یک مولفه بین تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی با شکل گیری تعاونی های تولید در مناطق روستایی شهرستان پارس آباد رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.