فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۵۴ مورد.
اقتصاد سیاسی رشد: نقدی بر نوشتههای جدید در این زمینه
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، متون جدید در زمینه اقتصاد سیاسی رشد را با تمرکز بر پژوهشی که ازبرخورد نوشتههای مربوط به رشد درونزا و اقتصاد سیاسی جدید توسعه یافته است، مرورمیکنیم. همچنین میزان ارتباط میان چهار متغیر کلیدی، یعنی رشد اقتصادی و انباشت سرمایه،بیثباتی سیاسی، آزادی سیاسی و نهادهای دموکراتیک، و نابرابری درآمد را مورد کاوش قرارمیدهیم.
بررسی اثر درآمدهای نفتی و تغییرات جمعیتی در شکل گیری رابطه مخارج دولت و رشد اقتصادی
حوزههای تخصصی:
رابطه رشد اقتصادی و سهم دولت در اقتصاد موضوع مورد بحثی است که در این زمینه مطالعات نظری و تجربی به نتایج یکسانی نرسیده اند . با توجه به این نتایج رابطه دولت و رشد اقتصادی ایران در این مقاله از دو جنبه بررسی شده است .1)در دوره ای که رشد اقتصادی پایین بوده بین سهم دولت و رشد رابطه منفی وجود داشته است 2)در دوره هایی که رشد اقتصادی بالا بوده بین سهم دولت و رشد رابطه مثبت وجود داشته است . ...
نگاهی به اقتصاد
نگاهی به اقتصاد
نگاهی به اقتصاد
نقش رشد بهره وری کل عوامل در رشد بخش غیرنفتی اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی سهم رشد بهره وری کل عوامل، نیروی کار و موجودی سرمایه در رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی با استفاده از تابع تولید کاب داگلاس در طول برنامه های سوم، چهارم و پنجم قبل از انقلاب اسلامی (1356-1342) و برنامه های اول تا چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (1386-1368) می باشد.
نتایج نشان می دهد نرخ رشد بهره وری کل عوامل و نرخ رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی طی دوره 1356-1342 (5/1% و 2/10%) و 1386-1368 (4/2% و 9/5%) بوده است که دارای نوسانات شدیدی می-باشد. این پدیده ناشی از فقدان تاکید بر رویکرد ترکیبی (ایجاد ظرفیت های جدید و بطور همزمان افزایش بهره وری ظرفیت های موجود) در طول دوره مورد مطالعه است. هم چنین منابع رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی طی دوره 1356-1342، به ترتیب رشد موجودی سرمایه و رشد نیروی کار بوده است. به عبارت دیگر نرخ رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی طی دوره 1356-1342 از مدل رشد برونزا پیروی کرده است. در حالی که منابع رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی طی دوره 1386-1368 به ترتیب رشد موجودی سرمایه، رشد بهره وری کل عوامل و رشد نیروی کار می باشد، که این امر ناشی از کاهش قابل توجه رشد موجودی سرمایه بوده است.
به نظر می رسد دلیل اصلی پایین بودن سهم رشد بهره وری کل عوامل در رشد ارزش افزوده بخش غیرنفتی، اتخاذ سیاستهای ناصحیح اقتصادی (تعیین دستوری دستمزدها، نرخ بهره بانکی، نرخ ارز، قیمت انرژی و سایر عوامل تولید و قیمت کالا و خدمات) است که موجب انحراف قیمت نسبی عوامل از فراوانی نسبی فیزیکی عوامل شده است.