فؤاد مولودی

فؤاد مولودی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی(سازمان سمت)، تهران، ایران
پست الکترونیکی: f_molowdi@yahoo.com

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۲ مورد از کل ۲۲ مورد.
۲۱.

بررسی شیوه پیوند «متن و شبکه» در قصه حمزه (تحریر کهن حمزه نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قصه حمزه متن و زمینه شبکه تخیل روایی محاکات شکل ناموجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۴
مقاله حاضر، تأملی در متن «قصه حمزه» (تحریر کهن حمزه نامه) و نسبت آن با شبکه متون عیاری پهلوانی است. از یکجانب، کوشیده ایم با تمرکز بر شکل متن موجود و شیوه محاکات در آن، مختصات اشکال متقدم و ناموجود آن را دریابیم و از جانبی دیگر، تلاش کرده ایم شیوه اتصال فرم این قصه به زمینه اجتماعی را نشان دهیم. این اتصال را با بحث در باب ایده های پیشینی و شبکه تخیل روایی پیگیری کرده ایم. برای این منظور، چهار مسأله را در نسبت با یکدیگر بررسی کرده ایم: نسبت حمزه بن عبدالمطلب قصه با حمزه آذرک؛ کلی گویی در محاکات و ضعف در دراماتیزه کردن قصه و تکرارهای روایی کم جاذبه؛ ردّپای اشکال ناموجود قصه به قراین متن موجود و ناهمگونی و ناهماهنگی روایی آن و اتصال ایده های پیشینی و الگوی زیرساختی این متن با شبکه متون عیاری پهلوانی و تفاوت آن با متون دیگر در روساخت روایت و شیوه اجرا. در «قصه حمزه» چند ایده پیشینی ، بازنمایی و انضمامی شده اند: «هماهنگ شدن جهان»، «سازگاری پدران و پسران»، «طلب معشوق از سرزمین بیگانه»، «محوریت شاه/پهلوان در نظم اجتماعی»، «ورود تفکر عامه در روایت رسمی در قالب عنصر عیار»، «فهم ناشدگی مناسبات عینی و واقعی اقتصادی» و «ارجاع به زمان و مکان دیگر به منظور مصون ماندن از اعمال قدرت». علیرغم اتصال شبکه ای «قصه حمزه» با دیگر متون عیاری پهلوانی، و هماهنگی آنها در انضمامی کردن ایده های مشترک پیشینی، این قصه در تنظیم و پرداخت روساخت و در شیوه اجرای مؤلفه های روایی، اختصاصاتی ویژه دارد.
۲۲.

حکایت شیخ صنعان: بازگشتِ موقتِ امر سرکوب شده و تثبیت امر هنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهاد فراخود خود عطار شیخ صنعان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۱
در بخش نخست مقاله حاضر، حکایت «شیخ صنعان» بر مبنای برخی از مفاهیم در نقد روانکاوانه فرویدی بررسی می شود. نتایج این بخش نشان می دهد که که ساخت اصلی حکایت، بیان شاعرانه کشمکش میان سه ساحت روان است: شیخ صنعان، «خود»، زیر فشار دو نیروی متضاد و مصرّ «نهاد» و «فراخود» است و این دو ساحت در قالب دو شخصیت دختر ترسا و مرید بلندهمت، صورتی عینی و هنری یافته اند. در آغاز حکایت، خودانگیختگی جوشان «نهاد» از همه جانب می خواهد سیطره یابد؛ اما در ادامه، «فراخود» با نیروگذاری های هنجاری و دینی، دوباره جلو می آید و در نهایت پیروز می گردد. در بخش دوم مقاله، مسئله ای مهم تر و بنیادی تر در ارتباط با این تحلیلِ درون متنی آشکار می شود: بازخوانی و بازاندیشی متنی عارفانه از منظر روانکاوانه، در نهایت، و در نسبت با زمینه اجتماعی آگاهی، به کجا راه می برد؟ در پاسخ به این پرسش، عطار به منزله یک سوژه گفتمانی عارفانه و حکایت شیخ صنعان را نیز به مثابه بازنمایی استعاریِ آگاهیِ یک گروه اجتماعی در نظر گرفته ایم و به این نتیجه رسیده ایم: در این حکایت، جایگاه «سوژه» را «کلیت نظام نمادین» گرفته است و متن به مثابه بازنمایی هنریِ نیروگذاری های اجتماعی عرضه شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان